eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.6هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
4.5هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام علیکم تشکر فراوان از استاد عزیز خانم فرجامپور که با توجه ،حوصله و دلسوزی بنده رو خیلی عالی در رابطه با ازدواج فرزندم راهنمایی کردند . ان شاالله خدا عاقبت به خیری و سلامتی نصیب خودشون و خانوادشون کنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام امام زمانم🌺 سلام صبحتون پر نور🌹 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام‌‌ علی علیه‌السلام فرمودند: براستى كه جهاد يكى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را براى اولياى خاص خود گشوده است. جهاد جامه تقوا و زره استوار خداوند و سپر محكم اوست.✨ @asraredarun ┄┅─✵💖✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و 97 🔷🔹🔷💯🔷 17 "سهمیه بندیه رنج" 🔵بسیاری از رنج هایی که میکشیم واقعا بیخود هست.😒 ✅ما میتونیم خیلی از رنج های بیجا رو کنار بزنیم. 🔺 ببینید ✔️سهمیه رنج هر کس توی دنیا مشخصه 🔶مثلا قراره شما 100 واحد رنج بکشی. این برای هرکسی متفاوت هست. اگه ما برنامه ریزی داشته باشیم 🔹میتونیم این 100 واحد رو "رنج خوب" ببریم 🔴اگه بی برنامه عمل کنیم همش میشه "رنج بد." 🚫مثلا اگه شما با راحت طلبیت مبارزه کردی و خودت به استقبال برخی رنج ها رفتی ✔️طبیعتا دیگه بسیاری از رنج های بد رو نمیکشی. ✅مثلا اگه زدی تو گوش راحت طلبیت و هر روز "ورزش" کردی 🔷در واقع سهم رنجت رو به خوبی بردی ✅نتیجش این میشه که از بسیاری از بیماری های دوران پیری و رنج های اون در امان میمونی. دیگه سهمیه رنج بد نداری.😊 وقتی میتونیم رنج خوب ببریم چرا رنج بد بکشیم؟؟؟ ✳️خب به جاش رنج خوب بکشیم.😚 🔰خوبیش اینه که کسی که رنج خوب بکشه اعصابش خورد نمیشه. همش رشد میکنه. روحیه ش قشنگ میشه. بزرگ میشه... ببخشید شما در طول روز چقدر رنج بد و خوب میکشید؟؟؟ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
و 98 🔷🔹💯🔷🔸🇮🇷 18 🔺عرض کردیم که ما باید رنج هامون رو مدیریت کنیم. بسیاری از رنج ها رو میتونیم کاهش بدیم. ✅باید تلاش کنیم رنج نکشیم. 👈در زمینه ی اقتصادی بله مشکلاتی در نوع مدیریت کشور هست. اما نقش ما در این مشکل اقتصادی که داریم چیه؟ 🖲الان هر یک از ما چقدر میتونستیم کار کنیم برای ثروت بیشتر؟⁉️ خیلی وقتا میبینم طرف واقعا میتونه بره کار کنه و درامد کسب کنه 🔴اما هی ناله و نفرین میکنه به مسئولین حکومتی که چرا فلان جا اختلاس هست و دزدی و... عزیزم اونا به جای خودش. شما چقدر تلاش کردی برای کم کردن رنج هات؟😒 ⁉️شما چقدر با راحت طلبیت مبارزه کردی؟ هیچی؟ بسیاری از رنج هایی که ما میکشیم مستقیما به خاطر "راحت طلبیمون" هست. حاج آقا کار نیست😥 🔶صبر کن. کار با نصف حقوق هم نیست؟☺️ چرا حاج اقا . زیاده! 😊خب عزیزم فعلا همون نصف حقوق رو برو تا یه کار بهتر گیر گیر بیاری. نشین بیکار. این بیکاری خودش یه بیماری هست یه مرگ خاموشه برای انسان.... 🖲🔺🔴🔺 یه روز هم بیکار نشین. شده کار مفتی هم بری ، حتما برو... http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱 من برای خدا مهم هستم! 🔹خدا نظر مارو می‌پرسه @asraredarun
11.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اگر جهانی نباشی، حقیر میشی! 🔻ما هنوز جهانی نیستیم! 🔻این یک ایراد بزرگ است! @asraredarun
سوالهاتون را می تونید برای ادمین بفرستید👇 @asheqemola یا ناشناس 👇 لطفا، سوالات، نظرات و پیشنهاداتتون را برام ناشناس بفرستید✅ لینک ناشناس👇👇👇 https://harfeto.timefriend.net/16819268027013
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حدود یک ساعت گذشت و امید حسابی مشغول بود. پدرش هم سرگرم کار خودش بود که تلفنِ اتاق به صدا در آمد. منشی از پشتِ خط، ورود مهمانی را گزارش داد و پدر، دستور داد که راهنمایی اش کند. صدای در آمد و با تعارف پدرش، مردی میانسال و خوش تیپ وارد شد. امید به احترام، از جا برخاست و سلامی کرد و با او دست داد. پدرش امید و او را به همدیگر معرفی کرد. امید با لبخند گفت: "خوشبختم آقای بهرامی." برخلاف پدرش، مهندس بهرامی خوش اخلاق و خوش برخورد بود. پیش خدمت، وسایل پذیرایی را آورد. این شخص هر کسی که بود، نزد پدرش خیلی احترام داشت. از لابلای صحبت هایشان، متوجه شد که آن مرد، از دوستانِ قدیمی و صمیمی پدرش است. بالاخره کار یکی از فایل ها را تمام کرد، با استرس از جا بلند شد و رو به پدرش گفت: "یکی از فایل ها مرتب شد. اگر اجازه بدید من مرخص بشم!" بر خلاف انتظارش، پدر با لبخند گفت: " ممنون، می تونی بری." امید لبخند پیروزمندانه ای زد و خداحافظی کرد و راه افتاد. با سرعتِ تمام خودش را به دفتر استاد تهرانی رساند. با خودش فکر کرد تا به آن روز هیچ کاری اینقدر برایش ارزشمند و پراهمیت نبود اما حالا این پروژه، دنیای او شده بود. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490