🔴 #بچه_و_شوهر
💠 زمانیکه #بچهدار شدید باید همسرتان همچنان اولویت اولتان باقی بماند! نه آنکه تمام #توجّهتان صرف کودک شود.
💠 عشقی که شما نسبت به کودکتان دارید منافاتی با #عشق همسرتان ندارد!
💠 بیتوجهی و غافل بودن از این قضیه تبعات #سنگینی در آینده خواهد داشت!
💠 #رهبر_انقلاب:
✍ اينی که شما بيندازی آخر #شب بروی خانه، سرِشب با رفيقها و دوست و آشناها و اينها بگردی، آخر شب هم بروی خانه؛ آن بيچاره هم تنها نشسته، يا #شام خورده يا نخورده، چرت میزند تا شما برويد، اين بیاعتنايی به اوست. #محبت مثل يک #برفی در اينجور رفتارها تدريجاً ذوب میشود.
905.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙همسر قهرمان
🔴 #استاد_عباسی
#داستان_کودکانه
امتحان 🌹
سینا با خوشحالی در را باز کرد و به خانه وارد شد.
مادر گفت:"سینا اومدی بیا ناهارت رو بخور."
سینا با صدای بلند گفت:"سلام مامان. چشم میام."
به اتاقش رفت و کیفش را گوشه ی اتاق انداخت.
با لگد زیر توپش زد که به شدت به بخاری اتاق برخورد کرد.
با ذوق به دستگاه پلی استیشن نگاه کرد. سریع جلو رفت و مشغول بازی شد.
مادر درِاتاق را باز کرد و گفت:"سینا، باز نشستی اینجا؟ بلندشو اول برو غذات رو بخور. من دارم می رم."
سینا گفت:"چشم مامان. الان می رم."
مادر درحالِ رفتن گفت:"مشق هات رو هم بنویس. من یه کم دیر میام. باید مادر بزرگ را ببرم دکتر."
صدای بسته شدن در، نشان از رفتن مادر داد. سینا غرق در بازی شد. هر مرحله را که می گذراند، با خوشحالی فریاد می زد و به مرحله بعد می رفت.
ساعتی گذشت.
احساس سرد درد داشت.
با خودش گفت:" همیشه وقتی زیاد بازی می کنم سردرد می گیرم."
پلک هایش آرام آرام روی هم افتاد. سرش را روی میز گذاشت.
صدای باز شدن در به گوشش رسید. صدای مادر را به زحمت شنید:"سینا خونه ای؟ چرا چراغ سالن خاموشه؟"
خواست جواب بدهد ولی نتوانست.
صدای مادر بلند شد:" سینا بیدار شو. چرا خوابیدی؟ چرا تکون نمی خوری؟"
دیگر چیزی نشنید.
وقتی چشم هایش را باز کرد، پدر ومادرش کنارش ایستاده بودند.
مادر سرش را نوازش کرد و با خوشحالی گفت:"خدارا شکر. به هوش اومد."
سینا به اطرافش نگاه کرد و با تعجب گفت:"اینجا کجاست؟"
پدر دستش را در دست گرفت و گفت:"درمانگاه. آنقدر مشغول بازی بودی که متوجه نشدی لوله بخاری جابه جا شده."
سینا یادِ توپ پرتاب کردنش افتاد.
مادر گفت:"خدا را شکر به خیر گذشت. الان می ریم خونه."
وقتی به خانه برگشتند. سینا کیفش را برداشت. تازه یادش افتاد که امتحان دارد.
کتابش را در آورد، تا درس بخواند.
مادر برای پختنِ شام به آشپزخانه رفت.
وقتی برگشت، سینا روی کتابش خوابش برده بود.
( فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته🌹
می شود امشب مرا مهمان کنی
یک نظر بر این دلِ ویران کنی
مثلِ هرشب مست ومدهوشم به ذکر
سر به مُهرم تا خطا جبران کنی
(فرجام پور)
شبتون بهشت
دلتون آرام
لبتون خندون🌹
اللهم عجل لولیک الفرج🌺
شبتون بهشت
در پناه خدا
التماس دعا
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
#اطلاعیه
✅ "ثبت نام دوره شخصیت شناسی بر اساس طبع ومزاج"
(زیر نظر تشکیلات تنها مسیر آرامش)
✤⇦تعدادجلسات دوره : ١۵جلسه +١٠ جلسه فعالیتی کارگاهی تشخیص طبع
✤⇦برخی از سرفصلهای دوره:🔻
⇦شناخت طبع و شخصیتهای ۱۲گانه
⇦تدابیر مزاجی
⇦آشنایی با طبایع و مزاجهای تغذیه و...
✤⇦استاد دوره: "حجت الاسلام سید روح الله حسینی "
💥 ‹برگزار کننده ی پنج دوره مجازی شخصیت شناسی و پنج دوره حضوری انسان شناسی ›
✤⇦هزینه ی دوره (با تخفیف):۳۵هزار تومان
✤⇦آیدی جهت ثبت نام :😊👇🏼
☛ @admin_TMA
تنهامسیرآرامش:
🌷 @IslamlifeStyles
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اول کار است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
باب اسرار است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نغمه جان است
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحیم
سلام صبح بخیر 🌺
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام صادق علیه السلام فرمودند:
هر آينه بنده دعا مى كند و خداوند عزوجل به دو فرشته مى فرمايد: من دعاى او را مستجاب كردم اما حاجتش را نگه داريد، زيرا دوست دارم صداى او را بشنوم و همانا بنده دعا مى كند و خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد: زود خواسته اش را برآوريد كه من خوش ندارم صداى او را بشنوم.✨
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄