ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند
مثل حیدر در میان کوچه هایش می کشند
نامسلمان ها به فکر سنّ وسالش نیستند
پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند
بی مروّت ها سوار مرکب و دنبال خویش
پیرمردی را پیاده ، بی عصایش می کشند
با طناب و دست بسته،سیلی و آتش به در
لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند
نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور
درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند
روضه ها را در خیالش هی مجسم می کنند
از مدینه ناگهان تا کربلایش می کشند
زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین
وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند
شاه غیرت روی خاک افتاده و بی غیرتان
نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند
چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو
ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند
کاروان عصمت و توحید را -نامحرمان-
کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند
اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده
با سر باباش جان را از صدایش می کشند
در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها...
ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند
✍: #مجتبی_خرسندی
#امام_صادق #بقیع #مدینه
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
دوباره عرض ِادب، عرض ِاحترام از دور
دوباره قسمت ما میشود "سلام از دور"
سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلبی؟
ببین چقدر فرستادهام پیام از دور...
منی که دست بهسینه گذاشتم هرصبح،
سلام دادهام از روی پشتِبام، از دور!
اویس نیستم، اما نسیم رحمتِ تو
همیشه درد مرا داده التیام از دور
نگاه نافذ تو آهوی خیالِ مرا
به یک اشارهی کوتاه کرده رام از دور
بهرغم فاصله، گلدستههای تو انداخت
کبوترِ دلِ تنگ مرا به دام از دور
دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک...
اگرچه لطفِ تو بودهست مستدام از دور
✍ #مجتبی_خرسندی
#امام_رضا #امام_رئوف #دهه_کرامت #مشهد #قم #حضرت_معصومه
🔸🔹اشعار آیینی🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592
#امام_زمان
#دعای_فرج
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا"
"عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما
همه ناامید، همه روسیاه، همه در کشاکش راهوچاه
همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا"
نه رسیده شام غمی به سر، نه رسیده از سحری خبر
نه کسی به فکر کسی دگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا"
نه کسی هوایی فیض رب، نه بهفکر واجبومستحب
"ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا
گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟
تو بیا سری به دلم بزن، که تو "مُستَعانی و مُشتَکی"
تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار
به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَالْوَرىٰ"
تو بیا که هر گره وا شود، دل خلق جای خدا شود
که زمان صلحوصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ"
تو بیا و چارهی نو بساز، که به ما شود در صبح باز
شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ"
✍ #مجتبی_خرسندی
🔸🔹 اشعار آیینی 🔹🔸
https://eitaa.com/joinchat/4055105555C37d42a3592