.
#محرم
حالا که رزق ماهِ ماتم را گرفتم
از خانه ات این دیده ی نم را گرفتم
من آمدم تا که به پای تو بسوزم
با این گدایی ، جاهِ عالم را گرفتم
آقا مرا در یاد داری؟ بچگی ها
با گریه هایم ، پول پرچم را گرفتم
با مادرم رفتم به بازار محله
پیراهن و شالِ محرم را گرفتم
مداح هیات ناله می زد :یا حسین و
یادش بخیر ، من هم همین دم را گرفتم
بیمارم و هر دفعه که اینجا رسیدم...
با روضه های تو، علاجم را گرفتم
حالا مرا کرب وبلایی کن دوباره
تا که بگویم مزدِ این غم را گرفتم
جان رقیه که در آن ویرانه می گفت:
ای سر...دوای زخم و دردم را گرفتم
#مرتضی_عابدینی✍
#امام_حسین
.
.
باز هم شیر حلال مادران تاثیر کرد
بچه ها دارند از بازار پرچم می خرند
#علی_اکبر_لطیفیان
#سلام_بر_محرم_اذن_سیاهی
.
هدایت شده از کتابخانه مقتل امام حسین ع و معصومین ع
521.5K
📣📣 اطلاعیه
🎤 توضیحات استاد اسکندری در خصوص جدیدترین اثر تالیفی استاد تابع منش تحت عنوان:
مذبوح فرات
-------------------------
پاسخ به سؤالات/ فروش و ارسال:
🆔 @m_h_tabemanesh
-------------------------------
کانال استاد تابع منش در ایتا
@zameneashk1
اشعار حسینی و آموزش مداحی
. #سلام_بر_محرم_اذن_سیاهی اذن عزاداری از حضرت زهرا (س) هلال ماه محرم حلول کرده به دلها نسیم عشق ح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.
#امام_حسین
صلی الله علیک یا اباعبدالله
بی نام خوشَت نغمه سرودن هیهات
بر مکتب تو پشت نمودن هیهات
با عزتِ نوکری تو زنده شدیم
از ذلتِ بی حسین بودن هیهات
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
#شب_اول_محرم
#غزل_مرثیه
#حضرت_مسلم
آغوش من برای ابد آشنای توست
گوشم پر از صدای خوش ربنای توست
من مسلم و موحد یک بارگه شدم
آن واحد احد به خدا که خدای توست
وقت وداع گریهام از دوری تو بود
از ترس جان نبود که جانم فدای توست
در غربت استقامت من بیدلیل نیست
تا آن زمان که پشت سر من دعای توست
کوفیست خط نامهی نامردمان اگر
همراه و همدمم خط مشکل گشای توست
مسلم کجا و میل امان نامه از کسی
امن و امان من همه جا در رضای توست
این لحظهها به غربت تو فکر میکنم
این اشکهای آخر عمرم برای توست
من بی پناه ماندهام اما غمِ من است
آن شیرخواره ای که پناهش عبای توست
غارتگرند مردم این شهر بیحیا
دلواپسیم روسری بچههای توست
اینجا که کوفه است پر از محنت و بلاست
خاکم به سر دگر چه خبر کربلای توست
با پیکرم هر آنچه شود نیست غصهای
ای بی کفن تمام غمم بوریای توست
#سعیده_کرمانی✍
.
.
#مرثیه
#شب_دوم_محرم
پستی بلندیهای آن جنجال دارد
این سرزمین تل دارد و گودال دارد
اینجا هزاران نیزه و شمشیر و خنجر
از کاروانت قصد استقبال دارد
شش ماههات بد خواب خواهد شد یقیناً
این سرزمین بسیار قیل و قال دارد
غارتگران بازارشان گرم است اینجا
هر زیوری آوردهای دلال دارد
از نسل پاک مرتضی بودن حرام است
اینجا علی اکبر شدن اشکال دارد
از لاله کی خالی شود این دشت و صحرا
تا هر شهیدی پیکر پامال دارد
هر کس که نعل تازهای دارد به مرکب
ملک ری و دنیا به او اقبال دارد
خاری که میروید سر ناسازگاری
با هر یتیم و دختر ِکمسال دارد
#سعیده_کرمانی ✍
.
.
#شب_دوم_محرم
#ورودیه به کربلا
در بیابانی از عطش لبریز
کاروانی غریب می آید
از لب هر کجاوه ای با آه
ناله ی یا مجیب می آید
کاروانی ز مکه برگشته
آمده تا که حج تمام کند
کعبه دنبال قافله آید
تا به این قبله استلام کند
پای خورشید خسته تاول زد
بسکه دنبال نور قافله بود
آسمان با تمام وسعت خویش
خاک پای عبور قافله بود
کربلا در دلش چه غوغایی ست
که بهارش ز راه می آید
برسانید بی پناهان را
که جهانْ تکیه گاه می آید
بر تن ناقه ها حریر بهشت
گرمی آفتاب بی تآثیر
مشک ها سلسبیل می بردند
بادها بود تحت امر امیر
دور ماه قبیله وقت نزول
آسمانی پر از محارم بود
لشکری تا فدای او بشود
فقط از او اشاره لازم بود
چه صفی بسته اند زانوها
تا رکاب پرِ عقیله شوند
هیجده تا ستاره آمده اند
سایه سار سرِ عقیله شوند
آفتاب آمده به پابوسِ
ماه در پرده ی حیای حسین
اولین بار می رسد امروز
پای زینب به کربلای حسین
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شب_دوم
#حسن_کردی
.
.
#شب_سوم_محرم
#حضرت_رقیه سلام الله علیها
از تو گلایه داشت خیالم به نیزه ها
کمتر نگاه می کنی ای عشق سمت ما
پایین بیا ز نیزه که مرهم شوم تو را
مثل قدیم دختر همدم شوم تو را
بر حنجرت چه رفته که اینگونه پرپری
ای نیزه دارِ بد پدرم را کجا بری؟
آخر مگر که نیزه نشینی روا به توست؟
اینجا چرا حواس همه سنگ ها به توست؟
از بس که سنگ چشم تو را بوسه بسته است
شاید ندیده چشم تو دستم شکسته است
شب ها ز درد آبله خوابم نمی برد
از ترس زجر و حرمله خوابم نمی برد
مانند قاسمت به بزرگی رسیده ام
در زیر دست و پای عدو قد کشیده ام
می زد مرا برابر چشم عمو، عدو
کشته مرا جسارت آن بی حیا به او
پای فرار زیر کتک ها نداشتم
بر صورتم به زخمِ دگر جا نداشتم
این قافله بدون تو هرگز سفر نکرد
از کوچه هیچ کس به سلامت گذر نکرد
دستان تو کجاست که من را بغل کند
جای تو دخترت سر بابا بغل کند
با این سر بریده چه خوب است رُک شدی
سنگینی از نگاه و ز گیسو سبک شدی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#حسن_کردی✍
.
.
#شب_هفتم_محرم
#رباعی
#سعیده_کرمانی ✍
آن قوم که خواستند پرپر بشوی
بر دست پدر شهیدِ بی سر بشوی
ای کودک شیرخواره میترسیدند
از اینکه تو هم علیِ اکبر بشوی
.
.
#امام_حسین
🤲حبُّ الحسین🤲
تا بُوَد حُبّ حسینی در دلم
تا که عشق او عجین شد در گلم
تا که جان آید به راه ریشهام
دم زنم گویم حسینی پیشهام
سوز من شورم شرار آتش است
بارش اشکم سرور دلکش است
اشک من رودی ز بحر او روان
اشک من احیاگر باغ خزان
اشک من دائم نویدم داده است
بر در بسته کلیدم داده است
اشک موجی پر شتاب و بی حباب
رو به ساحل او ندارد مثل آب
اشک امواج تلاطم آور است
در تغافل ها چو رعد و آذر است
اشک چون گل چهرهام را باز کرد
راه و رسم عاشقی آغاز کرد
تا حسینم کِشتی است و ناخدا
راه دریاییست شور و شوق ما
او امید دین و دنیای من است
عالمی را سود و سودای من است
در شب مرگم چو در زیر لحد
هیچکس آنجا نباشد جز احد
ناگهان گویند نوری میدمد
مهر مولا بندهاش را میخرد
مهر مولایم نجاتم داده است
بر در جنت براتم داده است
مهر مولایم حسین بن علی
در زمین و آسمانها منجلی
مهر مولایم سرود بندگیست
مفخر انسان صعود بندگیست
مهر مولایم تقرّب آورد
قرب حق را رو به پایان میبرد
مهر مولا قرب یکتا را دراست
بهر پروازم بسوی حق پر است
این دم اینجا وقت شور انگیزی است
با دل و جان روز بر پا خیزی است
وقت مردن نیست همت بایدم
لحظه لحظه عشق و شدّت بایدم
کاسۀ سر عاریت بر یار رفت
آنکه سر تا پا همه از یار رفت
من نه اینم ظاهر و کی پوستم
در حریم کربلای دوستم
یار، رسم سوختن داده مرا
عقل و هم دیوانگی هر یک بجا
عقل، در رسم رهیدن آمدن
عشق، در ژرفای دریاها زدن
عقل، با چشم حسینی دوختن
عشق، در دیوانگی آموختن
عقل، تاریکیِ جهلم را برَد
عشق، خونِ دوری از دل را خورَد
عقل، فرماید که با حق یار باش
با حقیقت جمله در یک کار باش
هوش و فکرت را به راه یار گیر
تا شَوی از جام مولا سیر سیر
تا بُود هایی که هوهویی زنم
تا بُود شاخی که کوکویی زنم
سوی من سوی حسینی است و بس
کوی من کوی حسینی است و بس
هر که جوید شیوهام را در خطاب
گویمش اما فقط روز حساب
روز حکم مطلق باری اِله
تا که حق گویان بگیرندَش پناه
میزنم سودای مستی سادگی
میکنم پروانگی دیوانگی
کاشفُ الکربِ الحُسَین احساس من
بر لبم عباس من عباس من
#مجید_طاهری ✍
.
.
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
وزن عروضی: مستفعلن ،مستفعلن،فعولان
---------------------
ای بی نهایت در وفا اباالفضل
در تابعیت مقتدا اباالفضل
استاد دانشگاه مخلصینی
شایسته ای بی مدعا اباالفضل
سقای آب آور به یک جهانی
لب تشنگان را رهنما اباالفضل
سردار در اجرای حق ، مقاوم
تا آنکه گشتی سرجدا اباالفضل
انا هدیناه السبیل قرآن
بگرفته در راهت صلا اباالفضل
نزدت امان نامه ز مکر دشمن
شد یک مصیبت یک عزا اباالفضل
از راه محبوبت که می تواند؟
گردانَدَت یک دم سوا اباالفضل
دلگرمی زینب امید حیدر
کردی خروش از ابتدا اباالفضل
از کودکی تمرین جان سپاری
تکرار هر روز شما اباالفضل
والله ان قطعتموا یمینی
خواندی و گردیدی فدا اباالفضل
انی احامی حفظ دین شعارت
یک تن ولی فرقت دوتا ابالفضل
دردت هماره درد دین به سینه
این گشت درد بی دوا اباالفضل
دستت جدا شد یک دم از ولا نه
ای پاسبان مرد ولا اباالفضل
خالی نگردد مشکت از ولایت
نوشانده ای هر که سزا اباالفضل
هر دردمندی می کند توسل
باب الحوائج گشته یا اباالفضل
با چشم زخمی می کنی عنایت
پیداست در دستت شفا اباالفضل
ای مبتدا بر انتظار عالم
هر منتظر دارد ندا اباالفضل
عباس خواهان، کودکان، شده بر
مهدی شناسان پیشوا اباالفضل
«طاهر» رها کن علم و عقل و دانش
مستی فزا در روضه با اباالفضل
#مجید_طاهری✍
.