eitaa logo
◉✿ازدواج آسان✿◉
998 دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃💐 توصیه مفید برای ترک گناهان و افزایش ظرفیت در برابر مشکلات دنیا 👈خیلی ها مراجعه کرده اند که راهکاری را برای ترک ارائه کن، اعتیاد پیدا کرده ام، گناه بقدری لذت دارد که نمی توانم ترک کنم!! 👈یا برخی از مشکلات زندگی خسته شده اند و طاقتشان طاق شده است. 👌در این روایت به یک راه آسان و کاربردی برای فائق آمدن به این دو مشکل اشاره می شود: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «شکننده لذتها را بسیار یاد کنید» پرسیدند: یا رسول الله! آن چیست؟ فرمود: « ، هیچ بنده ‏ای نیست که حقیقت آن را یاد کند مگر اینکه فراخی دنیا بر او تنگ می‏شود و اگر شدت و رنجی دارد و دلش از تنگ شده گشاد می‏گردد». ✨ علم اخلاق اسلامی جلد 3 (ترجمه کتاب جامع السعادات) / مولی مهدی نراقی مترجم : سید جلال‏ الدین مجتبوی‏ 🆔 @asanezdevag
✍️ شاهزاده تيره بخت 💢حال افتادگان در چاه محبت و غرق شدگان در تاریکى ، مانند حال آن پادشاه زاده اى است که پدرش در مقام داماد شدن او برآمد. پرى چهره اى کم نظیر را از خاندانى شریف و نجیب به عقد او درآورد. چون وسایل عروسى آماده شد، خواص و عوام را به تناسب شأنشان به دربار بار داد و درب خزانه احسان را به روى مردمان گشود و محتاج و نیازمند و غنى و ثروتمند را از جوایزش بهره مند ساخت و از گرمى جشن و چراغانى، غم دل ها را زدود. 🔸آشنا و بیگانه در آن مجلس سرور حاضر شدند و از تماشاى آن بزم بى نظیر، به حیرت فرو رفتند. عروس حور وَش را با انواع زیور و زینت به حجله آوردند، ولى در این میان داماد را ندیدند. به جستجویش برآمدند، ولى او را نیافتند. داماد در آن شب، بسیار خورده بود و آتش شعورش مانند چراغ بختش فرو مرده بود. بر اثر مستى زیاد، از جمع مهمانان جدا افتاد و حیرت زده و مبهوت به چند کوى و برزن گذر کرد. عبورش به دخمه اى از دخمه هاى مجوسان افتاد. مجوسانى که بر اساس قانونشان، مردگان را در دخمه مى گذاشتند و در دل شب، کنار آنان شمع و چراغ مى افروختند. پادشاه زاده وقتى چشم به دخمه دوخت، دخمه را حجله عروس پنداشت و به درون دخمه رفت. 🔹مجوسان، جنازه پیره زالى را که هنوز کالبدش سالم بود، در آن دخمه گذاشته بودند. داماد، پیره زال مرده را در آغوش کشید و از روى میل و رغبت و غریزه شهوت، تا صبح با او بود. چون با وزیدن نسیم صبح از مستى و بى هوشى و بى خبرى و مدهوشى در آمد، خود را در دخمه اى وحشت زا و کنار جسد پیره زالى زشت رو دید. از شدت نفرت و کراهت، نزدیک بود هلاک شود و از نهایت شرمندگى و خجلت، راضى بود به زمین فرو رود. در اندیشه بود که مبادا کسى بر این وضع آگاه گردد و ننگ و عارش تا قیامت بر او بماند که ناگاه پدر و خدم و حشمش رسیدند و بر آن رسوایى و افتضاح آگاه شدند. 🔺این است دورنمایى از زندگى افتادگان در چاه محبت دنیا و غرق شدگان در شهوات که عروس را به سبب مستى از شهوات، با به آغوش کشیدن پیره زال زشت روى و زشت خوى دنیا عوض کرده اند. 📚عبرت آموز، حسین انصاریان 🆔 @asanezdevag