🌷
بيشتر اختلافات زن و شوهر به خاطر
نحوه ي بحثي است كه هر كدام دارند.
فرياد كشيدن روشي است كه ديگري را
به گوش ندادن تشويق ميكند.
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
🌷
❤️همسرت را با تمام نقصهایش قبول کن!
🍃پیش از ازدواج باید او را به طور دقیق زیر ذره بین می گذاشتید و رصدش می کردید! حالا که دیگر ازدواج کرده اید، چشم و گوش هایتان را ببندید و دست از ازریابی کردن بردارید.
🍃 #انتقاد و #سرزنش شما بی فایده است. بپذیرید که دیگر زمان درست کردن همسرتان تمام شده است! چه بخواهید و چه نخواهید با اصرار به تغییر و اصلاح، نه تنها ره به جایی نمی برید بلکه از ترکستان هم سر در می آورید
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
💑 ۱۰ روش برای به دست آوردن دل زن ها
🔸به حرفاش گوش بـده
🔸بهــش محبت و توجه کن
🔸گاهی براش یک شاخه گل بگیر
🔸زیاد بهـش بگــو دوستت دارم
🔸تاریخ تولدش رو فرامــوش نکن
🔸گاهی یه هدیه کوچیک براش بگیر
🔸حداقل در روز یک بار بهش تلفن کن
🔸جلوی جمع و خانواده بهش احترام بذار
🔸سالگرد ازدواج و روز زن رو فراموش نکن
🔸موقع ناراحتیش کنارش باش و تنهاش نذار
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
#توصیه_های_خانومی
همسرتون رو ببوسید
💜حتما ً قبـل ِ خواب ببـوسیـدش!
حتی اگه با هم دعـوای ِ بـدی کرده باشیـد...
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه برچسـب ِ ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه
#سیاست_های_زنانه🤗💖
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه بهتـون گیر بیخـود داده باشه
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه بـوی ِ عرق و خستگی میـده
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه باناراحتی سلام شما رو بـده
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه خیلی وقته براتـون گُـل نخـریده
💜ببـوسیـدش !.
وقتی صورتش ته ریش ِ جذابی داره
وقتی صداش خسته و خمارخوابه...
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه شما رو رنجـونده و غـرورش نمیذاره دلجـویی کنه
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه گرسنه اس و با شما مثل آشپـز دربـارش برخـورد می کنه
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه یادش میـره ازتـون تشـکر کنه
💜ببـوسیـدش !
وقتی تو چشـاش پـُر خواستنه
وقتی دست های ظریـف زنونه تون میـون دستای زمخت و مردونه اش گم می شن ..
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه از عصبانیت داریـد دیوونه می شید
💜بـبوسیـدش !
حتی اگه با حرص می خواید از خونه بزنیـد بیـرون و اون محـکم بـازوهاش رو دورتـون حلقه می کنه و
وسـط جیـغ های شما با خنـده می گه :عزیـزم ؛ ببخشید ناراحتت کردم
💜ببـوسیـدش !
وقتی ناغافلی لباسـی رو خریـده که هفته ی پیش پشت ِ ویتریـن دیدین و فقـط یه کلمه گفتین این چه
خوشگله !
💜ببوسیدش...! وقتی دست هاش پـُر از خریـد خونه هست و درو با پـاش می بنـده
💜ببوسیدش.....! وقتی با نگاهـی پـُر از تحسین سر تا پاتـون رو برانـداز می کنه
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه تـوی شرکـت پیـاز خورده و تا موهاش بـو میدن
💜ببـوسیـدش !
حتی اگه رو دنـده ی ” نه ” گفتن افتـاده ..
💜ببـوسیـدش !
وقتی شمـا رو وسـط ِ آرایش کردن می بوسه
وقتی باهاتـون کُشتـی می گیـره و مثل ِ پـَر از رو زمین بلنـدتون می کنه .. !
💜 قبـل خـواب ببـوسیـدش .. !
شایـد شما فـردا نباشیـد
شایـد ....
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
🍃🍂🌺🍃💟🍂🌺
#ایده_#دلبری 😍💖
👌بفرستین به همسرانتون!
🎤 از پشت تریبون دلت عشـــــق چنین گفت:
_ محبوب من زیباست،قشنگ است،ملیح است(منو میگه ها🙈 قربون اون تریبون دلت 😘😍)
🗣 اعضای وجودت همـــــه فـــــریاد کشیدند:
_احسنت!صحیح است،صحیح است،صحیح است
💗 اینو دلت میگه ! خودت چی؟ ...😭
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
هدایت شده از فرم های مشاوره استاد فرجام پور
005.mp3
1.99M
🔶 رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده
بخش پنجم
🔺 پر شدن ظرف روان خانم ها موجب میشه که خانم ها بیشتر به بیرون بودن تمایل پیدا کنند..
💥 دکتر حمید #حبشی
🔹@IslamlifeStyles
هدایت شده از فرم های مشاوره استاد فرجام پور
006.mp3
1.61M
🔶 رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده
بخش ششم
🔺 پر کردن ظرف روان انسان ها مهم ترین عامل دوری اعضای خانواده از همدیگه
💥 دکتر حمید #حبشی
🔹@IslamlifeStyles
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوچکترین قصه گو👆🌺
هدایت شده از فروشگاه لوازم آشپزی اسلامی 🇮🇷
#کتاب #کودک
📗 کتاب داستان "حالا نوبت منه"
🌸 نویسنده: کبری فرجام پور
🍃 تصویرگر: سیده زینت پروانه
🌸 قطع: خشتی
🍃 ۲۴ صفحه
🌸 تمام گلاسه رنگی
🍃 ۴ تا داستان کودکانه بسیار زیبا
🌸 رده سنی: ۶ تا ۹ سال
🌹زیر نظر موسسه تنهامسیرآرامش
🌟قیمت: 25,000 تومان
📌ادمین ثبت سفارش :
@AdFarhangi
🛍 فرهنگی تنهامسیرآرامش
http://eitaa.com/joinchat/3097231380C5f573e8025
#نظر_شما
سلام بسیار بسیار از سر کار خانم فرجام پور سپاسگزارم.صحبتها ی ایشون دقیقا مثل آبی بود روی آتیش.راهکارهاشون رو قول میدم عملی کنم و حتما با یاری خداوند موفق خواهم شد💐
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
الحمدلله 🌹
هر چه هست لطف خداست🌺
منتظرم تا با خبرهای خوب،خوشحالم کنید😊
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
💐🍃🌿🌸🍃🌼 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 #فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا #قسمت_شـصـت_و_پـنـجـم ✍تک تک تصاویر، لبخندها، شوخی هایِ حرص
💐🍃🌿🌸🍃🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂
🌸
#فنجـانی_چـاے_بـا_خـدا
#قسمت_شـصـت_و_شـشـم
✍و انتظار دزدیده شدن حسام، یعنی من رو هم داشتیم.
تلخی تمام آن لحظات دوباره در کامم زنده شد: نترسیدین جفتمونو بکشن؟ دستی به محاسنش کشید و قاطع جوابم را داد: نه امکان نداشت. حداقل تا وقتی که به رابط برسن. اونا فکر میکردن که من و دانیال اسم اون رابط رو میدونیم، پس زنده موندنمون، حکم الماس رو براشون داشت. و اصلا اونا تا رسیدن ارنست جرات تصمیم گیری برایِ مرگ و زندگیمون رو نداشتن.
چهره ی غرق در خونش دوباره در ذهنم تداعی شد و زیر لب نجوا کردم که چیزی تا کشته شدنت نمانده بود ای شوریده سر... و باز پرسیدم از نحوه ی نجات و زنده ماندمان؛ نفسی عمیق کشید: خب با ورود عثمان و صوفی به ایران، بچه ها اونا رو زیر نظر داشتن و محل استقرارشون رو شناسایی کرده بودن. در ضمن علاوه بر اون ردیابهایی که لو رفت یه ردیاب کوچیک هم زیر پوست دستم جاساز شده بود، که در صورت انتقالم به یه مکان دیگه، با فعال کردنش بتونن پیدام کنن.
شما هم که به محض دزدیده شدن توسط همکارا زیر نظر بودین.
بعدشم که با ورود ارنست به فرودگاه و تماسش مبنی بر رسیدن، بچه ها دستگیرش کردن.
و همه چی به خیرو خوشی تموم شد...
راست میگفت اگر او و دوستانش نبودند...
اما عثمان! وجود عثمان نگرانیم را بیشتر میکرد. او تا زهرش را نمیریخت دست از سر زندگی هیچکدام مان برنمیداشت...
با صدایی تحلیل رفته، از هراسم گفتم: اما عثمان، اون ولمون نمیکنه!
خندید: واسه همین بچه های ما هم ولش نکردن دیگه، دو روز پیش لب مرز گیرش انداختن.
نفسی راحت کشیدم. حالا مطمئن بودم که دیگر عثمان نمیتواند قبل از سرطان جانم را بگیرد.
-دانیال کجاست؟ کی میتونم ببینمش؟ میخوام قبل از مردن یه بار دیگه برادرمو ببینم...
نفسش عمیق شد: مرگ دست من و شما نیست، پس تا هستین به بودن فکر کنید. دانیال هم سوریه ست. داره به بچه های حزب الله لبنان کمک میکنه. نگران نباشین زود میاد. خیلی زود...
ترسیدم: سوریه؟ یعنی فرستادینش که بجنگه؟ حزب الله لبنان چه ربطی به سوریه داره؟
لبخندش شیرین شد: بله بجنگه، اما ما نفرستادیمش خودش آبا و اجدادمون رو آورد جلو چشممون که که بفرستینم برم...
بچه های حزب الله واسه کمک به سوریه، نیروهاشون رو اونجا مستقر کردن، دانیال هم که یه نخبه ی کامپیوتریه، رفته پیش بچه های حزب الله داره روی مخِ نداشته ی داعشی ها، سرسره بازی میکنه. البته با تفنگ و اسلحه نه، با ابزار کار خودش، کامپیوتر...
دانیال هم رنگِ حسام و دوستانش را گرفته بود. انگار خوبی میانِ این جماعت، مرضی مُسری بود.
به جوانِ سر به زیر رو به رویم خیره شدم، همان که زمانی کینه، تیز میکردم محض یکبار دیدنش و خونی که قرار بر ریختنش داشتم، به جرمِ مسلمانیش. اما مدیونم کرده بود به خودش جانم را، برادرم را، زندگیم را، آرامشم را، خدایی که “نبود” و حالا یقین شد “بودنش” و احیایِ حسی کفن پیچ شده به نام دوست داشتن... انگار از گورِ بی احساسی به رستاخیزِ مسلمانی، مسلمان زاده بپاخاستم و امروز یوم الحسرتی پیش از قیامت بود خواستن و نداشتن...
این حسامِ امیر مهدی نام، گمشده هایِ زندگیم را پیدا کرد. این مسلمانِ شجاع و مهربان، تمام نداشته هایِ دفن شده ی زندگیم را تبدیل به داشته کرد.
اینجا ایران بود، سرزمینی که خدا را با دستانِ اسلامی اش به آغوشم پرت کرد.
اینجا ایران بود، جایی که مسلمانانش نه از فرط ترس، سر خم میکردند. نه از وجه وحشی گری، گریبان میدریدند.
اینجا ایران بود، سرزمینی پر از حسام هایِ مسلمان...
در تفکراتم غوطه ور بودم ناگهان به سختی از جایش بلند شد: خیلی خسته شدین، استراحت کنید، من دیگه میرم اتاقم. احتمالا امروز مرخص میشم اما قبل رفتن میام بهتون سرمیزنم.
چشمانش خسته بود شک نداشتم، هر چند که چشم دوختن هایش به زمین، فرصتِ تماشایِ خونِ نشسته در سفیدیِ چشمانش را نمیداد: راستی پنجره ی نگاهش چه رنگی بود؟
از رفتن گفت و ظرفِ دلم ترک برداشت. یعنی دیگر نمیدیدمش؟!
نا خواسته آرزو کردم که ای کاش باز هم عثمانی بود و زنی صوفی نام تا به اجبارِ قول و وظیفه اش، حسِ بودنش را دریغ نمیکرد. به سمت در رفت با همان قدِ بلند و هیکل مردانه اش که حتی در لباسِ بیمارستان هم ورزیدگی اش نمایان بود. آرام صدایش زدم: دیگه برام قرآن نمیخوونید؟ برگشت: هر وقت دستور بفرمایید، اطاعت امر میشه! مردی که تمام شب را بالای سرم بیدار بود، حق داشت که از وجودِ پر آزارم به قصد استراحت گریزان باشد...
آن روز ظهر یه بار دیگر به دیدن آمد،
دیداری که میدانستم حکم مرخصی اش را صادر میکند. ملاقاتی که از احتمالِ آخرین بودنش، دلم مشت شد درِ کفِ سینه ام...
⏪ #ادامہ_دارد...
📝نویسنده:اسعد بلند دوست
@asraredarun
اسرار درون
هدایت شده از مشاور خانواده| خانم فرجامپور
سلام 🌹
در خدمتتون هستم
با بحث مشاوره
در رابطه با 👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح تغذیه
✴️مسائل اعتقادی
(فرجامپور)
جهت تنظیم نوبت به ای دی زیر پیام بدید
👇👇
@masoomi56
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
بنام او آغاز میکنم
چرا که نام او
آرامش دلهاست و
ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺳﻬﻢ ﺩﻟﯿﺴﺖ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺼﺮﻑ ﺧﺪﺍﺳﺖ💖
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
@asraredarun
┄┅─✵💝✵─┅┄
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨امام صادق (علیهالسلام) فرمودند:
چون خداوند به بندهاى نعمت بدهد و او آن را قلبا قدر بشناسد و به زبان سپاس بگويد، هنوز سخنش به پايان نرسيده، فرمان افزايش نعمت براى وى صادر مىشود.✨
@asraredarun
┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
#سلام_امام_زمانم
ازبین ڪُلِ خلق
ٺورادوسٺ دارمٺ
حُبي لَکَ الْهَوا
بِاَبي اَنْتَ یا مهدی💖
#خدایا_برسان_یوسف_آل_فاطمه_را
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@asraredarun
❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
4_5861507384005888788.mp3
12.18M
#خانواده_آسمانی ۷۰
#استاد_شجاعی
#دکتر_رفیعی
♨️ هزار استاد و معلّم اخلاق؛ بیاثرنـــد اگر ؛
ما مجهز به یک اسلحه درونی نباشیم!
♨️ هزار سال عبادت و تهجد، راهمان را به آسمان باز نمیکنند؛
اگر در درون ما،
گیرندههایی با درجه حساسیت بالا وجود نداشته باشند!
💥از کدام اسلحه یا گیرنده، حرف میزنید؟
@Ostad_Shojae
خندیدن با فرزند نشان از این دارد که شما از نقش یک والد همیشه سختگیر خارج شده و لحظات خوشی را با او و در کنارش دارید.
سعی کنید فضای خندیدن را در محیط خانه به وجود بیاورید.
اینکه مدام در آشپزخانه اید،
یا در حال ديدن اخبار، شما را از فرزندتان دورتر و دورتر می کند و او به ناچار به دنیای بازی های رایانه ای پناه می برد.
با کودک خندیدن کار مشکلی نیست،
ولی با این کار چیزی را به او هدیه می دهید که در تمام عمر به دردش میخورد؛ یعنی شاد بودن...
#تربیت_فرزند
@asraredarun