eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
1هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
◉✿ازدواج آسان✿◉
#تجربه_من ۵۹۱ #فرزندآوری #چندفرزندی #سبک_زندگی_اسلامی #قسمت_پنجم از خوشحالی نمیدونستم چکار کنم با
۵۹۲ من ۲۸ سالمه و سه ساله که ازدواج کردم. تقریبا دو سالی بود که دنبال چکاب و اقدامات اولیه فرزندآوری شدم، چون نسل ما دوست داره بهترین اتفاقات تو بهترین زمان مثلا بیفته کلی تحقیقات کردم که کی نطفه بسته بشه 🤦‍♀ متوجه شدم به توصیه پیامبر بهار خوبه 😁 خلاصه شش ماه منتظر نشستم که بهار بیاد😔 خونده بودم که نطفه ی پاییز هم خوب نیست و رشد خوبی نداره و ممکنه سقط بشه، خیلی حساس بودم🙄 خلاصه بهار رسید، کرونا هم جلوتر از بهار😄 کرونا خیلی ناشناخته بود تا چند ماه و ما واقعا میترسیدیم جواب قطعی هم دکترا نمیدادن 🤦‍♀😢 انقدر اول و آخر ماه و قمر درعقرب و... رو رعایت میکردم همش آزاد سازی تخمک من میوفتاد زمان قمردرعقرب😭😄 خلاصه رفتم طب سنتی پیش یه خانم متبحر گفت تو که اهل مراعاتی پس این پاییزم صبر کن از زمستون شروع کنی🤷‍♀😄😭 زمستون و پاییز ۹۹ هم کلا قمر در عقرب بودم 😭 گاهی آمپولایی که دکتر میداد میدیدم که خب تاثیر نداره اگه بزنم منکه اقدامی نخواهم داشت😔 اینطوری تقریبا یک سال و نیم پوچ گذشت😔 خلاصه انقدر مطالعه میکردم وقتی به دفتر مراجع زنگ میزدم در رابطه با این روزا من بیشتر از کارشناسا میدونستم... بعد از مدتی تونستم با یکی از کارشناسای دفتر آقا توی تهران صحبت کنم، گفتم من الان تحت نظر دکترم و باید آمپول بزنم، این منع روزای اول و آخر ماه و قمردرعقرب و... رو چه کنم؟ گفتن بجز احادیث خود پیامبر بقیه رو خط بزن، بعدشم الان اولویت زندگی شما فرزندآوریه، صدقه، ایة الکرسی و معوذتین بخونید و تمام... دیگه حساسیتم خیلی کمتر شد، دوسه باری با اینکه هیچ مشکلی نداشتیم آمپول آزادسازی تخمک هم تزریق کردم با اینکه هربار چندتا آزاد میشد باردار نشدم😔 تمام رفت و آمد م پیش دکترم بدون اطلاع مامانم بود و هر وقت متوجه میشد میگفتم برای چکاب میرم 😔 یک و نیم سال بود که دلمون بچه میخواست ولی هر چیزی مانع بود 😭 خلاصه که مادرم منتظر نوه بود و نگران ما حساس شد و ترسید از دکتر رفتنام... یه بار همراهم پیش طب سنتی رفته بودیم، مادرم حس خوبی نداشت به اونجا و تهدیدم کرد که حق نداری بدون اجاره من جایی بری یا قرصی چیزی بخوری😄 مادربزرگ مادرم طبیب سنتی شهرستانشون بود زمان قدیم، مادرم یه چیزایی از علمشون به ارث برده بود☺️ بهم زنگ زد گفت این سری اومدی برنامه ریزی کن دوسه روز خونه ما بمونی😳 رفتم منزل مادرم، تدابیری‌ اندیشیده بود که انجام دادم. بعد از مدتی واقعا تاثیراتشو متوجه میشدم. چله زیارت عاشورا رو هم شروع کرده بودم تا اربعین... و بعدش ادامه دادم تا چندوقت، یه روزایی انفاق میکردم و حس خیلی خوبی داشتم، ایة الله بهجت فرموده بودن هر وقت گرفتار میشید استغفار کنید...بعد هر نمازم انجام میدادم. دو ماه بود دارو دکتر و آمپولاشو کنار گذاشتم و فقط دستور مادرم رو انجام میدادم، روغن گرم هم خریده بودم روزانه سه بار روی شکمم رو روغن مالی میکردم، رحم من خیلی سرد بود ولی با اینکارا متوجه میشدم گرم شده یا معتدله 🤗 ماه دوم نزدیک به شهادت امام رضا (ع) یهوو گریه کردم که مشهد بریم همسرم دلش سوخت و امام رضا طلبیده بود. داخل اتوبوس نشستیم که راهی بشیم که دل دردایی یهو می اومد سراغم که میگفتم الانه که شروع میشه😢 ولی خبری نبود... 🤷‍♀ مشهد به شدت کمردرد داشتم، کلی پیاده روی میکردیم، به همسرم میگفتم ویلچر بگیر میگفت زشته😄 خیلی دوست داشتم اونجا برم آزمایش یا بی بی چک بزنم، هم تعطیلات زیاد بود و بسته، هم خستگی من، و هم اینکه ما امسال نتونستیم سوئیت یا هتل پیدا کنیم به شدت شلوغ بود🤦‍♀ ولی خود امام رضا بهمون تو رواق حضرت زهرا (س) جا داد☺️ همه جوره مهمون خود آقا بودیم و این خیلی لذت بخش بود برامون🤗 و احساس میکردم که خبراییه ولی خیلی فکرشو نمیکردم که اگه باردار نبودم، ناراحت نشم 😔 از مشهد که برگشتیم فرداش بی بی چک زدم در عین ناباوری دیدم دوتا خطه😳 رفتم راهنما رو خوندم دیدم درسته مثبته🤗😳 سریع از محل کارم رفتم آزمایشگاه گفتن مثبته😄🙈😍🤩 اصلا باورم نمیشد... خداروشکر یعنی ما هیچ مشکلی نداشتیم الا تغذیه مناسب😒 من دوسه ماهی بود که روغن و نمک و طبیعی مصرف میکردم، سیب زمینی شاید درماه یک کیلو، ماست دیگه قطعش کردم، هم یبوستمون برطرف شد هم الحمدالله نتیجه گرفتیم ☺️ فقط میخوام بگم هر دکتری ما میریم اصولا همشون میگن چی بخوریم چی نخوریم ولی نادیده میگرفتیم... دوای درد همه ما تغذیه مناسبه والسلام 🆔 @asanezdevag