🔴 پوشش در برابر #نامحرم در منزل
🔷سوال ۵۵۱۱: دختری در بیرون از منزل چادری است و حجاب کامل دارد اما در داخل منزل و در مقابل نامحرمهای فامیل لباسهایی میپوشد که حجابش کامل نیست یا حجم بدنش مشخص است. حکم این کار چیست و آیا تفاوتی بین نامحرمهای فامیل و غریبه وجود دارد؟
💠 جواب: تفاوتی بین نامحرمها وجود ندارد و نامحرم نامحرم است؛ ممکن است در معاشرت مسائلی وجود داشته باشد؛ مثلاً اینکه یک خانم وقتی شوهر خواهرش به منزلشان میآید، با حفظ حجاب کامل، با او سر یک سفره مینشیند و غذا میخورد، اما با نامحرم غریبه سر یک سفره نمینشیند. اما اینکه آیا محرم و نامحرم درجهبندی دارد و یکی بیشتر نامحرم است آن یکی کمتر، خیر.
📕منبع: khamenei.ir
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #پازل_زندگی
💠 برخی همسران #ایراد میگیرند که ما مثلا فلان فرمولی را که در کانال گذاشتید به کار بردیم ولی هیچ #اثری ندیدیم و مشکل ما حل نشد.
💠 تمام فرمولهای ارسالی مربوط به شرایط #عادی زندگی و یا زندگیهای دارای مشکلات طبیعی و کوچک است. لذا در صورت مشکلات #پیچیده و بزرگ حتما باید به #مشاور و متخصص امور خانواده رجوع کرد.
💠 درست مثل برخی نسخههای #طبی است که با آن میتوان بدون مراجعه به پزشک خود را #درمان کرد. اما اگر شخصی بیماریاش جدی بود باید به پزشک مراجعه کند.
💠 مسائل زندگی مانند یک #پازل است. گاه ممکن است بخش مهمی از پازل زندگی #تخریب شده باشد و شما نیز برخی از تکههای پازل را در جای مناسب بگذارید اما چون تکههای دیگر #پازل از دید شما مخفی است زندگی شما ساخته نخواهد شد مگر با رجوع به #مشاور خانواده.
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #سمّ_ذهنی
💠 فردى نمیتوانست با #همسر خود کنار بیاید و هر روز با همسرش جرّوبحث داشت. نزد داروسازی قدیمی رفت و از او خواست #سمّی بدهد تا بتواند با آن همسر خود را بکشد. داروساز گفت اگر سمّی قوی به تو بدهم که همسرت فوراً کشته شود همه به تو شک میکنند پس سمّ #ضعیفی میدهم که هر روز در خوراک او بریزی و کم کم او را از پای درآورى.
💠 و توصیه کرد برای اینکه بعد از مرگش کسی به تو شک نکند در مدتی که به او #سمّ میدهی تا میتوانی به همسرت #مهربانی کن! این فرد، #معجون را گرفت و به توصیههای داروساز عمل کرد.
💠 هفتهها گذشت و #مهربانی او کار خود را کرد و اخلاق همسر را تغییر داد تا آنجا که او نزد داروساز رفت و گفت من او را به قدر #مادرم دوست دارم و دیگر دلم نمیخواهد او بمیرد #دارویی بده تا سمّ را از بدن او خارج کند! داروساز #لبخندی زد و گفت آنچه به تو دادم #سمّ نبود!
💠 سمّ در #ذهن خود تو بود و حالا با مهر و محبّت، آن سمّ از ذهنت بیرون رفته است.
💠 #مهربانی قویترین معجونیست که به صورت تضمینی، #نفرت، کینه و خشم را نابود میکند!
@asraredarun
اسرار درون
🔴 #شوخی_همسرانه 😊
💠 یه روز یه آقایی نشسته بود و روزنامه میخوند که یهو زنش با ماهیتابه میکوبه تو سرش. مرد میگه: برای چی این کارو کردی؟ زنش جواب میده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه کاغذ پیدا کردم که توش اسم سامانتا نوشته شده بود. مرد میگه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش سامانتا بود. زنش معذرت خواهی میکنه و میره به کارای خونه برسه.
👈نتیجه اخلاقی اول: خانمها همیشه زود #قضاوت میکنند!
💠 سه روز بعد، مرد داشت بازم روزنامه میخوند که زنش این بار با یه قابلمهی بزرگ دوباره میکوبه تو سرش! بیچاره مرد وقتی به خودش میاد میپرسه: چرا منو زدی؟ زنش جواب میده: آخه اسبت زنگ زده بود!
👈نتیجه اخلاقی دوم: متاسفانه خانمها بعضی مواقع درست حدس میزنند😐
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از دلبرکده
#هردو_بدانیم
هیچوقت در طولِ رابطهیتان کاری نکنید که حستان و دوست داشتنتان به روزمَرِهگی تبدیل شود...🌀
بَد است،سَم است...
باعث میشود ترسی برای از دست دادنِ همدیگر نداشته باشید...🕸
شاید دیگر دلتان برای همدیگر پَر نزند...
روزمَرِهگی در رابطه خوب نیست...!
همیشه رابطهیتان را تازه نگه دارید...
گاهی لازم است در وسطِ حرفهایش به او بگویید چقدر دوستش دارید...💝
یا که بگویید بودنش نعمت است...💎
حرفهایتان را در کُنجِ دلتان پنهان نکنید،به زبان بیاورید...
تکراری شدن،برای حسِ عمیقی به اسمِ "عشق" زَهر است...
نگذارید عادت،کار را به جایی برساند که دیگر ذوقی برای شنیدنِ "دوستت دارم"نداشته باشید...!
@delbarkade
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
سلام دوستان شبتون بخیر🌹
شرمنده امشب امتحان داشتم.
فرصت نکردم رمان را بنویسم.
ان شاءالله ادامه رمان فردا شب ✅
امشب داستان کوتاه داریم🌺
فقط یک قسمته✅
امیدوارم لذت ببرید🌺
از صبوری و همراهی تان سپاسگزارم ✅
فرجام پور
ترانه🌹
به دنبال آدرسی، به کوچه ای در پایین شهر رفتم.
از جلوی درب خانه ای گذشتم. هنوز چند قدم دور نشده بودم که صدای زنی از پشت سر، ذهنم را درگیر کرد. او با صدای بلند می گفت:
-ترانه، صبر کن. کارت دارم.
سر جایم خشکم زد. بی اعتنا به عابرانی که از کنارم می گذشتند، ایستادم و به فکر فرو رفتم. صدا خیلی آشنا بود و ترانه!
این اسم هم با گوشم غریبه نبود. برگشتم و با تعجب به همان خانه نگاهی انداختم. آن خانه، با دیوارهای آجری کوتاه که شاخه های درخت مو از آن آویزان بود، عجیب در نگاهم، جلوه کرد.
آهسته به سمت درب خانه قدم برداشتم.
با دقت، تک تک آجرها و شاخه های درخت مو را از نظر گذراندم. اینجا چه خبر است؟
محو درب آهنی زنگار زده و چند رنگش شدم، که به شدت باز شد.
از صدای باز شدن در و فریاد کودکی که آن را گشود، از جا پریدم.
دختر بچه ای ژولیده و پریشان که با دیدنم، سرجا خشکش زد و بعد از کمی مکث شروع به گریه کردن نمود.
هاج و واج مانده بودم. نمی دانستم چه کنم.
صدای همان زن در گوشم پیچید:
-ترانه بیا تو، در رو در رو ببند؟
وقتی جوابی نشنید، پردهای که پشت در بود را کنار زد و دست ترانه را گرفت. در لحظه ای که او را به داخل می کشید، نگاهش به من افتاد که همان طور گیج و مبهوت ایستاده بودم.
مکثی کرد و با تعجب نگاهم کرد:
-شما؟ با کسی کار دارید؟
نفسم در سینه حبس شد. نمی توانستم باور کنم. بعد از پانزده سال زنی را می دیدم که اولین تجربه عاشقی را با او داشتم. محو چهره اش شدم و زبانم بند آمد.
با تعجب نگاهم کرد. بازوان ترانه را محکم گرفت. هر دو در سکوت خیره هم بودیم. آرام آرام، دستانش سست شد و ترانه از دستش گریخت.
رنگ رخسارش تغییر کرد. دستش را جلوی دهانش گذاشت. صدای ضعیفی از زیر دستش به گوشم رسید:
-باورم نمی شه، تو؟
چشمان مرطوبش را زیر انداخت. فوری داخل رفت و در را بست. صدای پیرمردی را شنیدم:
-لاله بابا، بیا کمکم کن. این بچهی یتیم رو هم اینقدر اذیت نکن.
پاهایم سست شد. همان جا کنار دیوار سُر خوردم و روی زمین نشستم. غرق شدم در خاطرات پانزده سال پیش. من، محله قدیمی، مغازه حاج احمد و دختر زیبارویش که دلم را ربوده بود.
هیچ وقت نتوانستم حرف دلم را بگویم. به امید روزی که موقعیتی برای خواستگاری داشته باشم؛ ولی وقتی از خدمت برگشتم، دیگر خبری از حاج احمد، مغازه و دخترش نبود.
خبر ازدواجش را که شنیدم، دنیا روی سرم خراب شد. تصمیم گرفتم هرگز ازدواج نکنم.
حالا در این محله قدیمی، در این خانه تقریبا مخروب، حاج احمد، لاله و ترانه..... ترانه.... ترانه.....
صدایی در گوشم پیچید.
(خیلی زود دیر می شود)
(فرجامپور)
⛔️کپی و فروارد ممنوع و حرام است ⛔️
@asraredarun
اسرار درون
ایتا و تلگرام
دلنوشته 🌹
درد دوری ات به جانم آتشی افروخته
بر لبم مُهری نهاد است تا دهانم دوخته
هر شبم بی همدمم تا صبح بی خوابم هنوز
غم به جانم رخنه کرده تا درونم سوخته
طاقتم سر رفته، امیدم به لطفت ماندگار
روی خوش بر من کنی چشمم به مهرت دوخته
چون رحیمی، با کرامت، صاحب لطفی خدا
بر وصالت این دلم هر آنچه داشته افروخته
(فرجامپور)
اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
شبتون بهشت
التماس دعا🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
ریپلی به قسمت اول رمان شبهای بدون او👆👆🌹
هدیه نگاه مهربانتان 🌹
دوستان جدیدالورود خوش آمدید🌹
منتطر نظرات سازنده تون هستم✅
⛔️کپی و فروارد رمان و داستان های کودکانه و دلنوشته ممنوع و حرام است⛔️
بقیه پست های کانال، کپی و فروارد بلا مانع است ✅
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@masoomi56
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
✨صبحتان متبرك بہ اسماء اللہ
یا اللہ و یا ڪریم
یا رحمن و یا رحیم
یا غفار و یا مجید
یا سبحان و یا حمید
سلاااام
الهی به امیدتو💖
@asraredarun
اسرار درون
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام صادق علیهالسلام فرمودند:
كم ترين سپاسگزارى، اين است كه انسان نعمت را (مستقيما) از خدا بداند و جز او علتى براى آن نداند و نيز به آنچه خداوند عطايش كرده، خرسند باشد و با نعمت او مرتكب گناه وى نشود و نعمت خدا را وسيله مخالفت با امر و نهى او قرار ندهد.✨
@asraredarun
اسرار درون
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
#سلام_امام_مهربانم💚
قحطی به دینمان زده یا ایها العزیز
دارد ظهورتان به خدا دیر می شود
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@asraredarun
اسرار درون
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
بسم الله الرحمان الرحیم
#گام_چهل_پنجم
#چگونه یک نماز خوب بخونیم ؟؟
در گام چهل چهارم درباره دو دسته انسانها صحبت کردیم
دسته اول انسانهایی که اصل زندگی رو بر پایه امورات دنیایی قرار دادن ،وقتی به برنامه ریزی روزانه اونها نگاه کنی میبینی وقت مشخص و معینی برا نماز ندارن
این دسته ادمها حد بد انسانیت هستند …
اینها همون شاگرد تنبل ها هستند که در امور دیگه زندگیشون هم اگه خطایی بکنند کمتر مورد توجه و مغفرت خدا قرار میگیرن
دسته دوم ادم خوبها هستند❤️
این دسته ،همه برنامه های روزانه رو بر اساس نماز چیدمان کردن
اولین اولویت که براشون مهم هست نماز هستد
در برنامه ریزی پنج نکته خیلی مهم هست که اولیش"الویت بندی "هست
این دسته همون شاگرد زرنگها هستند 😊
که اگه در دیگر امور زندگی هم خطا یا اشتباهی کنند خداوند با مغفرت دوچندان بهشون توجه میکنه
ان شالله که همگی جزو دسته دوم باشیم 😊اگر هم نیستیم
خداجووون کمکمون کن تا جز این دسته قرار بگیریم
یا اله العاصین
در گام قبل در باره انتظار کشیدن برای نماز صحبت کردیم
که بسیار فضیلت داره و مختصر گویی کردیم دربارش
♻️دیدین بعضیا وقتی میرن قهوه خونه چقدر میشینن، پای تلویزیون چجوری میشینن؟!
چن ساعت نشسته ولی کَــکشم نمیگزه✖️
تویه مهمونی۱۱قرار بود بره ولی مشغول حرف میشن تا نیمه شب ناراحتم نمیشه میگه خوب حرف زدیم‼️
ما اینجوری که براخودمون و بقیه تو مهمونیا حساب میکنیم و برا وقتمون ارزش قائل نیستیم میگیم حالا چه ایرادی داره فردا که تعطیله بشینیم دور هم باشیم و گپ بزنیم تا دیر وقت هم بیداریم و دلشوره ای هم برا قضا شدن نماز صبحمون نداریم❌
💢خیلی مفت وقت هدر میدیم ولی وقتی نوبت ارتباط با خدا بشه و فرشته ها بگن یه نیم ساعتی بشینین با خدا حرف بزنین کار علمیمون میگیره، کار واجب پیش میاد، نه این مستحبه و هزار تا توجیه شیطانی دیگه!!!
〽️در روایت داریم کسیکه بعداز نماز نــمیتونه تو مسجد بشینه و تعقیباتشو بگه
خدا میگه کجا داری میری؟!
کجا بهتر از اینجا پیدا میکنی؟!
تو مسجد نشستن و باذکر و دعا منتظر خدا بودن خیلی ارزشمنده✅
در روایت هست اگر کسی در مسجد منتظر برای نمازه پس در نمازه😍👌💖
هیچ کاری هم نکنه فقط بشینه این شخص در نمازه✅
روز قیامت که ساعتها رو حساب میکنن این زمان انتظار خیلی ارزشمنده
در روایت هست کسیکه در مسجد نشسته و منتظر نماز هست مانند کسی است که داره عبادت میکنه و از نمازخونا نوشته میشه👌
بعد میفرماید که:تا وقتی بره خونش جزو نمازخوناست
☝️🌹😍💖
شما میتونید ۳۰دقیقه تو خونه ذهنتون رو متمرکز کنید
غیبت نکنید، حرف بد نزنید، عصبانی نشید❌
ولی در مسجد همه اینها ممکنه✅
نه نگاه بدی هست، نه فکر بدی،نه حرف بدی ...
همه چی کنترل شده اس
لذا انسان وقتیکه تو مسجده در حضوره👌
در محضر عالم، حضور در حرم، نگاه به قرآن هم همینجوریه☑️
شما تو راه، تو مدرسه، دانشگاه، بازار بخوای تسبیح بگردونی ۱۰دفعه از ذهنت میپره میگی چی داشتم میگفتم اما تو مسجد خیلی راحت تسبیح میگیری ذکر میگی✅
پس ما باید برا خودمون فضا سازی کنیم
سجاده پهن کنیم
عبا بندازیم
چادر بندازیم
لباسمونو موقع نماز عوض کنیم
عطر بزنیم
و برا خودمون حضور بسازیم 👌
مسجد مسجد مسجد
یه تمرین بدیم که یکم نفسمون به جا بیاد
خیلی وقته که بهش تمرین ندادیم
دارم فکر میکنم چه تمرینی سخته انجامش برا نفس
یکی تمرینها سخت کنترل زبان هست 😊
کنترل زبان که گفته میشه منظور همه ابعاد هست
از ظاهری گرفته تا باطنی
ظاهریش میشه !غیبت نکردن و دروغ و تهمت وناسزا و ناحق گفتن گرفته تاهر چیزی که در ظاهر پیدا هست
باطنیش میشه زبان دلمون 😊
تو دلمون کینه و کدورت و نیت گناه نباشه
زبونمون یه حرف بزنه دلمون یه چیز دیگه ❌
دعای فرج یادتون نره ،شب ان شالله با دست پر بیاین
یا علی مدد ✋
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
12.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 آخرین زیارت....
تنها رفتی و بی تو.... موجی سرگردانم....
دریایم باش....
دنیا بی تو بی معنا.... آخر کجا ماندی... برگرد این خاک....😭
#حاج_قاسم
✨ @IslamlifeStyles
دلنوشته🌹
من مست میِ ناب تو هستم
مدهوشم و در خوابِ تو هستم
تا هست مرا یاد ِتو شیرین
فرهادم و بی تابِ تو هستم
چون می شود ای یگانه معبود؟
در بگشایی که در باب تو هستم
(فرجام پور)
اللهم عجل لولیک الفرج🌺
شبتون بهشت🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون