میسوزم
پرندهام به قفس در فراق میسوزم
به یادِ شورِ دلانگیزِ باغ میسوزم
پرندهها همه راهی شدند اما من
میانِ محبسِ کنجِ اتاق میسوزم
پرندهها همه در باغِ عشق و من اینجا
میانِ آتشی از درد و داغ میسوزم
چرا نمیرم از این اتفاقِ حسرتبار؟
چرا فقط من از این اتفاق میسوزم؟
نشد که پر بکشم، هرچه بود، جا ماندم
فقط بدان که از این اشتیاق میسوزم
دلم کبوتر جلدِ حریمِ آن یار است
نگیرد او اگر از من سراغ میسوزم
ز روسیاهی خود از کبوتری ماندم
به یادِ شور حرم چون کلاغ میسوزم
چه فرق میکند اینکه،کیام، مهم این است
که لحظهلحظه در این احتراق میسوزم
چه فرق میکند اینکه کجای ایرانم
به یادِ حال و هوایِ عراق میسوزم
#اربعین
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
یادمان باشید...
زائران هنگامِ ابرازِ ارادتهایتان
هر قدم درجادهها درشوقِ محنتهایتان
موقع جوشیدنِ لبیکَ یا مولا حسین(ع)
در صفایِ لحظهیِ تجدید بیعتهایِتان
چون که با اهلِ عراق از بحثِ مشهد،کربلا
گوشهای گل میکند گلزارِ صحبتهایتان
چون که هر طفل عراقی موقع اهدای عطر
بوسهباران گردد از بذلِ محبتهایتان
از نوایِ سوزناکِ《زائر اِشرب مای》ها
میشود چون روضهباران حالِ حرکتهایتان
در عمود آخرین، هنگامِ دیدارِ حرم
لحظههایِ سبز و زیبایِ زیارتهایتان
زیر قبه ،در صفایِ جنتالاعلای عشق
لحظههایِ بینظیرِ عرضِ حاجتهایِتان
میرود وقتی به لب در زیر بارانی ز اشک
آرزویِ کسبِ توفیقِ شهادتهایتان
در تب و تاب حرم، در شور حال زائران
گوشهی دنجِ مناجات و عبادتهایتان
قلب ما جاماندگان این لحظهها پیش شماست
یادمان باشید قربانِ محبتهایتان
#اربعین
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
راویِ درد
دلش شکسته قلم گریه میکند آرام
برای اینهمه غم گریه میکند آرام
نوشته واژه به واژه از این حکایتِ عشق
چنین قدم به قدم گریه میکند آرام
به آب میرسد و آه میکشد از دل
به یاد و مشک و علم گریه میکند آرام
درست اول یک بیت ،مانده از حرکت
رسیده است حرم گریه میکند آرام
شدهست راویِ دردِ منِ اسیرِ فراق
برای درد دلم گریه میکند آرام
#اربعین
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
زیارتِ خوراکیها
برای اربعین رفتم فقط تا پای جان خوردم
زیارت شد فراموشم در آنجا بیامان خوردم
در آنجا خوانِ برکت بود در هر گوشه گسترده
به پاسِ اینهمه برکت، نشستم مثلِ خان خوردم
چه فیضی بردم از این اربعین ،جای شما خالی
به قدرِ چند صد میلیون، کبابِ رایگان خوردم
به رسمِ جانفشانی در مسیر اربعین،بوده
که من هر خوردنی دیدم در آنجا، جانفشان خوردم
نکردم دست هر کس گفت مهمان باش را کوتاه
شدم در خانهی او یک دو روزی میهمان، خوردم
نگفتم این غذا ایرانی است و آن عراقی، هیچ
به یک موکب از این خوردم، به یک موکب از آن خوردم
اگر چه انفرادی رفته بودم این سفر اما
به هر موکب که رفتم، قدرِ چندین کاروان خوردم
نگو از قهوه و چایی، فراوان بود هر جایی
نه یک چایی که در هر وعده چندین استکان خوردم
نهادم هستی خود را ، برای چند شاورما
خدا را شکر از آن نیز در حد توان خوردم
کباب ماهیِ عالی دل و دین از کف من برد
دو پرس از آن به دست آوردم و با چند نان خوردم
در آنجا هر چه شد خوردم، دوتا گونی نخود خوردم
به قدرِ خرجِ چندین سالِ خود در این زمان خوردم
نمیدانستم اصلا چیست حتی یک غذا ،گاهی
ولی از آن دو تا کاسه برای امتحان خوردم
شدم از التماساتِ دعای دوستان ، غافل
به جایِ آن فقط جایِ تمامِ دوستان، خوردم
#طنز
#اربعین
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
الحمدلله...
از لطف و احسان حسین (ع) الحمدلله
از برکتِ خوانِ حسین(ع) الحمدلله
از اینکه بر جان و دل ما نور داده
مصباحِ تابانِ حسین (ع) الحمدلله
ما را دلی دادند و قسمت شد که این دل
باشد فقط آنِ حسین(ع) الحمدلله
ما را سری دادند تا از تن بیفتد
در پای پیمان حسین(ع) الحمدلله
ما را عطا کردند گوشی تا همیشه
باشد به فرمانِ حسین (ع)الحمدلله
ما را زبان دادند تا هر لحظه با شوق
باشد غزلخوانِ حسین (ع) الحمدلله
از اینکه دست ما همیشه در توسل
بوده به دامان حسین(ع) الحمدلله
از اینکه فرصت شد که چون شمعی بسوزیم
از عشق سوزان حسین (ع) الحمدلله
هم درد عشق ماست هم درمان خودِ اوست
از درد و درمان حسین (ع) الحمدلله
گرچه سیاهی لشکر اوییم، هستیم
جزء محبان حسین (ع) الحمدلله
از اینکه جان داریم و شوقی تا که این جان
گردد به قربانِ حسین (ع) الحمدلله
شاعر نبودیم و نوشتند از کرامت
ما را به دیوانِ حسین(ع) الحمدلله
یک روز میگوییم وقت جان سپردن
از روی خندانِ حسین (ع) الحمدلله
#اربعین
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای بهشتی شمیم آقاجان
عطرِ نابِ نسیم آقاجان
تو دعا کن برایمان ،خیلی
کربلا لازمیم آقاجان
#کربلا
#دلتنگ_حرم
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei
صلی الله علیک یااباعبدالله
شب جمعهاست و من و حالوهوای حرمت
این دل سوخته و سوز دعای حرمت
شب جمعهاست پی وصل تو دلسوختگان
میرسند از همه جا زیر لوای حرمت
کاش جایی برسد گوشهی یک صحن به من
که مرا جایِ دگر نیست به جای حرمت
دل مشتاق تو را نیست تمنای بهشت
به خدا رشک بهشت است صفای حرمت
تشنهام تشنهی دیدار، مرا اذن بده
تا لبی تر کنم از کربوبلای حرمت
واژهها بر سر و بر سینهزنان گریانند
در حسینیهای از زمزمههای حرمت
چه نیازیست به گفتن که خودت میدانی
دل من تنگ شده سخت برای حرمت
#شب_جمعه
#کربلا
#احمد_رفیعی_وردنجانی
@asharahmadrafiei