eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
715 ویدیو
33 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود،شعر هدیه،شعر تبلیغاتی و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... 🔹اجرای شعر آیینی و طنز @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
اشک... می گویم از شرح فراق خویش با اشک گویا تر است این روزها از واژه ها اشک پیغام ما دلدادگان را می رسانی؟ سویِ قتیلِ اشکها امروز یا اشک خون خدا روی زمین کربلا ریخت می ریزد از اندوه او حتی خدا اشک در حیرتم دنیا چرا باقیست وقتی می ریزد از غم،حضرت خیرالنسا اشک لبیک گویش یک جهان هستند با چشم دارد به لب هر ثانیه یا لیتنا اشک در اربعینش باز از هر سویِ عالم جاری شده سوی زمین کربلا اشک از جاده های اربعین ماندیم اما با لطف و احسانش عنایت شد به ما اشک @asharahmadrafiei
دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی را به‌طرف بقال دراز کرد و گفت: «مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته را لطفاً بهم بدین، اینم پولش.» بقال کاغذ را گرفت و لیست نوشته شده در کاغذ را فراهم کرد و به دست دختر بچه داد. بعد لبخندی زد و گفت: «چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش می‌دی، می‌تونی یک مشت شکلات به‌عنوان جایزه برداری.» ولی دختر کوچولو از جای خودش تکان نخورد! مرد بقال که احساس کرد دختر بچه برای برداشتن شکلات‌ها خجالت می‌کشد، گفت: «دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلات‌هاتو بردار.» دخترک پاسخ داد: «عمو! نمی‌خوام خودم شکلات‌ها را بردارم، می‌شه شما بهم بدین؟» بقال با تعجب پرسید: «چرا دخترم؟ مگه چه فرقی می‌کنه؟» دخترک با خنده‌ای کودکانه گفت: «آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!» خیلی از ما آدم بزرگ‌ها، حواسمان به اندازه‌ی یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدانیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدم‌ها و وابستگی‌های اطراف‌شان بزرگتر است.!.
چایِ عراقی دیگر نمی‌گویم:عجب دردِ فراقی نزدیکِ من هستی اگر چه در عراقی نزدیک‌تر از من به من هستی، حبیبم می‌گیری از حال دلم هر دم سراغی در قلبِ این لبیک‌های یا حسینی همراهِ این اشکِ روانِ اشتیاقی قلبم برای عشق شیرینت حرم شد هر بطن و دهلیزش شده، صحن و رواقی عشق تو بوده از ازل در سینه‌ی ما این شورِ بی‌پایان نبوده اتفاقی باهرچه می‌کوشند تا یادت نباشد اما همیشه یادِ تو باقی‌ست ،باقی با ذکرِ نامت باز در مشایه‌ام‌ من سیرابِ "مایِ بارد"م کرده‌است ساقی با لطفِ موکب‌دار پیری باز، کامم شیرین شده از تلخیِ چایِ عراقی @asharahmadrafiei
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین قصد داریم باهمت و همراهی شما در روز اربعین در مسیر پیاده روی مردم شریف وردنجان از امامزاده علی اکبر(ع) نافچ به سمت وردنجان،موکب پذیرایی هیات دانش آموزی،انصارالمهدی شهر وردنجان را برپا نماییم و از،عزاداران حسینی به نحوی شایسته پذیرایی نماییم. از همه ی شما ارادتمندان اهل بیت (س)تقاصا داریم مثل همیشه همراه ما در این امر خیر باشید. شماره کارت : به نام احمد رفیعی وردنجانی ۶۰۳۷۹۹۷۵۶۳۵۰۳۶۶۴
اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان چهارمحال و بختیاری اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان بن با همکاری قرارگاه شهید آوینی و انجمن شعر و ادب توکل شهر وردنجان برگزار می کند: سومین سوگواره ی شعر عاشورایی {شمیم شهادت} (ویژه ی شهرستان بن) با موضوعات:عاشورایی موضوع ویژه:شهدای خدمت(شهید جمهور) و شهدای مقاومت(شهید اسماعیل هنیه) 🔻ارسال آثار به شماره ی ۰۹۱۳۳۸۵۷۴۶۳ در پیام‌رسان ایتا [احمد رفیعی وردنجانی،دبیر انجمن توکل وردنجان] 🔻مهلت ارسال آثار:۱۴۰۳/۶/۲۰ *از پنج اثر برگزیده و دو اثر شایسته تقدیر با جوایز ارزنده و لوح تقدیر در مراسم ویژه ای در شهر وردنجان تجلیل خواهد شد. "انتشار به مناسبت هفته دولت"
تصویر ارسالی دوست عزیزم علیرضا تیموری تاچند؟ هر لحظه تصویری جدید از دوستانم از کربلایت، می‌زند آتش به جانم می‌سوزد از این غم وجودم شعله‌شعله آتش بیافشاند برون آتشفشانم کی شعر گویایِ غمی باشد که دارم؟ کی طاقت گفتن از آن دارد زبانم؟ تاکی بگویم از غمِ و درد فراقت؟ تا چند شعر از غصه و حسرت بخوانم؟ من بی‌توام یک پیکر خشکیده در هم آه ای که باشد یاد تو روح و روانم من بی‌تو جسمی مرده در آغوش مرگم با عشقِ تو جزء شمارِ زندگانم عمرم سراسر با تو رد شد، کاش روزی در کربلا پایان بگیرد داستانم @asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
دوستان به جای ما اینجا معنی پیدا می کند😭😭😭