دلنوشته 🌹
بار الها
نشینم گوشه ای چون بی قراران
بدوزم چشمِ امید بر تو رحمان
که تا کِی می شود لطفت نصیبم
شوم لایق به وصلت چون شهیدان
(فرجام پور)
اللهم عجل لولیک الفرج🌸
شهادت روزیتان باد
شبتون بهشت
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
☑️بهترین راه تبلیغ کانال و محصولات شما با توجه به محدودیت های ایجاد شده برای شبکه های اجتماعی ، #کانال_خبر_فوری_قم در ایتا میباشد که بیش از ۱۰ هزار نفر ، عضو این کانال هستند.
🔻هم اکنون به این جمع بپیوندید👇👇
☑️اولین و بزرگترین کانال خبری قم👇
http://eitaa.com/joinchat/1031798786C1a8f8517c9
#سلام_امام_زمانم
#مـهدی_جانم
بايد غزل نوشت زغوغای سرگذشت
از عمر عاشقی كه همه بی خبر گذشـت
اين حرفهای من كه به دردی نميخورد
بايد برای ديدنت از جان و سر گذشـت...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیدی ترین عامل برای تربیت فرزند
🔻کدام کار خوب یا بد بیشترین تاثیر را روی بچه ها میگذارد؟
#تصویری
@Panahian_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎁 بهترین هدیه همسران به یکدیگر
✅ هدف اصلی ازدواج
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
1⃣ درک فرد مقابل:
از مهمترین پس اندازهایی که زن و شوهر میتوانند در این بانک داشته باشند این است که واقعا در این جست وجو باشند که طرف مقابل را درک کنند و ارتباطی صمیمانه داشته باشند. آن چه برای زن مهم است، باید همان قدر برای شوهر هم مهم باشد و برعکس. زندگی یک قانون طلایی دارد که می گوید: «همان طور که با دیگران رفتار کنی، با تو رفتار خواهند کرد». یعنی همان طور که دوست داری همسرت تو را درک کند و حرفهایت را بفهمد، تو هم او را درک و سعی کن مسائل را از دید او نگاه کنی.
✍ ادامــــه دارد...
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
2⃣ وفای به عهد:
در ارتباط زن و شوهر، اگر دو طرف به قول و قرار خود پایبند باشند، پسانداز عظیمی کردهاند و اگر زیر قول و قرار خود بزنند، برداشتی کلان از حساب بانک عاطفی خود انجام دادهاند. چون طرف مقابل با این کار، دیگر هیچ قول و تعهدی را قبول نخواهد کرد.
✍ ادامــــه دارد...
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
3⃣ توجه کردن به مسائل به ظاهر جزئی و بیاهمیت:
گاهی اوقات رفتارهای حاکی از ادب و مهربانی هر چند کوچک، تاثیر شگرفی روی طرف مقابل میگذارد. برعکس این قضیه هم صادق است. نامهربانی، بیادبی، بیاحترامی یا بیملاحظگی برداشت بسیار زیادی از حساب بانک عاطفی به حساب میآید. زن و شوهر باید متوجه باشند که کوچکترین رفتارها و حرکات از دید طرف مقابل در ارتباط زن و شوهر پنهان نمیماند و تاثیرات خود را در روح و روان او باقی میگذارد.
✍ ادامــــه دارد...
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
4⃣ آشکار کردن توقعات و خواستهها:
تقریبا علت بیشتر مشکلات ارتباطی بین زوجین ریشه در انتظارات مبهم درباره وظایف و اهداف دارد. توقعات مبهم به ناامیدی، دلسردی و نداشتن تفاهم منجر میشود. زن و شوهر توقعاتی از هم دارند، اما این توقعات را واضح و صریح بیان نمیکنند و هیچ تلاشی هم برای روشن کردن انتظارات خود از یکدیگر نمیکنند. وقتی انتظارات زن و شوهر در ارتباطشان روشن و واضح نباشد و بیان نشود، کم کم احساسات درگیر میشود و سوء تفاهمات کوچک و ساده باعث از بین رفتن روابط صمیمی میشود.
✍ ادامــــه دارد...
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
5⃣ نشان دادن قاطعیت وثبات شخصیت:
قاطعیت و ثبات شخصیت موجب ایجاد اعتماد میشود. نداشتن ثبات شخصیت تقریبا هر گونه تلاشی را برای ایجاد اعتماد بالا از بین میبرد. اگر زن یا شوهر ریاکار باشند، هرگز نمیتوانند در ارتباط زن و شوهری اعتماد طرف مقابل را جلب کنند. قاطعیت به این معناست که زن و شوهر با همه افراد با اصول مشخص و واضحی رفتار کنند. اگر زن و شوهر در غیاب و حضور فامیل، دوستان و همکاران رفتار یکسانی از خود نشان دهند، این رفتار باعث اطمینان بالا در همسر میشود و او احساس میکند که شریک زندگیاش، نقاب به چهره نزده است و نقش دیگری را بازی نمیکند.
✍ ادامــــه دارد...
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
3⃣ توجه کردن به مسائل به ظاهر جزئی و بیاهمیت:
گاهی اوقات رفتارهای حاکی از ادب و مهربانی هر چند کوچک، تاثیر شگرفی روی طرف مقابل میگذارد. برعکس این قضیه هم صادق است. نامهربانی، بیادبی، بیاحترامی یا بیملاحظگی برداشت بسیار زیادی از حساب بانک عاطفی به حساب میآید. زن و شوهر باید متوجه باشند که کوچکترین رفتارها و حرکات از دید طرف مقابل در ارتباط زن و شوهر پنهان نمیماند و تاثیرات خود را در روح و روان او باقی میگذارد.
✍ ادامــــه دارد...
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
4⃣ آشکار کردن توقعات و خواستهها:
تقریبا علت بیشتر مشکلات ارتباطی بین زوجین ریشه در انتظارات مبهم درباره وظایف و اهداف دارد. توقعات مبهم به ناامیدی، دلسردی و نداشتن تفاهم منجر میشود. زن و شوهر توقعاتی از هم دارند، اما این توقعات را واضح و صریح بیان نمیکنند و هیچ تلاشی هم برای روشن کردن انتظارات خود از یکدیگر نمیکنند. وقتی انتظارات زن و شوهر در ارتباطشان روشن و واضح نباشد و بیان نشود، کم کم احساسات درگیر میشود و سوء تفاهمات کوچک و ساده باعث از بین رفتن روابط صمیمی میشود.
✍ ادامــــه دارد...
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
5⃣ نشان دادن قاطعیت وثبات شخصیت:
قاطعیت و ثبات شخصیت موجب ایجاد اعتماد میشود. نداشتن ثبات شخصیت تقریبا هر گونه تلاشی را برای ایجاد اعتماد بالا از بین میبرد. اگر زن یا شوهر ریاکار باشند، هرگز نمیتوانند در ارتباط زن و شوهری اعتماد طرف مقابل را جلب کنند. قاطعیت به این معناست که زن و شوهر با همه افراد با اصول مشخص و واضحی رفتار کنند. اگر زن و شوهر در غیاب و حضور فامیل، دوستان و همکاران رفتار یکسانی از خود نشان دهند، این رفتار باعث اطمینان بالا در همسر میشود و او احساس میکند که شریک زندگیاش، نقاب به چهره نزده است و نقش دیگری را بازی نمیکند.
✍ ادامــــه دارد...
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
🌹
همسرانه
"شش راه برای گرم کردن رابطه زناشوییتان!"
6⃣ عذر خواهی خالصانه:
با عذر خواهی صمیمانه، اعتماد بسیاری را به صورت پس انداز در ارتباط با همسرتان، به حساب خود ریختهاید، مانند: «من اشتباه کردم»، «نسبت به شما کم لطفی کردم»، «شأن شما را نادیده گرفتم»، «واقعا متاسفم» و... این که از صمیم قلب و به دور از هر گونه چاپلوسی از کسی معذرت خواهی کنیم، نیاز به شخصیتی قوی دارد. افرادی که از امنیت درونی برخوردار نیستند، نمیتوانند عذر خواهی واقعی داشته باشند. آنها احساس میکنند اگر معذرت خواهی کنند، تحقیر میشوند و در هراسند مبادا دیگران از این ضعف آنها سوء استفاده کنند.
✨﷽✨
💠هفت چیزی که مسخره دارد چیست؟💠
✍ امام رضا علیه السّلام فرمود:
1- کسی که با زبانش استغفرالله بگوید ولی در دل از گناهی که کرده پشیمان نباشد خودش را مسخره کرده
2- کسی که از خدا توفیق کار خیر طلب کند ولی تلاش و کوششی نداشته باشد خود را مسخره کرده
3- کسی که از خدا بهشت بخواهد و در انجام عبادات صبر نکند و در ترک معاصی صبر نداشته باشد خود را مسخره کرده
4- کسی که از آتش جهنم به خدا پناه برد ولی از لذت گناه دست بر ندارد خودش را مسخره کرده
5- آنکس که یاد مرگ کند و از آن ترس داشته باشد ولی خود را برای مرگ آماده نکند ( یعنی اعمال خیر انجام ندهد و از گناهانش استغفار نکند) خودش را مسخره کرده
6- کسی که خدا را یاد کند و مشتاق دیدار او باشد ولی در گناهان اصرار ورزد خود را مسخره کرده
7- کسی که بدون توبه از خدا طلب عفو و بخشش کند، خودش را مسخره کرده است.
📚 نصایح مشکینی صفحه ۲۷۴
بحارالانوار
#پیام_معنوی
💠🔹 دوره آموزشی🔹💠
💢 در زندگی این دنیا ما را از تمگناهایی عبور می دهند که مهارت و ظرفیت برای کارها و سطح عالی تری از زندگی در عالم آخرت پیدا کنیم.
🔰 این دنیا یک دوره آموزشی و تمرینی است نه فقط برای پاداش گرفتن در آخرت و دیگر هیچ،
♻️بلکه برای آمادگی یافتن برای زندگی بسیار جذاب تر، که اصل زندگی در آنجاست.
🌴 علیرضا پناهیان 🌴
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🌸🍃﷽🌸🍃
✍ مغز مداد
✏️یک مداد اگر مغز نداشته باشه، هیچ ارزشی نداره،
👌ارزش ما آدمها هم به مغز و عقل است.
❌ اگر عقل رو کنار بذاریم و اهل حساب و کتاب نباشیم، کار ما هیچ ارزشی نداره❗️
😩☝️به همین خاطر یکی از ناله های اهل #جهنم اینه:
🕋 و قالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما كُنَّا فِي أَصْحابِ السَّعِير(ملک/۱۰)
✨اگر ما (حق را) مىشنيديم يا تعقل مىكرديم، در زمره اهل آتش نبوديم.
#تمثیلات
💜
ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
# داستان_کودکانه
خواب شیرین🌹
همه جا تاریک بود.
روپوشِ مدرسه تکانی خورد.
خودش را از زیر میز بیرون کشید اما نتوانست بیرون بیاید. یکی از دکمه هایش به میز گیر کرده بود. بیشتر سعی کرد اما فایده ای نداشت. مقنعه هم خودش را از زیرِ بالش بیرون کشید و گفت : صبر کن تا کمکت کنم.
مقعنه هرچه آستین لباس را کشید زورش نرسید تا مانتو را از زیر میز بیرون بکشد.
شلوار از زیر کیف بیرون آمد و گفت:«صبر کن تا کمکت کنم!» مقنعه را محکم گرفت و گفت:«هروقت گفتم سه با تمام توانت مانتو را بکش.» شلوار شمرد:«یک، دو، سه!...حالا!»
مقتعه و شلوار با تمام توان مانتو را کشیدند. ناگهان هر کدام به گوشه ای پرتاپ شد. مانتو خنده کنان فریاد زد:«من نجات پیدا کردم.» اما طولی نکشید خنده اش به گریه تبدیل شد. مقعنه و شلوار با تعجب نگاهش کردند و گفتند:«چه شده؟ چرا گریه می کنی؟»
مانتو به یقه اش اشاره کرد و گفت:«دکمه ام! دکمۀ قشنگم کنده شد! همش تقصیر ملیکا است. ببین چه بلایی سرم آمد!»
مقنعه غمگین گفت:«ببین چه بلایی سر من آورده؟ تمام تنم با لکه های شکلات خالخالی شده. دیگر رویم نمی شود به مقعنه ای دیگر سلام بدهم. مادر ملیکا تازه دیروز ما را شست و اتو زد اما هر کس مرا ببیند فکر می کند سال تا سال کسی مرا نمی شوید.»
شلوار که تا آن وقت ساکت بود گفت:«یه نگاه به قد و قواره من بیندازید. تمام تنم پر از خط و چین است. نمی دانم چقدر باید او را تحمل کنیم تا یاد بگیرد ما را دوست داشته باشد و با ما مهربان باشد.»
روپوشِ مدرسه گفت : حالا که ما را دوست ندارد بهتر است از اینجا برویم.»
لباسهای داخلِ کمد از لای در سرک کشیدند و گفتند :ماهم با شما می آییم.
همه لباسها راه افتادند.
همه چروک، کثیف و نامرتب بودند.
صبح ملیکا از خواب بیدار شد. هرچه این طرف و آن طرف را نگاه کرد لباس هایش را پیدا نکرد. زیر میز، توی کمد، حتی بالای کمدش را هم گشت اما خبری از آنها نبود که نبود.
به آینه زل زد و گفت:«پس لباسهایم کجا هستند؟» صدایی توی گوشش پیچید:« لباس هایت برای همیشه ترا ترک کردند.»
ملیکا با ناراحتی پرسید:«تو کی هستی؟ چرا باید لباس هایم مرا ترک کنند؟ من آنها را دوست داشتم.»
آینه گفت:«به من نگاه کن!» ملیکا به آینه خیره شد. آینه 18 ساعت پیش را نشان داد. درست همان وقتی که ملیکا از مدرسه به خانه آمد. وقتی رفتار زشتش را دید شرمنده شد. گریه اش گرفت. گریه کنان پیش مادر دوید. فریاد زد:«مادرجان کمکم کن لباسهایم قهر کرده اند و برای همیشه مرا ترک کرده اند. حالا با چه لباسی به مدرسه بروم؟»
مادر با تعجب گفت:«سلام دخترم! صبح بخیر!...آنها چرا باید ترکت کرده باشند؟»
ملیکا سرش را پایین انداحت و گفت:«چون فکر کردند من آنها را دوست ندارم !»
مادر دوباره پرسید:«چرا باید فکر کنند که آنها را دوست نداشتی؟»
ملیکا صدای گریه اش بالاتر رفت و گفت:«من از آنها خوب مراقبت نکردم برای همین این فکر را کرده اند!»
مادر گفت:«اگر پشیمان شده ای و قول بدهی از این به بعد مواظبشان باشی شاید برگردند.»
ملیکا گفت:«قول می دهم!» مادر گفت:«به اتاقت برو شاید تا الان برگشته باشند. اما قبلش حتما دست و رویت را تمیز بشور.»
ملیکا دست و رویش را شست و به اتاق رفت. با خوشحالی فریاد زد:«لباس هایم!...لباس هایم برگشته اند!»
مادر به اتاق ملیکا رفت و گفت:«کو؟ کجا هستند؟»
ملیکا با دست لباس ها را که تمیز و اتو شده به چوب لباسی آویز بودند نشان داد!»
مادر گفت:«پس حالا با خیال راحت بیا و صبحانه ات را بخور تا دیرت نشده!»
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490