اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #امیرالمؤمنین #عید_غدیر تا چشم های تو به چشم ماه می افتد تاریخ دنبال نگاهت راه می افتد پشت سر
.
#امیرالمومنین_علیهالسلام
#مدح
فراتر از عبادات خلایق حد ایمانش
نبی بعد از نبی بودند از آدم مسلمانش
به منبر خطبه خواندن های او محشرتر از محشر
قیامت جلوهای از لحظهی رفتن به میدانش
اگر شوق بهشتی هست در ما، بس همین علت
که دور حوض کوثر جرعهای باشیم مهمانش
دلم با زلف تو در توی او دارد شباهت ها
خوشم با اینکه، قلبم بوده از اول پریشانش
به قربان علی رفتن فقط در شأن زهرا بود
کسی چون من نهایت میشود قربان سلمانش
مرا یک آرزو باشد اگر در این جهان این بس
که باشم خاک زیر پای سگهای بیابانش
فقط کافیست یا حیدر بگویی بین جمعیت
به گوشت از تمامی دهان ها میرسد «جان»ش
اگر با مدح حیدر میپرد هوش از سرت، حتما
بغل کن مادرت را بابت پاکی دامانش
به شیرینی دلچسب دهین های نجف سوگند
که دل بستن به هر کس جز علی تلخ است پایانش
#میثم_کاوسی✍
#امیرالمؤمنین
#مدح_امیرالمؤمنین
.
.
#غزل
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلام اللّه علیها
چه در خانه چه ویرانه چه در میدانِ مردانه
شما بنتُالاسد هستید اِی بانویِ دُردانه
تمامِ آسمان گیرِ خَمِ اَبرویِ اربابم
دلِ اربابِ ما گیرِ خَمِ اَبرویِ دُردانه
اگر چه ظاهراً از زائرانِ شاه جا مانده
تمامِ کربلا دارد سراسر بویِ دُردانه
خرابه معرکه این هِقْهِقِ بیبی رَجزخوانی
شبیهِ هوُهوُیِ شمشیرِ مولا هوُیِ دُردانه
همین شیرینزبانیها دلِ عبّاس را برده
گِره خورده دلِ ساقی به تارِ مویِ دُردانه
اگر خواهی که باشی راهیِ کربوبلایِ شاه
دو دستِ خالیِ خود را ببر تو سویِ دُردانه
مَبادا اربعین از کاروانت جا بمانم شاه
به حقِّ رویِ زهرا وُ پَر وُ پهلویِ دُردانه
فداییِ حرم قاسم سلیمانی و یارانش
میانِ ندبه گریانِ غمِ گیسویِ دُردانه
#غزل #مدح #سوم_محرم
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی ✍
...................
#محرم۱۴۰۳
#امام_حسین علیه السلام
#ایمان_کریمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
به نوح، کشتی کرببلا ثُبات دهد
به خضر، گریه به ارباب ما حیات دهد
نوشتهاند که یک قطره اشک ماتم او
امان ز نار به مجموع کائنات دهد
به زیر قُبهی آنکس نماز میخوانم
که آبرو ز هر آیینه بر صلات دهد
غلام بیرق فرزند آن شهنشاهم
که در رکوع نماز از کرم زکات دهد
به وقت واهمه "فَرّو اِلَی الُحسَین" بخوان
که او خودش به همه برگهی برات دهد
جنازه ام شَب جمعه رود حریم حسین
که خاک چادر زهرا مرا نجات دهد ...
.
.
#غزل_مدح
#امام_حسین علیه السلام و نوکری ارباب
همین که زیرِ همین بیرقم خدا را شکر
همین که سینهزنِ دلبرم خدا را شکر
همین که گریه برایِ تو میکنم عشق است
تمامِ عمر حسینیتبم خدا را شکر
همین که زمزمهیِ صبح و ظهر و عصر و شبم
شده همان دمِ اهلِ حرم خدا را شکر
همین که پرچمِ کربوبلا به دوشِ من است
وَ در حرم نفسی میزنم خدا را شکر
همین که مادرِ من شد کنیزِ مادرِ تو
پدر غلامِ امامِ کرم خدا را شکر
همین که باورِ من انتظار میباشد
به راهِ یار نظر دوختم خدا را شکر
همین که زندگیام نذرِ روضههایت شد
به عشقِ وصلِ نگارِ حرم خدا را شکر
بیا بهارِ زمانه قرارِ عاشورا
هنوز زیرِ همین پرچمم خدا را شکر
#غزل #مدح
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی ✍
.
.
#وداع_با_محرم
#مدح #روضه
#وداع_محرم
نباشد غیر داغ تو، به دل شایسته ماتم را
به شادی دو عالم هم نباید داد این غم را
تویی آن اسم اعظم که حوائج مستجاب از اوست
خدا از برکت نام تو بخشیدست آدم را
تمام اغنیا هم ریزه خوار سفره ات هستند
که دیدم در صف نذری بگیران تو، حاتم را
بخار رحمت از چایی بزمت جلوه گر باشد
به رشک آورده چایِ روضه تو، چاهِ زمزم را
"حسین و یا حسین و یاحسین و یاحسین" ای دل
برای عاشقان عشق است از عالم همین دم را
چنان که باید و شاید نکردم گریه بر داغت
به غفلت دادم از کف دامن ماه محرم را
میان روضه ی گودال از چه جان ندادم من؟!
به سر باید کنم از این مصیبت خاک عالم را
به تیر و نیزه و شمشیر و سنگ آن قوم شیطانی
چرا کشتند اینگونه ولی الله اعظم را؟!
#علی_مقدم ✍
#عاصی_خراسانی
۲۸ محرم ۱۴۴۶
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
.
.
#مدح #شهدا
بیگانه از مسیر تو ای آشنا منم
افسوس،با طریقت تو ناآشنا منم
آنکس که مهروعاطفه داردبه من تویی
آنکه نکرده بهر تو مهر و وفا منم
الحق ادای حق مروت تو کرده ای
آنکه نکرده هیچ به حقش ادا منم
خواندی مرا به سوی خودت بیشمار بار
هر بار ماندم از تو جدا و جدا منم
شأنی اگرکه هست مرا،از وجود توست
یعنی بدون عشق تو آن بی بها منم
#اسلام_مولایی ✍
.
.
#مدح_امام_جواد
#امام_جواد_علیهالسلام
#بحر_مرکب
"جواد"
آئینهی کرامت بی انتها جواد
جای کرم نوشته ام از ابتدا جواد
آن شاه و شاهزاده که در بارگاه او
دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد!
ایمان محض، خُلق نبی، هیبت علی
تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد
عمامه گشته دور سر او به افتخار
آنکس که دوش او شده فخر عبا، جواد
از کاظمین حاجت خود را گرفته است
هر کس که گفته بین گوهر شاد یا جواد!
بعد از سلام، وقت تشرف به صحن، شد
ذکر لب تمام گرفتارها جواد
وا شد گره همین که گره خورد در حرم
دست گدا به دامن لطف ابا جواد
دنبال التیام به جای دگر مرو
تا هست مرهم دل درد آشنا جواد
با چشم اشک بار شب جمعه میشود
از کاظمین راهی کرب و بلا جواد
این دفعه برد روح مرا او به کربلا
باب الجواد باز شده رو به کربلا
با کام تلخ و تشنه اگرچه سپرده جان
رأسش هزار شکر نمیداده بوی نان
سمت تنش رها نشده تیری از کمان
نه تیغ شمر خورده نه سرنیزهی سنان
بر خاک، خون حنجر پاکش نشد روان
قاتل نداشتهست سر قتل او زمان
چنگی به گیسویش نزده دست این و آن
خیره نشد به خاتم او چشم ساربان
سرو قدش ز داغ برادر نشد کمان
انداختند سایه به جسمش کبوتران
از روی بام تا ته گودال رفتهایم
در روضههای جدّ تو از حال رفتهایم
«فرّو الی الحسینِ» تو راه نجات ماست
پلکی بزن که لَنگِ نگاهت برات ماست
#میثم_کاوسی ✍
#مدح #مرثیه
.
.
#نیمه_شعبان
#میلاد_امام_زمان
السلام علیک یا اباصالح
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باد امشب بوی احساس آورد
عطر و بوی نرگس و یاس آورد
بید مجنون گرم رقص عاشقی
از فلک تا فرش ریزد رازقی
آسمان گرم ترنم بیقرار
آب هم محض ادب شد آبشار
رود آوای جنون سرداد باز
قُله هم گرم قنوت است و نماز
دیدهها شب زندهدار دلبرند
سینهها در انتظار دلبرند
هر سرانگشتی به تسبیحی دخیل
گرم ذکر یا غیاث و یا وکیل
گر چه شب اما فضا نورانی است
دل چراغانی این این مهمانی است
یاس وسوسن سنبل و نرگس همه
در دل هستی فتاده همهمه
عالم امکان همه گرم نیاز
پرچم مستی دل در اهتزاز
جان نرگس غرق شور و اضطراب
عالمی از شوق گرم التهاب
فاش بنگر جلوه دلدار را
غرق مستوری در و دیوار را
فاش بنگر از زمین تا آسمان
از همنجا تا ورای کهکشان
هر چه هست و نیست با صد افتخار
می زند با شوق جام انتظار
انتظار مقدم موعود را
مقدم آن بر ملک مسجود را
انتظار صاحب تیغ دو دم
انتظار حامل لوح و علم
انتظار صاحب صبح قیام
انتظار ذوالفقار بی نیام
گوش کن آوای دلبر میرسد
وارث انوار حیدر میرسد
میرسد امشب سروش عاشقی
اذن مستی و خروش عاشقی
میرسد آن که زمین سرمست اوست
نبض جاوید زمان در دست اوست
طالی حد و کتاب داور است
انعکاس صولت پیغمبر است
امتداد نور "إقرَا" از حرا
جلوه "هم راکعون" مرتضی
نائب بر حق شیر خیبر است
وارث تیغ دو دم از حیدر است
حجت حق بر خلائق در زمین
نسخه اصل امیرالمؤمنین
تاجدار عصمت خیرالنساء
باقی از نور همان کنرالحیاء
فاطمه پندار و زهرایی جمال
آفتابی بی غروب و بی زوال
جلوه باد بهاران در چمن
آخرین سبزینه جامه چون حسن
مجتبی خصلت به بازار کرم
وارث احکام و اسرار کرم
آستان بوسش تمام عالمین
سیرت و صورت تماماً چون حسین
الغرض او منتهای دلبریست
جامع حسن و صفات رهبریست
از دل و جانم صدایش میکنم
هر چه را دارم فدایش میکنم
ای مرا دارو و درمان و طبیب
من ز پا افتادهای هستم غریب
ای امیر و مقتدای اهل راز
با تو گویم آرزوهای دراز
کاش بازآیی ببینی حال من
چارهای سازی تو بر احوال من
مرهمی سازی دل بی تاب را
بشکنی کابوس تلخ خواب را
سوختم در آروزی دیدنت
دوختم دیده به سوی دیدنت
یوسف زهرا به کنعان بازگرد
مردم از دوری و هجران بازگرد
ای وجودت مایه صبر و قرار
بی قرارت هم فدک هم ذوالفقار
کوچهها دلتنگ اما پر امید
بی قرار دیدنت یاس سپید
دشت و صحرا کوه و دریا منتظر
کربلا و مشک سقا منتظر
با خبر از دیدهای بی کسی
آشنا با غربت و دلواپسی
ای انیس دردهای قافله
با خبر از زخم پا و آبله
#مدح
#مثنوی
#نصیر_حسنی ✍
.
.
#امیرالمؤمنین
#مدح
#غزل
رنجها برده فراوان، هنر آموختهام
وز همه عشق ترا خوبتر آموختهام
نی خطا گفتم جز عشق، ندارم هنری
به همه عمر همین یک هنر آموختهام
تا نموده است ز خود بیخبرم جذبهٔ دوست
علم آگاهی از هر خبر آموختهام
کیمیاگر شده از اشک سپید و رخ زرد
صنعت ساختن سیم و زر آموختهام
رسم بیداری شب شیوهٔ افغان سحر
ز سگان تو و مرغ سحر آموختهام
شیوهٔ رهروی و پیشهٔ قلاشی را
از رفیقی دو سه بیپا و سر آموختهام
از گدایان در میکده شاهان سلوک
طرز بخشیدن تاج و کمر آموختهام
نظری دوست به حالم ز عنایت فرمود
آن چه آموختهام زآن نظر آموختهام
ذرهام وز اثر تربیت شمس وجود
تربیت کردن شمس و قمر آموختهام
شه مردان اسدالله که از همت وی
پنجه بر تافتن شیر نر آموختهام
اقتدا هست پسر را به پدر، حب علی
من خلف بودهام و از پدر آموختهام
شاعری را ز پی منقبت شاه «محیط»
از ازل نی زپی کسب زر آموختهام
#محیط_قمی ✍
.
.
#چهارپاره
#مدح #میلاد_حضرت_معصومه
(#دهه_کرامت)
ماه ذی القعده و دلم امشب
میلِ پرواز تا خدا دارد
می روم سمت مقصدی روشن
از مسیری که نور می بارد
ماهِ احساس و شور این ماه است
ماهِ فیض و سرور و مهمانی
گاه حال و هوای قم داریم
گاه شوقِ شبِ خراسانی
یک دهه با کریمه مأنوسیم
یک دهه با رئوف هم کاسه
غرق لطف و کرامتِ عشقیم
دائماً با زيارت خاصه
اول ماه را روایت کن
با احادیث و شعر و منظومه
اهل قم را بشارتی باید..
مژده مژده رسیده معصومه
شب میلاد دختر موسی
آسمان هم دلش هوایی بود
دامن نجمه غرق نور شده
خاک از انوار او طلایی بود
شد مدینه پر از شعف امشب
تو بگو باز کوثر آورده ست
نام او فاطمه ست پس حتما
نجمه زهرای دیگر آورده ست
با وقار و متین و عالمه است
ارث زینب به او رسیده، بَلی..
در روایت نوشته اند او را
راوی قصه ی غدیرِ علی
هر که آورده نامه و حاجت..
..پیش او، بی جواب و رَد نشده
گفته موسی فدای او پدرش
چون جوابش نمی شود نشده
دختر و خواهر امام است این
نورِ چشمی و عمه ی سادات
مدح او بر نیامده از ما
مدح او آمده به هر آیات
آمد و آمد و رسید به قم
از گل اَشکش آب قم شد شور
قم نه ایران گرفت نور از او..
با حضورش درونِ بیت النور
به چه صحن و چه مرقدی دارد
به چه ایوان طلای زیبایی
رو به رویش علی علی گویم
یادِ ایوانْ طلای مولایی
دورِ او پُر زِ عالِم و عابد
دورِ او چون ستاره می بارد
هر که رفته به صحن آئینه
گفته که عطر حیدری دارد
نام او فاطمه ست حق دارم
شعر خود را سوی نجف بکشم
تا بگیرم برات از خانوم
باید اینجا دوباره صف بکشم
ما همیشه رسیده ایم اینجا
تا زِ دختر به مادرش برسیم
قم شده شهر عش آل رسول
تا به زهرای اطهرش برسیم
می رسد کار ما به آنجا که
تا دخیل ضریح او باشیم
یا که در پای پنجره فولاد
یادِ مشهد به گفتگو باشیم
ما گدایان دختر موسی
ما گدایان دست سلطانیم
نه به ذی القعده و صفر، اصلاً
کل سال عاشق رضا جانیم
از کریمه کرامتی داریم
از رئوف عرض حاجتی خواهیم
ما از این خواهر و برادر هم
اربعین یک زیارتی خواهیم
قم به حاجات خود رسیده ولی
می روم مشهدِ امام رضا
تا که امضا کند امام رئوف
جان معصومه، برگِ کرببلا
....
یک دهه از کرامت و احسان
اذنِ دو ماهِ نوکری خواهم
دست من را رسان به ماهِ حسین
غیر از این حاجتی نمی خواهم
ملتمس بر نگاهِ معصومه
ملتمس بر نگاهِ سلطانم
شاعرم شاعرِ قم و مشهد
بی عبا هم براش میخوانم
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#حضرت_معصومه
.
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#غزل
#مدح_امام_رضا علیه السلام
خورشیدی اَمّا سایهات رویِ سرِ دنیاست
صحنوسرایِ تو رضاجان جَنَّةُالاعلاست
تنها خراسان جیرهخوارِ نانِ خوانَت نیست
عالَم گدایِ سفرهدارِ کشورِ دلهاست
بالاترین مَنصب در این عالَم برایِ ما
فَرّاشیِ صحنِ علیِ عالیِ اَعلاست
در کفشداریِ حرم جِبریٖلْ مشغول است
از بهرِ اِسرافیل نقّاره زدن رویاست
مثلِ کبوترهایِ مشهد رِزق و روزیام
بر سفرهیِ شاهِ رئوفِ خانهیِ زهراست
سلطانعلیموسیَالرّضا ما از غلامانیم
روزِ قیامت پرچمِ خُدّامِ تو بالاست
اِذنِ زیارت میدهی دلتنگ و بیتابیم
مشهد نجف مکّه مدینه کربلایِ ماست
بیچارهیِ شبهایِ زیبایِ حرم هستیم
از زائرانِ دائمیِ مشهدت آقاست
#غزل #مدح
#امام_رضا_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
﷽
#عید_غدیر
#مدح #امام_علی_ع
همه علامه ها طفل دبستان نجف هستند
تماماً ریزهخوارِ خوان ِ سلطان نجف هستند
سحر ها بِین وادیُّ السّلام او چه سری هست؟
تمام فرقه ها مدهوش عرفان نجف هستند
اگرچه کهکشان نیستی نزد علی حس شد
اگر آباد هم باشند ویران نجف هستند
علی مجموع اوصاف تمام انبیا باشد
همه پیغمبران خدّام و دربان نجف هستند
علی جان نام ما را بین زوّار حرم بنویس
ببین جامانده ها دلتنگ ایوان نجف هستند
تمام زندگی ام از وجودت نور میگیرد
حرم را تا ببیند عاشقت از دور ... میمیرد
🖍️ #امیر_طاهری
.
﷽
#عید_غدیر
#مدح #امام_علی_ع
(مربع ترکیب عید غدیر)
شکر خدا غدیری ام و حیدری شدم
در عاشقی و نوکری ام قنبری شدم
سوختم از عشق حیدر و خاکستری شدم!
خاک قدوم زائرشان پادری شدم
مجنون شدهست این دل و لیلا بیاورید
عکس از نجف برای تماشا بیاورید
هر دم صدا بزن صد و ده بار یاعلی
روح نبی و معدن اسرار یاعلی
بابای ما و حضرت غمخوار یاعلی
ذکرلب تمامیِ زوّار یاعلی
قند مکرّر اسم تو باشد علی مدد
به به که حیدر اسم تو باشد علی مدد
دستی مگر ز دست تو بالا تر است؟ نه...
تنها علی تویی ز تو اعلا تر است؟ نه...
صحنی بغیر صحن تو زیبا تر است؟ نه...
مولا تویی بغیر تو مولا تر است؟ نه...
علامهی امینی تان گفته هر نفس
تنها علی است سرور و مولا ، همین و بس
مست از حدیث قدسی لولاک میشوم
گرم فضیلت تو شوم پاک میشوم
با اسم توست راهی افلاک میشوم
روزی کنارصحن نجف خاک میشوم
من با وجود میکنم اقرار یا علی
هر دم صدا زند در و دیوار یا علی
جنّت برای من شده ایوان طلای تو
آقاشوم اگر که بیُفتم به پای تو
بر منبر نبی چه کسی رفت جای تو
ایجانِ هرکه گشت خلیفه فدای تو
روز غدیرخم شده ثابت به ما علی
تنها تو جانشین نبی هستی یا علی
جبریل هم به درگه تان تا کمر خم است
کعبه مقابل حرم تو مجسم است
مستی برای زائرتان هم فراهم است
چیزیکه نیست در حرم عرشی ات، غم است
اصلا حرم شبیه خودت مستی آور است
این خاکهای فرش فراتر ز مرمر است
مولا تراب مقدم تان توتیای چشم
ابر بهار گشته برایت هوای چشم
این اشک شوق ما شده آب بقای چشم
تنها ندیدن حرمت شد بلای چشم
اسم علی ز کودکی ام گفته مادرم
این گونه شد که عاشق اولاد حیدرم
🖍️ #امیر_طاهری
.