🌹دکتر حسین خیراندیش🌹
درمان کم خونی
🔵درمان انواع کم خونی🔵
ناشی از کم بودن هموگلوبین خون،فقرآهن و فقر اسید فولیک
🔹روزی ۱۴ عدد بادام درختی را دانه دانه ارام مثل آدامس میل کنید.
🔸خوردن روزانه ۲۱عدد مویز
انجیر شبی7 عدد
زیتون 7 عدد صبحها
خرما 3 عدد
🔹 مصرف شربت عسل یا شربت شیره انگور روزی 1 الی 3 لیوان.
🔸طرزتهیه شربت:
۲ الی ۳ قاشق غذاخوری از عسل یا شیره به همراه یک لیوان آب مخلوط کرده ومیل کنید.
🔹فسنجان بادام درختی
نصف بادام و نصف گردو
هفته ای ۲ الی ۳ وعده شام میل شود.
🔸 روزی یکبار از ترکیب زیر میل شود.
🔹یک عدد سیب رنده شده
۳ قاشق غذاخوری عرق بیدمشک
۱ قاشق غذاخوری عسل
بادکش خونساز
مراکز خونساز بدن مثل کتف،لگن،رانها و ساق پاها یک شب درمیان (۱۴ الی۲۱) بادکش شود.
🔸مصرف سوپ گندم به همراه روغن زیتون هفته ای ۱ الی ۲وعده میل شود.و مصرف ارده با شیره انگور روزی یک پیاله
🔹مصرف میوه هایی مثل انگور.گلابی.سیب.خربزه.به وانارشیرین نیز توصیه میشود
🔸کاهش جدی سردیها
مخصوصا عدس،گوشت گاو،لبنیات،گوجه وخیار، هندوانه، سوسیس و کالباس
💢گروه طبی استادخیراندیش 💢
─━━━⊱🌹🌺⊰━━━─
۲ بهمن ۱۳۹۸
📌درمان #درد_کتف (آرتروز کتف)
🔖نسخهدکترخیراندیش
1⃣ روغن بادام تلخ روی کتف 40 شب
2⃣حجامت گرم کتف 7 مرحله
3⃣ سپس حجامت عام
⬅ اگر آرتروز شدید باشد که قادر به حرکت نباشد (اصطلاحاً شانه ی یخ زده):
درمان های بالا به علاوه ی تعریق
تعریق را در درمان بیماری های سرد جدی بگیرید.
راه تعریق صنعتی فوری سونای بخار است ولی بعد سونا در داخل آب سرد نروید.
💢گروه طبی استادخیراندیش 💢
─━━━⊱🌹🌺⊰━━━─
۲ بهمن ۱۳۹۸
🔴 در فصل سرد خوردن شیره انگور را فراموش نکنید !
♻ یکی از بهترین زمانهای استفاده از شیره انگور فصل زمستان است بخاطر خواص زیادی که در درمان و تسکین بیماریهای #فصل_سرما دارد
همچنین از خواص شیره انگور اثر ضدالتهابی و #نرم کنندگی گلو است به همین دلیل به کسایی که در زمستان سرفه میکنند و دچار التهاب حلق میشوند توصیه میشود شیره و آب را ترکیب و #غرغره کنند.
شیره انگور به #قرص_آهن خانگی معروف است.
💢گروه طبی استادخیراندیش 💢
─━━━⊱🌹🌺⊰━━━─
۲ بهمن ۱۳۹۸
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
⚛ #چهار_شیره
✴️⇦محتویات:شیره⇦توت سفید،انجیر،انگور،خرما
📝⇦تقویت اعصاب
📝⇦مقوی بدن و خون ساز
📝⇦تقویت اعصاب و حافظه
📝⇦رفع خواب رفتن دست وپا
📝⇦شاداب وجوان کننده پوست
📝⇦تقویت قوای جسمی وجنسی
📝⇦ملین و برطرف کننده یبوست
📝⇦جایگزین قرص آهن و اسیدفولیک
📝⇦تقویت کننده مفاصل واستخوان ها
📝⇦رفع سردرد وسرگیجه ناشی از کم خونی
❇️⇦نحوه مصرف⇩⇩⇩
✍🏻روش اول: در بزرگسالان هر 8 ساعت یک قاشق غذاخوری و کودکان یک قاشق مرباخوری مصرف شود.
✍🏻روش دوم: میتوانید بسته به ذائقه خود دو تا سه قاشق غذاخوری چهار شیره را در یک لیوان آب حل کرده و یک قاشق غذاخوری گلاب یا عرق بیدمشک را به آن اضافه کنید و سپس مصرف کنید.
👌🏻میتوانید مخلوط فوق را با ارده مخلوط و میل کنید
💢گروه طبی استادخیراندیش 💢
─━━━⊱🌹🌺⊰━━━─
۲ بهمن ۱۳۹۸
۲ بهمن ۱۳۹۸
هدایت شده از علیرضا پناهیان
11.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 خوبیهای پنهان
👈🏻ماجرای عجیب مؤمنانی که در روز قیامت چیزی در پروندهشان ثبت نشده!
#تصویری
@Panahian_ir
۲ بهمن ۱۳۹۸
۲ بهمن ۱۳۹۸
#داستان_ کودکانه
گلاب🌹
هوا تاریک بود. صدای زوزه گرگ ها از بیرون دِه می آمد.
گلین خانم، بالای سرِ گلاب نشسته بود.
دستش را روی گونه او گذاشت.
داغِ داغِ بود. به ساعت نگاه کرد.
تا آمدنِ احمدآقا خیلی مانده بود.
هر وقت برای آبیاری مزرعه می رفت، تا صبح نمی آمد.
هنوز سرِ شب بود. گلین خانم از جا بلند شد. آبِ لگن را پای گلدان ها خالی کرد. از آبِ خنکِ کوزه آن را پُر کرد.
دوباره پاهای کوچکِ گلاب را در آن گذاشت. دستمالِ روی پیشانی اش را برداشت. درآبِ سرد فرو کرد. آبش را گرفت. دوباره روی سرِ او گذاشت.
گلاب آرام پلک هایش را تکان داد. ولی نتوانست چشمهایش را باز کند.
گلین خانم بغض کرد.
از جا بلند شد. از پنجره بیرون را نگاه کرد.
همه جا تاریکِ تاریک بود. صدای زوزه گرگ ها و پارس سگ ها را شنید.
به دور دست خیره شد. چراعِ خانه رعنا خانم روشن بود. خوشحال شد. اگر گلاب را به آنجا ببرد، رعنا خانم؛ با جوشانده های مخصوص، او را خوب می کند.
چادرش را سر کرد. گلاب را بغل گرفت.
در را به آرامی باز کرد. صدای پارس سگ ها بیشتر شد.
فقط اگر می توانست، تا خانه رعنا خانم برود.....
گلاب ناله کرد. گلین خانم گونه اش را بوسید. داغ بود.
اشک چشمش را با گوشه چادرش پاک کرد.
با خودش گفت:" اگر بِدَوم زودتر می رسم."
گلاب را محکم در بغل گرفت. به دور و برش نگاه کرد. کسی بیرون نبود.
در را پشت سرش بست. به سرعت دوید.
صدای پارس سگی را از پشت سرش شنید.
سرعتش را بیشتر کرد. سگ نزدیک تر شد.
گلین خانم فریاد زد. گلاب را محکم تر گرفت. چادرش از پشت کشیده شد.
به پشتِ سرش نگاه کرد. سگی سیاه و زشت، چادرش را به دندان گرفته بود. گلین خانم چادر را رها کرد. نزدیک خانه رعنا خانم رسید. ولی این بار دامنِ لباسش به دندانِ سگ بود.
نمی توانست بدود. فریاد زد. سگ دامنش را از پشت کشید. گلین خانم روی زمین افتاد. گلاب را روی دستانش گرفت. صدای غرش سگ را شنید.
صدا زد:" خدایا گلابم را نجات بده.:"
چهره وحشتناکِ سگ، جلوی چشمانش نمایان شد. فریاد زد. گلاب را به سینه چسباند. چشمانش را بست. صدای ناله سگ بلند شد. چشمانش را باز کرد. رعنا خانم و مش حیدر با چوبِ
بلندی بالای سرش بودند. سگ با ناله فرار کرد.
گلاب را به رعنا خانم داد. او کمکش که بلند شود.
داخل خانه شدند. رعنا خانم برایش شربت آورد. برای گلاب جوشانده درست کرد. صبح هر دو سرِ حال و سلامت به خانه برگشتند. گلین خانم به چهره خندانِ گلاب نگاه کرد و گفت:"خدایا شکرت."
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
۲ بهمن ۱۳۹۸
۲ بهمن ۱۳۹۸
۲ بهمن ۱۳۹۸
دلنوشته 🌹
نمی خواهم دگر بودن به دنیا را خدایا
ندارم در درونم آرزویی جز تو شاها
همی دانم که باید رهسپارم بی تقاضا
رِسَم بر وصل و گردم سبک بال الها
(فرجام پور)
اللهم عجل لولیک الفرج🌸
شبتون بهشت
دلتون آرام
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
۲ بهمن ۱۳۹۸
۲ بهمن ۱۳۹۸