eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
6هزار دنبال‌کننده
271 عکس
204 ویدیو
44 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
. ✍ کیست ماهی که‌چنین چهره برافروخته است وز عطش بر لب دریا جگرش سوخته است سیزده ساله جوانی‌ست که در عرصۀعشق قامت افراخته و چهره برافروخته است قاسم است این پسرِ حُسن، که خیاط ازل جامۀ سرخ شهادت به برش دوخته است از شرار عطش و تابش خورشید دریغ هم‌رخش‌هم‌جگرش‌هم‌دهنش سوخته است این بود نیروی طوفنده که در کرببلا بهر امداد برادر، حَسَن اندوخته است بر عمو هدیه کند با تن پامال از اسب آنچه ایثار و وفا از پدر آموخته است قاسما آنچه «مؤید» به تو تقدیم کند گوهر اشکی و شعری و دلی سوخته است محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ اول شهید عشق که پامال شد تنم... در صحنۀ منای تو ، جانِ عمو؛ منم روحم گشوده بال ،چه حاجت به مرکبم حِرزم دعای توست ،چه حاجت به جوشنم شد باز ،عقده‌ام، تو چو‌ بستی به‌دست‌ خویش شمشیر را به قدّ و‌ کفن را بگردنم هر چند کوچکم به تو دل بستم ای حسین! من عاشق تو هستم و فریاد می‌زنم در خاک و خون فتاده یتیم برادرت دست مرا بگیر که پامال دشمنم جان عمو به دیدن قاسم شتاب کن زان پیشتر‌ که‌ فاطمه آید به دیدنم محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ تا کفن بر قد و بالای رسایت کردم سوختم وز دل پُر درد، دعایت کردم آخرین توشه‌ام از عمر تو این بود، علی! که غم‌انگیز نگاهی ز قفایت کردم تو ز من آب طلب کردی و من می‌سوزم که چرا تشنه‌لب از خویش، جدایت کردم؟ گر کمی آب نبودم که رسانم به لبت داشتم اشکی و ایثار به پایت کردم نگشودی لب خود، هر چه تو را بوسیدم نشنیدم سخنی، هر چه صدایت کردم پدرت را نبُوَد بعد تو، امّید حیات جان من بودی و تقدیم خدایت کردم یارب! این دشت بلا، این من و این اکبر من هر چه را داشتم، ای دوست! فدایت کردم آن خلیلم که ذبیحم نکند فدیه قبول وین ذبیحی است که قربان به منایت کردم ای «مؤیّد»! چو تو را بنده‌ی مخلص دیدم دگر از بندگی غیر، رهایت کردم . محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ بار دیگر بندبندم، نی شده خونم اندر شیشۀ دل، می‌ شده نی، نوای نینوایی می‌زند سینه، ‌ساز کربلایی می‌زند نینوا و ناله‌های نای او کربلا و شور عاشورای او روز عاشورا، هزاران راز داشت رازها در پردۀ اعجاز داشت بود هر رازی، نهان در سینه‌ای چون که در ویرانه‌‌ای، گنجینه‌ای عشق را فصل نوینی دیگر است ناله‌های آتشینی دیگر است چون جهاد روز عاشورا رسید فرصت یاران سر آمد تا رسید، وقت عشق و جان‌فشانیّ غلام «جون»، نام او که بر جانش، سلام! آن ره اندر کوی دلبر یافته تربیت‌ها از ابوذر یافته قنبر درگاه مولانا حسین او بلال امّا اذانش، یا حسین از فضیلت، اهل دل را قبله‌گاه کعبۀ عرفان و روپوشش، سیاه رنگ رویش، خال روی کربلا خون سرخش، آبروی کربلا معنی «واللّیل» و هم‌گام سحر «کعبۀ عشق حسینی را حَجَر» دیدۀ مردان حق را مردمک مانده از ایثار او حیران، مَلَک شیوه‌های بندگی در کار او شرم‌ساری، گرمی بازار او کای امام عشق‌بازان! یا حسین! وی مرا آرامش جان! یا حسین! اذن میدانم بده، جانم ببخش رخصت دیدار جانانم ببخش من که از غم‌ها فتادم از نََفَس تا به کی پرپر زنم در این قفس؟ گفت مولا: ای به ما خدمت‌گزار! وی تو را در وادی همّت، گذار! من تو را بر خویش وابگْذاشتم بیعتم از گردنت برداشتم عافیت بگْزین و زین جا درگذر سوی سامان شو ز صحرا درگذر جون گفت: ای برخی‌ات جان و تنم! منّت آقایی‌ات بر گردنم! این سخن در کام جان، شیرین نبود مزد عمری خدمت من، این نبود سر نسایم بر سرای دیگری غیر این‌جا نیست، جای دیگری بنده‌ام من، بندۀ این بارگاه نیستم هرگز رفیق نیمه‌راه ای مرا عشقت به دار آویخته! رحمتی کاین‌جا شود آمیخته، خون بی‌قدرم، به خون‌های شما اسم ناچیزم، به اسمای شما چون حبیب و حر، سعیدم کن، حسین! روسیاهم، روسفیدم کن، حسین! لابه کرد و فیض رحمانی گرفت در منایش، اذن قربانی گرفت آمد و جنگید و آخر کشته شد پیکرش در خاک و خون، آغشته شد خواست تا خوانَد امامش را به بر کآید و گیرد غلامش را به بر گفت: وای من! جسارت تا کجا؟ من کجا و زادۀ زهرا کجا؟ در وداع آخرینش با حسین زیر لب آهسته گفتا: یا حسین! ناگهان حس کرد، روی صورتش گرمی لب‌های خشک حضرتش کاین دعا می‌خوانْد: ای حیّ مجید! بوی او نیکو کن و رویش سفید آن دعا کز حجّت معبود بود در منای عاشقان، مشهود بود صورت او، چون قمر، تابیده شد عطر وی در آن فضا پیچیده شد دل‌نوازی بین که ننْهاد آن امام امتیازی بین فرزند و غلام جون را تودیع با لبخند کرد کرد کاری را که با فرزند کرد جزو هفتاد و دو تن شد در مقام آن کش از هفتاد و دو ملّت، سلام! محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
. ✍ سلام باد به جون! آن که روح والا داشت نشان عشق و ارادت ز پنج مولا داشت شد از نگاه ابوذر، مس وجودش زر فروغ صدق و سعادت، در او تجلّی داشت ز فیض خدمت و درک حضور چار امام کمال داشت،ادب داشت،جان دانا داشت پس از امام حسن با حسین پیمان بست ز بس یقین و وفا بر حسین زهرا داشت به کاروان شهیدان کربلا پیوست که این لیاقت و شایستگی ز تقوا داشت به قتلگاه ز بعد شهادتش دیدند که روی چون قمر و عطر و بوی گل‌ها داشت چوریخت هستی‌خود را به‌خاک‌پای حسین سفید‌رو شد و خوش‌بو شد از دعای حسین محرم .___________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
شمیم عشق می‌رسد دوباره بر مشام ما نسیم رحمت خدا وزد به خاص و عام ما مگر بهشت آرزو گشوده شد به نام ما مگر خدای خواسته جهان شود به کام ما که بهر دل‌شکستگان در امید باز شد هزار قفل غم ببین که بی‌کلید باز شد... شمس ضحی که می‌دمد ماه ز هر نظاره‌اش بود طلوع این قمر تجلّی دوباره‌اش تا که نگاه می‌کند بر رُخ ماه‌پاره‌اش غرق ستاره می‌شود کنار گاهواره‌اش نهم امام را به‌ بر، امام هشتم آورد بضعۀ دوم نبی، کوثر دوم آورد خوی و خصال مصطفی، علم و کمال مرتضی شرم و حیای فاطمه، حُسن و جمال مجتبی زُهد امام چارمین، عزم شهید کربلا حکمت باقرُ الحِکَم، دانش صادقُ الوَرا کَظم امام کاظم و صبر رضا در او بُوَد وجود او به ملک جان، کمال آرزو بود... ای به سریر عصمت از بعد رضا قدم زده به هشت سالگی دم از امامت اُمَم زده به قله‌های مکرمت، کرامتت علم زده اساس واقفیّه را ظهور تو به هم زده تویی که شد ز نور تو طلوع صاحب الزمان پُر برکت‌ترین کسی که آمده‌ست در جهان فروغ بزم قدسیان، چراغ آسمان تویی مُدوّر زمین تویی مُدبّر زمان تویی خدای را امین تویی جهات را امان تویی تجسم یقین تویی فراتر از گمان تویی تو وارث پیمبری شافع روز محشری قسم به کوثر خدا خیر کثیر کوثری... .........._________________________ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab کانال ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af .
ای آفتاب حُسن به زیبایی‌ات سلام وی آسمان فضل به دانایی‌ات سلام در صبر شاخصی به شکیبایی‌ات سلام تنها تو کاظمی که به تنهایی‌ات سلام هرگه غضب به قلب رئوف تو یافت دست از آب عفو آتش خشمت فرو نشست ای صرف گشته عمر گران تو در نماز دُرِّ خداست اشک روان تو در نماز مطلوب ایزد است بیان تو در نماز واجب بُود درود به جان تو در نماز آن‌سان که نور عشق خدا در وجود توست از صبح تا به ظهر، زمان سجود توست تو عبد صالح و به کفَت قدرت خداست هر ادعا ز قدرت و عزت تو را سزاست هارون چگونه صاحب این دعوی خطاست کی ابر هر کجا که بباری ز ملک ماست قدرت از آن توست که بر ابر پیل‌وار فرمان دهی و شیعۀ خود را کنی سوار... ای کشتی نجات به دریای حادثات دارند شیعیان به شما چشم التفات لب‌تشنه‌ایم تشنۀ یک جرعۀ فرات بر ما ببخش از کرم خویشتن برات در آستان قدس رضا نور عین تو دل پر زند به سوی تو و کاظمین تو چون قلب مرده از دم تو جانم آرزوست چون خاک تشنه، قطرۀ بارانم آرزوست سر تا به پای دردم و درمانم آرزوست پا تا به سر نیازم و احسانم آرزوست بر من ببخش آنچه کند جودت اقتضا سوگند می‌دهم به جگرگوشه‌ات رضا ......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
در کربلا که موج زند آب روى آب  از قحط آب گشته به پا هاى و هوى آب   در ساحل فرات که خود مهر فاطمه است  دارند کودکان حسین، آرزوى آب   دیگر فرات نیز نیارد به لب، خروش  کز غم، خروش، عقده شده در گلوى آب   پیدا بُوَد ز گریه‌ی لب‌تشنگان که هست  هر مشک آب، خشک و تهى هر سبوى آب   ترسم که شعله در حرم افتد ز گریه‌اش  زینب که از دو دیده گشوده است جوى آب   راه شریعه بسته و طفلى ز راه دور  بگْشوده است دیده‌ی حسرت به سوى آب   اصغر ز هوش رفته که چندی است این رضیع  نشنیده بوى شیر و ندیده است روى آب   تا طفل خود رباب رهاند ز تشنگى  در خیمه‌ها روان شده در جست‌وجوى آب   زین تشنگى که سوخت «مؤید»! دل حسین بر خاک ریخت تا به ابد آبروى آب
. تقدیم به روح مرحوم استاد در سینه ات جمال علی نقش بسته است حیدر برای نوکرش آغوش وا کند سرمایه ی محبت زهراست دین تو حاشا که او محب خودش را رها کند آید رضا به دیدن همسایه ی خودش آقا به عهد خویش یقیناً وفا کند آسوده باش ، لحظه ی وصل حبیب شد می آید او که حاجت قلبت روا کند هر آنکسی که گوشه نشین محبت است در روز حشر تکیه به آل عبا کند 🔸شاعر: محمود مربوبی✍ ......................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام_الله_علیها ای مرهم زخم دل و غم‌خوار پدر! هم غم‌خور مادریّ و هم یار پدر در لیله‌ی قدرِ آخرِ عمرِ علی شد مهر تو، سفره‌دار افطار پدر ✍ ###### زینبی خصلت و زهرا جلوات جان تقوا تویی و روح صلات ام کلثوم گل باغ جنان بر تو و آل محمد صلوات ✍ ▪️#### در فصل بهار خود خزان را دیدی آن غصه که میبرد امان را دیدی از کرببلا و از مصیبت‌هایش ما هرچه نوشتیم تو آن را دیدی ✍ ###### تو گل گلشن دینی کلثوم شیعه را حبل متینی کلثوم همچو زینب گل باغ حیدر زینت خلد برینی کلثوم ###### داغ است، دل لاله‌ی صد چاک دمشق زآن گل که بُوَد به تربت پاک دمشق خورشید به سوگ «امّ‌کلثوم» گریست تا ماه مدینه خفت در خاک دمشق ✍ ####### هم ماه مدینه است و هم زهره‌ی شام همه عمّه و هم خواهر و هم دخت امام ای دوست! اگر سوریه رفتی برسان از جانب ما به «امّ‌کلثوم»، سلام ######## در دفتر عشق، حرف منظوم شدم تا آینه‌دار پنج معصوم شدم هر کس به ردیف عشق نامی را خواند من خادم بیت «امّ‌کلثوم» شدم ###### گل باغ ولایی ام کلثوم عزیز مرتضایی ام کلثوم تو همچون زینب کبری همه عمر سفیر کربلایی ام کلثوم ✍ ###### هم دختر خورشیدی و هم دختر ماه هم خواهر مجتبی و هم خواهر شاه بعد از سخنان تو بگفتا زینب: لا حول و لا قوّة الّا بالله ............................................................... کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
من باغبان باغ به آتش کشیده‌ام کاینک به باغ سوخته خود رسیده‌ام تفسیر آیه‌هاى کبیر شهادتم تصویر لاله‌هاى به خون در طپیده‌ام من زینبم؛ کفیل اسیران دشت خون من زینبم که رنج اسارت کشیده‌ام اى سرپرست قافلۀ عشق! اى حسین! برخیز؛ اى شهیدِ به خاک آرمیده‌ام! رفتم به شام و آمده‌ام؛ وندر این سفر در هر کجا حماسۀ نور آفریده‌ام برخیز و حال قافلۀ خویش را بپرس تا گویمت که بى‌تو چه کردم، چه دیده‌ام حسّ وظیفه زنده نگه داشته مرا ورنه هزار بار دل از جان بریده‌ام با آنکه در زیارت قبرت به اربعین چندین فضیلت از لب جدّم شنیده‌ام، هرگز گمان دیدن قبرت نداشتم دیدم کنون و کاش نمی‌دید دیده‌ام! دیدم نوشته قبر حسین است این مزار شستم چو خاک قبر تو با اشک دیده‌ام «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» 📚 گلهای اشک .
. ای دل سوختگان شمع عزای حرمت اشک ما وقف تو و کرب‌وبلای حرمت در هوای محن‌آلودۀ غربت، آید عطر گل‌های بهشتی ز فضای حرمت شمعدان‌ها همه در سوز و گداز از داغت تیره از آهِ مَلَک، آینه‌های حرمت می‌شود خاطرۀ غربت زهرا ترسیم خلق را در نظر از حال و هوای حرمت برسد بوی خدایی، بوزد عطر بهشت هر طرف باز شود پنجره‌های حرمت یادِ روزی که شهادت به رخت در وا کرد شور و غوغاست به پا در همه جای حرمت مهدی‌ات زائر و ای کاش که می‌دانستم که گذارد قدم آن ماه،‌ کجای حرمت یادِ آن روز که شد روضۀ تو کرب‌وبلا شاهد کرب‌وبلایت، شهدای حرمت دولت آل علی تا به ابد پاینده‌ست این بُوَد در همه اَدوار صدای حرمت پایۀ هستی دشمن ز پی افتاد اینجا ای برافراشته تا عرش بنای حرمت هر چه کردند نشد کم ز شکوهت مولا باز هر روز شد افزوده صفای حرمت یا رضا از سر این مُلک نگردد کوتاه سایۀ مرحمت‌آمیزِ لوای حرمت هدیه کرده‌ست «مؤید» به غزالان حرم غزلی را که سروده‌ست برای حرمت .