eitaa logo
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
1.3هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
692 ویدیو
32 فایل
🔷 با ذکر منبع و نام شاعر کپی شود . 🔹ارتباط با شاعر 🔹بیان نظرات🌹انتقادات وپیشنهادات 🔹سفارش شعر، نوحه، سرود، و... : 🔹برگزاری محافل ومجالس شعر(شب شعر، عصرشعرو... @ahmad_rafiei_vardanjani
مشاهده در ایتا
دانلود
47.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدح حماسی و رجز خوانی روز جهانی قدس یادبود شهدای اخیر سوریه و شهدای چابهار و راسک‌ رواق امام خمینی رحمة الله علیه حرم مطهر امام رضا عليه‌السلام 🎙نوای: حاج آقامحمدجوادجامعی ✍شعر: ۱۴۰۳/۰۱/۱۷ ✨✨✨✨✨ @asharahmadrafiei
الفبایِ شهادت شین هِ الف دال تِ الفبای شهادت هستیم یک عمر است هم‌پای شهادت از کودکی‌ها جایِ بانگ لای‌لایی در گوش‌مان بوده‌است آوای شهادت از لطف و احسانِ حسین(ع)الحمدلله داریم دل‌هایی پذیرای شهادت حتی میانِ خواب‌ها ،بیدار بودیم وقتی که می‌دیدیم رویایِ شهادت گفتند: می‌دانید آیا زندگی چیست؟ گفتیم آری؛ حس زیبای شهادت نامِ عزیز میهنم همراه بوده با نام پاک و بامسمایِ شهادت پاییز و تابستان، زمستان و بهارش بوده‌است فصل پر تماشای شهادت پژمرده شد روزی میان بسترِ مرگ پروانه‌ای که داشت پروایِ شهادت اما به سویِ آسمان‌ها رفت سرمست پروانه‌ای که داشت سودایِ شهادت ای کاش ما هم قطره‌ای باشیم یک روز در شورِ بی‌همتایِ دریای شهادت @asharahmadrafiei
39.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود(شهدای غریب)تقدیم به ساحت مقدس همه ی شهدا مخصوصا شهدای غریب ✍شاعر : 🎶آهنگساز: مهدی نظری اجرا: گروه سرود نسیم صبا @asharahmadrafiei
از چشمِ آوینی... تا دهر را باچشم خودبینی ببینی از سر گرانی‌هاش سنگینی ببینی از خود رهاشو بازکن چشم دلت را تا آنچه را حالا نمی‌بینی ببینی عالم سراسر آیه‌های قدرت اوست کافیست بر سجاده بنشینی ببینی مانند قاسم گر شوی در مکتب عشق در مرگِ سرخِ خویش شیرینی ببینی در هرچه تیر و نیزه که آید به سویت بر دردهای خویش تسکینی ببینی وقت مرور هر دعایت در دل خویش بر شانه‌ی خود مرغ آمینی ببینی این‌گونه خواهی شد اگر دنیای خود را از چشم زیبابینِ آوینی ببینی @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به بهانه‌ی روز فنآوری هسته‌ای، ⚘️تقدیم به شهیدان هسته‌ای ایران⚘️ در هر نفسم نام تو را می‌برم ایران آزادگی‌ام، زندگی‌ام، باورم ایران اول نفسم بوده به عشق تو در این خاک در جان منی تا نفس آخرم ایران ای خانه‌ی من، مهد من ای مدرسه ی من ای مسجد من، مکتب من، سنگرم ایران دارد نظری بر تو خدا، خاک مقدس در خاک تو بوده‌است خدا یاورم ایران بالاست به حق پرچم زیبای تو در عرش بالاست به فخر تو همیشه سرم ایران ای مام من ای شور تو در جان و تن من ای عشق تو در هر غزل دفترم ایران صد بوسه به خاکت زده از عشق هماره هر قطره که افتاده ز چشم ترم ایران در شعله بسوزم من و این عشق چو ققنوس پر باز کند باز ز خاکسترم ایران گر بند به بندم شود از تیغ ستم باز از یک وجبِ خاک تو، من نگذرم ایران سرتاسر تو محفل عشاق حسین است از عشق شدی کرب و بلا، ای حرم ایران با خون شهیدان شده پاینده و برپاست فنآوری هسته‌ای کشورم ایران @asharahmadrafiei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
لطف و محبت دوست عزیز و بی نظیرم.حسن آقای حاتمی بهابادی،که اجراهای شیرین ونمک شعرش را تو بگو بخند حتما همه تون به یاد دارید ،به حقیر در قالب اخوانیه با لهجه ی شیرین بهابادی، درود مردم شهرم وردنجان به مردم عزیز بهاباد 🌺🌺🌺
اشعار "احمدرفیعی وردنجانی"
لطف و محبت دوست عزیز و بی نظیرم.حسن آقای حاتمی بهابادی،که اجراهای شیرین ونمک شعرش را تو بگو بخند حتم
میگم یهو ز احمد رفیعی بدو بدو ز احمد رفیعی قد سه آخوند شده ریشش و نرفته حوزه احمد رفیعی نرفته حوزه ولی اینجا امشو اومده حوزه احمد رفیعی شعراش ته خنده ولی قیافش آخر روضه احمد رفیعی شعرای احمد همه نغز و مغزه منبع جوزه احمد رفیعی می گزه آدما با اخوانیه ش انگاری بوزه احمد رفیعی فهمیدم از قد بلند و خمش عاشق موزه احمد رفیعی همّه جا رفته خورده اما هشکی ندیده اِو ز احمد رفیعی وقتی که می گفت اوووه کشف شد داره سه لوزه احمد رفیعی یزد میاد قاتل شیرینیِ پشمک و لوزه احمد رفیعی دکمه های زیر گلوشا تا آ_ خر می کلوزه احمد رفیعی! کانال دو،نسیم،سلامت،افق همّه جا سوزه احمد رفیعی تلوزیون،قمپز و بیت رهبر ننو ننو ز احمد رفیعی! جشنواره ها هشکی نمی تونه که زنه جلو ز احمد رفیعی تا نخورن پولشا توی جیبش دسگاه پوزه احمد رفیعی. «حسن حاتمی بهابادی» ۱۴۰۳٫۱٫۲۰ @asharahmadrafiei
الهی... ماه نو پیدا شد و هنگام مهمانی گذشت فرصت پربارنعمت خوردن ازخوانی گذشت ماه رحمت آمد وتا آمدم درکش کنم این همه فرصت برای بندگی آنی گذشت بنده ی درمانده ای با کوله باری از گناه درهوای غفلتش ازفصل غفرانی گذشت جرم غفلت هم به دیگرجُرمهاش افزوده شد فرصت کم کردن ازجرم فراوانی گذشت خواستی در وا کنی بر او ولی در خواب بود مهلت آزادی این کهنه زندانی گذشت فرصتش دادی که بشناسدبه خوبی قدرخویش لیله القدرش ولی در خواب نسیانی گذشت ماه رحمت هم شبیه ماه های دیگرش با گناه آغاز وبا رنج پشیمانی گذشت درشب حسرت پریشان است از کردار خویش فصل کسب نور از آن ماه نورانی گذشت می رسد روزی که می فهمیم در اندوه خویش فرصت یک عمر بانام مسلمانی گذشت دیر می فهمیم جای زندگی کوی بقاست باید از تزویراین دنیاچه ی فانی، گذشت نا امید از رحمت او نیستم، هرچند بد کی شود بی بهره از دریای احسانی گذشت؟ هرچه این نابنده ازتقصیرکردن دور نیست نیست دور ازدرگه پرلطف، یزدانی، گذشت @asharahmadrafiei
به دنبالِ هلال دلگیر از این دنیای سرشار از ملالیم دلخسته از این آرزوهای محالیم آزرده از سنگینی این بارِ غفلت رنجیده از بی مهری مال و منالیم از عمر دنیا رد شده صد فصل اما بی رویت لبخندی از خورشید، کالیم تا کی در این بحبوحه ی جانکاه باشیم تاکی از این اندوه جان فرسا بنالیم؟ خط خورده بر دیوارها دلتنگیِ ما پشت حصارِ میله هایِ ماه و سالیم در حسرتِ ماهی که غایب از نظرهاست چندیست سرگردان به دنبال هلالیم @asharahmadrafiei