هدایت شده از L Arabi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا میخاد با نمازش ابتدا حال مارو بگیره تا ما رشد کنیم👌
کلیپ ها رو ببینید و درموردشون فکر کنید...
فکر کنید فقط فکر خودتون میتونه کمکتون کنه🌷🌷🌷
💟ابوبصیر میگه نزد امام صادق (ع )نشسته بودم و از ایشان سوال کردم درباره حوریان ،
که ایا این حوریان مخلوقات بهشت هستند یا جهنم
💠حضرت فرمودن ای ابو بصیر این چه سوالی هست که میپرسی !
تو باید از من از نماز سوال کنی ،تو حیف هستی که درباره حوریان سوال کنی ،تو باید فکرت و مشغله ات نماز باشه ✔️
جلسه گذشته گفتیم 👇
⚠️بزرگترین حسرتی که ادمها در اخرت میخورن ،حسرت نماز هست
در روایات امده از این حسرت بزرگتر نداریم
⛔️چقدر زمان داشتم برای صحبت کردن با خدا ،چقدر زمان داشتم برای سجده و رکوع و قنوت
اما امان از دل غافل 😔
حرف مهمی هستاااا،بزرگترین حسرت ما نماز هست
این چیزی نیست که من الان گفتم
شماها همه الان با چند روز تلاش بشین علامه😏
نه عزیزم این یه راه طولانیه که حالا حالا باید براش تلاش کنید
قرار نیست که دیگه کلا همه نمازها بشه عالی
نه ……ممکنه تو این مسیر چند بار هم نمازتون دیر بخونین یا حتی قضا کنید
این باعث نشه که ناامید بشینا ❌
بعضیا میرن تو کار حوزه ،سیاست،دانشگاه ،ورزش ،تدریس و……
⛔️خلاصه میخوان تو همه چیز سر در بیارن
اینجور افراد اونقدر خودشون رو درگیر میکنن که شخصیت خودشون رو فراموش میکنند ⛔️
واین بزرگترین خطر هست برااین افراد که'' زندگی'' رو تبدیل کردن به ''دوندگی''
مدام دارن ''میدون''ولی هیچ ارامشی ندارن
چون به روح نمیرسن اصلا ⛔️
2165-fa-emam baqer olguye zendegy.pdf
2.1M
🔰 #دانلود_کتاب
✅ امام محمد باقر الگوی زندگی
📕حبیب الله احمدی
قائمیه اصفهان
#امام_باقر #کتاب #سبک_زندگی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از علیرضا پناهیان
Panahian-Clip-CheghadrBeHarfeHamsaretGooshMidi.mp3
1.68M
🎵چقدر به حرف همسرت گوش میدی؟
🤔 زن ذلیلی از کجا آغاز میشه؟
➕ نمونه از رفتار امام باقر(ع)
#کلیپ_صوتی #روابط_زوجین
@Panahian_ir
🏴🏴🏴🏴🏴
صلوات خاصه #امام_باقر علیه السلام:
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ
وَإِمَامِ الْهُدَى وَقَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ
اللَّهُمَّ وَکَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَمَنَاراً لِبِلَادِکَ وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِک
َ وَمُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ وَأَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَحَذَّرْتَ عَنْ مَعْصِیَتِه
ِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّهِ أَنْبِیَائِکَ وَأَصْفِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
🏴آجرک الله یا بقیه الله
#شهادت_امام_محمد_باقر
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
💥 فوری 🏃♂
⭕️ با توجه به اهمیت اطعام روز عید #غدیر
✅ موسسه #تنهامسیرآرامش اقدام به پخش عسل رایگان نموده است😊👏🏼👏🏼👏🏼
🎉 برای اطلاع از شرایط دریافت عسل #رایگان، و مشارکت در این طرح بزرگ وارد شوید:👇🏼👇🏼👇🏼
https://eitaa.com/joinchat/63963136Ca672116ed5
💥💥💥 جا نمونید👆🏼
هدایت شده از علیرضا پناهیان
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نظام تربیتی پروردگار عالم چگونه است؟
➕توصیه امام صادق(ع) در مورد تربیت فرزند که اکثر والدین آن را نمیپذیرند!
#تصویری
@Panahian_ir
#نماز اول وقت👇🏻👇🏻👇🏻
✨امام حسن عسکری (ع):
حضرت موسی (ع) خطاب به خداوند متعال سخن گفت و از پروردگار خویش پرسید: خدایا! پاداش کسی که نمازش را اوّل وقت می خواند چیست؟ خداوند متعال فرمود: خواستهها و طلب او را اجابت کرده و بهشت را بر او مباح میسازم.
🌹لحظات ملکوتی اذان مغرب🌹
التماس دعا🙏🏻🌹☺️
#داستان-کودکانه
برکه 🌹
خرچنگ کوچولو، با پدر و مادرش، توی یک برکه کوچک زندگی می کرد.
او هیچ دوستی نداشت، همیشه تنها بازی می کرد.
هر روز از مادر می خواست که با او بازی کند.
مادر او را می بوسید و می گفت:
-عزیزم، من باید به کارهای خانه برسم. باید خودت تنها بازی کنی.
پدر هم می گفت:
-من باید لجن ها را زیر و رو کنم، تا برایتان غذا پیدا کنم. تنها بازی کن.
خرچنگ کوچولو، هر روز غمگین و غمگین تر می شد.
روزی به مادرش گفت:
-اجازه می دهی، من به بالای آب برم و برای خودم دوست پیدا کنم.
مادر او را بغل کرد و گفت:
-نه نه! هیچ وقت نباید این کار را کنی. حیوانات بیرون آب خیلی خطرناک هستند. بهتره تنهایی تری.
ولی خرچنگ کوچولو هر روز یک ذره بیشتر بالا می رفت. کمی می ماند و روی آب را نگاه می کرد و برمی گشت. اما آرزو داشت روزی با حیوانات بیرون آب دوست شود.
خرس کوچولو هم از تنهایی خسته شده بود.
او هم خواهر و برادری نداشت. تصمیم گرفت در جنگل گردش کند تا دوستی پیدا کند.
اما کنار غاری که زندگی می کردند، خرس دیگری نبود. هوا گرم بود. تشنگی او را اذیت کرد.
پشت درختی برکه را دید. با خوشحالی کنار آب نشست. کمی آب خورد. اما چون خسته بود همان جا نشست. پاهایش را در آب گذاشت.
خرچنگ کوچولو به روی آب نزدیک شد.
با دیدن پاهای خرس کوچولو، خوشحال شد.
با سرعت به بالای آب آمد. یاد حرف های مادرش افتاد. کمی ایستاد. خرس کوچولو دست هایش را در آب تکان می داد. خرچنگ کوچولو دلش می خواست با او دوست شود. پس دوباره با سرعت بالا رفت. سرش را از آب بیرون برد. خرس کوچولو او را ندید. خرچنگ کوچولو با صدای بلند سلام کرد. خرس کوچولو با تعجب نگاه کرد و گفت:
-تو دیگه کی هستی؟
خرچنگ کوچولو خندید و گفت:
+خودت کی هستی؟
-من خرسم.
+خب منم خرچنگ هستم.
-تو تنهایی؟
+بله، تو چی؟
-منم تنهایم.
+میای با هم بازی کنیم؟
-آخ جون، آره بازی خیلی خوبه.
+وای، چه قدر خوب، من دیگه تنها نیستم. تو داداش من می شی؟
-داداش؟ آره، خوبه.
+پس هر روز با هم بازی می کنیم.
بعد شروع به بازی کردند. خرچنگ در آب قایم می شد و خرس، دنبالش می گشت و با دستش، نزدیک او می زد. او دوباره فرار می کرد.
صدای خنده هایشان در برکه و جنگل پیچید.
پدر و مادر خرچنگ کوچولو با شنیدن صدایش روی آب آمدند. دیدند آن دو با هم بازی می کنند. خوشحال شدند. آن ها را تشویق کردند. پدر و مادر خرسی هم آمدند.
از اینکه خرسی خوشحال بود و می خندید، خوشحال شدند.
آن دو دیگر تنها نبودند.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون