eitaa logo
اشعار حسینی و آموزش مداحی
5.1هزار دنبال‌کننده
282 عکس
178 ویدیو
37 فایل
کانال اشعار حسینی این کانال زیر مجموعه کانال مقتل ضامن اشک است. اشعار بر اساس مطالب مقتل است. http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af آی دی برای ارسال اشعار @Yaghoubian آی دی استاد @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹ویرانۀ وصال🔹 از خیمه‌ها که رفتی و دیدی مرا به خواب داغی بزرگ بر دل کوچک نهاده‌ای گرچه زمن لب تو خداحافظی نکرد می‌گفت عمّه‌ام به رخم بوسه داده‌ای... تا گفتگوی عمّه شنیدم میان راه دیدم تو را به نیزه و باور نداشتم تا یک نگه ز گوشۀ چشمی به من کنی من چشم از سر تو دمی برنداشتم با آنکه آن نگاه، مرا جان تازه داد اما دو پلکِ خود ز چه بر هم گذاشتی یک‌باره از چه رو، دو ستاره اُفول کرد گویا توان دیدن عمّه نداشتی... با آنکه دستبرد خزان دیده‌ای ولیک باغ ولایت است که سرسبز و خرّم است رخسار توست باغ همیشه بهار من افسوس از اینکه فرصت دیدار بس کم است ای گل، اگر چه آب ندیدی، ولی بُوَد از غنچه‌های صبح، لبت نوشکفته‌تر از جُورها که با من و با عمّه شد مپرس این راز سر به مُهر، چه بهتر نهفته‌تر هر کس غمم شنید، غم خود ز یاد برد بر زاری‌ام ز دیده و دل، زار گریه کرد هر گاه کودک تو، به دیوار سر گذاشت بر حال او دل در و دیوار گریه کرد ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به کلبۀ من ماه می‌بَرد گر میزبان نیامده امشب به پیشواز از من مَرَنج، عمّه مرا راه می‌برد گر اشک من به چهرۀ مهتابی‌ام نبود ای ماه، این سپهر، اثَر از شَفَق نداشت معذور دار، اگر شده آشفته موی من دستم برای شانه به گیسو رَمَق نداشت ویرانه، غصّه، زخم زبان، داغ، بی‌کسی این کوه را بگو، تن چون کاه، چون کِشَد؟ پای تو کو؟ که بر سَرِ چشمان خود نَهم دست تو کو؟ که خار ز پایم برون کِشد سیلی نخورده نیست کسی بین ما ولی کو آن زبان؟ که با تو بگویم چگونه‌ام دست عَدو بزرگ تر از چهرۀ من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه‌ام... ای آرزوی گمشده پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن هست می‌کشم سیلی، گرفته قوّت بینایی‌ام اگر من تا شناسمت به رُخت دست می‌کشم ای گل، ز عطر ناب تو آگه شدم، تویی ویرانه، روز گشته اگر چه دل شب است انگشت‌ها که با لب تو بوده آشنا باور نمی‌کنند که این لب همان لب است 📝 ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. زینَت گرفته هَر سُخَنم، با دَمِ حسین چون عَطردان شده دَهَنم، با دَمِ حسین از کودکی برای غمش گریه کرده ام تا روزِ مَرگ سینه زَنم، با دَمِ حسین بر من دُعای حَضرتِ صِدّیقه می رسد تا مِشکی است پیرُهَنم، با دَمِ حسین عیسی نَفَس گرفته اگر با دَمِ علی من کوهِ نَفس می شِکَنم با دَمِ حسین من کربلایی از کَرمِ مُجتبی شدم من عاشقِ دَمِ حَسَنم با دَمِ حسین هنگامِ غُسلِ من بنِویسید: "کَربَلاء با تُربتی روی کَفَنم" با دَمِ حسین یک روضه ی رُقَیّه بخوانید دوستان... دَر لحظه ی کَفَن شُدَنم... با دَمِ حسین... ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سرمه به چشمای دلبرت زدی چه حنایی به مویِ سرت زدی دیگه ناامید شدم بیای پیشم... چه عجب! سری‌ به دخترت زدی دمِ صبحی وقت بذل رحمته بودنت کنار من یه نعمته این بهم‌ریختگیِ لبت بابا... کار خیزرانِ بی مُرُوَّته قصه ی غصمو می کنم مرور تو رو میدیدم ولی از راهِ دور خودمونیم..،در گوشِ من بگو دامنم بهتره یا کنج تنور اِنقَدَر سختی کشیدم که نگو چیزایی توو کوفه دیدم که نگو پیرمرده به بابات چیا می گفت... حرفای بدی شنیدم که نگو حُرمت قافله پای دین می ریخت چه عرق‌ها عمو از جبین می ریخت حرمله رباب‌ِ تو دق داده بود... پیش چشمش آب‌و رو زمین می ریخت دیگه فک کنم دعام نمیگیره روسری هیشکی برام نمیگیره خیلی تویِ کوچه ها آتیش گرفت سنجاقِ سر به موهام نمیگیره شعله ها چه زخمی به پرم می دوخت دل من شبیه معجرم می سوخت توویِ بازار یهودی ها..،دیدم یکی داشت النگوهامو می فروخت دلمو غم اِنقَدَر فشرده که پاهام اِنقَدَر به خارا خورده که چرا میگن مثه مادرت شدم؟!... گوشوارش رو هیچ کسی نبرده که کاشکی آغوش خودت رو وا کنی منو از این همه غم رها کنی میخوابید بلند می شد..،منو می زد نبودی زجرُ یه کم دعوا کنی دستِ باد گل‌های باغچمونُ بُرد عمه‌امون چه خون‌ِ دل‌ها که نخورد مکافاتی بود توو مجلس یزید صحبت کنیز که شد..،سکینه مُرد ‌ ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام‌الله‌علیها کنون که داغ تو بر سنگ‌ هم اثر بگذارد چه مرهمی ز غمت عمه بر جگر بگذارد برو بهشت که جبریل جای خشت خرابه برای زیر سرت بالشی ز پر بگذارد سه‌سال‌داری و صدزخم،باید‌عمه‌ات‌امشب برای غسل تنت وقت، بیشتر بگذارد کجاست فاطمه تا بازوی شکسته ببیند علی کجاست به دیوار غصه سر بگذارد منم‌حسین‌و توعباس، پس‌رواست که‌عمه کنار پیکر تو دست بر کمر بگذارد تن کبود تو را بین قبر می‌نهم اما هلال قامت رنجیده‌ات اگر بگذارد بمان عزیز دلم قول می‌دهم نگذارم دوباره چوب قدم بر لب پدر بگذارد *خودم به‌پای‌خودم‌می‌روم دوباره به‌ازار کفن برات بگیرم سنان اگر بگذارد* *میلاد حسنی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
سلام‌الله‌علیها چرا ای میهمان لعل لبی چون‌ارغوان داری گمانم كه نشان ازبوسه‌هاى خيزران داری چرا همرنگ پیشانی عمّه شد جبین تو مگربابا تو هم زخمی ز سنگ کوفیان‌داری ترك‌هاى لبت را بوسه دادم سوخت لبهايم به لب سرّ مگوى غربت لب تشنگان دارى شبی کنج تنورخولی و روزی به طشت زر بمیرم‌من‌،که‌روزوشب ز شمن میزبان داری دل این‌دخترت تنگ است ازهجر عزیزانش بگو آیا خبر از اصغر شیرین زبان داری؟ برای شستن اين صورت غرق به خون تو زچشم دختر دردانه‌ات سیل روان داری سر عباس روى نى، سر من زير كعب نى به طعنه گفت نامردى عموى پهلوان دارى رخم تصوير ياس و پيكرم تفسيركوثر شد شبيه مادرخود دخترى قامت كمان دارى «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ترکیب‌بند مدح و مرثیه سلام‌الله علیها؛ بگو به عشق بخواند کمی رساله‌ی ما را که احترام کند مرجع سه‌ساله‌ی ما را هزارشکر که اجداد من غلام تو بودند سپرده است خدا دست تو سلاله‌ی ما را چه افتخار بزرگی‌ست این که از دم خلقت سند زدند به عنوان تو قباله‌ی ما را یقین که اهل سعادت نمی‌شدیم، که جز تو کسی نگفت به ما فرق چاه‌وچاله‌ی ما را فقط تو از غم ما باخبر شدی و نگفتی که گوش کس نشنیده‌است آه‌وناله‌ی ما را بریده بود دل ما از آستانه‌ی رحمت که گریه بر تو روا کرد استحاله‌ی ما را گدای هیچ‌کسی نیستیم غیر تو بی‌بی که دست لطف تو پر می‌کند پیاله‌ی ما را بهشت قسمت ما می‌شود اگر که رقیه به دست کوچکش امضا کند حواله‌ی ما را همان که لطف و بزرگیش سهم اهل‌زمین شد ولی به جور ستم‌پیشگان خرابه‌نشین شد هزارشکر که آخر، سری زدی به خرابه مسیح نیزه‌نشینم خوش‌آمدی به خرابه چه‌خوب شد که به دیدارم آمدی دم رفتن چه‌خوب داشتی ای ماه مقصدی به خرابه دوباره آیه‌ی قرآن بخوان که از نفحاتت وزیده عطر گلاب محمدی به خرابه بگو به دیدنم آخر، چگونه آمدی ای‌سر؟ چرا که از تو نمانده به‌جا ردی به خرابه مرددی سر ماندن به احترام دل من اگر هرآینه در رفت‌وآمدی به خرابه چقدر فاصله افتاده است بین من و تو که از تمامی سرها سرآمدی به خرابه سر جسارت دشمن قدی به علقمه خم شد قدی به خیمه، قدی در حرم، قدی به خرابه مرا ببر که کنار تو راحت است خیالم که ناگهان نرسد آدم بدی به خرابه خوش‌آمدی که خوش‌آمد مرا رسیدن بابا که آرزوی دل دختر است دیدن بابا همین که بر سر نی آمدی به سوی رقیه شده‌ست با تو برآورده آرزوی رقیه دلیل اصلی آن ای عمو نبودن آب است گرفته است اگر رنگ خون وضوی رقیه دوباره راه مغیره رسیده است به مادر همین که زجر می‌آید به جست‌وجوی رقیه چنان که تیر کشیده کم از سه‌شعبه ندارد که بغض مرگ علی مانده در گلوی رقیه دلم خرابه‌نشین شد، از آن زمان که شنیدم که یک‌خرابه گرفته‌ست رنگ‌وبوی رقیه برای گریه پی یک بهانه بودم و دیدم روانه کرد دلم را یکی به سوی رقیه صدای هاتفی آمد که خواند مرثیه‌ای را؛ " فلک بسوز که آتش گرفته موی رقیه سری به‌نیزه بلند است رو‌بروی رقیه خدا کند که نباشد سر عموی رقیه" دوباره در دل صحرا غزل به‌بار می‌آید به احترام تو روزی که آن سوار می‌آید مجتبی خرسندی اللهم عجّل لولیک الفرج. ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab .
. علیهاالسلام 🔹شب وصال🔹 دوباره بوی خوش مشک ناب می‌آید شمیم توست که با آب و تاب می‌آید به صبح دولت من آسمان خورَد غبطه که نیمه‌شب به برم آفتاب می‌آید نسیم شام نگشته اگر به دور سرت چرا به سوی خرابه، خراب می‌آید؟ هنوز در غم بی‌آبی لب تو ببین که چشمه‌چشمه ز چشمانم آب می‌آید قرار بود که در خواب بینمت ورنه «شب وصال به چشم که خواب می‌آید؟» جز این‌که شویَمَت از اشک خویش، ای گل من! دگر چه کار ز دست گلاب می‌آید؟ هر آن‌که دید سرت را میان دستم گفت: چقدر عکس تو امشب به قاب می‌آید رسید اگر به اجابت تعجبی نکنم دعای خسته‌دلان مستجاب می‌آید 📝 ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. حضرت رقیه سلام الله علیها شبیه مادر ازبس که فراق با دلم وررفته ازدست همه حوصله ام سر رفته اونیست ولی از جلوی چشمم دست- -دردست پدر چقدر دختر رفته چادر که بپوشم عمه ام میگوید قربان عزیزم چه به مادر رفته من مختصرم کوچک وکوتاه وغریب عمرم به سه تا آیه ی کوثررفته از گریه ی من حرامیان می لرزند انگار علی به فتح خیبر رفته با این همه درد ، استخوان پهلوم...! از جای خودش خودش گمان کنم در رفته جز زخم کف پا و تب تاول ها ...! باقی همه روضه ها به مادر رفته آن قاصدکی که در بغل میچرخید حالا سر نیزه های ِ لشکر رفته من..من..که نمی..نمی توانم بپرم عمه تو بگو چه ها بر این پررفته بابا به خدا بیا... بیا جان عمو ...! من خسته شدم حوصله ام سر رفته ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. می سوزم و از درد ، دلی پُر دارم با داغ ِ سه‌ساله اشک شُرشر دارم ای کاش که شاعرش نبودم ای کاش از واژه ی ِ " خیزران " تنـفر دارم روح الله قناعتیان یک حالت ما امید ، دارم بی بی چشم طمعی شدید دارم بی بی سوگند به پاهای پر از آبله ات... بر دست شما امید دارم بی بی روح الله قناعتیان✍ ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. سلام الله علیها «« شکل زهرا سلام الله علیها »» ﺷﻜﻮﻫﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ِ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺳﺮﯼ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺍﺯ ﻫﻔﺖ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺳﻦ ﻭ ﺳﺎﻟﺶ ﻏﻨﭽﻪ ﻣﯽ ﺯﺩ ﻭﻟﯽ ﮔﻞ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻗﻠﺒﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻣﯿـﺎﻥ ﻫﻖ ﻫﻖ ﻭ ﻻﻻﯾـﯽ ﻭ ﺍﺷـﮏ ...!  ﺩﻭ ﺗﺎ ﭼﺸﻢ ﺳﯿﺎﻩ ﺭﻭﺿﻪ ﺧﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ زبان بسته اگر چه در قفس بود ... کبوتر بود و حس ِ آسمان داشت ﻧﻪ ﯾﺎﺭ ﻭ ﯾﺎﻭﺭﯼ ﻧﻪ ﻫﻢ ﺯﺑﺎﻧﯽ ... ﻧﻪ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﺎﻥ ﻛﻮﺩﻛﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺳﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ِ ﺷﺎﻡ ﻭ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎﯾﺶ... ﻧﻪ ﺍﺯ ﺳﯿﻠﯽ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻃﻌﻨﻪ ﺍﻣﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﻗﯿﻘﺎً ﺷﻜﻞ ِ ﺯﻫﺮﺍ ، ﺭﺍﻩ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ... ﺳﻪ ﺳﺎﻟﺶ ﺑﻮﺩ ﺩﺭﺩ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﻛﻪ ﻟﺐ ﺯ ﻟﺐ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﺩﻕ ﻛﺮﺩ... ﺯ ﺑﺲ ﻟﺐ ﺟﺎﯼ ﭼﻮﺏ ﺧﯿﺰﺭﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻨﯽ ﺗُـﺮﺩ ﻭ ﺷﻜﺴﺘﻪ ، ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ... ﻛﻪ ﯾﻚ ﺧﻂ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻧﺶ ﺍﺭﻏﻮﺍﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻨﻔﺶ ﻭ ﺯﺭﺩ ، ﻧﯿﻠﯽ ، ﺍﺭﻏﻮﺍﻧﯽ ... ! ﺧﺮﺍﺑﻪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻛﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺯﻥ ﻏﺴﺎﻟﻪ ﺭﻭﯾﺶ ﺁﺏ ﻣﯽ ﺭﯾﺨﺖ ...! ﻭ ﺁﯾﻪ ﺁﯾﻪ ﻛﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻠﻪ ﻗﻨﺎعتیان ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. ✍ بالای نیزه هائی و من پای نیزه ها سنگم زدند به جان تو از لای نیزه ها حق میدهم اگر که تکلم نمیکنی مانده به روی لعل لبت جای نیزه ها حرفی بزن با من تو از بالای نیزه من منتظر بهر کلامت پای نیزه حق میدهم بابا اگر چیزی نگویی جا خوش نموده بر لبانت جای نیزه عمه حریف گریه ی طفلان نمیشود جز او کسی که یار یتیمان نمیشود دستی که بر تنم زده شلاق و کعب نی راضی به جز شکستن دندان نمیشود دیگر مرا نزن،بدنم درد میکند ضرب لگد پهلوی من را شکسته است گیسو نمانده بر سرم ای زجر بی حیا از بسکه پنجه هات به مویم نشسته است ........................ بگو زینب چرا جسمش کبود است غمش صبر و قرارم را ربود است چرا رخسار او نیلی ست بانو به رویش ضربه سیلی ست بانو مرا آگاه کن از ماتم او که جانم شعله ور شد از غم او خدا داند چه دیده از زمانه تنش دارد نشان از تازیانه به هر جا از تنش زخمی نشسته گمانم استخوانهایش شکسته چه رنجی او کشیده از زمانه چه باری او کشیده روی شانه چکد خون دل از هر تار مویش گرفته هاله ی غم ماه رویش سه ساله کودک اما پیر گشته گمانم از دو عالم سیر گشته ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
. بابامی و حرفی ز تو پنهان ندارم خسته شدم دیگر پدرجان ،جان ندارم مثل تمام پیرزن های مدینه من هم ببین بابا دگر دندان ندارم دندان فقط نه،کل موهایم سفیداست البته مویی هم دگر چندان ندارم در شعله های خیمه موهای سرم سوخت آن گیسوی پر پشت را الآن ندارم از خستگی نای جویدن هم نمانده بس احتیاجی به غذا و نان ندارم خشکیده اشکم تاببارم روی لبهات ابری کبودم من ولی باران ندارم بابا؟!کنیزی؛ این کنیزی کارسختی ست؟ آخر که من سررشته ای از آن،ندارم اینجا به من مردی کنیز و خارجی گفت من را ببر من طاقت بهتان ندارم ................ . بعد از تو هر کس گفت «بابا» گریه کردم؛ با خاطرات مشک و سقّا گریه کردم با خنده رفتم کربلا اما از آنجا تا شام را صحرا به صحرا گریه کردم هم کربلا هم کوفه هم دروازه‌ی شام نام تو را بردند هر جا گریه کردم گفتم تو را قدر دو دنیا دوست دارم آنقدر زد قدر دو دنیا گریه کردم از کاروان وقتی که جاماندم، برایت با هر نفس همپای زهرا گریه کردم دیدم رباب آهسته دارد میکشد باز، بر خاک با انگشت، دریا ، گریه کردم... بر داغ گوش و گوشوار و زخم پهلو تا درد دست و تاول پا گریه کردم با گریه گفتم ای علی اکبر کجایی؟ بر صورتم زد بیشتر تا گریه کردم تو روی نی بودی و زجر بی‌مروت با نیشخند آمد من امّا گریه کردم شاعر: . ........................................................ کانال اشعار ایتا http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af گروه آموزش مقتل https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab