eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.6هزار دنبال‌کننده
15.4هزار عکس
4.5هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺زن‌هایی که همیشه حس حسادت دارند❌ اغلب مردها از زنهای بسیار حسود فراری اند. وای⁉️ وای⁉️ این زن‌ها مرد را تا حد جنون می کشانند. یادتان باشد در تمام طول عمر ما باید خودشناسی و خودسازی داشته باشیم و روح و روان‌مان را از رذایل اخلاقی پاک کنیم✅ پس مشغول وظیفه خود باشیم👌
🔺زن‌هایی که احساس می‌کنند تمام زندگی‌شان صرف مرد می‌شود❌ رابطه با زن‌هایی که احساس می‌کنند زندگی خود را با انتظار فراوان فدای مرد می‌کنند، بسیار دشوار است. اگر هر فردی وطیفه خود را در زندگی متاهلی بداند و سعی کند که به بهترین نحو انجام وظیفه کند و البته هپیشه و در همه حال خدای مهربان را شاهد و ناظر بداند و قصد قربت کند، مطمئن باشید از همسرداری و خانه داری و فرزند پروری نهایت لذت را می برد و رضایت کامل خواهد داشت✅
پس تمام سعی مان این باشد که برای همه اعمال قصد قربت کنیم و از خدای مهربان یاری بجوییم تا سختی ها و رنج های زندگی بر ما اسان شود چون می فرماید👇 ‌"انّ مع العسر یسراً" قطعا همراه هر سختی آسانی است✅ الهی به امید خودت❤️ موفق باشید🌺
💞 رابطه مثل گلدان گل میماند🪴 👌مراقبت میخواهد؛ توجه میخواهد نگذارید محبت و بعد از آن هم رابطه هایتان خشک شود...💞 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
😍❤️ تو همون قُوتِ قلبی که تا بهت فکر میکنم، تموم خیالم پر از راحتی میشه=]💞😘 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۷) از پنجره اتاق بیرون را نگاه کردم. تاریکی هوا خبر از پایانِ وقتم می‌داد. برای رفتن آماده شدم. صدای باز شدنِ در، حکایت از آمدنِ مادرِ ریحانه می‌داد. ریحانه دستم را گرفت و گفت: - دوست دارم بمونی ولی می‌دونم نمیشه. اما بهم قول بده اگر جواب تلفنِ هیچ کسی رو نمیدی ولی جواب من رو بده. بعد مِن و مِن کرد. - با پرهام چی کار کردی؟ - هیچی. بره بمیره. دیگه نمی‌خوام ببینمش. دستش را روی شانه‌ام گذاشت. - تینا جان، خیلی حواست رو جمع کن. مواظب خودت باش. سری تکان دادم و کیفم را برداشتم. با هم از اتاق بیرون آمدیم. مادرش مشغولِ آشپزی بود. سلام دادیم. با خوشرویی دستم را فشرد و احوال‌پرسی کرد. چهره مهربانش شبیه ریحانه بود. ریحانه عجیب از نطر قیافه و هیکلش شبیه مادرش بود. مهربانی هم در خانواده‌شان ارثی بود. با تعجب به دستمالِ پیچیده شده دورِ مچِ دستم نگاه کرد؛ ولی چیزی نپرسید. آستینم را پایین کشیدم و سرم را پایین انداختم. با بدرقه ریحانه، پله‌ها را به سرعت، پایین رفتم. گونه‌هایم از شرم سرخ شده‌بود و بغض، گلویم را فشرد. هرچه به خانه نزدیک‌تر می‌شدم، پاهایم کندتر حرکت می‌کرد. جلوی در خانه، دیگر به زمین چسبیدند. به آسمان بالای سرم نگاه کردم. دنیای من مثل آسمان شب تیره و تار بود. حتی چند ساعت کنارِ ریحانه بودن هم تأثیری در این تاریکی نداشت. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۱۸) شبم با ناله‌های مادر و کم محلی‌هایش گذشت. پدر، مثلِ بیشتر شب‌ها نیامد. یک چشمم به بخیه‌های مچِ دستم و چشم دیگرم به گوشی بود. شاید پدر، حالی از من بپرسد؛ ولی افسوس! انگار اصلا به من فکر نمی‌کرد. فقط آخر شب یک پیام احوال‌پرسی و شب‌بخیر از ریحانه داشتم. بسته اینترنتی نداشتم. دلم می‌خواست حداقل خودم را با کانال‌ها و گروه‌ها سرگرم می‌کردم. بی‌خوابی به سرم زد. یاد مرگ که سخت منتظرش بودم افتادم. کاش فرشته مرگ پارتی بازی می‌کرد و پرونده مرا جلو می‌انداخت! هوا روشن شده بود که تازه پلک‌هایم روی هم افتاد؛ ولی چه سود که خیلی زود با صدای مادر بیدار شدم. برای رفتن آماده شدم و بی‌هدف راه افتادم؛ مثلِ بیشتر وقت‌ها که از خانه بیرون می‌آمدم. تازه اواسط کوچه یادم افتاد که سر تا پایم را برانداز کنم که مرتب هستم یا نه. سرِ چهارراه که رسیدم، دوباره دخترکِ اسفند دود کن، مشغول کارش بود. بی‌اختیار لبخندی زدم و باز به حالش غبطه خوردم. چشم چرخاندم تا شاید اثری از پرهام ببینم ولی بی‌فایده بود. او هم مرا رها کرد و رفت. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی ... هر بامدادت؛ رودخانه حیات جاری می شود ... زلال و پاک ... چون خورشید مهربان و گرم وخالصمان ساز ... سلام امام زمانم❤️ سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند: كام كودكانتان را با تربت حسين (ع) برداريد چرا كه خاك كربلا فرزندانتان را بيمه مى‏‌كند.✨ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
💪 💞🌱زندگی؛🌱💞       نمایشی است       که هیچ تمرینی برای آن       وجود ندارد!       پس آواز بخوان       اشک بریز       بخند و با تمام وجود زندگی کن       قبل از آنکه       نمایش تو بدون هیچ تشویقی       به پایان برسد! ‌ الهی به امید خودت❤️ الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
1403.04.31-Panahian-HonarUni-HonarAzarAndishi-05-32k.mp3
15.62M
🔉 هنر آزاد اندیشی 📅 جلسۀ پنجم | ‌۱۴۰۳/۰۴/۳۱ 🕌 دانشگاه هنر 👈 برخی از عناوین مهم این جلسه: ➖در مورد انواع اسارت‌های مدرن، کم بحث شده است ➖بروکراسی اداری، یکی از ابزارهای اسارت مدرن ➖بردگی نوین، ظاهر و ابزار زیبایی دارد ➖برخی از مردم، عمل پیامبر(ص) را باور نمی‌کردند ➖باور به اینکه روش دین در دنیا نتیجه می‌دهد ➖روش انبیاء برای آزادی، باور نمی‌شود @Panahian_ir @Panahian_mp3 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام،،، سلام،،،هزاران سلام بر شما بنده های خوب خدا🌹🌹🌹 الهی که دلتون مالامال از حال خوب باشه👏 زایرین کربلا خوشا به سعادتتون زیارت همگی قبول حق 💐💐 از همه زایرین کربلا التماس دعا دارم ان شاءالله سفرتون بی خطر و پر ثمر باشه و با سلامتی و دست پر برگردید سلام ما را هم به حضرات برسونید التماس دعای فرج اللهم عجل لولیک الفرج🌹
ادامه بحث قبل👇 چه زن‌هایی مرد را از زندگی سرد می کنند👇 🔺زن‌هایی که با مرد مانند پدر خود برخورد می‌کنند🤔⛔️ همه ما از دوران کودکی باورهایی در ذهن‌مان شکل گرفته و خواه یا ناخواه آنها را با خودمان وارد زندگی متاهلی می کنیم. بعضی ها از مرد بودن فقط تصویر پدرشان را در ذهنشان شکل گرفته و البته به خاطر جو خانوادگی اصلا زنانگی و سیاست زنانه اموزش ندیدند. و نمی توانند بین رفتار با همسر و رفتار با پدر تمایز قایل باشند حتما حتما باید قبل از ازدواج در اینباره مطالعه داشته باشید یا آموزش ببینید مرد نیاز به همسری دلبر دارد👌
⛔️زن‌هایی که درباره‌ی هر چیز کوچکی هم با مادر خود صحبت می‌کنند❌ خانم عزیز بپذیر، مسائل زندگی شما به خودتان مربوط است و حق ندارید اسرار زندگی و اسرار همسرتان را پیش کسی بازگو کنید❌
⛔️زن‌هایی هستند که عاشق شایعات درباره‌ی افراد و چیزهای مختلف هستند ❌ این رفتار به مرور مرد را خسته می کند و از همنشینی و همصحبتی با همسرش دوری خواهد کرد یادمان باشد، سرک کشیدن در زندگی دیگران نه تنها سودی ندارد بلکه ممکن است دنیا و اخرت ما را ویران کند👌 ‌‌‌ ‌
⛔️زن‌هایی که چشم و هم‌چشمی زیادی دارند❌ اگر به دنبال دنیا بیفتی، تمامی نخواهد داشت. پس سرتان در زندگی خودتان باشد و به اندازه وسع خودتان زندگی کنید و لذت ببرید✅ ‌‌‌ ‌
⛔️زن‌هایی که همیشه ی خدا در رژیم غذایی هستند❌ خانم عزیز اگر تناسب اندام برایت مهم است، اولا، حتما اصلاح مزاج انجام بده و سبک زندگی و تغذیه ات را تغییر بده✅ ثانیا، مگر رژیم چقدر طول می کشد؟ ثالثا، مردها دوست دارند موقع خوردن همپا داشته باشند👌 پس مثل یک رفیق با مرام کنارش باش و مرتب نگو، نمی خورم و رژیم دارم❌ یک زن خوشحال و راحت باشید. سعی کنید همیشه بهترین خود باشید و زندگی را سخت نگیرید.👌
✅آنچه برای یک مرد بسیار بسیار مهم است این است که همیشه همسرش را شاد و راضی ببینید✅ و برای همین تلاش می کند. شما چگونه هستی؟ شاد و راضی یا غمگین و نق نقو؟ به خودمان برگردیم و وظیفه خودمان را بشناسیم و درست عمل کنید این یعنی زندگی💞 موفق باشید🌺
😍💞 مَــن با ذَره ذَره قَلبـ♡ــَم با هــَردم و باز دَم دوســِت دارَم♥️😘 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۹) خاطرات یک سال قبل به مغزم هجوم آورد. تازه به این دبیرستان آمدم. هر روز جلوی راهم سبز می‌شد. گاهی نگاهی و گاهی لبخندی، هدیه چشم‌های کنجکاوم می‌کرد. به دیدارِ هر روزش عادت کرده بودم ولی جرات نزدیک شدن و حرف زدن با او را نداشتم. تا اینکه یک روز که نیامد، مثلِ دیوانه‌ها تمامِ کوچه‌های اطراف را به دنبالش گشتم. فهمیدم که بدون او نمی‌توانم. فهمیدم فقط به خاطر اوست که مسیر خانه تا مدرسه را می‌آیم. با خودم گفتم "باید هر‌طور شده او را برای خودم داشته باشم." بعد از چند روز که پیدایش شد، با شوق جلو رفتم و برای اولین بار سلام کردم. روی موتورش نشسته بود. با لبخند پاسخم را داد. -سلام! بعد از مدرسه بیا پارکِ خیابون پشتی. ذوق زده شدم و رفتنش را تماشا کردم. آن روز از درس و کلاس هیچ چیز نفهمیدم. بیقرار و بیتاب، هر چند دقیقه یک بار، عقربه‌های ساعت را با چشم‌هایم تعقیب می‌کردم. چه‌قدر کند و بی‌حوصله حرکت می‌کردند. با شنیدنِ صدای زنگِ آخر، هرچه نیرو داشتم در پاهایم ریختم و به سرعت خودم را به پارک رساندم. چشم چرخاندم ولی نبود. طول و عرض پارک را بارها و بارها پیمودم. خسته شدم و روی نیمکتی نشستم. ناامید به دور‌دست‌ها چشم دوختم که احساس کردم کسی کنارم نشست. خودش بود. با آن لبخندِ همیشگی و سر و وضع مرتب. خوش‌‌تیپ و خوش‌قیافه. صورتی کشیده و چشمانی درشت داست. حالت موهایش هم خاص بود. ده سالی از من بزرگ‌تر به نظر می‌رسید؛ ولی جذابیتی در چهره‌اش بود که او را مثل پسر بچه‌ها نشان می‌داد. لبخند زدم. توانِ خیره شدن به چهره جذابش را نداشتم. سر به زیر انداختم. گرمی و سرخی گونه‌هایم را حس کردم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۰) درست زمانی بود که پدر و مادرم یک جنگ حسابی با هم راه انداخته بودند و پدر ما را تنها گذاشته بود. حسابی بغض داشتم و از زمین و زمان شاکی بودم: ولی آشنایی با پرهام دنیایم را عوض کرد. سرم پایین بود و با انگشت‌های دستم بازی می‌کردم. نشستن کنار او برایم سخت بود. از طرفی هم حس می‌کردم او ناجی من از این زندگی خواهد بود. بالاخره سکوت را شکست و شروع به صحبت کرد. از پرسش‌های معمولی شروع کرد و بعد به خانواده‌ام رسید. با جواب‌های کوتاه پاسخش را می‌دادم. دلم نمی‌خواست، درباره خانواده‌ام چیزی بداند. نه او و نه هیچ‌کسِ دیگر. می‌دانستم اگر بفهمد سرکوفتم میزند. شاید بیشتر گوشه‌گیری‌ام از دخترهای دیگر دبیرستان هم، به همین خاطر بود. تا سوال‌هایش به خانواده‌ام رسید از جا بلند شدم و از پارک بیرون زدم. او چه می‌دانست که من از همین خانواده فراری‌ام. بعد از آن، تماس هایمان با تلفن و در فضای مجازی ادامه پیدا کرد. قوطه ور در خاطرات، نفس عمیقی کشیدم و خودم را جلوی در مدرسه دیدم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام عرض میکنم خداروشکر میکنم که با خانم فرجام پور عزیز صحبت کردم خیلی حالم بهم ریخته بود و ایشون خیلی مادرانه و دلسوزانه صحبت هام رو گوش کردند الحمدلله راهکار های عاالی دادند توجهم رو به خدا و اهل بیت علیه السلام بردند خیلی باعث آرامشم شد و الحمدلله خیلی سریع به زندگی طبیعی برگشتم و دستورات طب سنتی عالی که تسلط خیلی خوبی داشتند و خیلی روحیه و انگیزه دادند که بتونم پیگیر مسئلم باشم و با توکل بخدا ادامه بدم آرزوی سلامتی و توفیق های متعالی رو براشون از درگاه الهی دارم ممنونم از شما منشی عزیز که درکم کردین و سریع ترین نوبت ممکن رو بهم دادین الهی خداوند مهربان برای همه شما عزیزان جبران کنه🌸🌸❤️❤️ خدا را شکر🌺 هر چه هست لطف خداست🌺 آی دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇 @asheqemola http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام‌دوست﷽ گشاییم دفترصبح را به‌ فر عشق فروزان کنیم محفل را بسم الله النور روزمان را بانام زیبایت آغازمیکنیم دراین روز بما رحمت وبرکت ببخش وکمک‌مان کن تازیباترین روز را داشته باشیم سلام امام زمانم❤️ سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت امام موسى بن جعفر عليه السلام فرمودند: پيروان ما از چهار چيز بى‏‌نياز نيستند: ۱- سجاده‏‌اى كه بر روى آن نماز خوانده شود ۲- انگشترى كه در انگشت باشد ۳- مسواكى كه با آن دندان‌ها را مسواك كنند ۴- تسبيحى از خاك مرقد امام حسين (ع)✨ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💝✵─┅┄