#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت #زبانحال
به روی نی سر تو می برد هوش از سر زینب
چه سازد چون کند بی تو دل غم پرور زینب
به سان شمع می سوزی به روی نی ولی افسوس
که چون پروانه از غم سوخته بال و پر زینب
جدایی من وُ تو ای برادر غیرممکن بود
اگر ممکن شود روزی، نگردد باور زینب
بخوان قرآن که قرآن خواندنت را دوست می دارم
که می بخشد صدای تو توان بر پیکر زینب
دهد هر تارِ موی تو ، خبر ازمادرم زهرا
گمانم بوده ای دیشب، به نزد مادر زینب
من ژولیده می گویم که زینب گفت با افغان
به روی نی سر تو می بَرَد هوش از سر زینب
ژولیده نیشابوری
کربلاء در کربلاء می ماند اگر زینب نبود..🏴
#روضه_های_حضرت_زینب_س
#روضه_های_اسارت_اهل_بیت_ع
#زنان_عاشورایی
#اسارت #کربلاء
سینه ها لبریز ماتم بود بعد از کربلا
اشک ها سیل دمادم بود بعد از کربلا
از وداع جانگداز ظهر عاشورای تو
غربت عترت ، مُسَلَّم بود بعد از کربلا
بسکه از لبهای سقایت عطش باریده بود
آب هم در علقمه کم بود بعد از کربلا
سوره های قامت اکبر که قرآن دل است
مصحفی پاشیده از هم بود بعد از کربلا
روی زخم سینه و لبهای خشک قاسمت
از عسل یک جرعه مرهم بود بعد از کربلا
خون اصغر را که پاشیدی بسوی آسمان
ماتم اولاد آدم بود بعد از کربلا
جای خلخال زنان و دختران اهلبیت
در اسارت بند محکم بود بعد از کربلا
من خودم دیدم به پاس حرمت اشک یتیم
قامت یک نیزه را خم بود بعد از کربلا
بسکه نامت برده بود و بسکه سیلی خورده بود
سوی چشم دخترت کم بود بعد از کربلا
من که جا در دامن پر مهر کوثر داشتم
گوشه ی ویرانه جایم بود بعد از کربلا
هر زمان طفل صغیری دید زین العابدین
ناله اش با گریه توأم بود بعد از کربلا
واژه هایی مثل عباس و حسین و علقمه
همردیف اسم اعظم بود بعد از کربلا
خون پاکت دین جدت را جهانى میکند
ساقی ات عشق مجسم بود بعد از کربلا
اسماعیل پورجهانی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#اسارت
مبریدم، که در این دشت مرا کاری هست
گرچه گل نیست ولی صحنهی گل زاری هست
ساربانا،مزنید این همه آواز رحیل
که در این دشت مرا قافله سالاری هست
من و این باغ خزاندیده خدا را چه کنم
همره لالهرخان، لالهی تبداری هست
ساربان،تند مران قافلهی گلها را
که در این حلقهی گل، نرگس بیماری هست
نیست اندیشه مرا، از سفر کوفه و شام
مهر اگر نیست، ولی ماه شب تاری هست
تشنه کامان بلا را، چه غم از سوز عطش
ساقی افتاده ولی، ساغر سرشاری هست
هستیام رفته ز کف، بعد تو یا ثارالله
هیچم ار نیست تمنای توام باری هست
تا به مرغان چمن، رسم وفا آموزد
یادگار از تو پرستوی پرستاری هست
با وجودی که بود بار جدایی سنگین
لله الحمد مرا روح سبک باری هست
گر چه از ساحت قدس تو جدایم کردند
هست پیوند وفا با تو مرا آری هست
باغبان چمن معرفت، آسوده بخواب
که مرا شب همه شب دیدهی بیداری هست
در نماز شب خود غرق مناجات توام
یار اگر نیست ولی زمزمهی یاری هست
مبرید از چمن حُسن(شفق)را بیرون
که در آنجا که بود جلوهی گل خاری هست
محمد جواد غفورزاده
4_6048361821709010238.mp3
7.99M
#امام_حسین_علیه_السلام_شهادت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #زبانحال #اسارت #زندان_کوفه
#حجت_الاسلام_میرزا_محمدی
شب و روز شانزدهم محرم
هفت روز است که من داغ برادر دیدم
هفت روز است سر نیزه فقط سر دیدم
هفت روز است فقط زخم زبانم زده اند
طعنه بر اشک من و قد کمانم زده اند
هفت روز است که بعد تو گرفتار شدم
پی تو راهی هر کوچه و بازار شدم
باورم نیست سرت بر سر نی ها باشد
بدن بی کفنت در دل صحرا باشد
باورم نیست زدم بوسه روی حنجر تو
باورم نیست که غارت شده انگشتر تو
باورت نیست که این کوفه چه آورده سرم
باورم نیست که با قاتل تو همسفرم
عده ای پیرهن کهنه تو دزدیدند
عده ای بر سر تو سنگ زده خندیدند
چشم گریان مرا خوب تماشا کردند
پیش چشمان ترم هلهله برپا کردند
@navaymagtal
#مجالس_امام_حسین_علیه_السلام
#آداب_نوکری #سخن_بزرگان
آیت الله بهجت(ره)
به جوانان تأکید داشتند که:
حسینی بشوند نه هیئتی! زیرا اگر گرم هیئت بشوید حسینتان را آنگونه که خود
دوست دارید و باب میلتان است میسازید و هرکس با میل شما مخالف باشد میگویید
باحسین(ع) مخالف است؛
ولی اگر حسینی باشید هیئت و رفتارتان را بر مبنای حسین میسازید!
هیئتی شدن کاری ندارد کافیست ریش بگذارید و با پیراهن مشکی از این هیئت به آن هیئت بروید!
حسینی شدن است که مشکل است.
@zameneashk1
#امام_زمان_علیه_السلام
#رباعی #دوبیتی #صلوات
دیده منتظران مانده به راه
گشته ذکر لب ما شام و پگاه
مهدی فاطمه برگرد، بیا
کار ما بی تو شده ناله وآه
****
شدم از کودکی مست ولایت
همیشه شاملم لطف و عطایت
الا ای مهدی زهرا ز رحمت
به مسکین درت بنماعنایت
****
همه دنیا فدای تار مویت
که پیچیده درعالم رنگ و بویت
تمام ارزوی شیعیان است
فقط یک لحظه ای دیداررویت
****
تمام جمعه ها چشم انتظارم
زبهر دیدن تو بیقرارم
به حق حق این بود ارزویم
تورا بینم دمی اندر کنارم
****
ای که درگاه توشد باب نجات
عالم از تو شده غرق برکات
مهدی فاطمه ای نور جلی
برتو و آل محمد صلوات
****
تویی نوری زنور حی سرمد
که داری برهمه اکرام بی حد
همه چشم انتظاردیدن تو
بیا یا مهدی ال محمد
****
شده این غمزده مهمان شما
شده شرمنده ز احسان شما
ازغم عشق شما بیمارم
اقا درد من و دامان شما
****
آمدم با این دل بشکسته ام
یاد تودر محفلت بنشسته ام
مهدی زهرا ، گل نرجس بیا
درجهان تنها به تو دل بسته ام
رضا یعقوبیان
( الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ )
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام_محرم
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه»
در مشهد امـام رضـا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا گریه می کنی
حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا گریه می کنی
#مـهـدی_جـان
چه غصه ها که نخوردم برای غیبت تو
چه گریه ها که نکردم برای غربت تو
تمام خواست ما از خدا فقط این است
ظهـور یا فـرج عـاجـل و سلامت تو
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
#امام_حسین_علیه_السلام
#امام_زمان_علیه_السلام
#محرم #غزل
همیشه داده به این ناتوان؛ توان! روضه
برای من بنویس جایِ آب و نان، روضه
حسین(ع) گفتم و محض شلوغیِ محشر
سپرد دستِ دلم نامۂ امان؛ روضه
تویی تو! حلقۂ وصل مذاهب و ادیان
گرفته اند برایت مسیحیان، روضه
نمازها به نماز تو میشود ملحق
اگر که خوانده شود قبلِ هر اذان، روضه
چه عاشقانه شهیدِ غم تو خواهم شد
بگیرد از منِ عاصی اگر که جان! روضه
هنوز عاشق این حسّ مشترک هستم
قرارِ قلب من و صاحب الزمان(عج) روضه
سلام حضرت صاحب-عزای عاشورا
به اذن تو شده بر پا در آسمان روضه
بیا شبی بنشین روی منبر هیئت
دلم گرفته! برایم کمی بخوان روضه
بیا و منتقمانه به کعبه تکیه بزن
بگیر در وسطِ صحن جمکران روضه
فدای شال سیاهت، فدای چشم ترَت
بگیر حدّاقل زیر سایه بان روضه
به یادِ آن تن افتاده بی کفن بر خاک
گرفته ای سرِ یک قبر بی نشان روضه
«سری به نیزه بلند است» آه یا زینب(س)
تنی نشسته به خون! وای شد عیان روضه!
#مرضیه_عاطفی
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#علی_اکبر_نازک_کار
حالا که آمدی دگر از پیش مان نرو
خورشید شام تار خرابه بمان،نرو
دیگر بس است بی تو سفر،جان به لب شدم
دق میکنم اگر بروی، مهربان! نرو
با کلّ شهر جان خودت قهر کردهام
ازبس که طعنه خوردهام از این وآن، نرو
با دختران شهر چقدر از تو گفتهام
میخواستم تو را ببرم پیش شان نرو
این شامیان به من چقدَر حرف بد زدند
اصلا برای حرف بد دیگران نرو
خسته شدم ز بس که سرم داد میکشند
این مردمان بی ادب و بد دهان نرو
ضربه تو خوردی و دل من تیر میکشد
خورده ترک غرور من از خیزران نرو
قرآن نخوان که زخم لبت درد میکند
قاری خوش صدای منِ ناتوان نرو
از گریههای من دل عمّه کباب شد
پس لااقل برای دل عمه جان نرو
باشد، اگر که قصد سفر داری ای پدر!
اما بدون من دگر از کاروان نرو
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام_محرم
#مناجات_محرمی_امام_زمان_عج
ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک
تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک
گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی
در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک
بی تو غریب، قرآن، بی تو اسیر، عترت
بی تو علی است، تنها، عجّل علی ظهورک
نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟
ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک
دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است
پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورک
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته
دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک
خون دو دیده گوید، دست بریده گوید
بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک
هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان
هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک
بر “میثمت” نگاهی، از لطف گاه گاهی
ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک
#استاد_سازگار
#اربعین #حماسه_اربعین
جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست
نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست
نجف تا کربلا ، تعریف راه عاشقی این است
عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است
نجف تا کربلا یعنی برای جنگ قبراقیم
ولی فرمان دهد بهر شهادت سخت مشتاقیم
نجف تا کربلا یعنی بشر دنبال مقصود است
جهان در انتظار رویت مهدی موعود است
در این جاده نشانی از شکوه برج و بارو نیست
و این یعنی زمین لبریز از شوق دگرگونیست
همه با هر نژادی خادم سلطان خوبانند
نجف تا کربلا مستضعف و اشراف یکسانند
همه مانند هم ، پای پیاده ، روزها شب ها
توانی تازه میبخشد به زایر چای موکب ها
تمام خلق در این جاده حسی مشترک دارند
به روی لب دم یا لیتنا کنا معک دارند
در اینجا میشود تنهایی و احساس غربت ، گم
میان داد و فریادِ هله بیکم ... هله بیکم
چه زیبا لحظه لحظه جان تشنه میشود سیراب
به لطف سادگیِ بی ریایِ ظرفهای آب
در اینجا بیت الاحزان جماعت کنج تنهاییست
هزاران گریه دنبال علمداری و سقاییست
هزاران گریه بی تاب لب خندان دخترهاست
هزاران گریه مخفی در نگاه پشت معجرهاست
برای خوردن نانی هزاران عجز خواهش هست
در این جاده برای پیکر خسته نوازش هست
در اینجا از کسی جز حضرت ارباب نامی نیست
در اینجا خارجی می آید و بی احترامی نیست
به آن اندازه که فرق میان اوست با زینب
نجف تا کربلا میگوید عاشق آه یا زینب
حسین محسنات
#اربعین
اربعین آمد دلم را غم گرفت
بهر زینب(س) عالمی ماتم گرفت
سوز اهل آسمان آید به گوش
ناله ی صاحب زمان آید به گوش
جان اهل بیت عصمت بر لب است
کاروان سالار آنها زینب است
سینه ها آماج رگبار بلا
جای زخم ریسمان بر دستها
قلبها پر شِکوِه از بیداد بود
آشنای قبر ها سجاد(ع) بود
با کلامش عمه را مغموم کرد
تا که قبر یار را معلوم کرد
آمده همراه دخت بوتراب
بر سر آن قبر کلثوم و رباب
زخمهای این سفر سر باز کرد
هر کسی درد دلی آغاز کرد
گفت ای سالار زینب السلام
ماه شام تار زینب السلام
بر تو پیغام سفر آورد ام
از فتوحاتم خبر آورده ام
کرد با من این مسیر عشق طی
راس تو منزل به منزل روی نی
معجرم نیلی شد و مویم سپید
از غم دوری تو قدم خمید
گر که دست رحمت و صبرت نبود
زینبت در راه کوفه مرده بود
ظلم دشمن تا که بی اندازه شد
ماجراهای سقیفه تازه شد
ریسمان بر گردن سجاد بود
غربت بابا مرا در یاد بود
دیدی از نی دست خواهر بسته بود؟
گوییا دستان حیدر بسته بود
یاسها را جوهر نیلی زدند
مادرم را گوییا سیلی زدند
ازشماتت کردن دشمن مپرس
از سه ساله دخترت از من مپرس
شد سرت یک نیمه شب مهمان او
با وصالت بر لب آمد جان او
مرد در ویرانه و من زنده ام
بی رقیه(س) آمدم شرمنده ام
بارها از دوریت جان باختم
بین مقتل من تو را در یافتم
گر تو ای لب تشنه برداری سرت
حال نشناسی دگر این خواهرت....