حسیـــــــن(ع)....
اگر چه ذرهی ریزم به نور پیوستم
حسین(ع)گفتم و از هر چه غیر او رستم
نشد اگر که شوم خادمش، خدا را شکر
که ذره گردِ کفِ کفشِ خادمش هستم
به لطف خویش پذیرفته است باز مرا
ز هرچه عهد که بستم ز هرچه بشکستم
همیشه برلب من این دعاست با مددش
جدا مگردد از این صحن و آستان دستم
چه حاجتم به می ارغوان که یک عمر است
ز چای روضهی ارباب بیکفن مستم
#امام_حسین
#محرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
بیشتر....
میشود هر قدر از دوری به دل ،غم بیشتر
میشود شوقم که در پایت بیافتم بیشتر
بچگی میخواستم این صحن را یک عالمه
دوستش دارم کنون از هر دو عالم بیشتر
دوست دارم بس که حالم را خدایی میکند
آب سقاخانه را از آب زمزم بیشتر
دورم از کویَت ولی هر لحظه میگویم : رضا
تا که باشم در هوایت بلکه یک دم بیشتر
تا که در باران لطفت میهمانم میکنی
میچکد از چشم من از شوق شبنم بیشتر
با برات کربلای تو حسینیتر شدم
سینهچاک مشهدم، ماه محرم بیشتر
تا که بر عکس حرم زل میزند مادر بزرگ
شوق حرکت میشود در جان فراهم بیشتر
باز هم حاجت به دل میآیم از بابالجواد
این ورودی را همیشه دوست دارم بیشتر
#امام_رضا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اشعار اجرا شده در محفل انس با قرآن و عترت، در محکومیت اهانت به قرآن کریم، در خانه حاج آقا علی رفسنجان
تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
🎙 برادر امین ترقی خواه
______________
دراُفتاده ست آتش سالیانِ سال با قرآن
وسوزانده ست با این دشمنی درهرکجا قرآن
اگر یک روز شد در معرکه قران سرِ نیزه
و زد گمگشتگان را از نفهمیدن صدا،قرآن
اگر شد شعله ور یک خانه و پشت درِ خانه
یکی می گفت:یا زهرا(س)،یکی می گفت یا قرآن
اگر یک روز هنگام نماز صبحِ خونبارش
جماعت بی وفا بودند و شد فرقش دوتا قرآن
به جسمی چاک چاک و بی کفن در اوج تنهایی
به زیر دست وپا افتاد اگر در کربلا قرآن
اگر آنجا که باید،مُرد فریادی که می باید
و روی نیزه ها می رفت تا شام بلا قرآن
اگر در آتش و بر نیزه یا برخاک و خون غلتان
ولی مانده ست پابرجا درون قلبها قرآن
فنا شد هرچه آتش شعله زد این سالها اما
در اوج عزتش مانده ست بر رَحلِ بقا قرآن
نخواهد سوخت ققنوس حقیقت در دل آتش
شکوهش بیشترگردد پس از هر ماجرا قرآن
اگر با نیزه و خنجر اگر با آتش و اخگر
نگشته ذره ای کم پرتوِ نورِ خدا قرآن
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی #احمد_رفیعی_وردنجانی در دومین نشست شاعرانه مدح حضرت امیر(ع)
@asharahmadrafiei
دوباره شاهچراغ
دوباره شد دل من داغدارِ شاهچراغ
دوباره تیر ستم شد نثارِ شاهچراغ
دوباره قصهای از لالههای خونینش
به گوش میرسد از لالهزارِ شاهچراغ
دلم شبیه کبوتر دوباره پر زده است
که باز روضه بخواند کنارِ شاهچراغ
شمیم ناب شهادت گرفته است به خویش
دوباره رایحهی مُشکبارِ شاهچراغ
چه روضهای به لب پر کشیدگان بوده
که رفتهاند به عرش از جوارِ شاهچراغ
دوباره قصهی حاجت روا شدن از عشق
دوباره شورِ شهادت، دوباره شاهچراغ
خدا کند که به شاعر عنایتی بشود
به خون خویش بشوید غبارِ شاهچراغ
#شیراز_تسلیت
#شاهچراغ
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
حاجت رواها...🥀
ما شیعهی عشقیم، نسل سرخِ طاها
از این شهادتها نمیترسیم ماها
درد است آن مرگی که در بستر بیاید
شد این شهادتها علاجِ مبتلاها
در جانمان تا خون عاشورا به جوش است
تکرار خواهد شد همیشه کربلاها
سرتاسر ایران من شاهِ چراغ است
این است فریاد تمام همصداها
چیزی به غیر از شور احلیمنعسل نیست
در سینهیِ قاسم نشانِ جانفداها
افسوس از ما که اسیرِ خاک ماندیم
رفتند مرغان هوایی تا کجاها!
ای کاش در سربازی این مکتبِ سرخ
باشیم ما هم روزی از حاجت رواها
انشاءالله🤲
#شیراز_تسلیت
#شاهچراغ
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
شهادت...🥀
شهادت شهادت شهادت شهادت
برای بشر اوج عزت شهادت
برای پریدن ،برای رسیدن...
چه زیباتر از این عبارت ،شهادت
مُدامی که سرباز راه حسینیم
گواراست از بهر ملت شهادت
به پایان ما دشمنان دلخوش اما
همیشهست آغازِ این خط، شهادت
به دست کریمش خدا خود ببخشد
کسی را که جوید سعادت، شهادت
چه فیضی نصیب شهید حرم شد
نصیبش شده از لیاقت شهادت
چه تعبیر سبزی، دعا...بهرهمندی
چه تقدیر سرخی: زیارت... شهادت
#شیراز_تسلیت
#شاهچراغ
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
شاعر...
چقدر سال گذشته کسی مسافر شد
رسید مشهد و با هرچه شوق زائر شد
گرفت جذبهی لبخندتان چنان او را
همان زیارت اول دلش مجاور شد
سفر تمام شد و آمد او ،دلش اما...
همیشه در حرمت، غرق شوق حاضر شد
دعای مادر او بود خادمت بشود
دعای مادر او عاقبت موثر شد
خدا کند که قبولش کنی کسی را که...
به عشق دم زدن از اهلبیت (ع) شاعر شد
#امام_رضا
#زیارت
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
✅کانال رسمی اشعار:
#احمد_رفیعی_وردنجانی
https://eitaa.com/joinchat/367329303C8847a4b1a1
دوستانتون را به کانال دعوت کنید.
ممنون🌷
41.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله
از اجرای برنامه پاورقی کنارهگیری کردم. دلایلش رو توی این ویدئو توضیح دادم. خلاصهش اینکه قرار نیست بسیجی فحشخور زمان فتنه و جنگ و... باشه و در عافیت، سلاحورزیها و رشیدپورها و آخوندیها، در میدان اقتصاد و فرهنگ و سیاست جولان بدن.
قرار نیست هنوز سال شهید عجمیان و علیوردی نشده، فعالان و ساکنان و مشوقان فتنه برگردن روی آنتن.
ما زورمون به هیچکس هم نرسه، به خودمون که میرسه! زورمون میرسه یقه خودمون رو بگیریم که آهای! مرد حسابی، بلند شو، داد بزن، نذار فحش به نظام و انقلاب و نایب امام زمان و شهدا عادی بشه. بلند شو یه دادی بزن که خون شهید آب جوی نیست که راه بیفته کف خیابون و هنوز سالش نشده به بهانههای مختلف اونایی که روی خونش پا گذاشتند رو برگردونید به آنتن. بلند شو فریاد بزن اون بدن عجمیان روی آسفالت داغ اتوبان کشیده نشد که شما برید سراغ اونایی که دور بدنش هلهله میکردن.
امیدوارم خدا عاقبت همهمون رو ختم به خیر کنه.
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
بسم الله از اجرای برنامه پاورقی کنارهگیری کردم. دلایلش رو توی این ویدئو توضیح دادم. خلاصهش اینکه ق
.
خوشحالم که هنوز در این وطن مرد پیدا می شود...
❗️خواهش می کنم با دقت گوش کنید❗️
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
بسم الله از اجرای برنامه پاورقی کنارهگیری کردم. دلایلش رو توی این ویدئو توضیح دادم. خلاصهش اینکه ق
حمایت از اقای شهبازی (مجری پاورقی) و اعتراض به برگشت آقای رشیدپور به صداو سیما
☎️تماس با صداو سیما، شماره ۱۶۲
📥پیامک ۳۰۰۰۰۱۶۲
ویراستی آقای جبلی (رییس صدا و سیما)
https://virasty.com/jebelli_ir
ایمیل آقای جبلی
jebelli@irib.ir
https://farsnews.ir/my/c/216417
پویش در فارس من در حمایت از عدم بازگشت سلبریتی های حامی براندازان به صدا و سیما.👆👆👆
لطفا حمایت کنید و نشر دهید.
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
بسم الله از اجرای برنامه پاورقی کنارهگیری کردم. دلایلش رو توی این ویدئو توضیح دادم. خلاصهش اینکه ق
شرحِ درد...
عده ای وقت فتنه کور شدند
از رهِ انقلاب دور شدند
فکر کردند آخرِ کار است
با ستم خالصانه جور شدند
در میان ترقهبازیها
نشئه از بادهیِ غرور شدند
شبِ فتنه به دامشان انداخت
دشمنِ انقلابِ نور شدند
حامی و یاورِ براندازان
چون رضایِ رشیدپور شدند
خوششان آمد از براندازی
کیف کردند و مور مور شدند
بر علیه بسیجیان وطن
دست بر تیر و سنگ و زور شدند
چون زمانِ لگد پرانی بود
در ستمپیشگی شرور شدند
آخر اما به لطف یاری حق
تکتکِ این قبیله بور شدند
عدهای از حسینیان اما
از بصیرت پر از شعور شدند
در رهِ یاریِ ولایتِ عشق
بادهنوشانِ اهلِ شور شدند
چه جوانان، که با فداکاری
اُسوهی عزت و شعور شدند
گر چه در گوشهیِ خیابانها
زیر سنگِ ستم بلور شدند
مست چون آرمان و روح الله
چون جوانان فاو و هور شدند
پدر و مادرانشان در غم
بهرِ دین خدا صبور شدند
عدهای در رسانههای وطن
خادمِ سنگرِ حضور شدند
چون محمدرضایِ شهبازی
آگه از ضربهیِ قصور شدند
مرد و مردانه پای حق ماندند
مثل یاران حق ، غیور شدند
فحش خوردند و پای دین ماندند
غم کشیدند و در سرور شدند
فتنه بد بود ،خوب شد اما
دشمن و دوستها مرور شدند
دشمنان رو شدند و حقجویان
تشنهی نفخهی ظهور شدند
تنبهتن در ره شهیدانیم
پای خون شهید میمانیم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
آماده باش
مثلِ شکوهِ رفتن تن سوی جان است
جان اوست، تن این لشکرِ دلدادگان است
جان میدهند اینجا چه بیم از جان سپردن
اینجا حریمِ حضرتِ جانِ جهان است
آنکه به قصد جان سپردن رهسپار است
کی بیمش از کمبود خواب و آب و نان است
قبل از سلام دوستدارانش ،به آنها
بر لب سلام این امامِ مهربان است
او کشتهی اشک است و قطرهقطره این رود
تا پهنهی دریای عشق او روان است
درمانده کرده این صلابت دشمنان را
این بار، روی شانهی فتنه، گِران است
درماندهاند از این شکوهِ عشقبازی
درماندگیهاشان فراتر از بیان است
در خویش میسوزند از این شور فراگیر
در خشمشان این آتشِ سوزان عیان است
اینجا قدمهایی که میآیند بر خاک
پُتکی به فرقِ دشمنان ناتوان است
این عزم و شور اربعینیهای عاشق
آماده باشِ لشکر صاحبزمان(عج) است
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا غریب الغربا و یا معین الضعفا،السطلان یا علی بن موسی الرضا المرتضی
نامت قرار ماست در هر بیقراری
ذکر تو ما را میدهد امیدواری
یک عمر از لطف شما حاجت گرفتیم
یک عمر از دست شما دیدیم یاری
من معجزاتت را به چشم خویش دیدم
در هر کویری که شد از مهرت ، بهاری
گویا نماز سبز بارانِ تو برپاست
پیوسته باران است از هر دیده جاری
وقتی زیارتنامه میخوانم نگاهت
صحن دلم را میکند آیینهکاری
تا وا کنم دست دعا در آستانت
حاجات من را در دو دستم میگذاری
هر غیر ممکن میشود ممکن در اینجا
آرامشی در لحظههای اضطراری
دل چون کبوتر میرود جایی که باید
دل را که دادی نیست کارَت اختیاری
ده روز، یک آن رفت و پایان سفر شد
من ماندهام مجروح از این زخمِ کاری
دستم نمیخواهد بِبُّرَد از ضریحت
پایم به ماندن مینماید پافشاری
هر کار کردم پا نشد از خواب شیرین
وقتی که خوابش برد در صحنِ کناری
قلبم مجاور میشود کنج حریمت...
آقا برای این مسافر،جا نداری؟؟؟!
#احمد_رفیعی_وردنجانی
"بیست و پنجم مرداد ماه چهارصد و دو
صحن پیامبر اعظم،مشهد مقدس"
@asharahmadrafiei
انجمن ادبی تشرف در آستان مقدس آقا امامرضا جان(ع)
#مشهد
🌱مرداد۱۴۰۲🌱
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
تبرکی عزیز انجمن تشرف
#مشهد
🌱مرداد۱۴۰۲🌱