eitaa logo
🔸🔹اشعارآیینی🔹🔸
1.5هزار دنبال‌کننده
12 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔹کانون فرهنگی تبلیغی انوارالثقلین 🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
قسم که جان من و تو درون یک تن بود و جان‌مان نخ یک شمع نیمه روشن بود کفن سپیده‌ی صبح من و تو بود انگار و گورجمعی‌مان ناگزیر، میهن بود همان که رج زده بودیم با هزار امید –گلیم خانه‌ی مان– زیرپای دشمن بود زمین به حنجره‌‌هامان گدازه‌ها می‌ریخت و روی پیکرمان سنگ و تیرآهن بود هوا،هوا خفه‌شد بین ابرهای سیاه و شیونی که می آمد هراس یک زن بود زنی که گیج و پریشان نشست بر آوار زنی که خواهر من بود...مادر من بود به مرگ خیره نماندیم و قهوه نوشیدیم به ناسلامتی هرچه بمب افکن بود من و تو داد زدیم و خدا شنید چه غم؟ که گوش های جهان عاجز از شنیدن بود ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
نوار قرمز غزه! دهان زخم فلسطین! تو را محاصره کردند چکمه‌های شیاطین تو را محاصره کردند تا غریب بمیری به این محاصره لعنت، به این معامله نفرین... و هر شهید فلسطین ستاره‌ای شد و پر زد که این‌چنین شود ای غزه آسمان تو تزئین نوار خون و گل اشک اگر نبود، برادر! نبود این همه رؤیای کودکان تو رنگین کسی ز غزه پیامی به آسمان بفرستد کمی نگاه کن ای ماه پشت ابر، به پایین! جهان به خواب زمستان و غزه - کودک فردا - امید بسته به خورشید روزهای پس از این... ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
نمی‌شود که خبر را شنید و ساکت ماند: به گوش زخم برادر، برادر اشهد خواند سکوت کردن یعنی شریک ظلم شدن چگونه می‌شود اخبار را به ناله نخواند زبان قوم ستمدیده باش ای شاعر کنون که ظلم و ستم را جهان به اوج رساند غزل غزل همه دردم، چگونه از دل خویش به سعی واژه توانم غبار غصه تکاند خدا خراب کند کاخ تیره طایفه اش کسی که غزه ما را به خاک تیره نشاند ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
برخیز ای جان برادر وقت جنگ است برخیز و منشین که نه هنگام درنگ است هر لحظه‌ای باید مهیای سفر شد از هر زمان دیگری آماده‌تر شد حال و هوای دیگری دارد زمانه زآن بی‌نشان هر گوشه‌‌ای باشد نشانه دنیا برای یک تحول بی‌قرار است در آسمانه هوهوی تیغ ذوالفقار است آقای ما فرمود باید گام برداشت با عزم بی‌سستی قدم در راه بگذاشت لطف خدا ما را به اوج خود رسانده تا قله مقصود ما راهی نمانده فرمود روشن می‌شود شب‌های تاریک دور است از ما خستگی و قله نزدیک صوت خوش دلدار می‌آید برادر بوی ظهور یار می‌آید برادر دیدی چه‌ها کردند یاران فلسطین طوفان به پا کردند یاران فلسطین آن‌هم چه طوفانی کزو آتش ببارد از بیت ‌الاقصی خیزد، اقصی نام دارد از آسمان بارید، از دریا خروشید از رعد و برقش، جان اسرائیل لرزید یکباره کاخ ظلم و وحشت را بهم ریخت کودک‌کشان بی‌مروت را بهم ریخت آزادی قدس این زمان گردیده نزدیک باید به روح حاج قاسم گفت تبریک ای دشمن بیدادگر هشدار هشدار اسب تو بازنده‌ است، بردی نیست در کار هرگز نخواب آسوده، ما بیدار هستیم ما بچه‌های حیدر کرار هستیم ما جام عشق از ساقی کوثر گرفتیم درس نبرد از فاتح خیبر گرفتیم ما مرد میدانیم و میدان‌هاست در پیش این اول کار است، طوفان‌هاست در پیش عمر جنایت‌هایتان پایان گرفته ابر آمده، باد آمده، طوفان گرفته این غرش توفنده بود، آغاز طوفان یک رزم از یک پادگان و چند گردان بگشای چشم خویش، میدان را ببینی گر زنده ماندی، اصل طوفان را ببینی ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
دست کدامین آسمانی ربنا کرده است؟ که سنگ های غزّه را مشکل گشا کرده است شاید دلیل گردش اوضاع این باشد روزی پیمبر سمت این وادی، دعا کرده است چندی است اخباری می آید از کنار قدس که مثل موشک در همه دنیا صدا کرده است سنگی که دست نوجوانان فلسطین بود موشک شده امروز و طوفانی به پا کرده است رمز سرود شیر مردان فلسطینی مرز زمین غاصبین را جابجا کرده است هرکس حمایت کرد از افکار اسرائیل قطعا به زودی خوب می فهمد خطا کرده است آل سعودی هم خودش برگشته و فهمید بی خود طرفداری از آن یک لاقبا کرده است آخر چرا تاریخ با دنیا نمی گوید عمری است صهیون با فلسطینی چه ها کرده است ای وای بر آنکه حقیقت را نمی جوید تنها به اخبار دروغین اکتفا کرده است احسنت بر آنکس که با نطق بصیرت ساز اهداف شوم دشمنان را برملا کرده است ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
چه سال‌ها در انتظار ذوالفقار حیدری تویی که در احاطۀ یهودیان خیبری چو قلعه‌ای چو قلّه‌ای که حتمی است فتح آن همیشه فکر و‌ ذکر ما، همیشه در برابری کبوتران صلح در هوای تو فدا شدند تو در همیشۀ جهان، برای عشق سنگری رواق توست سجده‌گاه خلوت پیمبران و از گلاب اشک‌های انبیا معطری تو دیده‌ای شکوه بی‌مثال مُلک عشق را ولی بر آن شکوه هم، تو زینتی، تو زیوری چه منزلی! چه خانه‌ای! چه بیت عاشقانه‌ای! که دم به دم، نفس نفس دل از مسیح می‌بری میان طعنه‌های خلق، جان‌پناه مریمی برای هجرتی عظیم، تکیه‌گاه هاجری نماز روی فرش تو عروج می‌کند به عرش بُراق شاهد است از تمام آسمان سری خدا به جبهۀ زمین نوشته‌: «ارث صالحین» تو از زبور قصه را شنیده‌ای و از بری تو حسن مطلعی چنین، تو حسن مقطعی چنان تو قبله‌گاه اولی، تویی که فتح آخری ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
خودش را وارث أرض مقدس خوانده، این قابیل جهان وارونه شد؛ این‌بار با سنگ آمده هابیل نِگین،‌ دست شیاطین و سلیمان اشک می‌ریزد و با فرعون می‌خندند فرزندان اسرائیل لب خاخام‌ها تورات را وارونه می‌خامد! کلیسا با دعا، رد می‌شود از غیرت انجیل درون آتش نمرودها این‌بار می‌سوزد گلوی «الخلیل» از ذبح فرزندان اسماعیل بیا ای تک‌سوار سبز! ای پایان این پاییز! بیا ای صبح پیدا در شب چشم انتظار ایل و «سبحان الذی اسری» بخوان تا «مسجد الاقصی» بخوان! ای خواندنت شیرین‌تر از تنزیل جبرائیل بیا ای منتقم! با ذوالفقار بی‌قرارت تا نماند روی نقشه لکه‌ای بین فرات و نیل فلسطین جوجه‌های کوچکش حالا ابابیل‌اند و خواب آخر پاییز می‌بیند سپاه فیل ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
هر آب که جاری اَست چون خون سرخ است هر شاخه که سبز بود، اکنون سرخ است با این همه خون که بر زمین ریخته است محصول درخت‌های زیتون سرخ است ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
برای مسجد الاقصی: چقدر ها کند این دست‌های لرزان را؟ چقدر؟ تا که کمی سردی زمستان را... به سینه و سر خود می‌زنند پنجره‌ها کسی نواخته انگار طبل طوفان را به پشت پنجره‌های شکسته می‌بیند تمام روز تگرگ و گلوله‌باران را... به دوش خسته کشیده‌ست سالیان زیاد شبیه گنبد خود درد و رنج انسان را به لطف هُرم نفس‌های انبیاست، اگر رسانده تا به چنین روز نیمۀ جان را اگر صدای گلوله امان دهد شاید به گوشمان برساند نوای ایمان را کنار منبر گوشه‌نشین خود دیده‌ست نفس نفس زدنِ آیه‌های قرآن را شریک گریۀ محراب می‌شود گاهی مگر کمی ببرد غربت شبستان را... نماز جمعۀ این هفته هم اقامه نشد کجای دل بگذارد غم فراوان را؟ هنوز حسرت یک عید بی عزا دارند مناره‌ها که ندیدند ریسه‌بندان را... به حُسن یوسف خود آب می‌دهد با اشک و مرهمی شده این‌گونه زخم گلدان را... به گریه‌های جگرسوز حضرت یعقوب که قطره قطره به غم بُرد شهر کنعان را به آن عزیز که از چاه آمد و با آه کشید در بر خود میله‌های زندان را... به الخلیل که در سوگ لاله‌ها دیده‌ست به کوچه کوچۀ خود حجلۀ شهیدان را... هنوز منتظر است و...، هنوز منتظریم چقدر صبر کند سردی زمستان را؟ به سمت کعبه نگاهش نماز می‌خواند به این ‌امید که آن آفتاب پنهان را... ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
شراب خانه و میز قمار می خواهد بنی امیّه حمار و خمار می خواهد بنی امیه فقط مردمان بی طرفی به بی تفاوتی روزگار می خواهد بنی امیّه فقط شیعیان نادانی فریب خورده و بی اختیار می خواهد بنی امیّه علی را میانه‌ی میدان بدون دُلدل و بی ذوالفقار می خواهد بنی امیّه امام جماعتی اهلِ نماز و روزه ولی بی بخار می خواهد بنی امیّه امام و رئیس جامعه را عبا به دوش ولی تاجدار می خواهد بنی امیّه سیاستمدار بی خطری که با یزید بیاید کنار می خواهد فریب کار و ندانم بکار و سازش کار از این قبیل سیاستمدار می خواهد بنی امیّه فقط آن شریح قاضی را که وقت فتنه بیاید به کار می خواهد بنی امیّه أبا شهوت و أبا شکمی نزول خواره و بی بند و بار می خواهد که هرچه می کشد اسلام از منیّت ماست حسین جان به کف و جان نثار می خواهد که هرچه می کشد اسلام از جهالت ماست علی بصیرت عمّاروار می خواهد کسی که ماه بنی هاشم است سقّایش حضور در وسط کارزار می خواهد کسی که ماه بنی هاشم است سربندش سپاه حرمله را تار و مار می خواهد کسی که ماه بنی هاشم است مهتابش لبان تشنه، دل بی قرار می خوهد "در انتظار نشستی، در انتظار بایست" هنوز حضرت معشوق، یار می خواهد ✍️: 🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
شیعیان حیدریم و خاک پای زینبیم با نگاه لطف زهرا مبتلای زینبیم برکت یک عمر گریه بر برادرهای او لطف فرمودند و حالا ما گدای زینبیم کربلا از ابتدا تا انتها میدان اوست از محرم تا صفر غرق عزای زینبیم در نماز وتر دست گریه کن ها را گرفت ما حسینی گشته از فیض دعای زینبیم رازق چشم تر عشاق تنها زینب است اشک اگر داریم مرهون عطای زینبیم از نجف تا کربلا هر سال جمع زائران میهمان سفرۀ صحن و سرای زینبیم روز محشر لحظۀ یوم یفر من اخیه با نشان سینه زن تحت لوای زینبیم هر مدافع تا زمین افتاد با خونش نوشت تا نفس در سینه ها باقیست پای زینبیم کثرت ایرانیان لشگرش معلوم کرد بیش از هر قوم دیگر ما فدای زینبیم او اسارت رفت تا دین خدا احیا شود ما مسلمانان رنج و غصه های زینبیم تازیانه خورد اما چادرش را پس گرفت تا ابد حیران این حجب و حیای زینبیم ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
هميشه بازی دنيا همين نمی‌ماند بساط غصب در آن سرزمين نمی‌ماند به خويش آمده دنيا، زمان بيداری‌ست اسير جهل، جهان بيش از اين نمی‌ماند زمين، به گفتۀ قرآن -كه نيست غير از حق- هميشه در كف مستكبرين نمی‌ماند برای عبرت دنيا نوشته شد تاريخ چنان نمانده و هرگز چنين نمی‌ماند هزار زخم به فرماندهان اگر بزنند چه باک؟ قافله بی‌جانشين نمی‌ماند به مادری كه جوانش شهيد گشته، قسم كه شهر قدس، يهودی‌نشين نمی‌ماند نگاه كن كه جهان يک‌صدا فلسطين است امام گفته و حرفش زمين نمی‌ماند ✍: 🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸 https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592