eitaa logo
کانال عاشقان ولایت
4.1هزار دنبال‌کننده
32.8هزار عکس
37.1هزار ویدیو
34 فایل
ارسال اخبار روز ایران و ارائه مهمترین اخبار دنیا. ارائه تحلیلهای خبری. ارائه اخرین دیدگاه مقام معظم رهبری . و.... مالک کانال: @MnochahrRozbahani ادمین : @teachamirian5784 حرفت رو بطور ناشناس بزن https://harfeto.timefriend.net/16625676551192
مشاهده در ایتا
دانلود
نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی: نصرالله فردی باهوش است و این احتمال وجود دارد که بخواهد ما را آرام کند و سپس اقدامی ناگهانی انجام دهد و اصلاً به نفع اسرائیل نیست که در دو جبهه بجنگد . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مقاومت غزه خطاب به آیت الله خامنه‌ای: به رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت ایت الله خامنه ای حفظه الله و به تمامی برادران و دوستان و عزیزان ما در حکومت و در میان ملت ایران و سپاه پاسداران دلاور و سپاه قدس که آرزو داریم شانه به شانه آنها به قدس برسیم (واین نزدیک است)، درود میفرستم... بی پرده می‌گویم ایشان رفقای ما، دوستان ما و برادران ما در خون و سلاح و مسیر مشترک هستند... ما و جمهوری اسلامی با دشمن صهیونیست در لبنان جنگیدیم و با پشتیبانی جمهوری اسلامی در غزه و در کرانه باختری با آنها وارد نبرد شدیم و آنقدر با صهیونیست ها می‌جنگیم تا آنها را از آخرین ذره خاک اصبع الجلیل(منطقه شمال شرقی فلسطین) بیرون کنیم، من مطمئنم که این اتفاق با پشتیبانی جمهوری اسلامی خواهد افتاد... ما درکنار آنها علیه دشمنان مان جنگیدیم، و در کنار آنها علیه دشمنان شان خواهیم جنگید... . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
امیرعبداللهیان در دومین نامه به گوترش: جلوی جنایات صهیونیست‌ها را بگیرید 🔹وزیر امور خارجه در دومین نامه به گوترش از دبیرکل سازمان ملل خواست تا ضمن محکومیت اقدامات ناقض حقوق بین‌الملل رژیم صهیونیستی، تدابیر لازم را برای خاتمه فوری تجاوزات این رژیم و رفع محاصره غزه اتخاذ کند. . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 منابع عراقی تصاویری منتشر کردند که نشان می‌دهد وزیر خارجۀ آمریکا در فرودگاه بغداد جلیقۀ ضدگلوله بر تن دارد . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴رسانه‌های عراقی: سودانی فردا با حامل پیام از آمریکا به ایران سفر می‌کند . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خراسان‌جنوبی مزارع زرشک خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
هان دارویی_# که در سلامتی ما _ ثرهستند # ✅ مصرف صبحانه و کاهش میل به ریزه خواری و فشار خون بالا ⚜ اگر صبحانه بخورید میل به ریز خواری در میان وعده‌های اصلی کمتر شده و به شما کمک می‌کند وزنی ایده آل داشته باشید و از چاقی جلوگیری کنید. ⚜ خوردن صبحانه در دراز مدت هم تأثیر خود را نشان می‌دهد که بهترین تأثیر آن جلوگیری از فشار خون بالا در سن بالا 🍎🍎 زیره سیاه 🌿زیره از نظر درمانی ،اثر رفع برخی از ناراحتی های روده را دارد و چون نیرودهنده،هضم کننده،بادشکن زیاد کننده ترشحات شیر است. 🍎🍎 ☘سیر علاوه برآنکه به حالت خام یا پخته،مخلوط در اغذیه مصرف می شود،مصارف درمانی عدیده مخصوصاًدر طب عوام دارد. ☘سیر ،اثر ضدعفونی کننده،ضدباکتری،هضم کننده غذا،اشتها آور،صفرابر،خلط آور، نیرودهنده،دفع کرم وکم کننده فشار خون دارد.احتمالاًبرای آن اثر ضد سرطان و معالج بیماری قند نیز قائل اند. 🍎🍎 آلبالوی کوهی خاصیت آلبالوی وحشی درمان تنگی رگ های قلبی (کرونرها).مقدار مصرف .صبح وظهر وشب مقدار آلبالو،شربت آلبالو،مربای آلبالو تناول نموده تا بهبودی کامل ادامه دهید.بیمارانی که ازنارسایی کبد در رنج هستند.معمولا صبح ها ناشتا دهانشان تلخ است.بی اشتهایی،بوی نامطبوع دهان،یبوست،رنگ زرد چهره از علایم دیگر آن است.آلبالوی وحشی از دسته میوه هایی است که به خاطر وجود مقدار کم قند،میتوان آن رابه افراد دیابتی و دارای قند خون بالا توصیه کرد.البته خود آلبالو،نه شربت و مربا. 🍎🍎 سیب زمینی ترشی-شلغم شیرازی خواص درمانی: 🌼غده سیب زمینی ترشی به صورت جوشانده ویا به حالت خام ولی پس از قرار دادن مدتی در سرکه و یا مخلوط در سالاد مصرف می شود. سیب زمینی ترشی غذای مناسبی برای مبتلایان به بیماری قند و اورمی است. زیرا اولاً مواد قندی آن به صورت گلیکوژن در کبد ذخیره نمی گردد و ثانیاً به علت کم داشتن مواد پروتیدی،در پائین آوردن اوره خون اثر می نماید. 🍎🍎 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎦نخست وزیر عراق با استقبال وزیر صمت و وزیر نفت کشورمان وارد فرودگاه مهرآباد تهران شد . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
♨️باز هم پای محمد خاتمی در میان بوده! 🔹به استناد به مستند «برزخی‌ها» ممنوع‌الکار کردن و به حاشیه راندن چهره‌هایی مانند محمدعلی فردین، سعید راد، ناصر ملک مطیعی و... امثال محمد خاتمی بودند! 🔻چهره‌هایی که اعلان زبانی و عملی کردند که همراه انقلابند و حاضر شدند برای اثبات ادعای خود با دستمزدی اندک در فیلم برزخی‌ها بازی کنند تا ادعای خود را اثبات کنند. اما خاتمی و مخلمباف و... در مقابل این افراد کوتاه نیامدند و بماند که بعدها چه هزینه‌سازی‌ها که نکردند! 🔻اکنون نیز به نقل از عبدالرضا داوری، خاتمی تحت فشار شجریان و لطفی، اکبر گلپایگانی که با تازگی از دنیا رفت را خالص‌سازی کرده است تا شاید عرصه تنگ نگردد!! 🔹حقا که جاهل را جز در دو حال نمیبینی؛ یا افراط یا تفریط! 🔇🔊🔉 کانالهای خبری تحلیلی عاشقان ولایت در سروش 👇👇 🆔 http://splus.ir/ashaganvalayat در ایتا 👇👇 🆔 http://eitaa.com/ashaganvalayat در بله 👇👇 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این جنایتی است که نتانیاهو انجام داد 🔹هنگام پخش زندۀ تلویزیون از غزه، پیکر شهدا و مجروحانِ حملات امشب صهیونیست‌‌ها به بیمارستان رسیدند و فلسطینی‌‎ها پیکر کودکی که لحظاتی پیش شهید شده را مقابل دوربین آوردند و گفتند: «نتانیاهو ببین، این جنایتی است که تو مرتکب شدی. قسم می‌خوریم که سرت را زیر پایمان له کنیم.» . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️استقبال رسمی رئیس‌جمهور ایران از نخست‌وزیر عراق . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پوزخند وقیحانه تحلیلگر اسرائیلی اینترنشنال وقتی از کشته شدن فلسطینیان حرف می‌زند! ❌تحلیلگر اینترنشنال از معنویات و ارزش‌های اخلاقی سخن به میان می‌آورد اما لحظه‌ای بعد با پوزخند وقیحانه از کشته شدن دو انسان به دست جنایت‌کاران اسرائیلی حرف می‌زند. 🔺برای اینکه با ماهیت پلید و خباثت‌گونه اسرائیلی‌ها بیشتر آشنا شویم، مرور چنین اظهارات دردناکی برای مردم دنیا لازم است. . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوکی دبل چاکلت آسون😍 مواد لازم : تخم مرغ ۱ عدد پودر کاکائو ۱ ق غ بیکینگ پودر ۱ ق چ کره ذوب شده ۷۰ گرم چیپس شکلات ۸۴ عدد شکلات برای مغز کوکی آرد کیک ۱۲۰ گرم شکر ⅗ ق غ . خبری در ایتا http://eitaa.com/ashaganvalayat قرآنی در بله 🆔 https://ble.ir/ashaganvalayat خبری در بله 🆔 http://ble.ir/join/OWVhMDg4Yj ✅✅✅✅لینک گروه عاشقان ولایت جهت ارسال پیام ؛ کلیپهای صوتی و تصویری اعضای محترم در ایتا 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2319646916C0726ebeebb 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴 خلاصه وضعیت پایگاه‌های آمریکایی؛ آتش، آتش، آتش 🔥 طی ساعات اخیر، گروه‌های مقاومت عراق مواضع ایالات متحده در التنف واقع در سوریه، پایگاه آمریکایی‌ها در فرودگاه اربیل، پایگاه قسرک و پایگاه عین‌الاسد را برای دومین بار از شب گذشته، هدف حمله قرار دادند. ـــــــــــــــــــــــ 🚨پایگاه خبری 💠
Batool Lashkari: 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته_هایم_بعد_تو 🇮🇷قسمت ۷۹ و ۸۰ سیدمحمد سرش را تکان داد و از خاطراتش بیرون آمد: _دیگه بریم سایه جان؛ آیه نیاز به کسی نداره. خودش عاقل و بالغه! آیه روی تختش دراز کشید ، و به حرف‌های رها و سایه و سیدمحمد فکر کرد. آن‌هایی که خود را محق میدانند که برایش تعیین تکلیف کنند... * مریم نگاهی به خانه انداخت. از خانه بی‌بی و سید بهتر بود. همه‌ی خانه بوی تازگی میداد. محمدصادق برایش گفته بود که فقط لوازم شخصیشان را به طبقه پایین منتقل کرده‌اند. از اینکه مزاحم زندگی مردم شده بود راضی نبود. دلش همان دو اتاق بی‌بی را میخواست.. پدری‌های سید... دلش تنگ بود برای حاجی یوسفی و همسرش... قنادی و کیک پختن‌هایش... دلش کمی نقش زدن بر روی آن کیک‌های نرم و لطیف را میخواست... دلش درس و دانشگاه میخواست، آرزوهای پدر که در خاک رفت، همین یک آرزوی پدر را میخواست برآورده کند. موهای زهرای کوچکش را شانه کرد؛ درس‌های محمدصادقش را دوره کرد. ملاقات مادر در بیمارستان رفتند. غذا پخت... همه کار کرد... از نگاه کردن به صورتی که روزی عاشقانه نوازششان کرده بود، جای بوسه‌های که هنوز حس میکرد. به روزهایی که گذشت فکر کرد. به مسیحی که پابه‌پایش می‌آمد. به مسیحی که سایه‌اش شده بود. مسیحی که پسری میکرد برای مادرش؛ مسیحی که در تمام سختی‌ها بود. مرد بود و مردانگی خرج تنهایی‌هایشان میکرد. برای زهرا کودک میشد و مردانه با محمدصادق قدم میزد؛ اصلا این جماعت را درک نمیکرد... نمیفهمیدشان، کمی درک این جماعت سخت است؛ جماعتی که هم از مایه میگذارند هم از ؛ اصلا چرا اینگونه‌اند؟ در این غوغا و آشفتگی دنیا که هرکس میخواهد از دیگری بِکَند برای خودش، این جماعت چرا وصله‌ی ناجور شده‌اند؟ چرا از خود میکنند و زخم‌ها را التیام میدهند؟ صورتش می‌سوخت و نمی‌دانست ، زنانی که ندانسته محکوم و مجازاتش کردند حقیقت این جهان‌اند یا این جماعت وصله‌ی ناجور زمانه؟ سایه را دوست داشت... پا به پای آن مرد، همان دکتری که شوهرش بود، می‌آمد؛ پا به پای تنهایی‌های مریم می‌آمد... برای دردهایش گریه میکرد و برای غصه‌هایش دل می‌سوزاند؛ سایه دوست‌داشتنی‌تر از دیگران بود؛ شاید چون هم‌سن‌وسال بودند، شاید همان حرف سایه درست باشد و دارد جبران میکند؛ سایه می‌گفت روزی آیه برایش اینگونه بوده و پابه‌پایش آمده... میگفت آیه‌ی این روزها را نبین؛ میگفت آیه را باید با سیدمهدی میدیدی... میگفت آیه شکسته... میگفت دلش چینی‌بندزنی میخواهد که خیلی وقت است صدایش در کوچه‌ها نمی‌آید؛ همانکه روزگاری در کوچه‌ها با ارابه‌اش می‌آمد و میگفت چینی‌بندزنه..چینی دلش که بند زده شود درست میشود؛ کاش آیه دلش را دست چینی‌بندزن بدهد، تا دوباره آیه‌ی رحمت خدا شود! میگفت میخواهد مثل آیه‌ی آن روزها باشد و شوهرش که این جمله را شنیده بود خندیده و گفته بود: " که بعد از رفتن منم، توئم دختر شهرآشوب بشی؟ همون آیه برای هفت پشت همه‌ی ما بسه!" به آیه میگفت دختر شهرآشوب ، و مریم به آشوبی می‌اندیشید.... ارمیایی که رفت... رهایی که فریاد زد... آیه‌ای که عصبانی بود... زینب‌سادات بغض کرده... حاج علی کلافه... زهراخانم بیقرار... محبوبه خانم پریشان... مسیح هم که گویی چیزی را گم کرده...نه ارمیا را درک میکرد و نه آیه و نه مسیح را... این خانه عجیب بود؛ بهتر بود دنبال کاری باشد تا زودتر از دست این عجیب‌ها راحت شود... *** شب دیر زمانی از راه رسیده بود. ارمیا هنوز روی شن‌زار دراز کشیده و خیره به آسمان سیاهپوش ستاره باران بود. دلتنگی برای کسی که دوستت ندارد عجیب است؟ ارمیا دلتنگ زنش بود. هرچند که هنوز آیه را امانت سیدمهدی میدید؛ هرچند که هنوز آیه دل و دل و دل . تلفن همراهش زنگ خورد... تلفنی که هیچگاه نام آیه زینت‌بخش آن‌نشد و چقدر حسرت‌های کوچک دارد دل این مرد! با بیحوصلگی تلفن را نگاه کرد... باز هم سیدمحمد بود که زنگ میزد.این چند روز از دست او و صدرا کلافه شده بود؛ از تکرار حرف‌هایشان خسته نمیشدند؟ چرا نمی‌فهمیدند ارمیا به سیدمهدی داده؟ چرا نمی‌فهمیدند آیه امانت سیدمهدی است؟ تماس که وصل شد صدای بلند سیدمحمد پیچید: _چرا جواب نمیدی؟ خوشت میاد گوشیت زنگ بخوره؟ خوب آدمو دق میدی تا جواب بدی؛ حالا چرا ساکتی؟ الو... الو... ارمیا: _تو به آدم امون میدی که حرف بزنه؟ صدای خنده آمد: _سلام برادر ارمیا: _سلام؛ چیکار داری هی هرشب هرشب مزاحم خلوت من و آسمون میشی؟ سیدمحمد: _میترسم زیاد غرق شی و تو هم آسمونی بشی؛ اون‌وقت.... 🥀ادامه دارد.... ❤️‍🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته_هایم_بعد_تو 🇮🇷قسمت ۸۱ و ۸۲
سیدمحمد: _میترسم زیاد غرق آسمون شی و تو هم آسمونی بشی، اونوقت دوتا حسرت تا ابد تو دل آیه میمونه. ارمیا: _فعلا که بیخ ریش زمینم؛ کارتو بگو! سیدمحمد: _برگرد! ارمیا: _نه! سیدمحمد: _با رفتت چیزی درست نمیشه؛ آیه باید بفهمه شوهر داره! ارمیا: _مجبور به قبول چیزی که نمیخواد نیست، اونا دستم امانتن. سیدمحمد: _پس چرا نیستی؟! اینه امانتداریت؟ ارمیا: _بودنم عذابشون میده؛ رفتم که راحت باشن؛ فکر کنه. سیدمحمد: _آیه نیاز به داره تا بیدار بشه. ارمیا: _من اون تلنگر نیستم. سیدمحمد: _میترسم از اینکه خوابت تعبیر بشه و ایمان آیه رو باد ببره! ارمیا: _به حاج علی بگو مواظب زندگیم باشه. سیدمحمد: _چرا شبیه وصیت کردن حرف میزنی؟ ارمیا: _کی از فرداش خبر داره؟ شاید حرفای آخرم باشه! سیدمحمد: _اینجوری نگو! ارمیا: _چطوری بگم؟ سیدمحمد: _بگو میام..بگو زندگیمو میسازم! ارمیا: _میام و میسازم! سیدمحمد: _میترسم ارمیا: _از چی؟ سیدمحمد:_از نبودت...از ..مامان دلتنگته؛ بیا دیدنش! ارمیا:_میام؛ منم دلم تنگه. سیدمحمد: _خداحافظ. ارمیا: _خداحافظت. ارمیا این روزها را دوست نداشت، اما چقدر از روزهای عمرش دوست‌داشتنی بودند؟ دلش برای تنهایی دلش سوخت. "خدایا... چرا پدر مادر ندارم؟! چرا تنهام؟! چرا دوستم نداره؟! به خوبی سیدمهدی نیستم؟! مزاحمم؟! از قیافه‌م خوشش نمیاد؟! خدایا...چیکار کنم؟! " ارمیا مانده بود و هزاران خیال، و حرف‌هایی برای سیدمهدی... یاد آن روزها و کمک‌های سیدمهدی افتاد. خنده‌دار است ولی رفاقتش با سیدمهدی واقعی و دوست‌داشتنی بود. یوسف آن روزها مجنون صدایش میزد، و مسیح کمی بیشتر درکش میکرد. آن شب‌هایی که تا سحر بر سر خاکش قرآن میخواند، آن روزهایی که سید مهدی خدا را به او نشان میداد؛ وقتی که پایش را جای پای اویی که شده بود میگذاشت. روزی که همه با عشق شد و صورتش را دیگر سه تیغ . حاج علی هم آن روزها پدری میکرد. آن روزهای پر از شک و تردید، آن روزهایی که ارمیا استخوان ترکاند. آن روزها که پیله را پاره کرد و پروانه شد و اوج گرفت. تا... شاید تا سید مهدی! چه کسی میداند ارمیا تا کجا اوج گفت؟ * مسیح رو به یوسف که مشغول اتو کردن لباسهایش بود گفت: _پس چرا ارمیا نمیاد؟ الان که بهش نیاز دارم کجا رفته؟ یوسف زیر چشمی نگاهش کرد: _حالا چیکارش داری؟ مسیح: _لااقل به بهونه دیدن ارمیا میرفتم اونجا. یوسف دست از اتو کردن کشید: _درکت نمیکنم؛ داری چیکار میکنی؟ازدواج تو با اون دختر، مسخره‌تر از ازدواج ارمیاست! تو اصلا چقدر میشناسیش؟ با یه نگاه؟ مسیح: _ ، ، ، ! چی کم داره؟! شاید اون منو به خاطر شرایطم نخود؛ اما من همه جوره پسندیدمش. یوسف: _چی رو پسندیدی؟ مسیح: _خودشو، خانواده‌شو. یوسف: _میدونی اگه با اون ازدواج کنی باید دوتا بچه بزرگ کنی؟بدتر از ارمیا! اون لااقل یکی داره! مسیح: _من که راضی‌ام! تو چته؟ اون خانواده‌ای داره که نیاز به حامی دارن، منم خانواده‌ای میخوام که حمایتشون کنم! روز اولی که دیدمش فهمیدم کسیه که سال‌ها منتظر بودم پیداش کنم. یوسف: _تو و ارمیا دیوونه شدید! عاقبت ارمیا رو ببین! چند روز تو اون خونه کنار زنش زندگی کرده؟ از روزی که به اون سفر رفت دیگه رنگ زندگی رو ندید؛ یادت رفته چه شب‌ها که تا صبح مثل بچه‌ها گریه کرد؟ مسیح: _از ارمیای قبل هم راضی نبودی. اون روزا بهش گیر میدادی که کاراش از روی اجبار و ریاست. حالا گیرت به گریه‌های از سر توبه و استغاثه اونه! ارمیای الان پر از آرامشه؛ مگه بده؟زندگی اونه؟ زندگیشم درست میشه. یوسف: _الان بحث ارمیا نیست. این دختر کلی مشکل داره، میفهمی؟ چرا از داشتن یه ازدواج آسون فراری شدید؟ سرتون درد میکنه برای دردسر؟ مسیح: _میرم یک زنگی به صدرا بزنم؛ شاید فرجی بشه امشب دعوتمون کنه اونجا! یوسف اتو را به دست گرفت: _با فرار کردن از واقعیت به جایی نمیرسی. مسیح: _جایی نمیرم که برسم؛ من میخوام با مریم ازدواج کنم! یوسف: _حتی با اون وضع صورتش؟ مسیح: _سرت به کار خودت باشه؛ الان خیلی خوب شده و سیدمحمد میگه بهترم میشه. یوسف: _خدا عقلتون بده. مسیح: _میترسم خودت به دردش دچار بشی برادر من... * مثل آن روزهای بعد از سیدمهدی ، و روزهای قبل از ارمیا، همه جمع بودند. محبوبه خانم هم دلش به اینها خوش بود. مریم خجالت میکشید؛ نمی‌دانست این جمع، وصله‌های ناجوری بودند، که باهم جور شدند. محمدصادق احساس مردانگی میکرد.... ❤️‍🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته_هایم_بعد_تو 🇮🇷قسمت ۸۳ و ۸۴
محمدصادق احساس مردانگی میکرد، و خود را از جمع بچه‌ها بیرون کشیده بود، او مرد خانه‌اش بود دیگر! زهرای کوچک مریم هم، با مهدی و زینب کوچولو مشغول بود. مسیح چشمانش را غلاف کرده بود ، و یوسف هم سر به سرش میگذاشت؛محبوبه خانم لبخندی به حجاب و حیای مسیح زد. مریم را دختر برازنده‌ای دیده بود و دلش میخواست مادری کند. مادر که باشی، مادری را خوب بلدی. سیدمحمد نیامده بود، اما سایه بود و دلتنگی برای همسر شیفت در بیمارستان داشته که عجیب نیست؛ عشق که بیاید، لحظه‌هایت همه دلتنگی‌ است. بیچاره فخر السادات! چه میکشد از دوری همه‌ی خانواده‌اش؟ آن هم تنها در آن شهر و دور از تنها باقیمانده‌ی خانواده‌اش! بیچاره هیچوقت نمیتوانست ازدواج کند؛ اگر روزی قصدش را میکرد، باید به عقد برادر شوهرش درمی‌آمد که او خود زن و بچه داشت. ازدواج برای فخر السادات چیزی محال بود و محال؛ ولی تنهایی‌های او را چه کسی پر میکرد؟ باید سر فاصله تصمیمی گرفته میشد. دورهمی خوبی بود؛.... و حداقل دلتنگی مسیح را کم کرد. آیه را از بی‌حوصلگی درآورد. و زینب را از گوشه‌نشینی و سکوت نجات داد. آخر شب که همه رفتند آیه به رها گفت: _چند روزه میبینم وقتی داره با اسباب‌بازی‌ها بازی میکنه همه‌ش دعواشون میکنه، گاهی دست و پای عروسکاشو میکنه، یکی از عروسکا رو کچل کرده. همه‌ی موهاشو کنده! رها سری به تأسف تکان داد: _خودت باید فهمیده باشی که دخترت گرفته؛ تا دیر نشده به خودت بیا و به ارمیا زنگ بزن برگرده! آیه اخم کرد: _هر کی رفته خودش برگرده! به سمت راه‌پله رفت تا به خانه‌اش برود که حرف رها میخکوبش کرد: _اگه بره و مثل سیدمهدی هیچوقت برنگرده، میتونی خودتو ببخشی؟ آیه چشمهایش را بست ، و نفس عمیقی کشید و به راهش ادامه داد.هنوز در خانه را باز نکرده بود که صدای زنگ بلند شد. زینب که در آغوش مادر خواب بود چشم باز کرد. مسیح و یوسف که به همراه صدرا در حیاط ایستاده و مشغول خداحافظی بودند، نگاه متعجبی به هم انداختند؛ صدرا در را باز کرد. معصومه پشت در بود. کنارش آن به اصطلاح همسر هم بود. صدرا ابرو در هم کشید و گفت: _اینجا چیکار داری؟ رامین مداخله کرد: _اومدیم پسرمون رو ببینیم! ابروهای صدرا به آنی بالا پرید: _پسرتون؟مگه پسرتون اینجاست؟ معصومه که گارد گرفتن‌های دو مرد را دید خودش را جلوتر کشید و مقابل رامین ایستاد: _ببین صدرا، دعوا که نداریم! اون زمان من شرایط نگهداری از بچه‌مو نداشتم، شما لطف کردید و بزرگش کردید. الان دیگه میخوام خودم بچه‌مو بزرگ کنم. این خواسته‌ی زیادی نیست، هست؟! تا عمر دارم مدیونتم؛ لطفا بچه‌مو بده! صدرا پوزخندی زد و رویش را به سمت خانه کرد، صدایش را بالا برد: _مامان... مامان محبوب؛ بیا ببین این خانوم چی میگه نصف شبی! صدای صدرا همه را به‌ سمت در کشاند. محبوبه خانوم: _چی شده؟ نصف شبی چی میگی؟! کی دم دره؟ معصومه صدرا را هل داد و وارد حیاط شد: _سلام مامان جون، منم؛ اومدم دنبال بچه‌م! رها خود را از بین جمعیت جمع شده در حیاط جلو کشید: _بچه‌ت؟! اونوقت کدوم بچه؟ _من با شما حرف نزدم؛ دخالت نکنید! صدرا کنار رها قرار گرفت: _اتفاقا با من و همسرم صحبت کردی، خودت خبر نداری؛ اون بچه‌ای که اومدی دنبالش، هم پدر داره هم مادر. تو هم برو دنبال زندگی خودت، همونجوری که یک ساعت بعد از زایمان بچه‌ت انداختیش تو بغل ما و رفتی دنبال شوهر کردن؛ اونم چه شوهری! تو با قاتل برادرم ازدواج کردی، توقع داری بچه رو بدم بهت؟ معصومه: _اون یک اتفاق بود؛ رامین تقصیری نداره، سینا دعوا رو شروع کرد. محبوبه خانم اشک چشمانش را پاک کرد: _حالا شد تقصیر سینا؟! با این حرفا خامش شدی و زنش شدی؟اونموقع که خودت و بابات پاتونو گذاشته بودید رو گلوی صدرا که قصاص و یکهو تغییر عقیده دادید که خون‌بس باید گرفت و تا آخر عمر عذابشون داد، اون موقع سینا بی‌تقصیر بود؛ حالا چی میگی؟ از خونه‌ی من برو بیرون! رامین به دفاع از معصومه قدم در حیاط گذاشت که صدای فریاد محبوبه خانوم پیچید: _پا تو خونه‌م بذاری ازت شکایت میکنم! هیچوقتِ هیچوقت، نبینم که دور و بر بچه‌های من و این خونه بچرخی! داغ پسرمو تو رو دلم گذاشتی؛ داغ بزرگ شدن یه بچه در آغوش مادرش رو تو رو دل میوه‌ی عمر من گذاشتی؛ پسرم بچه‌شو ندید و رفت، تو این داغ رو روی دلش گذاشتی؛ الهی که خدا جواب این کارهات رو بده! الهی که دلت از داغ خالی نشه! الهی داغ بچه‌ت رو ببینی! حاج علی و زهرا خانوم مداخله کردند. حاج علی: _اینجوری نگید حاج خانوم!نفرین نکنید، شاید اونم...... ❤️‍🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
032.mp3
551K
فایل صوتی قرائت آیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▫️از حضرت زین‌العابدین علیه السلام روایت شده که می‌فرمایند: "پدرم در روز عاشورا مرا به سینه خویش چسبانید و در حالی که از زخم‌هایشان خون، فوران می‌کرد، فرمود: ای فرزند! دعایی را که فاطمه علیها السلام آن را به من آموخت فراگیر، او از رسول الله صلی الله علیه و آله و آن حضرت نیز از جبرییل آن را فرا گرفته بود تا در حوائج، مهمّات، اندوه و حوادث تلخی که بر او وارد می‌شود و پیش‌آمدهای عظیمی که رخ می‌دهد آنرا بخواند." ⚡️سپس فرمود: بخوان: ✨بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا به جای«و افعل بی کذا و کذا» حاجات خود را ذکر کنی. 📚(دعوات، قطب‌الدین راوندی،ص۵۴) اللهُـمَّ ؏َـجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🤲🌸🌸🌸🌸🌸 https://eitaa.com/ashganvalayatarbaen
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❇️اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت مقدس و نورانی قطب عالم امکان، حضرت بقیه الله الاعظم روحی و ارواحنا فداء و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام السَّلامُ علیکَ یا مولا یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی ادرکنی-اللهم عجل لولیک الفرج ❇️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ ❇️دعایی که بر طبق روایت امام صادق علیه السلام در زمان غیبت امام زمان علیه السلام بایستی خوانده شود(اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ، لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ، لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ؛ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ، فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ، ضَلَلْتُ عَنْ دينى) ❇️امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: به همین زودی به شما شبهه‌ای می‌رسد، پس می‌مانید بدون نشانه و راهنما و پیشوای هدایت‌گر ، و در آن شبهه نجات نمی‌یابد مگر کسی‌که دعای غریق را بخواند، گفتم: دعای غریق چگونه است؟ فرمود: می‌گویی{يَا اللّٰهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ، يَا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِي عَلَىٰ دِينِكَ}