گلایهی حافظ
دوباره یلدا شب اول دی
داغه بساطِ یاد و فالِ تو هی
میان سراغت تو همه خونهها
تا بگیرن یه فال با شعرات اونا
میگن سلام کتابِ توی طاقچه
بیا تو جمعِ گلای تو باغچه
میگن بیا که شبِ یلدا شده
دوباره موقع تقاضا شده
دوباره مرد و زن میان سراغت
تازه میشه ولی دوباره داغت
یهو زبون وا میکنی رو کُرسی
از اونا یه چند تا سوال میپرسی
میگی خجالت ندارید از این کار؟
هیچ ندارید از این مرامتون عار؟
سالی یه بار میایید سراغ بنده
تازه اونم با شوخی و با خنده
سالی یه دفعه میگیرید فالمو
اینجوری دارید میگیرید حالمو
میایید سراغم که بگم حالتون؟
بگم چهجوره حال امسالتون؟
بگم که وضعتون چهجوری میشه؟
بگم کی دشمنه کی قوم و خویشه؟
بگم کی میرسه به عشق جونش؟
کی میرسه به یارِ مهربونش؟
بگم که کِی تموم میشه گرونی؟
نرخ دلارو هم میخوای بدونی؟
میخوای بیایی یه غزل بخونی
تا قیمت همسترو بدونی؟
زشته بابا برای فارسی زبون
که با مفاخر باشه نامهربون
زشته که من تو طاقچه باشم یه سال
بعد بیاریم پایین برایِ یه فال
باید که هر شب یه غزل بخونی
بیشتر از این قدرِ منو بدونی
بیا با من باش که میمونم برات
میشم تو راهِ زندگی رهنمات
رفیق باشید با شعر و دیوان من
گل بچینید از این گلستان من
گل بچینید همش ز باغِ حافظ
بیشتر از این بیایید سراغِ حافظ
راستی بگم که یلداتون مبارک
حس قشنگ و زیباتون مبارک
#یلدا
#فال_حافظ
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
انا لله و انا الیه راجعون
با کمال تاسف مطلع شدیم شاعر و نویسنده گرانقدر دستگردامامزاده
آقای #سجاد_محبی دار فانی را وداع گفتند.
عرض تسلیت به خانواده مرحوم و جامعه ی ادبی
اللهم انا لا نعلم منه الاخیرا
14.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*کَری.....*
بر ظریفی گفتم احوالت،چطوره؟ بهتری؟🤔
گفت در پاسخ:کَری😤
گفتم آقا کیست این نامی که داری می بری؟🧐
گفت در پاسخ: کری😤
گفت یک امضای او بر نامهای تضمین ماست✍
دوست دیرین ماست🙊
گفتم این بیهودهگوییهاست جنگ زرگری🥷
گفت در پاسخ:کری😤
✍ شاعر : احمد رفیعی وردنجانی
*امروز یکم دی ماه، سالگرد تیتر تاریخی روزنامه شهر: امضای کری تضمین است*
* 🏆 آغاز کار جشنواره امضای کری تضمین است.🏆🏆*
#طنز #نوش_جان😋
#امضا_کری_تضمین_است
#ظریف #کدخدا #برجام #حماقت
#جنگ #زرگری
💭 *نوشجان، اولین انجمن شعر اینجوری در جهان*
🇮🇷 @nooshejan_tanz 🔨
ای کاش...
ای کاش که سهم ما شهادت باشد
صد تکه شدن برایِ این خط باشد
از رفتنِ صدهزار چون ما چه غمی؟!
یارب سر خُم می سلامت باشد
#حضرت_عشق
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
ای کاش... ای کاش که سهم ما شهادت باشد صد تکه شدن برایِ این خط باشد از رفتنِ صدهزار چون ما چه غمی؟!
ای خوش آن لحظه که مشتاق به یاری برسد
آرزومند نگاری به نگاری برسد
و دوباره شمردن لحظه ها به شوقِ دیداری دیگر........
صفر...
نمره صفر و بهره صفر و کار صفر
لحظه لحظه میشود تَکرار صفر
کارهای اشتباهی اووووووه نگو
معذرتخواهی و ننگ و عار صفر
گفتن از نهجالبلاغه بیشمار
جلوهاش در کرده و کردار صفر
پاچهلیسیِ ستمکاران زیاد
حرکتی بر ضد استکبار، صفر
ترس از وضعیت جنگی، عجیب
جرات جنگیدن و پیکار ، صفر
خلق دستآوردها از هیچ: بیست
خلقِ کاری واقعی، بشمار: صفر
خلقِ آمار دروغین، بیشمار
در حقیقت کل این آمار، صفر
چون درخت عرعری که تا به عرش
قد و قامت دارد اما بار صفر
این مشاکل جملگی حل میشود
چون شود از پولمان کم، چار صفر
#دولت_فشل
#اقتصاد
#ارزش_پول_ملی
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
😭😭😭😭😭😭
طلبهی خدمتگزار...
باز تا پا نهاد مَرد به راه
رو به حق کرد و گفت بسم الله
بود واقف که میشود مدیون
هر که یک لحظه آمده کوتاه
جمعه بود و به شوق خدمت ،باز
شد به راه خدایِ خود، راهی
وه چه روز عجیب و دلگیری
وه چه اردیبشهت جانکاهی
جمعههایش نبود مانندِ
میزخواهان و در پی نانها
جمعههایش همیشه شب میشد
در جهادِ سفر به استانها
بودنش عین واقعیت بود
بودنش در وطن ،سراب نبود
همهی هفته جایِ خود، حتی
جمعهها هم به فکرِ خواب نبود
روشن از برکت قدومش شد
قلبِ ده کورههایِ مهجوری
از چه باید به چِپت و لِبدِ غریب!
رود آخر رییس جمهوری؟
از چه باید میانِ ده کوره
سر زده در دلِ کپر باشد
از چه او آمدهاست تا اینجا؟
باید او از چه باخبر باشد؟
نیست مرسوم اینکه یک مسئول
در دلِ خانهای گِلی باشد
از چه باید رییس جمهوری
در پی رفع مشکلی باشد؟
شوقِ خدمت به جان عاشق داشت
دور شد از هوایِ مسند و میز
بس که در کارِ خویش صادق بود
شد برای خدا و خلق عزیز
فارغ از های و هوی تبلیغات
بود تنها پیِ رضایِ خدا
در مسیر رضایتش کوشید
خادمِ حضرت امام رضا(ع)
تا به عزت به سازمانِ ملل
گشت با عشق خادمُالقرآن
داد قرآن به هستیاش برکت
داد او را شکوهی از ایمان
تا که تصویر حاج قاسم را
برد در جمع حاضران بالا
کردگارش به او عنایت کرد
رتبهی نابِ خادمالشهدا
پیرمرد دهاتیِ رنجور
شده در داغ رفتنش شاعر؟!
چه کتابی سروده ، با زدنِ
عکس او رویِ دستهی واکِر
دیگری غمگنانه در داغش
داشت انگار آتشی در جان
داد میزد مُدام ،وای ،گرفت
چه گلی روزگار از ایران!
رفت و دلهای مستمندان سوخت
رفت و رویایِ بیپناهان مُرد
پیرمردی غریب گریان شد
کارگر در غمش، ناهار نخورد
مانده در عکسها به جا ،باقی
خاطراتِ عبای خاکی او
هر چه دیدیم از او سراسر بود
سندی بر خلوص و پاکی او
گر چه از طعنهها دلش خون بود
در پی فرصت جواب نبود
بود سرباز انقلاب اما
هیچ سربارِ انقلاب نبود
بود سربازِ رهبرش از جان
دعوت او را به جام زهر نکرد
در لجاجت شبیه بعضیها
با ولی زمانه قهر نکرد
موقع گفتنِ گزارشها
بیخود و بیجهت گلایه نکرد
در کلام و عمل صداقت داشت
صحبت سست و پُر کنایه نکرد
صبر کرد و جوابِ نادان را
با خروش و هوار و داد، نداد
مدرکِ عالیِ جهاد گرفت
مردِ دارایِ شش کلاس سواد!!!
به بزرگی و عزت و شرفش
مامِ ایران زمین نماید فخر
کشته شد در مسیر خدمت خویش
رَست از بندِ مرگ در استخر
آه گفتم: چه سرنوشت بر او
حق نوشته است روی پیشانی
جز شهادت چه میشود باشد؟
جایِ گلبوسهی سلیمانی!
مثل مولایِ خود به مکتب عشق
عاقبت کشتهی صداقت شد
خادم سختکوش محرومین
با شرافت شهید خدمت شد
میشود در زمین بهشتی شد
اگر از راه باخبر باشیم
وقتِ خدمت برای خلقالله
یک رجاییِ باهنر باشیم
مبتلا شد به بیقراریِ پست!!!
کرد از پست قبلیاش دوری
عاقبت از رییس جمهوری
رفت سوی شهید جمهوری😭
آنکه چاه از برای او میکَند
عاقبت توی چاهِ خود افتاد
آنکه کوشید تا عوض بشود
جایگاه شهید با جلاد
اُمتی را چراغِ راه شود
سرِ بالایِ دارِ منصوری
بیشتر از رییس جمهوریست
برکتِ این شهید جمهوری
باز هنگام انتخابات است
این وطن مردِ کار میخواهد
یک نفر چون رییسی مظلوم
پاک و خدمتگزار میخواهد
میشود بعدِ انتخاب شما
شود آباد کل این کشور
باز هم یک رجاییِ خادم
باز هم یک رییسیِ دیگر
#شهید_جمهور
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلیاللهعلیک یا علیبنموسیالرضاالمرتضی
دوباره دعوتم کردی و مهمانم رضاجانم
دوباره در بهشتم ،در خراسانم رضاجانم
به جانم جوششی دارم چه حس رویشی دارم
کویرم، مست مست از لطفِ بارانم رضاجانم
دوباره دستِ من خالی، دوباره لطف تو عالی
خجل از اینهمه لطف فراوانم رضاجانم
به شوق هر جوابت یک سلام تازه میگویم
تو میخوانی مرا هر دم که میخوانم رضاجانم
زبان شعرِ من بستهست در دیدار تو اما
غزلخوانند در صحن تو چشمانم رضاجانم
چه حاجت هست بر گفتن که شرح قصه طولانیست
تو آگاهی ز هر پیدا و پنهانم رضاجانم
مفاعیلن مفاعیلن وجودم شعر میخواند
رضاجانم رضاجانم رضاجانم رضاجانم
#امام_رضا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei