#غزل_مهدوی
#دست_های_آشنا
آزاد کن از پیلهها پروانهها را
آباد کن با یک نفس ویرانهها را
ما، کاسههای تشنه سمت آسمانیم
باران، بیا سیر آب کن پیمانهها را
در کوچههای خالی از لبخند، اندوه
در میزند از دم تمام خانهها را
جز تو چه حسی میتواند لحظه لحظه
شوق شکفتن داده باشد دانهها را؟
ای دستهای آشنا وقتی میآیی
از گرد غربت میتکانی شانهها را
#علی_گلی_حسین_آبادی
https://eitaa.com/ashare_ali_goli
هدایت شده از دست خط (اشعار علی گلی حسین آبادی)
#غزل_مهدوی
#دست_های_آشنا
آزاد کن از پیلهها پروانهها را
آباد کن با یک نفس ویرانهها را
ما، کاسههای تشنه سمت آسمانیم
باران، بیا سیر آب کن پیمانهها را
در کوچههای خالی از لبخند، اندوه
در میزند از دم تمام خانهها را
جز تو چه حسی میتواند لحظه لحظه
شوق شکفتن داده باشد دانهها را؟
ای دستهای آشنا وقتی میآیی
از گرد غربت میتکانی شانهها را
#علی_گلی_حسین_آبادی
https://eitaa.com/ashare_ali_goli