✍یه خبر خوب هم بدیم به نمایندگان بزرگوار🌹👇 🌐از این به بعد نیاز نیست هر دفعه که خرید میکنید حتما 500تومن خرید کنید ✔️ 🔵بلکه فقط دفعه ی اول لازم هست که خریدتون به اندازه 500هزار باشه 🌀دفعات بعد هر مقداری که خرید کنید ، #عمده ای با شما حساب میشه

سلام علیکم وقتتون بخیر 🌹 امیدوار‌م که سلامت و شاد باشید 🌹 دوستان عزیز می تونید کتاب رمان 🌹فرشته کویر🌹 رو تهیه کنید مثل بقیه کتاب های تنها مسیر خرید عمده اش تخفیف داره👌 و با سود خوب با فروش برسانید😍 و شما هم در ثواب هدایت جوانان شریک خواهید شد ✅ ✴️زمانی که در فضای مجازی این رمان را می نوشتم خیلی از دختر خانم هابهم پیام می دادند و مشکلاتشون را بیان می کردند و راهکار می خواستند و البته مشکلشون شبیه مشکل فرشته بود 😊👌 و راهکار را توی داستان بیان کردم ✅ خیلی از مادر ها پیام می دادند و تشکر می کردند و بیصبرانه منتظر چاپ این رمان بودند تا برای دختراهاشون تهیه کنند ✅ ان شاءالله شماهم سفارش بدید و نشر بدید کتاب را اجرکم عندالله ✅ ✴️البته خانم های زیاد نمایندگی فروش گرفتند گروه تشکیل دادند و در فضاز مجازی و حقیقی محصولات تنها مسیر را با فروش می رسانند خدا رو شکر سود خوبی داره و راضی هستند👌 می تونید به اطرافیانتون که وقت آزاد دارند هم پیشنهاد بدید ✅ ان شاءالله همیشه سلامت باشید 🌹

❤️داستانی زیبا و جذاب از عشقی پاک و دختری پاکدامن❤️ ✴️و روایتی متفاوت از مقاومت و ایستادگی مردان و زنان شیردل، در هشت سال دفال مقدس 💪 💥حضورِ پر شورِ نوجوانان و جوانان دلیر در عرصه مقاومت✅ در رمان ❤️فرشته کویر ❤️ ازسری کتاب های تنها مسیر آرامش ✅ جهت سفارش به ای دی زیر پیام بدید👇👇 @Admin_ToysTma

امام حسین علیه السلام: کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود مَن حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ تحف العقول، صفحه248

@ToysTma لیست قیمت کتابها ۱- حیات برتر/ 15000 ۲- رهایی از رنج‌ ها/ 16000 ۳- از خانه تا خدا/ 15000 ۴- لذت بندگی/ 16000 ۵- قدرت و شکوه زن/ 9500 ۶- رمان اورا/ 23000 ۷- من قهرمانم/ 18000 ۸- مدرسه آداب/ 8000 ۹- فرشته کویر / 25000 کانال محصولات فرهنگی: @ToysTma فروشگاه لوازم التحریر: @neveshteafzar فروشگاه اسباب بازی و بازیهای فکری: @bazihayfekri کانال کیف و کفش: @kifokafsh98 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷

برای کتاب محدودیت نداره هر چقدر خواستید سفارش بدید و تخفیف بگیرید ✅

داستان کودکانه😍🌹 برای کوچولو های نازنین👶🌺 ومامان های مهربون ☺️🌸

#داستان_ کودکانه تیرکمان🌹 صدای قُل قُلِ قابلمه غذا که روی چراغِ گوشه اتاق بود؛ در سر و صدای زهرا گم شد. دامن مادرش را گرفته بود و می گفت: _من عروسک می خوام. مادر از دستش کلافه شد. نگاهی به دور و برش انداخت. درِ صندوق را باز کرد. روسری رنگ و رو رفته اش را بیرون آورد. از وسط گره زد. شبیه عروسک شد و به دستِ او داد. زهرا خندان، از جا بلند شد و به طرفِ دارا و نادر رفت. با صدای بلند و پشتِ سرِ هم می گفت: _ منم عروسک دارم. منم عروسک دارم. آن دو سرگرمِ تیله بازی بودند. نادر گفت: _باشه. برو کنار الان می بازم. زهرا اخم هایش را در هم کرد. به طرفِ مادر دوید. مادر گفت _ مواظب باش. الان به چراغ می خوری. و او خودش را در بغل مادر انداخت. مادر دستی به سرش کشید و گفت: _بیا با هم بازی کنیم. نادر، همه تیله ها را برداشت و گفت: _ من بردم. من بردم. دارا دستهایش را به زد و گفت: _ باشه. حالا یه بازی دیگه. نادر تیر وکمانش را از زیر متکا برداشت و گفت: _ تازه! این هم امروز درست کردم. دارا گفت: _ چقدر قشنگه! می دی به من؟ نادر تیر کمان را پشتش گرفت و گفت: _ یواش. مامانم نمی دونه. بفهمه دعوام می کنه. دارا گفت: _ خب یکی هم برای من درست کن. دارا گفت: _آخه دستکش پلاستیکی ندارم. امروز، شیشه چند تا ماشین را پاک کردم. یه خورده پول به مامانم دادم. بقیه اش را دستکش خریدم. دارا سرش را پایین انداخت. لب هایش آویزان شد. اشکش را با پشتِ دست پاک کرد. نادر نگاهی به او، و بعد به تیرکمان کرد و گفت: _ باشه این برای تو. دوباره فردا بیشتر کار می کنم و دستکش می خرم. هر دو خندیدند. نادر گفت: _" حالایه عکسِ یادگاری هم بندازیم. بعد دمپایی را از گوشه اتاق برداشت. آن را بالا برد. دارا گفت: _با این! نادر خندید وگفت: _ بله! مگه چه عیبی داره؟ مامانم تا حالا کلی با همین دمپایی سوسک و پشه کشته. حالا ما هم باهاش عکس می اندازیم. فقط اخم هات رو باز کن که عکسمون قشنگ بشه. هر دو خندیدند و عکس دونفره انداختند. (فرجام پور) https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون