┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
آغاز سخن یاد خدا باید کرد
خود را به امید او رها باید کرد
ای با تو شروع کارها زیباتر
آغاز سخن تو را صدا باید کرد
الهی به امید تو💚
سلام صبح بخیر🌺
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام موسی کاظم علیهالسلام فرمودند:
از ما نيست كسى كه هر روز اعمال خود را محاسبه نكند تا اگر نيكى كرده از خدا بخواهد بيشتر نيكى كند و خدا را بر آن سپاس گويد و اگر بدى كرده از خدا آمرزش بخواهد و توبه نمايد.✨
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
#سلام_امام_زمانم 💚
سلام من به مهدی و به قلب آسمانی اش
سلام من به پاکی و به لطف و مهربانی اش
سلام من به لحظه ای که می رسد ظهور او
سلام من به لحظه ای که می رسد عبور او
#اللهم_عجل_لوليک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#حسیــݩجاݩ
آتش گرفته دل، ز #فراق هوای تو
دارد بهانه ی #حرم باصفای تو
آقا دوای زخم دلم یک #زیارت است
جان میدهم به خاطر #کرببلای تو ...
#بیقرار_کربلاتم
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
●➼┅═❧═┅┅───┄
هدایت شده از علیرضا پناهیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 فرصت ویژۀ کرونا برای عزاداری
👌سردار سلیمانی: تجربه نشان داده فرصتی که در تهدیدها هست، در خود فرصتها نیست!
#تصویری
@Panahian_ir
این گام خیلی ساده س
در واقع سعی کردیم در این گام به یک سوال اساسی که خیلیا تاالان پرسیدن پاسخ بدیم
و ربطش بدیم به نماز اول وقت
3حاااااالا اتفاقا رمز کار همینجاست ✅
مومن در عین بلاها و سختی هایی که داره همیشه شاد و سرحال هست
مشکلات اون رو از پا در نمیاره
از زندگی ناامید نمیشه با وجود اینهمه مشکلات سخت
علتشم اینه که مومن انرژیشو از نماز اول وقت تامین میکنه ✅☺️
💟همین دویدن برای نماز اول وقت خداشاهده همه مشکلات مارو حل میکنه ،بهمون ارامش میده
ما در قران چند ایه داریم که خصوصیت های مومن واقعی رو میگه ✅
اما دوتا از این ایه ها جای تامل بیشتری داره
✅خدا میدونه که این نماز اول وقت با زندگی و روح ما چه کارها که نمیکنه
اصلا نماز اول وقت که فقط برای رعایت ادب در خونه خدا نیست
💟بخش عظیمش به خاطر این هست که شاه کلید اکثر درهای قفل ما هست
2دریک ایه خداوند نشانه مومن رو "شادی دایمی و همیشگی "
معرفی میکنه
اما در یه ایه دیگه نقطه مقابل شادی "رنج و سختی و امتحانات الهی "رو معرفی میکنه
حالا سوالی که پیش میاد !؟؟!
مومن با وجود اینهمه رنج و سختی که داره چطور میتونه همیشه شاد و سرزنده باشه😒
شیطان ادمهارو از طریق واهمه هایی گمراه میکنه
برخی این واهمه ها بدجووور ادم رو زمین میزنه
دیگه نای بلند شدن نداره انسان⛔️
اینحرفا رو دارم میزنم که مقدمه سازی کنم فقط برای گفتن یه حدیث
حواستون که هست ان شالله ☺️
یه غوغایی میکنه که فقط باید تجربش کنی تا بفهمی چی میگم ☺️
یکی از واهمه هایی که شیطان به ادم وارد میکنه اینکه چشم دیدن گناهان خودش رو کور میکنه
⛔️دوستش یه گناهی رو اگه انجام بده کلی از دوسشتش متنفر میشه که بابا این ادم غیبت میکنه به درد من نمیخوره😒
اما خودش صدبدتر از گناه غیبت رو انجام میده ولی اصلا به چشمش نمیاد 😒
حتی به فکرش هم نمیاد که باید خودش رو محروم و مجازات کنه
و این خیلیییی بده ⛔️
برای اینکه انسان به یه مومن واقعی تبدیل بشه ،برای اینکه همیشه شاد باشه
باید از مرحله شعار دادن بیرون بیاد و "عمل کنه "
⛔️شجاعت برخورد با خودت رو داشته باشی ،
شجاعت جنگیدن با هوای نفس لعنتی رو داشته باشی
⛔️اونوقت میفهمین که جنگیدن با امریکا و دشمنهای عینی چقدر راحته
مثل له کردن سوسک زیر پا میمونه 😒
شیطان خیلی راحت میتونه از این راه مارو زمین بزنه⛔️
خیلی از ماها درگیر این نوع واهمه ها هستیم❌
قران میگه زیانکارترین انسانها کسانی هستند که گمان میکنند خیلی کارشون درسته ،درحالی که همه تلاشهاشون بی فایده س✅
یکی دیگه از واهمه هایی که شیطان وارد میکنه اینه که هی بهمون میگه
بابا عمرت طولانیه 👹
هنوز حداقل ۱۰سال دیگه زنده ای 👹
برو دنبال خوشیت ،وقتی پیر شدی حالا بابت گناهای کوچیکیم که کردی یه توبه خشک و خالی میکنی 👺
سخت ترین مرحله ادم ،اون جایی هست که میخواد با خودش بجنگه
تجربه نشون داده ادمها در جنگ با خودشون خیلی ماست مالی میکنن ،هی از مجازات خودش کم میکنه❌
🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁
حضرت عزرائیل میفرماید:
⛔️پس مراقب باشید،در شرق و غرب دنیا خانه ای نیست مگر اینکه در طول روز پنج شبانه روز به آن خانه سر نزنم
و به کوچک و بزرگشان از خود آنها آگاه ترم
و اگر بخواهم پشه ای را قبض روح کنم تا خداوند اجازه ندهد نمیتوانم ⛔️
سپس پیامبر در جواب میگوید :
تنها در وقت های نماز به آنها می نگرد ،سپس اگر از مراقبت کنندگان نماز اول وقت باشد .
به او شهادت "لااله الله و ان محمد رسول الله "را تلقین میکند
خوب فک کن رو این حدیثی که میخوام بگم ✅
حضرت عزرائیل میدونین در طول روز چند بار به سراغمون میاد ؟؟
این حدیث داره به ما چی میگه !؟
این درواقع یکجور مرگ نا پیدا هست
در دل ما ذات پلید ابلیس میمیرد و ذات لا الله اله ان محمد رسول لله جون میگیرد
بعدا که این شخص میخواهد جون بدهد درحالی جون میدهد که
آگاه است ،زبانش در قبر باز است و توان صحبت کردن رو داره
چون این آدم در روز ۵ دفعه به معنای واقعی نبوت و معاد ایمان داشته
طرف میره ۱۰تامدرسه میسازه
ده تا بیمارستان میسازه
ده تا بچه یتیم رو سیر میکنه
ده تا جهیزیه میده
اما وقتی به نمازش نگاه میکنیم میبینم هیچی نیست ⛔️
این از اون زیان بزرگاست که جبرانش خیلی سخته
اما کسی که از نماز اول وقت غفلت کرده باشد بر زبانش مهر خاموشی میزنند
توان صحبت کردن نداره
و خیلی سخت جان از تنش بیرون میاد ⛔️
خدا میدونه الان که دارم اینو تایپ میکنم
ذهنم رفت پیش خیلی از جونهایی که پارسال هنوز پیشم بودن رفیق بودم باهاشون و الان نیستن
همیشه وقتی این حدیث رو میخونم یاد این دوستان میوفتم و تن و بدنم میلرزه ⛔️
پس حواسمون به جناب عزرائیل باشه
شوخی با کسی نداره
این خیلی بده که وقتی میاد ببردمون ما آماده نباشیم 😰
اولِ مکافات و عذابه
و یه نکته خیلی ضعیفی که در این حدیث وجود داره این هست که
کسی که بتواند موقع اذان از تمام شهوت های دنیایی خودش به'' اختیار''' دست بکشد و نماز بخواند
قدرت روحی بالایی به دست میاره
اینجور افراد خیلی سخت میتونی عصبانیشون کنی
آرامش در ظاهرشون نمایان هست
با حرف زدن باهاشون توهم آرام میشی ✅
البته این خصوصیت ها برا کسی هست که خودش,به اختیار خودش دست از شهواتش به خاطر نماز برداره نه با اجبار مادر پدر یا رئیسش✅
پایان جلسه باذکر صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
⚫️ نزدیک محرم هست
تمرین مبارزه با هوای نفسمون رو برا ترک گناهان تو این چند روز باید بیشتر کنیم
⚫️یه جورایی باید با گناه نکردن به پیشواز این ماه عزا بریم
بعد از نمازهامون اولین دعا ظهور اقا باشه بعدم لایق نوکری کردن برا حسین باشه ◾️
امروز هرکار خوبی که کردین تقدیم حضرت زهرا کنید
⚫️مادری کنه برامون و جواز ورود به مراسم حسینش رو بهمون بده
هر کار خوبی که کردین ،فرق نمیکنه بزرگ باشه یا کوچیک
از نظافت خونه گرفته تا مسواک زدن و غذا خوردن و صدقه دادن و………
👈ما غم ومهر حسین از ابتدا داریم
در دل خود آرزوی کربلا داریم
فتاده امشب در سرم هوای او دلم شده مهمان کربلای او
غریب آقام آقام
عاقبت از مادرش تذکره می گیرم
یا که توی حسرت شیش گوشه میمیرم
به راه عشق او گذشته ار جانیم سینه زنای هیات محبانیم(۱)
بر مشامم میرسد دوباره بوی یاس
زنده شد در خاطرم زیارت عباس…
حریم عشق او بهشت رو خاکه براغم عباس هردلی صد چاکه
غریب آقام آقام😭
حرمش رو میبینم شبا میون خواب
یاد اون ساعت به خیر تو حرم ارباب
دلم هوایی شد دوباره با یادش یه عمریه هستم غلام در گاهش
غریب آقام آقام😭
———————————-
هدایت شده از علیرضا پناهیان
🔸مدرسه باید محلّ «آموختن زندگی» باشد
🔸برای رسیدن بچهها به «تجربۀ زندگی خوب» چه نکاتی باید در خانه و مدرسه، رعایت شود؟
📌 گفتگو با اولیاء در آستانۀ سال تحصیلی جدید
🔻 مسئولان مدرسه باید مدرسه را محلّ تجربههای مهمی قرار بدهند که در زندگی بهکار میآید. نباید مدرسه را صرفاً محلّی برای دریافت چند آگاهی در موضوعات مختلف تلقّی کرد. وقتی امتحانها، حافظهمحور باشند مدرسه چیزی جز دریافت دیتا (آگاهی) نخواهد داشت.
🔻 بخشی از تجربۀ زندگی در خانه است و بخش دیگری در مدرسه. وقتی مدرسه محلّ تجربۀ زندگی و خصوصاً تجربۀ زندگی جمعی است، چند ویژگی، خیلی اهمیت پیدا میکند:
۱. هماهنگی بین خانه و مدرسه باید باشد تا بچه «دو هوائه» نشود. مثلاً اگر مدرسه به «ادب» اهمیت میدهد، بچه ببیند در خانه هم به ادب، اهمیت داده میشود. این هماهنگی مخصوصاً برای دوران ابتدایی خیلی برای بچهها مفید و مهم است.
۲. استقلال بچهها را به رسمیت بشناسیم. کرامت نفس و عزت بچه از همین سنین پایهگذاری میشود. در خانه و مدرسه هیچوقت بچه نباید تحقیر بشود، نباید مقایسه بشود، نباید قضاوتِ بد بشود، نباید ترسانده بشود، نباید زیادی تشویق بشود.
۳. بچه در بدو ورود به مدرسه کمکم باید یک حقیقت را بپذیرد و آن اختلافی است که بین انسانها وجود دارد و اینکه آدمها با هم فرق میکنند. زود دیگران را محکوم نکنیم، زود از دیگران تقدیر نکنیم؛ تفاوت بین انسانها را به رسمیت بشناسیم.
۴. کلیّت دنیا و مسیر زندگی برای بچهها «زیبا» ترسیم بشود؛ این کارِ تربیت را آسان میکند. وقتی پدر و مادر، پیش بچه شروع کنند به درد دل و سیاهنماییِ دنیا، این تأثیر عمیقی روی بچه دارد. اینکه خیلی از جوانها دیر ازدواج میکنند، یک دلیلش همین درد دلهای بیجا و دلخوریهایی است که پدر و مادر پیش بچهها ابراز کردهاند.
👤علیرضا پناهیان
🚩 در جمع اولیاء و خانوادهها- ۹۹.۵.۲۸
👈🏻 متن کامل:
📎 Panahian.ir/post/6460
@Panahian_ir
هدایت شده از علیرضا پناهیان
📌برنامه سخنرانی علیرضا پناهیان در دهه اول محرم۹۹
🔻مهمترین راه پیشگیری از سقوط انسان و نابودی جامعه
🔸هیئت میثاق با شهدا؛ ساعت ۲۱:۱۰
🔸 خ امام خمینی، نرسیده به میدان حر، دانشگاه امام علی(ع)
🔻ظهور، نتیجۀ یک محرم خوب
🔸هیئت محبین حضرت زهرا(س)؛ ساعت ۷صبح
🔸شهرک غرب، بلوار دریا، خ رامشه، توحید پنجم
🔻مکتب سردار سلیمانی
🔸هیئت ام ابیها، ساعت ۱۸:۳۰
🔸عدم اعلان آدرس جلسه به دلیل محدودیت مکان.
🔻پخش زنده همۀ جلسات از:
👈🏼 صوتی:
📎 aparat.com/panahian_Audio/live
👈🏼 تصویری:
📎 instagram.com/Panahian.ir_live
@Panahian_ir
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل_ع
بر دیدهی از غمِ ترِ مسلم صلوات
بر دخترِ غم پرورِ مسلم صلوات
بر بی کسیِ محمّد و اِبراهیم
بر لالههای پرپرِ مسلم صلوات
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#داستان-کودکانه
تولد🌹
مادر سفره را پهن کرد. پدر با نان تازه وارد شد.
امین دست و رویش را شست و کنار سفره نشست.
زینب ظرف عسل را در سفره گذاشت.
مادر استکان های چای را به دستشان داد و گفت:"امروز که همه خانه هستیم، بهتره که به کوه برویم."
پدر لقمه نان را در دهان گذاشت و بعد از خوردن گفت:" فکر خوبیه. کوهنوردی خستگی یک هفته را از تن مان در می آورد."
زینب خندید و گفت:" من عروسکم را هم می آورم."
امین چایش را خورد و گفت:" پس من می روم حاضر بشوم."
مادر برای جمع کردن وسایل به آشپزخانه رفت. زینب سفره را جمع کرد و به کمک مادر رفت.
پدر به پارکینگ رفت تا اتومبیل را آماده کند.
امین در کمد را باز کرد. لباس ها خوشحال شدند و خندیدند. هر کدام خودش را جلوتر می کشید تا او را انتخاب کنید.
اما امین فقط نگاه می کرد.
بعد از چند دقیقه در کمد را بست و کشو را باز کرد.
لباس های کشو خوشحال شدند. یکی یکی خودشان را تکان می دادند. تا امین انتخابشان کند.
امین تیشرت را برداشت. تیشرت خوشحال شد. به بقیه لباس ها نگاه کرد و با خوشحالی برایشان دست تکان داد.
امین تیشرت را جلوی خودش گرفت و در آینه نگاه کرد. کمی مکث کرد و گفت:
" نه تو خوب نیستی. به درد امروزم نمی خوری."
بعد آن را در کشو گذاشت. تیشرت با ناراحتی سر جایش ماند.
امین دوباره در کمد را باز کرد. به لباس ها نگاه کرد. باز لباس ها خوشحال شدند و خودشان را تکان دادند. امین پیرهن آستین بلندش را برداشت.
پیرهن با خوشحالی از بقیه لباس ها خدا حافطی کرد. امین آن را هم جلوی آینه نگاه کرد و گفت:" نه تو هم مناسب امروز نیستی می خواهم ورزش کنم. "
پیرهن را سر جایش گذاشت و گفت:
" وای خدا چه کار کنم. چی بپوشم که راحت و خوب باشد و بتوانم کوهنوردی کنم."
لباس ها به یکدیگر نگاه کردند. هیچ کدام مناسب نبود.
مادر امین را صدا زد:" پسرم حاضری؟"
امین با ناراحتی گفت:" نه، حاضر نیستم. نمی دانم کدام لباس مناسب است."
مادر وارد اتاق شد و گفت:" ولی من می دانم."
و با لبخند بسته ای را به امین داد.
او با خوشحالی بسته را گرفت و باز کرد.
یک دفعه با صدای بلند گفت:
"لباس ورزشی؟!"
مادر خندید و گفت:" جای این لباس در کمدت خالی بود. مبارک باشد"
امین تشکر کرد.
پدر امین را صدا زد و گفت:"
پسرم فعلا بیا به من کمک کن."
امین یک رگال خالی برداشت.
لباس ورزشی را در کمد آویزان کرد.
از اتاق بیرون رفت تا به پدر کمک کند.
لباس های داخل کمد، به لباس ورزشی نگاه کردند.
همه با هم گفتند:" خوش آمدی، تولدت مبارک."
لباس ورزشی لبخند زد و تشکر کرد.
( فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون