eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.3هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
4.8هزار ویدیو
137 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
علیرضا پناهیان1403.05.20-Panahian-FatemieBozorgTehran-ArbaeenVaAkharozaman-02-32k.mp3
زمان: حجم: 13.7M
🔉 اربعین و آخرالزمان 📅 جلسۀ دوم | ‌۱۴۰۳/۰۵/۲۰ 🕌 فاطمیۀ بزرگ تهران 👈 برخی از عناوین مهم این جلسه: ➖برخی از موارد مرتبط با جبهه حق در آخرالزمان ➖روایت امام سجاد(ع) در مورد رونق گرفتن شهر کربلا ➖اربعین، رزمایش مورد نیاز قبل از ظهور ➖اکثر روایات در مورد ظلم و بدی‌های قبل از ظهور است ➖چرا باید به مقدمه‌سازی برای ظهور توجه داشت؟ @Panahian_ir @Panahian_mp3 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
19.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپی زیبا از زیارت عاشورا به همراه متن با صدای علی فانی 🤲 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
حاج محمود کریمی31.mp3
زمان: حجم: 6.87M
حسينِ من؛ بيا و اين دل شكسته رو بخر...! 🎤 به نفس حاج اربعین اباعبدالله تسلیت باد🏴 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
14.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
- بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد - دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد - به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید - همی بوسم خاکی را که بوی کربلا دارد اربعین حسینی تسلیت باد🏴 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از انوار الهی💥
💠زیارت اربعین 💠 ✨اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ  ✨اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَراتِ اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ  ✨اَنَّهُ وَلِیُّکَ وَابْنُ وَلِیِّکَ وَصَفِیُّکَ وَابْنُ صَفِیِّکَ الْفاَّئِزُ بِکَرامَتِکَ اَکْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَحَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ وَاَجْتَبَیْتَهُ  ✨بِطیبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ وَقآئِداً مِنَ الْقادَةِ وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ وَاَعْطَیْتَهُ مَواریثَ الاْنْبِیاَّءِ  ✨وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِکَ مِنَ الاْوْصِیاَّءِ فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ وَمَنَحَ النُّصْحَ وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ  ✨عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِ الضَّلالَةِ وَقَدْ تَوازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَباعَ حَظَّهُ بِالاْرْذَلِ الاْدْنى وَشَرى  ✨آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الاْوْکَسِ وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ وَاَسْخَطَکَ وَاَسْخَطَ نَبِیَّکَ وَاَطاعَ مِنْ عِبادِکَ اَهْلَ  ✨الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ وَحَمَلَةَ الاَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبینَ النّارَ فَجاهَدَهُمْ فیکَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِکَ فى طاعَتِکَ دَمُهُ وَاسْتُبیحَ حَریمُهُ ✨ اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبیلاً وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَلیماً اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ ✨ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیِّدِ الاْوْصِیاَّءِ اَشْهَدُ اَنَّکَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ عِشْتَ سَعیداً وَمَضَیْتَ حَمیداً  ✨وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً وَاَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَکَ وَمُهْلِکٌ مَنْ خَذَلَکَ وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَکَ  ✨وَ اَشْهَدُ اَنَّکَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ وَجاهَدْتَ فى سَبیلِهِ حَتّى اَتیکَ الْیَقینُ فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَکَ وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَکَ ✨وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِکَ فَرَضِیَتْ بِهِ اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُکَ اَنّى وَلِىُّ لِمَنْ والاهُ وَعَدُوُّ لِمَنْ عاداهُ بِاَبى اَنْتَ ✨ وَ اُمّى یَابْنَ رَسُولِ اللَّهِ اَشْهَدُ اَنَّکَ کُنْتَ نُوراً فىِ الاَصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاْرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ  ✨لَمْ تُنَجِّسْکَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَلَمْ تُلْبِسْکَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها وَاَشْهَدُ اَنَّکَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ  ✨وَ اَرْکانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ وَاَشْهَدُ اَنَّکَ الاْمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّکِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ  ✨وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ وُلْدِکَ کَلِمَةُ التَّقْوى وَاَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا  ✨وَ اَشْهَدُ اَنّى بِکُمْ مُؤْمِنٌ وَبِاِیابِکُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَخَواتیمِ عَمَلى وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى  ✨لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ وَنُصْرَتى لَکُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَکُمْ فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لامَعَ عَدُوِّکُمْ صَلَواتُ اللهِ عَلَیْکُمْ  ✨وَ على اَرْواحِکُمْ وَاَجْسادِکُمْ وَشاهِدِکُمْ وَغاَّئِبِکُمْ وَظاهِرِکُمْ وَباطِنِکُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ.  ▪️ ؛ https://eitaa.com/anvar_elahi
کانال مذهبی ما 👆👆👆 حتما عضو بشید✅✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۱) دوباره به تخته خیره شدم. کلمه‌ای که رنگی و درشت نوشته شده بود و من سخت محتاجش بودم: "آرامش" نفس عمیقی کشیدم و به یاد پرهام‌ افتادم. فقط به خاطرِ داشتنِ آرامش بود که با او دوست شده بودم. کنارش که بودم حرف‌های قشنگ می‌زد و مرا به رویای باغِ آرزو‌ها می‌برد. چنان چرب‌زبانی می‌کرد که خودم را با او خوشبخت‌ترین می‌دیدم. چون پروانه‌ای که در باغی پر از گل‌های رنگارنگ‌ می‌چرخد و از هر گلی که می‌خواهد بهره می‌برد. چقدر برای خودم رویاپردازی کردم. آهی کشیدم که ریحانه با آرنج به پهلویم زد. - باز کجا رفتی؟ چشم‌هایم را باز و بسته کردم که با تعجب یک جفت چشم مشکی را روبرویم دیدم. متعجب نگاهش کردم که لبخند زد. - فکر کنم شما حسابی ذهنت درگیره این سوال شده که حواست به ما نیست. خجالت زده سر به زیر انداختم. ریحانه زود گفت: - نه خانم محمدی، تینا حواسش هست. فکر کنم جواب رو پیدا کرده. به من نگاه کرد و با چشم اشاره کرد که چیزی بگویم ولی من همچنان ساکت بودم. خانم محمدی گفت: - اشکال نداره بذار بیشتر فکر کنه. از ما دور شد و کنار تخته ایستاد. رو به همه کرد. - خب فرصت تمومه. لطفا همه حواس‌ها جمع باشه. می‌خوام یکی یکی جواب بدید. رو به تخته کرد و با صدای بلند سوال را خواند: - به نظر شما، راهِ رسیدن به آرامش چیه؟ 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۳۲) چند نفر دست بلند کردند و خانم محمدی یکی یکی اجازه داد و بچه‌ها نظراتشان را گفتند و او همه را پای تخته یادداشت کرد. نه رد کرد و نه تایید. من فقط گوش می‌دادم و ناخنم را در دهانم می‌جویدم. چند دقیقه‌ای به بحث و نظر دادن گذشت. وقتی تقریبا همه نظراتشان را گفتند، خانم محمدی گفت: - دلم می‌خواد روی جواب این سوال بیشتر فکر کنید و دفعه بعد همه با جواب‌های کامل بیاید. خانم‌هایی که امروز ساکت بودند، حواسم بهتون بود. حتما جلسه بعد جواب‌ها رو مکتوب برام بیارید. سر به زیر انداختم و چیزی نگفتم. بعد از مدت‌ها تنها کلاسی بود که با دقت به حرف‌های معلم گوش می‌دادم. نمی‌توانستم به خودم دروغ بگویم. حرف‌هایش برایم جذاب بود و من را به فکر فرو برد. تا پایان وقت مدرسه به سوالش فکر کردم. بعد از مدرسه با ریحانه بیرون آمدیم. خواستم خداحافظی کنم که گفت: - میری خونه دیگه؟ - تا ببینم. - تینا! خواهش می‌کنم بی‌خیالِ این پسره شو. بذار منم یه نفس راحت بکشم. - نگران نباش‌. فقط می‌خوام ببینمش. - وای تینا! دستم را به نشانه خداحافظی تکان دادم و به چشم‌های نگرانش لبخند زدم. پشت به او کردم و راه افتادم که بازویم کشیده شد. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490