گروه پرسمان تقدیم میکند 👇👇 ✍ موضوع: انسان شناسی 👤با حضور: جناب استاد مهدی رمضان زاده 📆 تاریخ برگزاری: شنبه‌ها 🕘 ساعت: ۲۱ ❇️لطفا دوستان خود را دعوت نمایید. 🆔 گروه پرسمان https://eitaa.com/joinchat/649592896Cc336bcb271

سلام علیکم ان شاءالله امشب هم در خدمت دوستان هستیم.....

با یاد روز ۱۳ آبان که روز خاری و ذلت شیطان اکبر است..... و با آرزو و امید به انتقال معرفت و بصیرت به نسل های جدید..

بسم الله الرحمن الرحیم

«"وَ رُوِيَ عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ قَالَ : أَسَاسُ اَلدِّينِ بُنِيَ عَلَى اَلْعَقْلِ وَ فُرِضَتِ اَلْفَرَائِضُ عَلَى اَلْعَقْلِ وَ رَبُّنَا يُعْرَفُ بِالْعَقْلِ وَ يُتَوَسَّلُ إِلَيْهِ بِالْعَقْلِ وَ اَلْعَاقِلُ أَقْرَبُ إِلَى رَبِّهِ مِنْ جَمِيعِ اَلْمُجْتَهِدِينَ بِغَيْرِ عَقْلٍ وَ لَمِثْقَالُ ذَرَّةٍ مِنْ بِرِّ اَلْعَاقِلِ أَفْضَلُ مِنْ جِهَادِ اَلْجَاهِلِ أَلْفَ عَامٍ.» [«اساس دین بر عقل بنا شده است و واجبات بر عقل واجب شده است و پروردگار ما با عقل شناخته می‌شود و با عقل به خدا توسل و از او طلب می شود و عاقل از همه مجاهدان بی دلیل به پروردگارش نزدیکتر است. ذره ای نیکی و خوب انسان عاقل بهتر از جهاد هزار سال جاهل است.»]

دوستان ان شاءالله سریع تر این روایت بسیار فوق العاده و پر مغز را با تمام جان بخوانید تا بحث را شروع کنیم. البته بحث ما دیگر صوتی نیست و به نظر به جهت استقبال و استفاده بیشتر دوستان از متن بصورت متنی پیش خواهیم رفت. ان شاءالله

📌| درس دوم ساختهای وجودی انسان | ☑️خلاصه ۱. واژه «مجرده در اصطلاح فلاسفه معنایی سلبی دارد و مقابل «مادی به کار می رود. و منظور از آن این است که موجودی دارای ویژگی های امور مادی نباشد. ۲. مهم ترین ویژگی موجودات مادی و جسمانی این است که امتداد داشته باشند؛ به گونه ای که بتوان واقعا آنها را تقسیم کرد. ۳. مقصود از تقسیم ،پذیری، قابلیت تقسیم حقیقی در خود جسم است؛ هر چند فعلاً ابزاری برای تقسیم آن نداشته باشیم با تقسیم کردن برای ما مقدور نباشد. ۴. از آنجا که «من» بسیط و تقسیم ناپذیر است، نتیجه می گیریم که انسان ساحت دیگری نیز دارد که مجرد است. ۵. وجود اموری مجرد همچون علم و سایر امور درونی در انسان، نشان وجود ساحتی فقط مجرد است؛ زیرا امر مجرد در حقیقت مجرد تحقق می یابد. ۶. با توجه به تغییر همه سلولهای بدن باید ساختی دیگر، جز ساخت مادی در باشد که منشأ ثبات و تغییر ناپذیری «من» باشد. ۷. پدیده هایی چون آنوسکیی تجربه نزدیک به مرگ رویاهای صادق و احضار ارواح را می توان از شواهد تجربی اثبات وجود نفس دانست. ۸. از آنجا که نفس مجرد است و حلول در وجود مادی به معنای مادی بودن حلول کننده است مجرد نمیتواند در امری مادی حلول کند. ۹. مراد از وجود رابطه میان نفس و بدن این است که نفس به بدن تعلق میگیرد و به آن توجه دارد. ۱۰. نفس و بدن تأثیر متقابل دارند به این معنا که نفس بدن را تدبیر می کند و بدن نیز ابزار تکامل نفس در حیات دنیایی است.

☑️ [اما در ادامه ادله اثبات بُعد روحانی و غیر مادی انسان ] ✅شواهد تجربی وجود نفس افزون بر ادامه عقلی، شواهد تجربی نیز وجود نفس را تأیید می کنند. پدیده آنوسکپی (مشاهده جسم خود نشان میدهد که گاهی برخی بیماران، از نقطه ای خارج از بدن، جسم خویش را می نگرند و پس از بهبود تلاش امدادگران و پزشکان را برای احیای خود دقیقاً گزارش می دهند نکته در خور توجه آن است که بعضی از این بیماران رویدادهایی را گزارش کرده اند که اصلاً در مقابل چشمانشان رخ نداده است. همچنین تجربه های نزدیک به مرگ از دیگر شواهد وجود ساحتی غیر از این بدن است. کسانی که چنین وضعی داشته اند در گزارشهای خود از حالات نزدیک به مرگ و حتی حقایقی ورای دنیای مادی سخن گفته اند که در حیات دنیوی با حواس مادی نمی توان آنها را درک کرد. (۱) دور آگاهی نیز از دیگر شواهد وجود نفس است که کارشناسان را به داوری هایی از این دست فرا خوانده است به نظر میرسد روان ما در یک اقیانوس سیال نامرئی و بی انتها شناور بوده در حال ارتباط با روان دیگر افرادی است که آنها نیز در این اقیانوس شناورند. در برخی از این آزمایش ها، فرستنده پیام کارت هایی را به صورت هایی متنوع کنار هم می چیند و گیرنده پیام که ممکن است در اتاق یا حتی کشوری دیگر باشد. از نحوه چیدن آنها آگاه می شود. 👈👈👈 ادامه دارد.... ----------------------------------------- 1. Autoscopy. 2. See: Raymond Moody, Life after life, p.34-55. 3. Near Death Experience. 4. telepathy. ۵. پل زاگو، تأثیر از فاصله: درسهای عملی برای تأثیر گذاری روانی از فاصله، تلمیاتی و تلقین روحی، ترجمه ساعد زمان، ص ۲۵ 6. Jerome Shaffer, Philosophy of Mind, p.75.

👇👇👇 ✅ در آزمایشی دیگر، که در سال ۱۹۶۶ میلادی و زیر نظر هیئتهای علمی صورت گرفت یک بسته مهر و موم شده را به گونه ای تصادفی از میان جعبه های مشابه برگزیدند و به شخصی به نام کامنسکی دادند. او جعبه را گشود و فنری فلزی را از درون آن بیرون آورد و پس از لحظاتی دوست وی نیکلایف که در فاصله سه هزار کیلومتری قرار داشت دریافتهای ذهنی خود را چنین یادداشت کرد گرد فلزی ،براق، دندانه دار مانند سیم پیچ». (۱) همچنین احضار ارواح مردگان و ارتباط با آنان خارج کردن اختیاری روح از بدن، و رؤیاهای ،صادق که هنگام توقف فعالیتهای حواس ظاهری، دریچه هایی از جهان غیب به روی آدمی میگشایند و حقایقی را درباره رویدادهای گذشته و آینده آشکار می کنند از دیگر نشانههای دو ساحتی بودن انسان اند. ---------------------------------------------------- ۱. ليال واتسن فوق طبیعت رانی و احمد ارژمند ص۲۶۲-۲۶۳

یعنی وجود غیر مادی انسان یا همان نفس او مثل مادی قابل تجزیه و تقسیم نیست، چرا که امتداد زمانی و مکانی ندارد. یعنی اجزا ندارد مثل یک میز یا... که بشود اورا تقسیم و جدا جدا یا تکه تکه کرد.

اما بحث مهم و جذاب و پیچیده نفس و بودن که ما خیلی مختصر آن را بیان خواهیم کرد ان شاءالله 👇👇👇

☑️ نوع رابطۀ نفس و بدن با توجه به تحلیل فوق، اساساً نفس در جزء یا اجزایی از بدن حلول نمی کند. پس چه رابطه ای میان آن دو ساحت برقرار است؟ وجود رابطه میان این دو ساحت، بدون نفوذ و حلول مادی چه معنایی دارد؟ پاسخ این است نفوذ یا حلول مادی یکی از راههای ارتباط میان دو ساحت است نه تنها راه ارتباط در واقع مراد از وجود رابطه میان نفس و بدن این است که میان آن دو گونه ای تعلق پدید می آید که موجب آثار جدیدی می شود؛ به طوری که نفس با توجه خاص به بدن در آن تصرف میکند و به تدبیرش می پردازد؛ به این معنا که اعضای بدن را به کار میگیرد و آنها را به فعالیتهای حیاتی وامی دارد و بدین نحو هم بدن را باقی نگاه می دارد و تکامل میبخشد و هم خود تکامل مییابد بر همین اساس میگویند رابطه نفس و بدن نوعی رابطه تعلقی»، «تدبیری» یا «تصرفی) است. بر پایه نکات بالا، نفس با تدبیر بدن و فعالیتهای حیاتی در بدن تأثیر میگذارد در برابر بدن نیز بر نفس تأثیر میگذارد؛ به این نحو که ابزار تکامل نفس در حیات دنیوی است؛ زیرا برای تکامل در حیات دنیوی نفس می باید با عالم طبیعت ارتباط برقرار سازد و در آن تصرف کند و این ارتباط و تصرف به وسیله بدن، به منزله ابزاری مادی محقق میشود. نتیجه آنکه 👈 نفس به بدن تعلق می گیرد و با آن رابطه وجودی خاصی بر قرار می کند هم در آن تأثیر میگذارد چنان که با اراده نفس، بدن حرکت می کند و هم از آن اثر میپذیرد چنان که از گرسنگی و تشنگی رنج می برد، با خوردن غذاهایی شاد، یا با خوردن غذاهایی دیگر دچار افسردگی می شود، و بسیاری از تأثیر و تأثرات دیگر. 👇👇👇

🔻🔻🔻 🔘 گفتنی است نیاز نفس به این بدن مادی برای استکمال مخصوص حیات دنیوی است ولی ممکن است ،نفس به ویژه نفوس قوی برای برخی افعال خویش نیازی به ابزارها و آلات مادی نداشته باشند. با توجه به محدود شدن نفس به شرایط دنیوی غالب فعالیتهای آن باید از طریق همین ابزارها و آلات مادی باشد. همچنان که در درس آینده خواهد آمد، انسان میتواند با تهذیب نفس در همین عالم، برخی محدودیتهای مادی را کنار گذارد و راه قوی تری برای انجام دادن بعضی فعالیتها در پیش گیرد. بر این اساس بدن ابزار افعال نفس در دنیا به شمار می آید و ممکن است در شرایطی، پاره ای از این اعمال را نیز بدون نیاز به بدن انجام دهد.

خوب تا اینجا به کجا رسیدیم؟؟؟؟ تا اینجا با استفاده از ادله عقلی ثابت کردیم که انسان افزون بر بدن مادی از ساحت دومی به نام نفس مجرد برخوردار است در نتیجه ادعای مادی گرایان مبنی بر مادی بودن همه ساحتهای وجودی انسان پذیرفتنی نیست همچنین به اختصار رابطه میان نفس و بدن را تبیین کرده و به این نکته رهنمون شده ایم که رابطه آن دو «تعلقی» است و بدن ابزاری مادی برای تعالی نفسر شمار می آید. در آینده ان شاءالله به تبیین سرشت انسان خواهیم پرداخت. دقت بفرمایید بحث رابطه تن ما با نفس و روح خیلی مباحث پیچیده و مفصلی دارد که ما اصل مطلب را به نحوی بیان کردیم به فضل الهی.

👌اما نکات تکمیلی در دلایل تجربی برای اثبات نفس غیر مادی انسان یک نکات تکمیلی را هم برای مطالعه علاقمندان و افراد کنجکاو تر ارایه خواهیم کرد ان شاءالله. 🔻🔻🔻

🔻🔻🔻 ✅در یکی از این گزارشها چنین آمده است: یک بیمار چهل و دو ساله که طی یک عمل جراحی در پشتش دچار سکته قلبی شده بود صحنه ای را که دیده چنین توصیف کرد: فکر میکنم جراح گفت: قلب ایستاد... ناگهان همه آنها به سرعت گیره ها را از پشت من بیرون آوردند و به بستن و بخیه زدن پوست پرداختند. من هنوز آنجا در پایین نزدیک تخت عملیات جراحی بودم و می دیدم که چگونه از پایین به طرف بالا بخیه می زنند. آنها آن چنان به سرعت می دوختند که وقتی به بالا رسیدند قسمتی از پوست پشت من زیادی ماند من واقعاً ناراحت و عصبانی شده بودم. من خیلی بهتر از آنها می توانستم آن را بدوزم» (جودیت هوپر و دیک ترسی جهان شگفت انگیز مغزه ترجمه ابراهیم یزدی، ص ۵۶۳، با اندکی تصرف) ✅ عبارت «تجربه نزدیک به مرگ اول بار توسط دکتر ریموند مودی» (Raymond Moody) در سال ۱۹۷۲ در کتاب مشهور وی با عنوان حیات بعد از زندگی به کار رفت. این یکی از اولین کتاب ها در این زمینه بود که در آن دکتر مودی تجربه حدود ۱۵۰ نفر را بازگو می کنند که بر اثر حادثه بیماری سکته با عوامل دیگری برخورد بسیار نزدیکی با مرگ داشته اند، ولی دوباره به حيات برگشته اند این افراد علایم حیات مانند ضربان قلب و تنفس و فعالیت مغزی را برای مدتی از دست داده یا به عبارتی به طور موقت در گذشته اند ولی بعد از بازگشت به زندگی، تجربه ای عمیق را گزارش داده اند.

🔻🔻🔻 ✅ دکتر «پیتر فنویک (Peter Fenwick) پزشک نوروفیزیولوژیست و روان شناس محقق و استاد دانشگاه رویال کینگ کالج در شهر لندن در کتاب حقیقت در نور به بررسی و تحلیل سیصد مورد .N.D.E که از میان پیش از سه هزار مورد انتخاب شده اند می پردازد. در این کتاب دکتر فنویک بدون اینکه به اثبات یا رد حیات پس از مرگ توجه کرده باشد به ذکر شباهتها و تفاوت های این گزارش ها می پردازد و آنها را مورد نقادی علمی قرار میدهد و در نهایت این نکته را خاطر نشان میکند که بسیاری از جنبه های N.DE از دید علمی قابل توجیه نیستند. در سایتی با عنوان http://neardeath.org موارد پرشماری از این گزارشها بیان شده است در کتابی با عنوان جهان پس از مرگ بررسی علمی تجربیات نزدیک به مرگ نیز که فردی به نام جفری لانگ متخصص درمان تومورهای سرطانی آن را تألیف و آقای علی نقی قاسمیان نژاد ترجمه کرده، تجربه های نزدیک به مرگ بیش از شش صد نفر از کشورها و فرهنگهای مختلف منتشر شده است. در این زمینه میتوان به کتاب ادراکات لحظات نزدیک به مرگ و تحولات روحی آن نگارش ملوین مورس و ترجمه رضا جمالیان مراجعه کرد.

بهرامی نژاد: سلام علیکم اینکه چون نفس مجرده پس وجود غیر مادی نمیتونه در اون حلول کنه رو نفهمیدم حد وسطش چی بود؟ مرصاد: با سلام سوال خوبیست جلسه پیش در صوت عرض شد. که دوباره عرض می‌کنم ان شاءالله

از آنجا که نفس مجرد است و نیز نفوذ و حلول در وجود مادی نشان مادیت نفوذ کننده و حلول کننده است امر مجرد نمیتواند در امری مادی نفوذ و حلول کند؛ 🔻🔻🔻 ✅ زیرا برای نفوذ لازم است دو امر مادی با یکدیگر تلاقی ،کنند، به گونه ای که یکی درون دیگری قرار گیرد بر این اساس، لازمه نفوذ مادی بودن دو شیء است؛ مانند جریان یافتن خون در رگهای بدن با توجه به مادی بودن خون و رگها، مطمئناً خون بخشی از بدن را به خود اختصاص داده است و افزایش یا کاهش آن، موجب کم یا زیاد شدن حجم و وزن بدن میشود چنان که در دلیل سوم بر وجود نفس مجرد بیان شد امکان ندارد موجود مجرد محل مادی داشته باشد و در آن حلول کند؛ زیرا حلول واقعی در مادیات زمانی رخ میدهد که جزئی از حال بر جزئی از محل انطباق یابد و طبعاً حال به تبع محل امتداد داشته و مادی باشد؛ مانند رنگی که در خود چوب وجود دارد. و ولی در موجودات مجرد این گونه نیست پس نفس مجرد نمیتواند در بدن مادی به معنایی که گفتیم حلول كند.

خیلی ساده اش این هست که امر مجرد که خصوصیات ماده را نداره برای حلول در ماده باید دارای امتداد زمانی و مکانی و اندازه و خلاصه ویژگی های مادی بشه.

دوستان همراه خدا قوت 🌷 ما دیگه از این بحث رها شدیم کلا باید بریم سراغ مسایل جدید تر ... اینکه حالا که روح ما ثابت شد و گفتیم اگر به روح اعتقاد نداری.... تو روحت.....« برهان قاطع » ببینیم اصالت با کدام است [روح یا جسم؟] اینکه ابعاد این روح چیه؟؟؟ بحث خیلی جدی و مهم اختیار و جبر انسان هدف خلقت و دین و.......الی آخر

مگه نمیگین که انسان دو بُعد مادی و غیر مادی یا همون مجرد داره؟! خب وقتی ابتدائا یک جسم مادی با وجودی مجرد یک انسان رو تشکیل داده ، چطور نمیشه که وجود مجرد با وجود مادی دیگه ای ترکیب بشه؟؟! باتوجه به معنایی که از مجرد کردین شاید لفظ «ترکیب» که استفاده کردم درست نباشه

پس الان دیگه نباید ادعا کنیم انسان دو بُعد مادی و مجرد داره

اما اینها بماند.. برای جلسات بعد ان شاءالله... البته ما اگر میخواستیم مباحث دیگر کتب. و هم وارد بحث کنیم خیلی حجم مباحث زیاد می‌شد گرچه خیلی بحث های جذابی اینجا بود و فوق‌العاده.... البته میزان انگیزه و حس ما برای بحث بیشتر به استقبال دوستان برمیگرده...