🔹حالا ساز و کار اجرای عدالت رو اگر آدم دقیق دقت بکنه میبینه ...
✔️که تا✨ ولایت پذیری✨ امر فراگیری نشه به هیچ نحو نمیشه عدالت رو برقرار کرد.🌍
🔹🔸حالا بحثش مفصله امنیت با ولایت محقق میشه یا هر نعمت دیگری در جامعه بشری با ولایت محقق میشه.
👈 هر نعمتی در زندگی یک انسان و هر ارزشی در وجود یک انسان با ولایت محقق میشه والا شما نمازم بخونی ارزش نخواهد داشت.
🔸میدونید برنامه قرآنی هم در برخی موارد اینگونه هست که بسیاری از اوقات آیات قرآن وقتی توسط ائمه هدی علیهم السلام شرح داده میشن برای ما
معنا و مفهومشون مشخص میشه✅
🔸🔹ائمه هدی علیهم السلام 🌴در روایات میفرمایند :که ⏪ تفسیر همه آیات قرآن ما هستیم🔝 ⚡️
✔️تحقق بسیاری از آیات قرآن فقط منوط است به ⏬⏬
⏪⏪ تحقق ولایت☑️
🔸🔹در این باره نمیخوایم صحبت کنیم من میخوام
👈 رابطه بین ولایت و خانواده رو عرض کنم ✔️
🔹رابطه بین ولایت و والدین باید مشخص بشه👌.
✔️رابطه بین ولایت و خانواده به اینه که...👇👇
👈 بررسی کنیم ببینیم در خانواده چطور میتونیم ولایت پذیری رو تمرین کنیم
آیا در خانواده فرزندان خودمون رو میتونیم ولایت مدار تربیت کنیم؟
❓❔❓
🔹 تکلیف خانواده که روشن بشه تکلیف مدرسه و جامعه هم روشن خواهد شد.
♻️اینکه چرا بعد از امر توحید باید به ولایت بپردازیم بحث مفصل تری میخواد به چرایی اون این موضوع کاری نداریم.
🔹🔸ولایت اهمیتش روشنه ما میخوایم ببینیم تو خانه ..🏡.
👈 اولا زن و شوهر👈 خودشون باید رشد کنن در دینداری💯✔️
✔️و اگر بخوان در دینداری رشد کنن باید در ولایت مداری رشد کنن 🔝
👈 ثانیا بچه ها باید ولایت مدار بار بیان☑️✔️
🔹اگر بخوایم خیلی صریح با هم دیگه صحبت بکنیم...
اینجوری میشه این که...
⬅️ بچه شما ولایت مدار نباشه👈 نماز خون بشه فایده نداره ‼️
⬅️ این که بچه شما ولایت مدار نباشه👈 درس خون بشه فایده نداره‼️
و...
👈 بالعکسش این که ولایت مدار باشه 👈 درس خون میشه قطعا میشه😊✔️
🍃(و ما خصنا به من ولایتکم طیباً لخلقنا و طهارةً لانفسنا و تزکیةً لنا و کفارةً لذنوبنا)
قطعا میشه😊
🌷🌷🌷🌷
🔹ما توی خونه چجوری بچه هامونو ولایت مدار بار بیاریم؟
❓❔❓
این اصل تربیته ✔️✅👌
👇👇
برای اینکه فرزندان ما در خانه ولایت مدار بار بیان⬇️⬇️⬇️
✔️ زن و شوهر هم بایدخودشون تمرین ولایت مداری داشته باشند⏺
👈 برا همین یه آداب ویژه ای رو باید رعایت بکنن
اگر این آداب رعایت بشه چون که صد آمد نود هم پیش ماست.💯
↙️↙️ بچه شما ولایتمدار میشه این یعنی عاقبت بخیری.👌
↙️↙️ این یعنی آمادگی برای کسب همه فضائل.😊
🔹اینکه چجوری بچه ولایت مدار میشه ان شاالله در جلسه ی بعد در موردش صحبت خواهیم کرد
☜ فقط اللـــــه🔻
🔹هيچ ڪس به اندازه پروردڪَارت از غم و اندوه تو آڪَاه نيست.
🔸هيچ ڪس به اندازه پروردڪَارت بر درمان ورفع دردهايت توانا نيست.
🔷هيچ ڪس به اندازه پروردڪَارت به تو مهربان نيست.
🔶هيچ ڪس به اندازه پروردڪَارت قدر تو را نمى داند.
🔅پس مشڪلت را فقط با او در ميان بڪَذار.
🔅و فقط به او اميدوار باش.
🔅و فقط از او ڪمڪ طلب ڪن.
🔅و آنڪَونه باش ڪه او از تو مى خواهد تا او برايت فراتر از آن باشد ڪه تو مى خواهى...
✍👈الله اُمید زندڪَیم☝️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
‘°º⚘❤•øº°‘:
✒️📃
📖دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🙏
📿 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
💍 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
📿 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
💍 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
📿 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
💍 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ .
♻️ دعای غریق ♻️
♡🌸 دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان 🌸♡
یا اَللَّهُ یا رَحْمن
💠یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ
ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک
🌦 إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً 🌦
🌷 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🌷
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
🔰فضیلت استغفار در ماه رجب
💠امام علی علیه السلام فرمودند
✍🏻 درماه رجب زیاد استغفارنمائید چون در هر لحظه از این ماه ، خداوند مقداری از بندگانش را از جهنم آزاد می کند. وهرشخص دراین ماه زیاداستغفرالله گوید فرشتگان بر او مژده بهشت را میدهند
✍🏻 فضيلت کمک به دیگران در ماه رجب هرکس در این ماه مشکل مؤمنی را حل کند و یا مسلمانی را از غم و غصه آزاد سازد خداوند متعال به او بهشت فردوس را می دهد
✍🏻 و پایان سخن اینکه،ماه رجب ماه کشت(انجام اعمال صالح) "شعبان"ماه آبیاری(بااشک) رمضان ماه دروی رحمت است
📚منبع:فضایل دوازده ماه قمری
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
امام علی علیه السلام:
آشتی دادن دو نفر، از نماز و روزهی همهی عمر بهتر است!
🌸 منتظر چی هستین؟ نوروز بهونهی خوبیه برای آشتی دادن...
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
داستان کودکانه😍🌹
برای کوچولو های نازنین👶🌺
ومامان های مهربون ☺️🌸
#داستان_کودکانه
همسایه ها ی مهربان🌹
در یک جنگل پردر خت ،
در کنارِ یک رودخانه پر آب حیوانات زیادی زندگی می کردند.
درختِ بلوطِ کهنسالی کنارِرودخانه بود که
سنجابهابالای آن
وموش خرماها پائین آن لانه داشتند.
آن ها همسایه های مهربانی بودند.
سنجاب ها ؛
یک روز صبح با صدای وحشتناکی از خواب پریدند.
و صدای کمک کمک موش خرماها می آمد.
وقتی از درخت پایین رفتند.
دیدند که درختی که کنار رودخانه بوده ، دراثرِ وزشِ بادِ شدید ،
شکسته و در رودخانه افتاده .
وجلوی آب را گرفته .وآب بالا آمده وجلوی لانه موش خرماها را بسته .
انها هم وحشتزده از لانه خارج شده اند وکمک می خواهند.
سنجابها وموش خرماها نمی توانستند .
آن درخت را جا به جا کنند.
فیل ها که در آن نزدیکی زندگی می کردند .
برای خوردنِ آب به کنارِرودخانه آمدند.
با دیدنِ نگرانی موش خرماها ، به کمک آنها آمدند.
و آن درخت را جابه جا کردند.
وآب جریان پیدا کرد.
لانه موش خرماها نجات پیدا کرد .
همه خوشحال شدند واز فیل ها تشکر کردند.
وزندگی به روال عادی برگشت.
و دوباره سنجابها
و موش خرماها کنار رودخانه به شادی زندگی کردند .
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_239
تا عصر کسی حرفی نزد ومن با آشوبِ درونم ؛ درگیر بودم.
با صدای زنگ ِدر ؛دلم هری ریخت.
نمی دانستم چه سرنوشتی در انتظارم هست.
بابا نبود.
مامان رفت در را باز کرد.
من چادر به سر ؛ گوشه ای ایستادم.
انگار بارِ اول بود که برام خواستگار می آمد وانگار اولین باری بود که قادر را می دیدم.
حالم اصلا خوب نبود و احساس می کردم تب دارم .
بازور سرپا ایستاده بودم.
گلین خانم وارد شد وپشتِ سرش مامان .
سلام دادم و گلین خانم جوابم را دادو بعد نزدیکم شد و بغلم کرد و گونه ام را بوسید.
وبا لبخند گفت :
_خوبی عروس گلم⁉️😊
آنقدر حالم بد بود که نمی تونستم جوابش را بدم.
فقط احساس کردم که صورتم داغ تر شد از این حرفش.
راستش می ترسیدم که حرفش درست از اب دربیاد ومن عروسش بشم.
جعبه کادویی را که دستش بود . زمین.گذاشت وبه تعارف مامان نشست.
ومن هنوز ایستاده بودم.که گفت:
_گندم جان برو حیاط قادر منتظرته 😊
دلم می خواست زمین دهن باز کنه ومن را ببلعه .
آخه چه حرفی با قادر داشتم من😩⁉️
هنوز سرِ جام بودم.
که مامان گفت:
_برو مادر منتظرش نگذار.
برق شادی را توی چشمهای مامان و گلین خانم می دیدم.
چاره ای نبود. باید می رفتم .
تا تکلیفم روشن بشه
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#گندمزار_طلائی
#قسمت_240
با قدم هایی آهسته به سمتِ حیاط رفتم .
دیدمش پشت به من ایستاده بود .
ارام وبی صدا چند قدم برداشتم .
صدای پام را شنید. برگشت به سمتم .
با تعجب دیدم که کت وشلوارِ شیکی پوشیده و یک دسته گلِ زیبا هم توی دستشه .
از تعجب خشکم زد. قادر واین کارها 😳⁉️
باورم نمی شد . قادرهم بلد بود گل بیاره.
سرش را پابین انداخت و دسته گل را به سمتم گرفت و گفت:
_سلام . بفرما یید قابلتون را نداره.
وای داشتم شاخ در می آوردم.
تازه یادم افتاد سلام ندادم.
شرمنده شدم و سرم را پایین انداختم و گفتم:
_ببخشید . سلام 😔
_نمی خواهید این را از دستم بگیرید⁉️
مجبور بودم گل را از دستش بگیرم.
نزدیک تر شدم و گل را گرفتم.
و تشکر کردم.
به سمتِ تختی که توی حیاط گذاشته بودیم رفت وگفت:
_اجازه است بشینم؟
_بفرمایید.
گوشه تخت نشست .طوری که نگاهش به سمتِ باغچه بود.
بعد گفت:
_شما هم بشین خسته می شی.
شاید صحبتهام طولانی بشه.
نمی دونم چرا از آشوبِ درونم خبری نبود.
احساس کردم همان قادر همیشگیه .که مثل ِسایه همیشه بوده و ازم حمایت می کرد .نشستم. دسته گلش توی دستم بود.
چند شاخه رز سرخ با برگ و گلهای ریزِ دیگه که اسمشون را نمی دونستم .تزئین شده بود.
عجیبه ،همیشه عاشق رز سرخ بودم .
ولی اون از کجا می دونست.
حتما اتفاقیه که این گلها را گرفته
عطر مطبوعِ گلها حالم را بهتر کرد.
آنقدر محو گلها شده بودم که یادم رفت قادر اینجاست.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون