eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.2هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از علیرضا پناهیان
💬 ارسالی شما | ما پیشنهاد حاج آقای پناهیان رو اجرا کردیم خیلی اثر داشت. در یکی از خیابان های اصلی شهر اهواز بیش از ۵ موکب زدیم. 🔻علیرضا پناهیان: 🔸پیشنهادم این است که فضایی شبیه جادۀ نورانی نجف‌کربلا در همۀ شهرها با نوا و نمای حسینی ایجاد کنیم. به امام‌حسین(ع) بگوییم: «ما نتوانستیم بیاییم و نتوانستیم جلسات باشکوه بگیریم، اما شهرمان را به یاد تو تزئین کردیم...» 🔸می‌توانید در شهر خودتان، موکب‌هایی بزنید، اگر ستاد کرونا گفت «چای ندهید» اشکالی ندارد، در این موکب‌ها چهار تا تابلو و نوشته بگذارید و یک صوت نوحه بگذارید. 🔸در سطح شهر این‌همه بنرهای تبلیغاتی برای فروش محصولات به در و دیوار زده‌اند. شما هم کالایتان «ذکر حسین» است و می‌توانید این کار را برای اربعین انجام بدهید. کسی هم نمی‌تواند بگوید که این کار ضدّ پروتکل‌های کروناست! نه، ما فقط می‌خواهیم شهر را تزئین کنیم. 🔻شاید اربعین امسال شهرهای ما بیشتر از همۀ سال‌های گذشته بوی حسین(ع) بگیرد. اصلاً شاید این از الطاف خفیۀ الهی باشد که این اتفاق به این‌صورت رقم بخورد. @Panahian_ir
2.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📲💔 من٘ ایرانَمُ ؛ تو عراقے! چ فِراقے😔 👣 لینک کانال ۱۵ تا ۱۸ سال جهت نشر🔰 ✿○○••••••══ @farzandetanhamasiry15_18 ═══••••••○○✿ 🔚🔜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چشمه🌹 خورشید خانم بالای آسمان آمد. همه جا را گرم و روشن کرد. صدای آواز پرنده ها در جنگل پیچیده بود. صدای قهقهه خرگوشی و خرسی به گوش رسید. آن ها کنارِ چشمه بازی می کردند. خرسی پشتِ درخت قایم شد. خرگوشی تا ده شمرد. بعد به دنبالِ خرسی گشت. یکی یکی پشتِ درخت ها را نگاه کرد. اما خرسی را پیدا نکرد. صدا زد:" خرسی...خرسی..." صدای خرسی را از جایی دورتر شنید. شروع به دویدن کرد. ولی هرچه می رفت خرسی دورتر می شد. خرگوشی خسته شد. کنارِ درختی ایستاد. به اطراف نگاه کرد. خیلی از خانه و چشمه دور شده بود. صدای قار و قور شکمش را شنید. ای وای! از صبح چیزی نخورده بود. به آسمان نگاه کرد. خورشید خانم داشت آرام آرام به کوه ها نزدیک می شد. با صدای بلند خرسی را صدا زد. خرسی از پشتِ درختی بیرون پرید و گفت:" من اینجام." خرگوشی گفت.:" من گرسنه ام." خرسی نگاهی به اطراف کرد و گفت:" نگران نباش. الآن برات خوراکی پیدا می کنم.:" بعد با سرعت دوید و کمی دور شد. خرگوشی به درختی تکیه داد و نشست. خرسی با چند هویج خوشمزه برگشت. خرگوشی هویج هارا گرفت و تشکر کرد. دستش را روی شکمش گذاشت. دلش از گرسنگی درد گرفته بود. تند تند هویج ها را خورد. خرسی گفت:" حالا بهتره برگردیم." هر دو به طرف چشمه حرکت کردند. به چشمه رسیدند. خرگوشی با سرعت جلو رفت و تند تند آب خورد. خرسی گفت:" خیلی آب خوردی." خرگوشی گفت:" تشنه بودم." چند قدم رفتند. یک دفعه خرگوشی دلش را چسبید. روی زمین نشست. با صدای بلند ناله زد. " وای دلم. وای دلم." خرسی گفت:" اِی وای. حالاچه کار کنم؟" خرگوشی فقط ناله می کرد. خرسی با سرعت رفت. با خانم خرگوشی برگشت. خانم خرگوشی، پسرش را بلند کرد. به او جوشانده داد. خرگوشی بغل مادرش، آرام شد. خرسی گفت:" تقصیره منه. هویج نشسته بهش دادم.:" خانم خرگوشی گفت:" حتما دستهاش را هم نشسته بود. شما بچه ها باید بدانید هر کاری آداب خودش را دارد. غذا خوردن هم آداب خودش را دارد." صبح روز بعد خرسی دنبالِ خرگوشی آمد. مادرِ خرگوشی گفت:" از امروز قبل از بازی کردن باید هر روز آداب یکی از کارها را یاد بگیرید تا دیگر بیمار نشوید." خرگوشی گفت:" من دیروز خیلی درد کشیدم. از این به بعد قبل از هرکاری از شما آدابش را می پرسم." هر سه خندیدند. مادر برایشان دمنوش آورد. (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد ممنوع⛔️ https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته 😭 بر دلم اینبار غم می رسد تپِ تپِ قلبم به گوشم می رسد قلبِ من در حسرتت دیوانه وار بیقرارِ بیقرارِ بیقرار کاش بودم بین زوارت حسین کربلا بودم عزادارت حسین کاش می شد قسمتم دیدارِتو می شدم همگام با زوار تو کاش می شد تا مزارت پر کشید جامِ عشقت را تماما سر کشید کاش من هم اربعینی می شدم لایقِ عشقِ حسینی می شدم (فرجام پور) اللهم عجل لولیک الفرج🌸 زیارت ارباب روزیتان باد التماس دعا در پناه خدا🌸 https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ریپلی به قسمت اول رمان شبهای بدون او👆👆🌹 هدیه نگاه مهربانتان 🌹 دوستان جدیدالورود خوش آمدید🌹 منتطر نظرات سازنده تون هستم✅ ⛔️کپی و فروارد رمان و داستان های کودکانه و دلنوشته ممنوع و حرام است⛔️ بقیه پست های کانال، کپی و فروارد بلا مانع است ✅
┄┅─✵💝✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبح بخیر 🌹 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ┄┅─✵💝✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند: سجده بر تربت قبر حسين (ع) تا زمين هفتم را نور باران مى‏‌كند و كسى كه تسبيحى از خاك مرقد حسين (ع) را با خود داشته باشد، تسبيح گوى حق محسوب مى‏‌شود، اگر چه با آن تسبيح هم نگويد.✨ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💔✺✦۞✦┄
مهدے (عج) جان وقتش رسیده‌است بیاجهان راتکان بده شـب را به یک اشاره سحر کن اذان بده گـفـتـنـد مـا بـرای تـو آمـاده نـیـسـتـیـم دلـــــداده می شـویـم بیـا یـادمـان بـده http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 اسراردرون ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀