#داستان_ کودکانه
تیرکمان🌹
صدای قُل قُلِ قابلمه غذا که روی چراغِ گوشه اتاق بود؛ در سر و صدای زهرا گم شد.
دامن مادرش را گرفته بود و می گفت:
_من عروسک می خوام.
مادر از دستش کلافه شد. نگاهی به دور و برش انداخت. درِ صندوق را باز کرد. روسری رنگ و رو رفته اش را بیرون آورد. از وسط گره زد. شبیه عروسک شد و به دستِ او داد. زهرا خندان، از جا بلند شد و به طرفِ دارا و نادر رفت. با صدای بلند و پشتِ سرِ هم می گفت:
_ منم عروسک دارم. منم عروسک دارم.
آن دو سرگرمِ تیله بازی بودند.
نادر گفت:
_باشه. برو کنار الان می بازم.
زهرا اخم هایش را در هم کرد. به طرفِ مادر دوید. مادر گفت
_ مواظب باش. الان به چراغ می خوری.
و او خودش را در بغل مادر انداخت.
مادر دستی به سرش کشید و گفت:
_بیا با هم بازی کنیم.
نادر، همه تیله ها را برداشت و گفت:
_ من بردم. من بردم.
دارا دستهایش را به زد و گفت:
_ باشه. حالا یه بازی دیگه.
نادر تیر وکمانش را از زیر متکا برداشت و گفت:
_ تازه! این هم امروز درست کردم.
دارا گفت:
_ چقدر قشنگه! می دی به من؟
نادر تیر کمان را پشتش گرفت و گفت:
_ یواش. مامانم نمی دونه. بفهمه دعوام می کنه.
دارا گفت:
_ خب یکی هم برای من درست کن.
دارا گفت:
_آخه دستکش پلاستیکی ندارم. امروز، شیشه چند تا ماشین را پاک کردم. یه خورده پول به مامانم دادم. بقیه اش را دستکش خریدم.
دارا سرش را پایین انداخت. لب هایش آویزان شد. اشکش را با پشتِ دست پاک کرد.
نادر نگاهی به او، و بعد به تیرکمان کرد و گفت:
_ باشه این برای تو. دوباره فردا بیشتر کار می کنم و دستکش می خرم.
هر دو خندیدند.
نادر گفت:
_" حالایه عکسِ یادگاری هم بندازیم.
بعد دمپایی را از گوشه اتاق برداشت.
آن را بالا برد.
دارا گفت:
_با این!
نادر خندید وگفت:
_ بله! مگه چه عیبی داره؟ مامانم تا حالا کلی با همین دمپایی سوسک و پشه کشته. حالا ما هم باهاش عکس می اندازیم. فقط اخم هات رو باز کن که عکسمون قشنگ بشه.
هر دو خندیدند و عکس دونفره انداختند.
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته🌹
می ستایم من خدایم تا که باشد در توانم
می نشینم سر به راهی تا بیابم من روانم
مثل هر شب منتظر هستم که آید وقت دیدار
تا به مهرم سر گذارم، من خدایم را بخوانم
ای خدایم، مهربانم، بی مثالم، شاه شاهان
بینوایم، شرمسارم، کن کرم آرام جانم
من به هر چیزی که از خیرت رسد امید دارم
کن نظر مارا به لطفت عفو فرما مهربانم
(فرجام پور)
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺
شبتون خوش🌹
در پناه خدای مهربون آسوده بخوابید🌹
التماس دعا🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
سلام صبح بخیر🌺
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_حسینی
✨امام رضا علیهالسلام فرمودند:
اگر دوست داری در بهشت با پیامبر اکرم(ص) همراه باشی قاتلان امام حسین را لعنت کن. ✨
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄✦۞✦✺💔✺✦۞✦┄
#سلام_امام_زمانم 🌹
آزرده گشتـ خاطرتـ از ڪرده های من
آقا ببخش نوڪرتان دَردِسَر شده ...،
#آقا_ببخش..😭
#مولایم_ببخش_شرمنده_ایم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
#روز_پنجم_محرم
#السلام_علیک_یا_عبدالله_بن_الحسن_ع
هرکه خواهد بخدا بندگی آغاز کند
باید عبداللّهی احساس خود ابراز کند
کیست این طفل که در کودکی اعجاز کند
قدرت فاطمی اش بُرده به بابا حسنش
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
●➼┅═❧═┅┅───┄
@Maddahionlinمداحی آنلاین - خدایا چرا هلهله ای به دشت برخواست - مطیعی.mp3
زمان:
حجم:
6.18M
🔳 #واحد #محرم
خدایا چرا هلهله ای به دشت برخواست
خدایا چرا دور و بر عموم غوغاست
🎤 #میثم_مطیعی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
●➼┅═❧═┅┅───┄