eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق علیه‌السلام فرمودند: آنگاه که روزگار، زمانۀ ستم باشد و مردمش اهل نیرنگ باشند، اعتماد به هرکسى درماندگى است.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
بيا مهدی شب هجران سحر كن بيا مهدی به عالم يك نظر كن بيا مهدی، خـــــدا از ياد رفته بيا مهدی ملائک را خبــــر کن بيا مهدی که جز تو نیست مولا بيا مهدی عـدالت مستقــر کن بيا مهدی كه خونين است اين راه بيا مهدی سفر را بی خطر كن بيا مهدي كه دنيا هست تاريك بيا مهدی سياهی را به در كن بيا مهدی كه دلتنگ تو هستيم 🔸شاعر: علی واشقانی @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥پاسخ قرآن به تکنیک نخ‌نمایِ | لااقل به گونه‌ای کینه‌هایتان را ابراز کنید که درخور پاسخ باشد! | Holy Spider @ostad_shojae
👤 انسان شناسی ۷۴ @Ostad_Shojae
انسان شناسی ۷۴.mp3
11.94M
۷۴ - تشنه‌ای که طلب آب ندارد، - گرسنه‌ای که طلب غذا ندارد، - بیماری که طلب درمان ندارد، به همان اندازه غیرطبیعی ست که انسان، - عشق الله را نداشته باشد! ✖️ طبیعی‌ترین حالت یک انسان که طلب الله و عشق اوست، چگونه حاصل میشود؟ @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ یک روش برای ایجاد آرامش در خانواده👇🏻 برای ایجاد آرامش چند روش و تکنیک وجود داشته دارد. اوّلین روش برای آرامش، آرامش های کلامی است؛ یعنی اگر پدر و مادر بخواهند به فرزند خود آرامش دهند، باید در ارتباط کلامی خود با نوجوان دقّت کنند. نوجوانان آتش زیر خاکستر هستند؛ یعنی نیاز به یک باد و نسیم دارند تا آتش درونشان شعله ور شود؛ لذا پدر و مادر نباید بگذارند که این تلاطم و برانگیختگی در نوجوان به وجود بیاید. یکی از چیزهایی که آدم را خیلی عصبی می کند، بد حرف زدن است. در روایات دینی ما آمده است که: "زیبا سخن بگویید تا زیبا سخن بشنوید"؛ لذا اگر پدر و مادر بخواهند از نوجوان سخن زیبا بشنوند، باید با او زیبا سخن بگویند. @asraredarun
همهٔ علوم دنیا را میشود در ذهن کودک وارد کرد مغز کودک بسیار وسیع است... ولی به هرمیزان که به مغز کودک فشار بیاید از عمرش کم می شود. آموزش به کودک باید با تجربه وبازی به وجود بیاید @asraredarun
بیماری های روانی ریشه در کودکی دارند. اتصال ها و میدان ها مثل حروف الفبا هستند؛ خصلت ها و خاصیت های خودشان را دارند و ترکیب آن ها با یکدیگر، کلمه و در آخر جمله را می سازد. یک موقع ما با ترکیب این کلمات مثنوی و متن های زیبا و شعر و متن های علمی را تألیف می کنیم و یک موقع هم فحش و ناسزا میگوییم. دیدید بعضی ها با چهارتا کلمه آتیش به پا می کنند و بعضی ها با چهار کلمه آرامش ایجاد می کنند؟ این بستگی به نوع قرار گرفتن آن میدان های مغناطیسی در کنار هم دارد. آموزش در این مرحله است. باید یاد بگیریم که این میدان های مغناطیسی تشکیل شده را چگونه کنار هم بچینیم. بحث ما و هدف رویکرد کودک متعادل این است که این شبکه را چگونه ساماندهی کنیم. به کلمه "مشکلات" توجه کنید حالا میم اش را برمی داریم. میشود شکلات. یعنی یک حرف از میدان های مغناطیسی اش را برمی داریم و مشکلات تبدیل می شود به شکلات. پس ترکیب حروف است که کلمه و بعد جمله را می سازد. حالا دوتا الف بگذاریم، می شود«اشکالات». ترکیب این حروف همان چیزی است که ما باید یاد بگیریم و این نکته همان " هوش" است. هوش یعنی از این حروف چگونه استفاده کنیم، اشکالات بسازیم یا شکلات؟؟ وسن شکل گیری هوش دوران کودکی است. @asraredarun
کودکانی که در خانواده هایی بزرگ می شوند که خوبی های شان مورد قدردانی قرار می‌گیرد احساس خوبی درباره خود دارند. چنین کودکانی بیشتر از بقیه کودکان از عهده مبارزه با زندگی برمی آید و به هدف های بالاتری در زندگی می رسد. @asraredarun
تنبيه در بيشتر مواقع هيچ تاثير مثبتی بر کودک ندارد چون هیچ رفتار صحیح و جایگزینی را برای کودک معرفی نمی‌کند فقط از کاری باز می‌دارد در کل تشویق بدون برنامه‌ریزی قبلی تاثیر مثبت بیشتری دارد تا تنبیه بعضی معتقدند در کودکی با روش تربیتی سرشار از تنبیه بزرگ شده اند و الان هم هیچ مشکلی ندارند! واقعا! کافی است نگاهی به جامعه بیندازیم. وقتی وارد بطن هر خانواده می شویم، متوجه می شویم کمتر آدم بی مسئله داریم. تعداد زیادی در جامعه ما وجود دارند که درگیر افسردگی و اضطراب هستند. این همه دعوا و خشونت در جامعه ما نشانه تاثیر همین روش اشتباه تربیتی است، همیشه دعوا داریم و مدام به هم پرخاش می کنیم. چرا باید حتما باید بترسیم تا قوانین را رعایت کنیم؟ یاد گرفته ایم از کسی بترسیم تا قانون را رعایت کنیم... اینها نتیجه همان روش تربیتی نادرست و دیکتاتورمآبانه است. @asraredarun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از رسانه تنهامسیر🌱
بعد از حدود ۳۰ ساعت ۴۵۹۶۱ نفر از برخورد با عوامل فیلم موهن «عنکبوت مقدس» حمایت کردند 🔹 حدود ۳۰ ساعت از ثبت پویش درخواست برخورد با عوامل فیلم موهن «عنکبوت مقدس» بیشتر نگذشته که ۴۵۹۶۱ نفر از آن حمایت کردند. امضاهای این کمپین تا الان به حدود ۴۶ هزار رسیده و همچنان ادامه دارد. 🔹پویش‌ را اینجا امضا کنید👇 🌐https://www.farsnews.ir/my/c/144079 🔹@Tanhamasirmedia
دارد دل ما راه نجاتی دیگر در مشهد و در قم، عتباتی دیگر بر بانوی با کرامت قم صلوات بر شاه خراسان صلواتی دیگر 🔸شاعر: سیدمحمد جواد شرافت میلاد با سعادت (س) و پیشاپیش مبارک باد @asraredarun ══💝══════ ✾ ✾ ✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و عرض ادب🌹 میلاد حضرت معصومه(سلام الله علیها) و امام مهربانی‌ها امام رضا(علیه السلام) بر همگی مبارک باد💥💥 به مناسبت دهه کرامت و این ایام خجسته مشاوره‌های خانم فرجام‌پور با تخفیف ۲۰/۰ ارایه می گردد💥💥👏👏 با آی دی زیر هماهنگ کنید👇👇👇 @asheqemola http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
#او_را... 97 شهید!!؟؟مگه هنوزم شهید هست!؟؟ با لبخند نگاهم کرد، -آره عزیزم.هنوز خیلی از مادرها چشم
... 98 چنددقیقه صحبت کردیم و بلند شدیم. لحظه ی آخر دوباره زهرا رفت و سرش رو گذاشت رو تابوت ها.وقتی برگشت با لبخند گفت -ولی اگر یه وقت کارت جایی گیر کرد،برو سراغشون!خیلی با معرفتن...خیلی! نگاه گذرایی به سمتشون انداختم و از در بیرون رفتم. تو پارک نشسته بودیم و با هم صحبت میکردیم.دلم داشت ضعف میرفت، -میگم تو گشنت نیست!؟ -آره یکم...! -نظرت چیه بریم رستوران؟ با  تعجب نگاهم کرد. -ها!؟؟یادت رفته ماه رمضونه!؟ ابروهام رو بالا انداختم! -چی؟؟مگه ماه رمضونه!؟ -آره دیگه.سومین روز ماهه.نمیدونستی مگه!؟ اممم.... نه -خب برام فرقی نداره! یعنی روزه ای؟؟ -آره خب! -بابا بیخیاااال تو این گرما!!پاشو بریم یچیز بخوریم! زد زیر خنده ،با تعجب نگاهش کردم! -ترنم چی میگی؟مگه الکیه!؟ -اه،آخه چرا اینقدر خودتون رو عذاب میدین!؟ نگو لذت داره که قاطی میکنما! -نه خب...خیلی هم لذت نداره. البته لذت سطحی نداره!بالاخره گشنه و تشنه باید بمونی چند ساعت. ولی همین که میدونی داری از خدا فرمانبرداری میکنی،داری از تمایلات سطحی عبور میکنی و یه فرقی با بقیه موجودات داری،بهت مزه میده! میدونی اصلا به نظر من همین که خدا آدم حسابت کرده و بهت دستور داده،لذت داره!! -نمیتونم درک کنم چی میگی! کلا هنوزم خیلی نمیتونم لذت سطحی و اینجور چیزا رو بفهمم! خب لذت،لذته دیگه. یعنی چی اسمشو عوض کردید،سطحی و عمیقش کردید،یکیش تهش میرسه جهنم،یکیش بهشت!! -ببین! لذت سطحی،یعنی لذت کم! یعنی محدود شدن به یه سری لذت زودگذر. این اصلا با وجود انسانی که کمال طلبه،نمیسازه! آدم رو سیراب نمیکنه! انسان یه لذتی میخواد که هیچ‌وقت تموم نشه.همیشگی باشه،بعدش پشیمونی نباشه،احساس گناه نباشه. ولی خیلی ها،حتی مذهبی ها،خودشون رو از لذات عمیق محروم میکنن. -تو همه اینا رو تو اون جلسه شنیدی!؟ -خب یه چیزاییش رو اونجا شنیدم،بعد خودم رفتم دنبالش و خودم بهش فکرکردم. ببین!لذت سطحی مثل یه مسابقه ی بی پایانه. مثل اعتیاد به یه مواد که هرروز باید دوزش رو بیشتر کنی و آخر هم راضیت نمیکنه! ولی لذت عمیق،یعنی یه حس خوب همیشگی! یه حس ارزشمند که حتی حاضر میشی براش جون بدی. بنظرم همه شهدا به این لذت رسیدن که رفتن.وگرنه کی حاضره جونشو بده!؟ نگاهم رو از زهرا برداشتم و به آسمون دوختم. -خیلی دوست دارم بفهمم چه لذتیه! شاید همین کنجکاویم،شایدم اینکه این تنها امیدمه،باعث شده که بتونم از یه سری از همین لذت های به قول شما،سطحی،بگذرم!! تا دم دمای عصر با زهرا بودم و با هم صحبت کردیم،تا جلوی مترو بردمش و ازش جدا شدم. درکل ازش بدم نیومده بود!دخترخوبی به نظر میرسید. قرار شد سخنرانی هر جلسه رو ضبط کنه تا اگر من نتونستم برم یا مدت کمی تونستم اونجا بمونم،برام فایلش رو بفرسته. چندساعت بی هدف تو خیابونا میگشتم و فکر میکردم.مغزم خیلی شلوغ پلوغ بود. دلم واقعا برای سجاد تنگ شده بود.هنوزم نمیدونستم چرا اینقدر ناگهانی غیب شد!! خب دیگه باهام کاری نداشت.اون منو با یه دنیای جدید آشنا کرد،که حالم خوب بشه! همون کاری که وظیفش بود.همون کاری که بخاطرش اومد بیمارستان ولی مجبور شد منو فراری بده... اما هنوز فکرم درگیرش بود! نه قیافش به خوشگلی سعید بود،نه هیکلش به خوبی عرشیا! نه پولدار بود و نه یکبار بهم ابراز علاقه کرده بود! ولی سر تا پاش پر از آرامش بود و این،منو بهش جذب کرده بود! اگر این حرف ها و طرز فکر تونسته بود،اون رو به آرامش برسونه،پس من رو هم میتونست!! "محدثه افشاری" @asraredarun اسرار درون
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
#او_را ... 98 چنددقیقه صحبت کردیم و بلند شدیم. لحظه ی آخر دوباره زهرا رفت و سرش رو گذاشت رو تابوت
.... 99 اواخر تابستون بود و کم کم داشتم آماده میشدم برای ترم جدید. برعکس تابستون های گذشته،امسال اکثرا خونه بودم و گاهی با زهرا یا مرجان بیرون میرفتم. تو این مدت دفترچه ی سجاد رو دوبار کامل خونده بودم و خیلی از جملات رو حفظ شده بودم! نکات سخنرانی های جلسه که زهرا برام میفرستاد رو هم تو دفترچم نوشته بودم. تمام سعیم رو میکردم تا برای بهتر شدن حالم،بتونم به حرفاشون عمل کنم.هرچند که گاهی خیلی سخت بود و خراب میکردم! یه بار دیگه به آدرسی که تو گوشیم بود نگاه کردم و ماشین رو نگه داشتم. پلاک 42. یه خونه ی ویلایی دو طبقه با نمای سفید و در فیروزه ای که واقعا دوست داشتنی به نظر میرسید.از شاخه هایی که بالای دیوارها دیده میشد،میشد فهمید که حیاط سرسبزی هم داره. چند لحظه به ترکیب قشنگ سفید،فیروزه ای،سبزش خیره شدم و جعبه ی گلی که تو ماشین بود رو برداشتم و به طرف خونه رفتم. زهرا با یه چادر گل ریز سفید،جلوی در به استقبالم اومد. بعد از اینکه از بغلش بیرون اومدم،نگاهم رو تو حیاط چرخوندم. -چه خونه ی خوشگلی دارید!!آدم دلش میخواد همینجا بشینه فقط نگاه کنه! -اوفففف کجاشو دیدی؟مامانم خیلی هنرمند و با سلیقست! باید بیای توی خونه رو ببینی! بااین حرف زهرا،از سنگ فرش های کرمی رنگ حیاط،گذشتیم و به داخل خونه رفتیم. واقعا راست میگفت!هرچند خونشون مثل خونه ی ما پر از عتیقه و مجسمه و تابلو و چندین دست مبل نبود،اما گلدون های رنگارنگ و درختچه های کنار دیوار،پرده های ساده و شیک و همین یه دست مبلی که خونه رو خیلی هم شلوغ نکرده بود،به همراه بوی قشنگی که تو سالن پیچیده بود،فضا رو کاملادلنشین و خواستنی کرده بود. ناخودآگاه لبخندی روی لب هام نقش بست و محو تماشای اون صحنه ی قشنگ شدم. سرم به طرف صدای گرمی که اومد،چرخید. -سلام دخترم.خوش اومدی! خانم جوون و مهربونی از آشپزخونه به طرف ما میومد. از دیدن تیپ قشنگ و موهای رنگ کرده و صورت آرایش کردش،تعجب کردم و با حرف زهرا "ترنم جان،این خانوم مامان منه." تعجبم چند برابر شد! دستش رو جلو آورد و سرش رو کمی به طرف راست مایل کرد. -خوشبختم ترنم خانوم! سعی کردم خودم رو جمع و جور کنم و بهش دست بدم. -سلام.ممنونم.منم همینطور!! دستم رو فشار آرومی داد و زهرا رو نگاه کرد. -من میرم که شما راحت باشید.خودت از دوستت پذیرایی کن.ناهار هم تا یک ساعت دیگه حاضره. زهرا لبخندی زد و نیم نگاهی به من انداخت.تازه متوجه شدم که زهرا هم چادرش رو برداشته و با لباس قشنگی کنارم وایساده. -چشم.حواسم بهش هست.ما هم دو سه ساعت بیشتر خونه نیستیم.بعدش باید زود بریم. مامان زهرا،با گفتن "باشه عزیزم.بهتون خوش بگذره." لبخند دوباره ای زد و رفت. "محدثه افشاری" @asraredarun اسرار درون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام صبحتون بخیر🌹 @asraredarun ┄┅─✵💖✵─┅┄
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام رضا علیه‌السلام فرمودند: هركس نتواند به زيارت من بيايد، برادرم را در رى يا خواهرم را در «قم» زيارت كند كه ثواب زيارت مرا در مى يابد.✨ @asraredarun ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
اے قیام ڪنندهٔ بـہ حق جہــاڹ انتظار قدومت را می کشد چشمماڹ را بہ دیده وصاڸ روشڹ ڪڹ اے روشڹ تر از هر روشنایی @asraredarun ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀