eitaa logo
عصرانه (تقی شجاعی)
232 دنبال‌کننده
892 عکس
253 ویدیو
5 فایل
دخمه‌ای مجازی جهت داد زدن با صدای: #تقی_شجاعی 😎 ( فعال انفرادی🚶 نویسنده پلنگ‌زخمی، احتناک، وقتی‌بابا‌رئیس‌بود، شریان و...) ارتباط با ادمین: @Shojaei66 اینستاگرام: https://www.instagram.com/taghishojaei66?r=nametag
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
ا❁﷽❁ا 📸 حضور آقای 🖋 نویسنده کتاب در غرفه 📘 زندگی داستانی رئیس ساده زیست و پرتلاش آموزش و پرورش قم، است. این کتاب با نثری روان و زبانی شیرین از زبان فرزند شهید به معرفی شهید می‎پردازد. برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🛒http://ketabejamkaran.ir/123126 📘📘📘📘📘 ✅ کانال رسمی انتشارات کتاب جمکران: @ketabeJamkaran
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
🔺 خبرگزاری کتاب ایران نوشت: نمایشگاه کتاب در ادبیات پایداری؛ از انتشارات کتاب جمکران ادامه را اینجا https://www.ibna.ir/vdcgzu9wxak9wt4.rpra.html بخوانید. 📙 🖋 برای تهیه کتاب کلیک کنید👇 🔗http://ketabejamkaran.ir/123126 📡 🔊 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
✍ روایتی از نمایشگاه کتاب (۱) بوی سیر بود. پیاز بود. عطر هم بود. آدم‌ها درهم لولیده بودند و از پسماند بازدم تنفسی یکدیگر فیض می‌بردند. مترو به ایستگاه خیام که رسید کمی فشار کم شد. فقط کمی. توانستیم بغل‌مان را از بغل دیگران خالی کنیم و گردن دراز کنیم ببینیم تا مصلی چند ایستگاه مانده؟ به خیام نگاه کردم و گفتم خدا پدرت را بیامرزد. پیرزنی را دیدم روی صندلی که شبیه آخرهای فرح بود و شال زردش را روی شانه انداخته بود و نگاهش زرد بود به آدم‌هایی که نگاهش نمی‌کردند. زن پشت بلندگو گفت: ایستگاه امام خمینی رحمت‌الله علیه. رحمت‌الله علیهش را تا آنجا که جا داشت کشید. پیرزن داشت چپ‌چپ به امام خمینی و ایستگاهش نگاه می‌کرد. مردی با فشار خودش را داخل کشاند و خورد به زنی که شوهرش جلوی جمع دوستش داشت؛ آنقدر که نتوانسته بود به اندازه چند دقیقه ازش دور بماند و بفرستدش واگن بانوان. مرد جوان داد زد: مردک! تو از کنار مادر و خواهر خودت هم اینطوری رد می‌شوی؟ مرد گفت: زر نزن بابا. خواهر و مادر من غلط می‌کنند تو این شلوغی میان واگن آقایان. تا برسیم مصلی، چند کیلو فشار دیگر هم تحمل کردیم و چشم‌مان در جمال چند زن زندگی آزادی دیگر به سوگ نشست. ♧♧♧ ✍ [ @asraneh313 ]
عصرانه (تقی شجاعی)
✍ روایتی از نمایشگاه کتاب (۱) بوی سیر بود. پیاز بود. عطر هم بود. آدم‌ها درهم لولیده بودند و از پسما
✍ روایتی از نمایشگاه کتاب (۲) روی تابلوی بحث آزادی که درباره حجاب در نمایشگاه گذاشته بودند، یکی با خط درشت نوشته بود: "لا اکراه فی‌الدین". رفتم ماژیک را از دست متولی تابلو گرفتم و نوشتم: "قد تبین‌الرشد مِنَ‌الغَی"؛ حکومت وظیفه دارد جامعه را به سمت رشد سوق دهد و حجاب یکی از مصادیق رشد جامعه به سوی نیکی‌هاست. پیرمردی که داشت نوشتنم را نگاه می‌کرد گفت: حرف شهید مطهری را چرا ننوشتی؟ گفتم کدام حرف؟ گفت شهید در جواب لا اکراه فی‌الدین می‌گوید: این جمله برای قبل از پذیرش دین است و مفهومش آن است که هیچ اجباری نیست می‌خواهی مسلمان باش نمی‌خواهی نباش. اما بعد از اینکه اسلام را قبول کردی نمی‌شود بگویی اینجایش را دوست ندارم. گفتم احسنت حاج آقا. چرا خودت نمی‌نویسی؟ گفت تا وقتی در جامعه‌ی ما لخت شدن ارزانتر از پوشیده شدن است، این بحث‌ها فایده ندارد. خانمم یک چادر می‌خواهد بخرد باید دو میلیون خرج کند‌. آن وقت شما با دو میلیون می‌توانی دویست مدل لباس باز متنوع و ارزان برای زن زندگی آزادی بخری. با پیرمرد خداحافظی می‌کنیم و در راهروها قدم می‌زنیم و از کنار کتاب‌های انبوهی که زورشان به فرهنگ نرسیده است می‌گذریم. ♧♧♧ ✍ [ @asraneh313 ]
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو یکی از دانش آموزان باصفای کلاس نهم لطف کرده ساخته و فرستاده؛ ممنون از محبت شما 🙏❤️️🌺 [ @asraneh313 ]
28.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا کمی درباره "شریان" و "پلنگ زخمی" حرف زدیم. [ @asraneh313 ]
📚 فروش ویژه کتاب با تخفیف 👈پلنگ زخمی؛ قیمت پشت جلد ۱۴۰ تومان، با تخفیف ۹۵ 👈وقتی بابا رئیس بود؛ قیمت پشت جلد ۱۶۵ تومان، با تخفیف ۱۱۵ تومان 👈احتناک؛ قیمت پشت جلد ۶۵ تومن، با تخفیف ۵۰ 👈شریان؛ قیمت پشت جلد ۹۵ تومن، با تخفیف ۷۰ سفارش بالای ۱۰ عدد برای هر کتاب شامل تخفیفات بیشتر میشه. سفارش از شهرستان، بالای ۲۵۰ هزار تومن، ارسال رایگان [ @asraneh313 ]
📚 صدا، صدای یک مرد علیه یک کوه درد است؛ دردهایی به عمق زخمی که بر سینه‌ی یک امام نشسته‌اند. صدا می‌گوید: "بروید. بروید گریه کنید؛ اما نه به حال حسین ع! بروید گریه کنید به حالِ دینی که خونِ حسین‌ع برایش ریخته شد." 🍂🍂 صدا بالا و بالاتر می‌رود: "حسین‌ع دارد ما را صدا می‌کند و ما نشسته‌ایم و داریم برایش سینه می‌زنیم و گریه می‌کنیم. ما چه فرقی داریم با مسیحیانی که عیسی‌ع را کفاره‌ی گناهانشان می‌دانند که جوازی ابدی برای خطا به آنها داده است. ما نیز هر چه در توان داریم با آنچه اقتضای زندگی‌مان است، خطا می‌کنیم و سالی یکبار به کربلا می‌رویم تا پاک شویم و از این زیستنِ خود شادمانیم. ما با حسین‌ع هیچ‌گاه زندگی نمی‌کنیم و او را تنها برای رفع درد یا آمرزش گناهان‌مان می‌ستاییم. چه بسا اگر هم‌اکنون دوازدهمین حسین‌ع را خداوند به قربانگاه بفرستد، همه‌ی ما یا در پستوهای کوفه‌ی رفاه‌طلبی پنهان می‌شویم و رو برمی‌گردانیم از او و سفیرش، یا پیش از لشکر شام تکفیرش می‌کنیم که سبک زندگی متداول ما را نمی‌پسندد و می‌خواهد آیین جدیدی برای ما بیاورد." 🍂🍂🍂 [ @asraneh313 ]
هدایت شده از کتاب جمکران 📚
🔺نویسنده کتاب : لزوم توجه به کیفیت به جای کمیت در تولید کتاب ضروری است. معتقد است که کتاب‌های زیادی درباره شهدا نوشته می‌شود بنابراین لازم است تمهیداتی چیده شود که بر کیفیت بیشتر از کمیت توجه شود تا بتواند قشر نوجوان امروز را با خود همراه کند. ادامه را اینجا https://www.mizanonline.ir/00Jm5O بخوانید. 📡 🔊 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
دو دانش‌آموز کلاس هفتمی داشتند باهم دعوا می‌کردند. یکیش وسط دعوا چندتا فحش غلیظ داد و ول کرد و رفت نشست. بعد با ابهتی که جا داشت ناپلئون بهش تعظیم کند به آن یکی گفت: "ببین! هر وقت نمره انضباطت زیر ۵ شد اونوقت بیا دوروبر من بپلک!" پسرک داشت حساب‌کتاب می‌کرد که چه کارهایی باید انجام بدهد تا به این افتخار نائل آید. ستون را؛ یعنی همان پسرکی را که ناپلئون داشت بهش تعظیم می‌کرد، کشیدم کنار و گفتم نمره ورزش ترم قبلت چند شد؟ نگاه متفکرانه‌ای کرد و گفت ۱۷. گفتم گَنگت بالاست اما دو نمره از نمره این ترم به خاطر دو تا فحشی که دادی ازت کم می‌کنم. گفت آخه این نفله دهن آدمو باز میکنه. دوباره رو کرد به پسرک و گفت: ببین؛ هیچوقت یک کلاغ ادای عقاب رو درنمیاره. خنده‌ام گرفته بود از دیالوگ‌هایی که عمیقا به درد داستان می‌خورد‌، و هی نگاه می‌کردم به پسرکی که نیم متر قد داشت و دو و نیم متر زبان و هی ته دلم می‌خندیدم. 🍃🍃🍃 پیام اخلاقی: آدم‌ها در هر سنی دوست دارند از آنچه در آینه هستند، بزرگتر دیده شوند. ♤♤♤ [ @asraneh313 ]
اخبار موثق دارم که رهبر انقلاب تو نمایشگاه کتاب از کنار کتاب "وقتی بابا رئیس بود" رد شده.😎😂 حالا دیگه اختیار با خودتون. میتونید از رهبر فاصله بگیرید یا جا پای او بذارید. 😤 ♡♡♡ 😂 [ @asraneh313 ]