سلام،،،، سلام،،، هزاران سلام بر شما خوبان💐💐💐
الهی که امروز بهترین روز نا الان بوده باشه
و روزهای آیتده بهتر از امروزتان باشد🌺🌺🌺
دلتان شاد
و
لبتان خندان
و
حساب بانکی و جیبهاتون پر از پول باد💥👏👏
متاسفانه امروز ایتا قطع شد
و نتونستیم ساعت ۱۳ ثبت نام دوره جدید را شروع کنیم
ان شاءالله الان انجام می دیم💥💥💥💥
#جشنواره_طرح_تخفیف
#دوره_اسرار_ارتباط_موفق
یا
#سواد_عاطفی💥💥👏👏👏
ویژه
تمام خانم های
#متاهل
و
#مجرد
اماده اید💥💥💥👏👏👏👏👏⁉️
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه(صلی الله علیکم )💐
#نذر_فرهنگی
به مناسبت ایام الله دهه فجر و
عید مبعث رسول مهربانی(صلی الله علیه و اله) و اعیاد مبارک شعبانیه💥💥💥💥
یک #تخفیف_ویژه
و باور نکردنی برای
#دوره_اسرار_ارتباط_موفق
یا
#سواد_عاطفی
داریم.😍👏👏👏
فقط
و فقط
برای
افرادی که تا
فردا شب،
ثبت نام کنند💥💥👏👏👏
قیمت واقعی دوره ۱،۴۹۰،۰۰۰ تومان است
که
با هزینه ۵۹۰ هزار تومن عرضه کردیم قبلا
اما الان
فقط و فقط
با
۳۹۰ هزار تومان عرضه میشود😍👏👏✅
از تخفیف جا نمونید.👏👏👏
این دوره به این زودی ها تکرار نخواهد شد❌
ادمین ثبت نام👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
عزیزان لطفا
بنر مون را در کانال ها و گروه هاتون بگذارید
و برای دوستان تون بفرستید
تا بتونن از این دوره ارزشمند و این تخفیف ویژه جا نمونند
اجر همگی با خدای مهربان💐💐💐
خب امشب، یک شب بزرگیه💥👏👏
یک جشن بزرگ داریم
جشن تولد انقلاب اسلامی 💥💥💥
به همه شما ملت غیور تبریک عرض می کنم💐💐💐💐
ان شاءالله فریادهای
الله اکبر
ما به عرش خدای مهربان می رسد
و
ذخیره اخرت ما میشه🌺🌺
ما هم بهتون یک کادو می دیم🎁
از این پیروزی و جشن بالاتر چی داریم⁉️⁉️😍
عیدی چی باشه⁉️⁉️
یک #تخفیف_ویژه🎁👏👏
برای شرکت در
#دوره_اسرار_ارتباط_موفق😍👏👏
هر عزیزی از حضورش در راهپیمایی فردا
عکس بفرسته برامون
یک تخفیف برای ثبت نام خواهد گرفت🎁😍👏👏
عکس ها را برای ادمین مون بفرستید👇
@asheqemola
#سالها_در_انتظار_یار
#قسمت_207
چند روز دیگر گذشت و امید هنوز ذهنش در گیرِ تلفن مادرش بود.
هوا هر روز گرم تر می شد و تحملش سخت تر.
کارهایشان به خوبی پیش می رفت.
هردو در کنار هم به خوبی همکاری می کردند و تقریبا هم عقیده کار را پیش می بردند.
دقت و مهارتشان در کار تحسین همه را بر انگیخته بود.
استاد تهرانی یکی دوبار برای نظارت بر روی پروژه آمده بود.
او نیز این دو مهندس جوان را تحسین می کرد. امید و محسن در کنارِ هم بهترین شده بودند.
همه چیز خوب پیش می رفت. محسن مرتب با خانواده اش در تماس بود و حال مادرش را جویا می شد.
ولی امید چند روز یک بار تماسی از
مادر، خاله، مادر بزرگ یا احمدآقا داشت. ولی هر چه با خود کلنجار می رفت؛ نمی توانست درباره آن شب سؤال کند.
ذهنش همچنان درگیر بود.
از همه بدتر، پدرش که حتی یک پیام هم نمی داد.
فکر کردن درباره رفتارِ پدرش، سینه اش را تنگ می کرد و بغض، راه گلویش را می بست. سعی می کرد که به او و رفتارش فکر نکند. ولی نمی شد. آیا می شود به قسمتی از عمر و زندگیت فکر نکنی؟ آیا می شود ذهنت درگیرِ رفتارِ نزدیک ترینِ فرد زندگیت نباشد؟
آیا توقع محبت از پدر زیاد است؟
هر چه بود باید تحمل می کرد. بالاخره یک روز باید دلیل این رفتار را می فهمید.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490