هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
🔶 دعای امام سجاد علیه السلام برای رفع بلاها
بسم الله الرحمن الرحیم.
🔸 اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَی حُسْنِ قَضَائِکَ، وَ بِمَا صَرَفْتَ عَنِّی مِنْ بَلَائِکَ، فَلَا تَجْعَلْ حَظِّی مِنْ رَحْمَتِکَ مَا عَجَّلْتَ لِی مِنْ عَافِیَتِکَ فَأَکُونَ قَدْ شَقِیتُ بِمَا أَحْبَبْتُ وَ سَعِدَ غَیْرِی بِمَا کَرِهْتُ وَ إِنْ یَکُنْ مَا ظَلِلْتُ فِیهِ أَوْ بِتُّ فِیهِ مِنْ هَذِهِ الْعَافِیَةِ بَیْنَ یَدَیْ بَلَاءٍ لَا یَنْقَطِعُ وَ وِزْرٍ لاَ یَرْتَفِعُ فَقَدِّمْ لِی مَا أَخَّرْتَ ، وَ أَخِّرْ عَنّی مَا قَدَّمْتَ فَغَیْرُ کَثِیرٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْفَنَاءُ ، وَ غَیْرُ قَلِیلٍ مَا عَاقِبَتُهُ الْبَقَاءُ وَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ...
🚩 @IslamLifeStyles
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
🔴 پیام خانم مولایی مدیر مدرسه بشری در قم که فرزند و دامادشان در واقعه ی هواپیمای اوکراینی شهید شدن..
خانم حسنی سعدی و آقای محمد صالحه.
« سلام علیکم
با توجه به صدور بیانیه نیروهای مسلح در مورد سقوط هواپیمای اکراین , بنده خودم یکی از داغداران ومصیبت دیدگان این حادثه بودم ولی به همه عزیزان توصیه میکنم که مبادا حرفی بگوئیم ذره ای به نیروهای مسلح و سپاه ومقام ولایت خدشه ای وارد شود کشور درشرایط حساس جنگی وموشکی وتهدیدات زیاد میباشد دوستان سعی کنیم اب به اسیاب دشمن نریزیم. »
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
🔴 مهم!
استاد #رائفی_پور:
⭕️ همان طور که پیش از این عرض کرده بودم ترور سردار سلیمانی را بخشی از طرح کلی صهیونیست ها برای تحقق #معامله_قرن می دانم اقدامی که آن را #ترور_قرن نامیدند.
سرویس های امنیتی عبری _غربی، ایران علی الخصوص ایشان را مهمترین مانع سرسخت تجزیه ایران می دانستند.
💢 همان طور که مهمترین مانع اشغال افغانستان احمد شاه مسعود بود
دوهفته پیش خبر شهادت مرد موشکی ایران سردار حاجی زاده در سوریه توسط رسانه های غربی انتشار می یابد(شنیده ها حاکی از زخمی شدن ایشان است)
و امروز امریکایی ها فاش کرده اند اقدامشان در حذف سردار شهلایی در یمن ناکام مانده است.
💢 دستی پنهان در داخل و خارج در حال حذف تمام موانع (اعم از افراد و گروه ها) تجزیه منطقه و شکل گیری خاورمیانه جدید ( new middle east) مدنظر غربی ها است.
💢 طرحی که داماد یهودی ترامپ ، کوشنر مسئولیت آنرا برعهده گرفته
همین امروز عده ای به دروغ خبر استعفای سردار حاجی زاده را منتشر میکنند تا آنرا به یک مطالبه عمومی بدل کنند .
☢️ هیچ بعید ندانید حتی عده ای عَلم شعار استعفای فرمانده مهمترین موئلفه امنیت ملی باقی مانده در مقابل غربی ها یعنی قدرت موشکی را بردارند
خط خبری که یک سر آن کاوه مدنی جاسوس و خائن فراری و سر دیگر آن برخی افراد و رسانه ها در داخل ایران هستند.
🚯 با برجام،صهیونیست ها برای همیشه از اتمی شدن ایران خیالشان راحت شد
🚯 با ترور سردار سلیمانی وفرمانده حشد الشعبی و اقدام به حذف سردار شهلایی در یمن موئلفه منطقه ای ضربه خورد
🚯 و با اقدام به ترور ناکام سردار حاجی زاده در سوریه و ترور رسانه ای امروز ایشان موئلفه موشکی را هدف قرار داده اند...
#انتشار_عمومی
⭕️ آخرین اخبار حوادث هواپیما👇🏼👇🏼👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
⭕️ یک ملت از سقوط هواپیما داغدار است اما فرق است میان مردم عزادار با کفتارهایی که به این بهانه میخواهند وحدت بوجود آمده در مردم بعد از تشییع حاج قاسم را از بین ببرند.
این اتفاق تلخ در بستر جنگ با دشمن اصلی کشور بوجود آمده و ان شاءالله انتقام این عزیزان را نیز از امریکا خواهیم گرفت.
✍ امیرحسین ثابتی
کمپین حمایت از #سردار_حاجی_زاده
#سپاه_امنیت_ایران
چشم به دهان #فتنه_گران نباشید
دشمن، دشمن است، امنیتی که با مجاهدتهای بسیار بدست آمد را، فدای یک اشتباه هرچند بزرگ نکنیم
از تاریخ درس بگیریم، قبل آنکه عبرت آیندگان
شویم
اللهم عجل لولیک الفرج
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
#توییت | این درد جانکاه کمتر از غم سردار سلیمانی نیست
⭕️ آخرین اخبار حوادث هواپیما👇🏼👇🏼👇🏼
http://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
پرواز🌹
پویا دسته فرمان را سفت چسبید.
آن را به عقب کشید. هواپیما با تکان سختی از زمین بلند شد.
پویا با لبخند به اطراف نگاه کرد.
آسمان صاف بود. فقط چند تکه ابر در آن دید. بالا و بالاتر رفت.
به وسطِ ابرهایی که شبیه پشمک بودند رسید. چشمانش را بست و زبانش را دراز کرد.
تکه ای ابر به زبانش چسبید. با خوشحالی آن را مزه کرد.
شیرین و خوشمزه بود. درست مثلِ پشمک واقعی.
چشمانش را باز کرد. خرسی از صندلی پشتِ سرش صدازد:"پس من چی؟"
پویا گفت:"الان دور می زنم. تو هم از این پشمک ها بخور."
دور زد و برگشت. وسطِ ابرها که رسید. خرسی بلند شد و دستش را دراز کرد. یک تکه ابرِ خوشمزه کَند و توی دهانش گذاشت.
پویا گفت:"محکم بشین که می خوام برم طرفِ کوه ها."
خرسی محکم به صندلی چسبید.
پویا هواپیما را به طرفِ کوه ها برد.
روی کوه، برف سفیدی بود.
به قله کوه رسید. دستش را دراز کرد و کمی برف برداشت. خرسی هم خم شد و دستش را پر از برف کرد.
هواپیما دوباره بالا رفت. هر دو برف هایشان را خوردند. خیلی خنک و خوشمزه بود.
خرسی گفت :"دوباره برف می خوام."
پویا به او نگاه کرد و گفت:"دیگه بسه. باید بریم خونه:"
خرسی از جا پرید و داد زد:"مواظب باش."
پویا جلو را نگاه کرد. وای هواپیما نزدیک کوه بود. نزدیک بود به آن بخورد.
دستش را روی صورتش گذاشت و فریاد زد.:"وای.. خدا... کمک..."
دستی روی شانه اش نشست.
"پویا ...پویا ...بیدارشو... داری خواب می بینی." چشمانش را باز کرد.
با نگرانی دور و برش را دید.
خرسی روی تخت؛ کنارش خواب بود.
مادر گفت:"زود بیا صبحانه بخور. مدرسه ات دیر می شه."
پویا از جا بلند و شد. به طرفِ قفسه رفت. هواپیما سرِ جایش بود.
آن را برداشت. لبخند زد و به طرفِ آشپزخانه رفت.
مادر و پدر، کنارِ سفره نشسته بودند. سلام داد و گفت:"مامان جون، بابا جون، به خاطرِ کادوی خوبتون متشکرم."
پدر خندید وگفت:"جایزه، کارنامه خوبته."
پویا گفت:"این و خرسی رو از همه اسباب بازی هام بیشتر دوست دارم."
دوباره به اتاق برگشت. تا برای رفتن به مدرسه آماده شود."
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون