eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
دستانِ پر مهر 🌹 هوا خیلی گرم بود. صدای زنگوله شترها، آهنگ زیبایی داشت. عبدالله از بالای دوشِ پدرش، به روبه رو نگاه می کرد. گرد وخاک زیادی بلند شده بود. همه به سمتِ مدینه در حرکت بودند. اما یک سوار؛ به طرفِ آن ها می آمد. عبدالله گفت:" پدر، چرا آن مرد برمی گردد؟" پدرش با تعجب گفت:"کو؟ کجاست؟" عبدالله با دستش جلو را نشان داد. پدر ایستاد و بادقت نگاه کرد. سوار به آن ها نزدیک شد و گفت:"همه گوش کنید! رسول خدا فرموده"همین جا بایستید." همه ایستادند. پدر عبدالله پرسید:" چه شده خالد؟ چرا رسول خدا فرمودند در این هوای گرم اینجا بمانیم:" خالد گفت:"حتما امرِ مهمی است." بعد از آنجا دور شد. همه از هم می پرسیدند" یعنی چه اتفاقی افتاده:" پدر، عبدالله را از روی دوشش پایین گذاشت و گفت:"پسرم فعلا باید صبر کنیم:" عبدالله با تعجب به حرف های پدرش و دیگران گوش می داد. خالد دوباره برگشت وگفت:"جهاز شترهایتان را بدهید. رسول خدا برای ساختنِ منبر احتیاج دارد." همه سریع جهاز را از روی شترها برداشتند. چند نفر هم به خالد کمک کردند تا آن ها را بِبَرد. بعد از ساعتی خالد دوباره برگشت و گفت:"هر چه می توانید نزدیک تر بیایید تا سخنان رسول خدا را بشنوید:" پدر دوباره عبدالله را بر دوشش نشاند و نزدیک تر رفت. عبدالله با نگرانی پرسید" چه شده؟" پدر گفت:"نمی دانم! ولی حتما امرِ خیلی مهمی است که رسولِ خدا در این گرما، فرمان داده که به سخنانش گوش کنیم. حتما وحی نازل شده" همه با دقت به سخنانِ رسول خدا گوش می دادند. خالد و چند نفر دیگر هم با فاصله بین جمعیت ایستاده بودند و سخنانِ پیامبر را برای کسانی که دورتر بودند تکرا ر می کردند. صدایشان در کل صحرا پیچیده بود. همه کسانی که دور بودند هم می شنیدند. پیامبر بالای جهاز شترها رفته بود. بعد از حمد خدا، فرمود"هر کس که تا الان من مولای او بودم، بعد از من علی مولای اوست." بعد دست حضرت علی را بلند کرد و از همه خواست تا با او بیعت کنند. همه خوشحال شدند و فریاد شادی سردادند. پدر عبدالله دستش را بالا برد و گفت:"احسنت به این انتخاب. علی بهترین است.:" عبدالله گردنش را کشید تا بهتر ببینید. دستان علی در دستان پیامبر بود. چهره پیامبر، شاد بود ولبخند بر لب داشت. مردم شادی می کردند. پدر گفت:"من می خواهم اولین نفر باشم که با علی بیعت می کند." با سرعت به سمتِ پیامبر رفت. اما جمعیت زیاد بود. حرکت کردنِ از بین آن ها سخت بود. همه دوست داشتند که زودتر فرمان خدا و پیامبر را اطاعت کنند. و از این انتخاب راضی و خوشحال بودند. بعد از ساعت ها بالاخره نوبت پدر عبدالله شد. خود را به پیامبر و علی رساند. عبدالله را از دوشش پایین گذاشت و به گرمی دست علی را در دستانش فشرد وگفت:"جانم به قربان تو یا وصی رسول خدا:" پیامبر با لبانی خندان در حقش دعا کرد. و علی با لبخند از او تشکر کرد. عبدالله از پشت پدر خود را به علی نزدیک کرد و با خجالت دستش را جلو برد و گفت:" یا علی من هم با شما بیعت می کنم.:" پدر خندید وکمکش کرد که جلوتر برود. دستانش در دستانِ پر مهر وصی خدا جای گرفت و عبدالله غرق ِدر خوشی شد. (فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته🌹 "یا علی گفتیم و عشق آغاز شد " صد در رحمت به رویم باز شد عشق مولا در دلم غوغا کند این دل غمدیده را احیا کند 🌹 (فرجام پور) اللهم عجل لولیک الفرج به حق علی 🌹 شبتون بهشت در پناه خدا التماس دعا 🌹 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالیُ بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبحتون بخیر🌹 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
یا رب به حق غدیر و مولای غدیر با دست علی و مرتضی دستم گیر تا همره قدسیان فرستم صلوات فریاد زنم ز فرط شادی تکبیر http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💖 از فرط گنه جهان ما شد تاریک ای کاش خدا برای عرض تبریک در عید غدیر خم به نور صلوات عیدی بدهد فرج نماید نزدیک❤️ تعجیل در فرج امام عصر (عج) http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون 〰❁🍃❁🌺❁🍃❁〰
﷽ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ هر آن مجنون که مُهر مِهر حیدر خورده تقدیرش نخ چادر نماز حضرت زهراست زنجیرش فرستاده کتابی را در آن مدح علی گوید خدا با إِنَّما و هَل أتیٰ و تین و تطهیرش به حکم "لافتی إلا علی..." دیگر جهان هرگز نه می بیند شبیهش را، نه حتی مثل شمشیرش فقط با نان جو سر کرد آنکه فتح خیبر کرد کجا آن قوت و این قوّت، ملائک مات تکبیرش دعا بر جان مادر می کند هرکس محب اوست رسید از دامن مادر به قلب طفل تأثیرش چنان از نام او مستم، گرفته یاء آن دستم علی نامش چنین کرده، چه خواهد کرد تصویرش کند صید دل این صیاد قابل با شمایل هم که خالش دانه، مو لشکر، کمان ابرو، مژه تیرش برای کوی او رفتن، گرسنه مانده ترجیحاً به جز او را نمی خواهد گدای چشم و دل سیرش علی هرجا رود بالا، شود حجت تمام آنجا چه باشد شیر میدان و چه باشد طفل بی شیرش http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 آقاترین محبوبترین سید .عیدت مبارک http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
✨☘️✨ 🌷‍ عید غدیر، عید الله الاکبر است 🌷‍ قرائن بيروني قضيه این که پيغمبر در آن گرماي ظهر بعد از نماز ظهر بود صد و بيست هزار نفر را جمع بکند و طوري که اين قدر هوا گرم باشد لباس هايشان را بعضي‌ها جوري بکنند زير پايشان بگذارند پايشان نسوزد يا روي سرشان بکشند که سرشان نسوزد بعد از اعمال حج که همه مي‌خواهند زود‌تر برگردند بروند به خانه هايشان پيغمبر صد و بيست هزار نفر را جمع بکند و آن وقت مثلا حدود يک ساعت خطبه بخواند تقريبا خطبه‌ي پيغمبر حدودا اين مقدار شد ما فقط يک جمله‌ي من کنت مولاه فهذا علي مولاه در ذهن‌مان است بعد که اسم ائمه‌ي ديگر را هم بياورد اسم امام مهدي عليه السلام را سه مرتبه هم بياورد آن وقت با اين وجود ما بگوييم نه اين کلمه يعني فقط خواسته اعلان دوستي بکند اين اصلا شايسته‌ي يک فردي که معمولي است يک عقل معمولي دارد نيست تا چه برسد به آن کسي که رئيس عقلا است و آن کسي که حکمت‌اش تام است مثل پيغمبر اکرم. به هر حال مقصود اين است که اين حادثه حادثه‌اي است که تعريف امامت و تعيين امام تا قيامت است براي اين که مردم بتوانند راه قرب خدا را طي بکنند براي اين که دين تا ابد مصون بماند محفوظ بماند از اين جهت است که ناله‌ي شيطان بلند شد حس مي‌کند که ديگر نمي‌تواند اين دين را از بين ببرد اين دين حافظ دارد بيمه شده. ✅ امام صادق عليه السلام فرمود: چهار جا شيطان فرياد زد: ❶ آن روز که مورد طرد و لعن خدا قرار گرفت ❷ روزي که از بهشت رانده شد. ❸ روزي که پيامبر (ص) مبعوث شد ❹ روز غدير اين جا فرياد شيطان بلند شد. چون او حس مي‌کند که چه اتفاقي دارد مي‌افتد مي‌فهمد که هر چه که رشته بود پنبه شد در يک روايت ديگري خيلي روايت زيبايي است از امام صادق عليه السلام فرمود تمام انبياء از ابتدا چون خبر غدير را و وصايت اميرالمومنين عليه السلام و ائمه براي پيغمبر خاتم را به انبيا گذشته گفته بودند امام صادق عليه السلام فرمود تمام انبيا اين روز را عيد مي‌گرفتند روز غدير را فرمود آن روز عيد الله الاکبر است وَ مَا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ نَبِيّاً قَطُّ إِلَّا وَ تَعَيَّدَ فِي هَذَا الْيَوْمِ اين روز را عيد مي‌گرفت وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ حرمت و احترامش را حفظ مي‌کرد وَ اسْمُهُ فِي السَّمَاءِ يَوْمُ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ اسم غدير در عالم ملکوت روز عهد است و در زمين روز ميثاق است. 〖از بیانات حجت الاسلام http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون