💠 در روایت داریم👇 🌷((تو رابطه ی خودتو با خدا 💟 اصلاح کن 🔝، خدا رابطه ی تو و همه ی اهل عالم 🌎 رو اصلاح خواهد کرد)) 👈 من جمله خانوادت 👨👩👧👦💞

♻️ البته ممکنه بازم خدا از انسان آزمایش بگیره 📝📚📖 و در نهایت بدترین خانواده هم گیرش بیاد... ⚔⛏⛓💉 🔹اما امور مومن تسهیل شده است 🔐 🔹سختی ها اعصابشو نابود نمیکنه و داغونش نمیکنه 😌🌺 صبور و آرام هست 😊😌✔️ دیدید گاهی اوقات نگاه برخی آدما میکنیم چقدر آروم هستن و چقدرمیشه ازشون آرامش گرفت👌✨

🌴 💫در یک نقلی آمده است که زینب کبری روی زانوی پدر نشسته بود صدا زد بابا منو دوست داری؟؟💞 بله ، دختر دلبندم💗 🌴💫 مادرم فاطمه ی زهرا رو دوست داری ؟؟💞 بله ، دخترم💗 🌴💫 داداشم امام حسن و امام حسین رو دوست داری؟؟💞 بله ، دخترم💗 🌴💫 صدا زد بابا یک دل 💟 مگه چند نفرو میتونه دوست داشته باشه؟؟!!💓 ❤️خدا رو هم دوست داری؟؟ بله دختردلبندم💓

🌴⚜ امیرالمومنین علی «« علیه السلام »» یک لبخندی زدن و دخترشون رو در آغوش گرفتند💖 🌺🍃وفرمودند عزیزدلم همه ی شما رو💟 بخاطر خدا 💟 دوست دارم، ❤️ برای خدا ❤️ دوست دارم . ⬆️⬆️⬆️

👌✔️ رفقا اگر کسی خانواده ش رو بخاطر خدا دوست داشته باشه ، 💕محبتش خیلی شدید خواهد شد ، محبت بین اهل بیت رو ببینید👇

☑️ اونوقت خدا نکنه همچین دلی که اینقدر محبتش شدیده داغ ببینه ، 🏴 💔دلی که بخاطر خدا برادرش رو دوستداره اگر داغ ببینه دیگه فوق العاده س این داغ ها 😔🏴 ▪️🏴سنگینی این داغ انقدر زیاده که کوه ها نمیتونن اونو حمل کنند 😭

▫️اگر یک پدری بچشو بخاطر خدا دوست داشته باشه داغ ببینه دیگه نمیتونه تحمل کنه ها ▪️▫️▪️▫️ ☑️زینب کبری میدونست حسین ، علی اکبرش رو 💟 بخاطر خدا 💟 دوست داره، ▪️ میدونست دیگه نمیتونه تحمل کنه داغ علی اکبر رو😔 💔😭🏴 ▫️می دونست این محبت چقدر شدیده 😭🔝

🔘لذا اولین باری که زینب به میان نامحرمان دوان دوان وارد شد، همه از هم می پرسیدن این خانوم کیه❓ ▪️کسانی که آشنا تربودن گفتن لابد دختر امیرالمومنین، خواهر حسینه ، ▫️ تا میان لشکر نفوذ کرد, اومد خودش رو به بدن علی اکبر رساند. ▪️یعنی حسین صورت از صورت علی اکبر بردار اگه زینبت رو میخوای، خودش رو روی بدن عزیز برادر انداخت وای علی اکبرم 😭😭 ✔️ اومد تسلی بده ابا عبدالله الحسین علیه السلام رو ، چون میدونه محبتی که بخاطر خدا هست ، خیلیییییی شدیده... محبتهای معمولی نیست ❤️

▪️یا ابا عبدالله من خدمت شما عرض کنم ، شما که میدانید علی اکبر شما اگر در این میدان به شهادت میرسه ، رنج زخم شمشیر حس نمیکنه و به شهادت خواهد رسید ▫️یا ابا عبدالله یک وقت مبادا دل شکسته ناله بزنی و گریه کنی بخاطر علی اکبرت😔 ☑️ یا ابا عبدالله میدانی علی اکبر الان به دست جدش سیراب شده، خودش صدا زد بابا ... الان به دست جدم سیراب شدم ▫️▪️▫️▪️

▫️یا ابا عبدالله میدونی علی اکبر یک ساعت دوریش بیشتر با شما طول نخواهد کشی و شما هم به سرعت به علی اکبر ملحق خواهید شد 😔 😭 ☑️ سپه شام همه ایستاده به تماشای شاه و شاهزاده همه گفتن حسین جان داده 🏴🏴🏴 ▪️صورت به صورت علی اکبر گذاشت و دیگر برنداشت😭😭🏴🏴🏴 الا لعنت الله علی القوم الظالمین ◾️◽️◾️◽️◾️

✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم✨

ریپلی به قسمت اول 👆👆🌹🌹 رمان گندمزار طلایی