eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
284 عکس
179 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. همین که بر سر نی آمدی به سوی رقیه شده ست با تو برآورده آرزوی رقیه دلیل اصلی آن ای عمو نبودن آب است گرفته است اگر رنگ خون وضوی رقیه دوباره دست مغیره رسیده است به مادر همین که زجر می آید به جست و جوی رقیه چنان که تیر کشیده کم از سه شعبه ندارد که بغض مرگ علی مانده در گلوی رقیه دلم خرابه نشین شد از آن زمان که شنیدم که یک خرابه گرفته ست رنگ و بوی رقیه برای گریه پی یک بهانه بودم و دیدم روانه کرد دلم را یکی به سوی رقیه صدای هاتفی آمد که خواند مرثیه ای را : (( فلک بسوز که آتش گرفته موی رقیه سری به نیزه بلند است رو به روی رقیه خدا کند که نباشد سر عموی رقیه ))* ✍ * : سیده فرشته حسینی سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. باب الحسین دیگر مولا رقیه است چشم وچراغ عرش معلارقیه است بنت الحسین ، ماه تمام زمینیان ماه منیر عالم بالا رقیه است بعد ازعقیله،زِیْن ِأَب ودخت فاطمه زینب ترین عقیله ی بابا، رقیه است ناز ی که قدرقیمت هستی توان خرید ناز گل سه ساله ی طاها ، رقیه است دخترمگو که،برحسنین وبه زینبین عشق و صفای ام ابیها رقیه است ثابت نموده وقت اسارت به شامیان آیه به آیه سوره ی زهرا رقیه است بعدازعلیّ اصغر ومحسن،به روزحشر کوچکترین شفیعه ی عقبا رقیه است زینب اگر مدرس اصلی صبر شد شاگرد این فقیهه ی عظمی رقیه است جان داده از بزرگی غم درسه سالگی دق کرده از ستاره ی سرها رقیه است ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. دیر آمدی سه ساله ی تو محتضر شده مویش سپید و خسته ی درد کمر شده امشب فقط که نیست شب بی قراری ام چل منزل است دختر تو خون جگر شده من خواستم که پا بشوم در مقابلت بابا ببخش پا شدن من هنر شده بر روی کل صورت من جای سیلی است پنهان نمودن از تو پدر دردسر شده مانده اگر به روی جبینت نشان سنگ هرجای من شکسته ی سنگ گذر شده از عمه کمتر است اگر زخم های من کل مسیر عمه برایم سپر شده بین هزار و نهصد و پنجاه زخم تو زخم لب تو از همه جان سوزتر شده مسرور می شوم فقط از یک خبر بگو عمرم شبیه اصغر تو مختصر شده ‌ ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب ............................... زخم هایم همه اش گشته مداوا مثلاً چشم کم سوی من امشب شده بینا مثلاً آمدی تا که تو همبازی دختر بشوی باشد ای رأس حنا بسته تو بابا مثلاً… …مثلاً خانه مان شهر مدینه است هنوز و تو برگشته ای از مسجد و حالا مثلاً… …کار من چیست ؟ نشستن به روی زانوی تو… کار تو چیست ؟ بگو …شانه به موها مثلاً… یا بیا مثل همان قصه که آن شب گفتی تو نبی باشی و من ، ام ابیها مثلاً جسم نیلی مرا حال ، تو تحویل بگیر مثل آن شب که نبی فاطمه اش را مثلاً... محمد علی کردی ✍ سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. زبان حال امام حسین با حضرت رقیه علیهماالسلام بابا ببخش نزد تو با سر رسیده ام بر دامن تو با رگ حنجر رسیده ام این گونه گر که آمده ام من کنار تو از کینه ی یزید ستمگر رسیده ام بی دعوت ِ تو سرزده هنگام نیمه شب به منزل خرابه ی دختر رسیده ام روشن شده خرابه و چشمان خیس تو با رأس پر ستاره و انور رسیده ام گیسوی من سپید و محاسن ز خون خضاب چون از کنار پیکر اکبر رسیده ام گر تشنه ای مخواه ز من آب دخترم حالا که من بدون برادر رسیده ام خاکستری ست موی سپیدم چرا که از کنج تنور خولی کافر رسیده ام پیشانی ام شکسته و با صورتی کبود از کوچه های کینه ی خیبر رسیده ام از لحظه ای که خورده لبم چوب خیزران با ناله های دائم خواهر رسیده ام من انتظار پاشدنت را نداشتم آخر کنار یک گل پرپر رسیده ام یک جای دست مانده به پهنای صورتت گویی دوباره خدمت مادر رسیده ام وقت وصال تو شده ای دخترم ببین از اشتیاق ِ روی تو با سر رسیده ام ✍عبدالمحسن علی مهدوی نسب سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. بیا بابا که هجرت کرده از جان و جهان سیرم از آن روزی که رفتی ازبرم باگریه درگیرم برای دیدنت لحظه‌شماری می کنم بابا هرآنچه زودهم آیی به دیدارم،بـوددیرم تو ثاراللهی ومن خون ثارالله درپیکر تووجه الله ومن بر وجه خونین توتصویرم من ازحُسن وملاحت همچوزهرامادرم بودم ولیکن سوزخورشیدوعطش داده‌ست تغییرم زجابرخاستن هم ازبرایم مشکلی باشد که؟باورمیکندکزدردوغم در کودکی پیرم خداراعمه جان!امشب به فکرکفن ودفنم باش اگر بابا بیایدیانیایدمن که می میرم سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. آن شب ز عمه ، طفل ، سراغ پدر گرفت اختر، ز ماهتاب، خبر از قمر گرفت هر روز ، نا امید تر، از روز پیش بود هر شب، بهانه بیشتر از پیشتر گرفت چشمش ز خواب، خالی و لبریز اشک بود وز آب چشم او دل هستی شرر گرفت تا روی زرد خویش کند سرخ، پیش خصم یاری ز چشم خویش به خون جگر گرفت هرگاه خواست آنسوی ویران رود ز ضعف در بین ره ، مدد ز یتیم دگر گرفت سر را چو دید و با خبر از سر گذشت شد ناچار، دست کوچک خود را به سر گرفت بادست بی رمق زرخش خاک وخون،زدود و آنگاه بوسه زان لب خشکیده برگرفت گفتا مرا فراق تو و شرم عمه کشت کاین مرغ پر شکسته ازو بال و پر گرفت بس حرف داشت، لیک توان بیان نداشت وز عمر کوتهش سخن او اثر گرفت سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. این شنیدم که چو آید به فغان طفل یتیم افتد از نالۀ او زلزله بر عرش عظیم گر چنین است چه کرده‌ست ندانم با عرش آه!طفلی که غریب ست واسیرست ویتیم از چه ویران نشدی ای فلک آن‌دم که شدند اهل‌بیت شه بی‌یار به ویرانه مقیم ساخت ویرانه‌‌نشین ظلم عدو قومی را که خداوند ثنا گفته به قرآن کریم گشت آن سلسله راروزوشب وصبح ومسا آه و فریاد انیس و، غم و اندوه ندیم بود با یاد قد تازه جوانان همه را قدی از هجر دوتا و دلی از غصّه دو نیم دید در خواب رقیّه که به دامان پدر کرده جا با دلی آسوده ز هر وحشت و بیم بگُشودی دهن از شوق پدر بهر سخن بشکفدغنچه به وقت سحرازفیض نسیم با پدر گرم نوا بود که بگرفت از نو دشمن دون پی آزردن جانش تصمیم گشت بیدار و برآورد خروش و سر شاه، آمد از بهر تسلّای وی از لطف عمیم داشت از بهر پذیرایی مهمان عزیز نیمه‌جانی به تن و کرد همان دم تسلیم دل بیتاب«صغیر»‌ست وغم عشق حسین نی دگر شوق جنان دارد و نی خوف جحیم سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مُرد در ویرانه و ، ویرانه ها آباد کرد دید بس بیداد، بر پا رسم عدل و داد کرد قتل این دُخت سه ساله شامیان و شام را با خبر از راه حق، چون خطبۀ سجاد کرد کس نبد در شام آگه از علی و از حسین مکتب آل علی ، با مرگ خود ایجاد کرد دردل شب شدسرِشه شمع و اوپروانه اش سوزعشقش سوخت،هم خاکسترش بربادرفت بود رأس شه گل و او بلبل و آن سرخ‌گل بلبل بشکسته پر را از قفس آزاد کرد کرد کارِ خون بابش، اشک آن طفل یتیم واژگون بر فرق دشمن کاخ استبداد کرد هدیه کس ازبهردخترمیفرستد رأس باب؟ آل سفیان خوب اولاد علی را شاد کرد برد او جای کفن رخت اسیری رابه خاک بین وفایش راکه خوش ازبی‌کفن‌هایادکرد بهر غسلش حاجت آبی نبدبرخواهرش چون ز اشک زینب و کلثوم استمداد کرد در رثایت ای سه ساله دختر شاه شهید «خوشدل»ازسوزجگراین ناله وفریاد کرد سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ای یتـیم نیـمه جـانم،لحـظه ای آرام باش بلـبل شـیرین زبــانم، لحـظه ای آرام باش بند قلبم پاره کردی جان من کم گریه کن دخترم روح و روانم ، لحـظه ای آرام باش هـرچه تونـاله کنی ازدردهای استخوان دردگــیرداستـخوانم ،لحـظه ای آرام باش تـاصدایم کـرده ای دیدی که باسرآمدم گـریه ات بـرده توانم، لحـظه ای آرام باش پای تاسرآتشم من ازچـه هق هق میکنی من زاشکـت درفـغانم،لحـظه ای آرام باش هـرچه تـوبـابـابگـویی بیشترچوبت زنند دخـترشـیرین زبــانم،لحـظه ای آرام باش عکـس زهـرامـادرم افـتاده دررخسارتـو دخــترزهـرانشانـم،لحـظه ای آرام باش گوبه بابادست کی اینسان کبودت کرده است ای سـراپـاارغــوانـم ،لحـظه ای آرام باش انتـظاربـوسه گـرداری زمـن شرمنده ام چـون ورم داردلـبانم،لحـظه ای آرام باش گـرلـب بـابـا ورم دارددلیـلش رامپرس خورده چوب خــیزرانم،لحـظه ای آرام باش نـاله کم کن حرف خودآرام درگوشـم بگو بـرلب آوردی توجانم،لحـظه ای آرام باش من که دسـتانم نـباشدتـابغل گـیرم تورا ای صـفای کـاروانــم،لحـظه ای آرام باش یـارقـیه؛خسـته ای، یـکدم بـیا چشمت ببـند تـاکـه لالایـی بخوانم، لحـظه ای آرام باش دوست داری درجنان همبازی اصغرشوی؟ پس بیا روح وروانـم،لحـظه ای آرام باش ترس آن دارم که شامی هاکنیزی ات برند درکــنارتــوبمانــم ،لحـظه ای آرام باش ایـن تـوقع نیـست تـاازمـن پذیرایی کنی گـرچـه بـرتـومیهمانم ،لحظه ای آرام باش مابه«مداح»سوزدل دادیم بگویددرد را از درِ لطفم نـرانم، لحـظه ای آرام باش شاعر:علی اکبراسفندیار«مداح»✍ . محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
‍ . روی پیکر سری داشتی یادته رگای حنجری داشتی یادته من ی روز بابایی داشتم یادمه تو ی روز دختری داشتی یادته؟ ناخنام شکسته پام زخمی شده خیلی داد زدم صدام زخمی شده نمیشه برات بابا بابا کنم حق بده آخه لبام زخمی شده بدتر از حال همه حال منه قاتلت با نیزه دنبال منه دختری که میکشه پیرهنمو چادر روی سرش مال منه چشم زمزمو دیگه میخوام چیکار موی درهمو دیگه میخوام چیکار وقتی دستم به سرت نمیرسه این قد خمو دیگه میخوام چیکار دختر معصومتو که حد زدن بعد اون حرفای خیلی بد زدن گریه مسیحیا هم دراومد به تنم تبرکا لگد زدن نمیدونی که چیا دیدم بابا داد زدن بدجوری ترسیدم بابا خودشون کباب بره خوردنو من شبا گرسنه خوابیدم بابا به دلم هی داره درد و غم میاد با عذاب پلکای من رو هم میاد بالا پایین کردنش کشته منو دیگه اصلا از شتر بدم میاد دختر تورو با دعوا میبرن دیگه جون نداره اما میبرن نکنه کنیزامون خبر بشن مارو بازار کنیزا میبرن یزیدو وقتی دیدم آماده بود باغرور جلوی ما لم داده بود نمیگم هیچی فقط اینو بدون دلقکش خنده کنان وایساده بود نه مسلمون بود و نه نماز میخوند با چوبش روضه رو باز باز میخوند آدمی که مسته بی حیا میشه وقت قرآن خوندنت آواز میخوند یکی روی ماذنه اذون میداد عمه داشت از ی قضیه جون میداد بشکنه دستش دیگه بلند نشه نانجیب سکینه رو نشون میداد محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
. جهان و دور زمانش خرابه‌ها دیده ست خرابه‌ایّ و جهانی صفا، کجا دیده ست؟ حریم اهل محبّت، خرابه‌ء شام ست در آن حرم دل ما، جلوه‌ءخدا دیده ست خرابه‌ای که گرفته در آن رقیّه مقام خرابه نیست،بهشت ست،دیده تادیده‌ست رقیّه کرد به اشک این خرابه را آباد زسعی اوست که این بوستان،صفادیده‌ست قرار‌گاه محبّان و قبله‌ء دل‌هاست چنین خرابه کسی،کی شنیده یادیده‌ست؟ به خاک‌بوس درش، جذب کرده دل‌ها را کرامتی که ازاین خانه، دیده‌ها دیده ست خراب کردن کاخ یزید از این‌ جا بود بزرگ معجزه این ست،آن ‌که رادیده‌ست به ناز خفته در آن جا عزیز‌ِ جان حسین سه ساله‌ای که کران تاکران،بلا دیده ست سلام باد بر آن گوهر خرابه‌نشین! که رنج شام و ستم‌های کربلا دیده ست به باغ حادثه‌ء سینه‌سوزِ عاشورا شکفتن گل سرها به نیزه‌ها دیده ست سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست ز اشک دیده به خاک خرابه بنوشتم به طفل خانه بدوش آشیانه لازم نیست نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست دگر به لالة رویم نشانه لازم نیست به سنگ قبر من بی‌گناه بنویسید اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم: بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست مرا ز ملک جهان گوشه خرابه بس است به بلبلی که اسیر است لانه لازم نیست محبتت خجلم کرده، عمه دست بدار برای زلف بخون شسته، شنه لازم نیست به کودکی که چراغ شبش سر پدر است دگر چراغ به بزم شبانه لازم نیست وجود سوزد از این شعله تا ابد «میثم» سرودن غم آن نازدانه لازم نیست سلام الله علیها محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af