eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۱۷) باز هم از درس چیزی نفهمیدم. از فکر خواب دیشبم و پیام پرهام، آرام و قرار نداشتم. ریحانه با دیدن رنگ پریده ام، همان ابتدا پِی به حال خرابم برد. خانم محمدی بعد از مدرسه، ما را به سمت اتومبیلش برد. نگاهم در خیابان به هر طرف می چرخید. از اینکه پرهام بخواهد، آزارم دهد، وحشت داشتم. خودم را به اتومبیل چسباندم. خانم محمدی در را باز کرد و تعارف کرد. خودش پشت فرمان نشست. ریحانه جلو نشست. درِ عقب را باز کردم. هنوز داخل نشده بودم که موتور سواری که مطمئن بودم پرهام است، با سرعت زیادی از کنارمان گذاشت و بسته ای را به سمتم پرتاب کرد. از ترس جیغ کشیدم. خانم محمدی و ریحانه سریع پیاده شدند. روی زمین نشستم و گریه می کردم. خانم محمدی دلداریم داد و بلندم کرد. ریحانه بسته را برداشت.خانم محمدی کمک کرد که داخل اتومبیل بنشینم. رو به ریحانه گفت: -بهتره زودتر راه بیفتیم. ریحانه چشمی گفت و نشست. در صندلی عقب کز کردم و ناخن هایم را در دهانم گذاشتم. ریحانه بسته را بالا گرفت: -یعنی چیه؟ خانم محمدی گفت: -صبر کن برسیم، بعد بازش می کنیم. اصلا اول باید به دایی رضا خبر بدم. سرعتش را اضافه کرد. جرات نگاه کردن به بیرون را نداشتم. وقتی نگه داشت، با ترس سر بلند کردم. جلوی منزل خودشان بود. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۱۸) در را باز کرد و زنگ خانه را زد: -بیایید پایین، بهتره اینجا باشید. به مادرهاتون زنگ می زنم. ناچار پیاده شدیم. با عجله وارد خانه شدم. مرضیه خانم با خوشرویی، استقبال کرد و به آشپزخانه رفت. خانم محمدی به اتاقش تعارفمان کرد. نشستم و نفس عمیقی کشیدم. چادرش را از سر برداشت: -راحت باشید، بابا خونه نیست. چند روزی رفته شهرستان. از اتاق بیرون رفت. ریحانه چادرش را در آورد و آویزان کرد. خانم محمدی برگشت و گفت: -به مامان هاتون زنگ زدم. خیالتون راحت. به دایی رضا خبر دادم. گفت، بسته را باز نکنیم تا خودش رو برسونه. خدا را شکر، برای کاری اومده تهران. لبخندی زد: -البته از عطر خوشِ غدای مامان هم می شد فهمید که مهمان داریم. پس برای خوردن یه ناهار خوشمزه آماده بشید. صدای مادرش از بیرون آمد: -خانم خوشگلا، بیایید روی ماهتون رو ببینم. خانم محمدی تعارف کردو بیرون رفتیم. روی مبل راحتی کنار ریحانه نشستم. مشغول کندن ناخن هایم شدم که ازنگاه مرضیه خانم دور نماند. به سینی چای دارچین، اشاره کرد: -بخورید تا سرد نشده. وبه آشپزخانه رفت. دلشوره واسترس عجیبی داشتم. مرضیه خانم دمنوشی را جلویم گذاشت: -عزیزم این دمنوش بهت آرامش می ده. خودت رو اذیت نکن‌. فاطمه جان بهم گفت چی شده. ولی مطمین باش کسی نمی تونه اذیتت کنه. دلم با حرف هایش آرام شد. خانم محمدی رو به مادرش کرد و گفت: -می گم شما موافقی یه مجلسِ دخترونه امشب داشته باشیم؟ مرضیه خانم خندید: -وای چی از این بهتر. خودم براتون شام خوشمزه هم می پزم. در شوکِ حرف هایشان بودم که صدای زنگ در بلند شد و بند دلم یکباره پاره شد. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
خدا را شکر امروز یک زندگی که دو سال بود از هم پاشیده بود را به یاری خدا با تایم نیم ساعت مشاوره دوباره به هم جوش دادیم خدایا شکرت😊👏 هیچی از این بهتر نیست که بتونیم دل بنده های خدا را پر از امید و شادی کنیم الحمدلله رب العالمین🌺 ان شاءالله قدر همسرهاتون و زندگی‌تون را بدونید و به هیچ وجه اجازه ندید شیطان زندگی تون را از هم بپاشه زندگی هاتون عسل💞 ای دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇 @asheqemola http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بفرستید برای انهایی که دوستشان دارید👏👏👆
┄┅─✵💝✵─┅┄ صبح را آغاز میکنیم با نام خدایی که همین نزدیکیهاست خدایی که در تارو پود ماست خدایی که عشق را به ما هديه داد، و عاشقی را درسفره دل ما جای داد سلام امام زمانم❤️ سلام صبحتون پر نور🌹 الهی به امید تو💚 🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امام سجاد عليه‌السلام: در شگفتم از كسى كه از غذا مى‌پرهيزد تـا گـرفـتـار زيـان آن نشـود؛ ولى از گـناه پـرهـيز نمى‌كـند تا گرفتار ننگ و عار آن نگردد. 📚 كشف‌الغمه، ج۲، ص۱۰۷ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💝✵─┅┄
💪 همیشه .... سخت ترین نمایش،، به بهترین بازیگر تعلق دارد شاکی سختی های دنیا نباش،، شاید !!!! تو بهترین بازیگرخدایی💚 الهی به امید خودت❤️ الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
سلام به خانم خانمهای عزیز روزتون پر از خیر و برکت🌺🌺
امروز یک چالش داریم🤗 لطفا همه شرکت کنید👇
حرف دلتون را که نتونستید یا نمی تونید به همسرتون بگید برامون بفرستید👇 @asheqemola
🔺آن حرفی را که نمی تونید به همسرتون بگید را برامون بفرستید👏 ان شاءالله می خواهیم کمک تون می کنیم که حرفهایی که سالها توی دلتون مانده را به راحتی با همسر تون در میان بگذارید😉
شرمنده امشب برنامه ای پیش امد که نشد درباره چالش صحبت کنیم نظرات و سوالات شما رسیده ان شاءالله فردا درباره‌شون صحبت می کنیم و راهکار می دیم
شبتون بهشت🌺
┄┅─✵💝✵─┅┄ الهی ... هر بامدادت؛ رودخانه حیات جاری می شود ... زلال و پاک ... چون خورشید مهربان و گرم وخالصمان ساز ... سلام امام زمانم❤️ سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 ━═━⊰🍃✺‌﷽‌‌‌✺🍃⊱━═━ 💚 حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند:💚 ناسزاگفتن به مؤمن فسق است و جنگيدن با او كفر و خوردن گوشت او (غيبت كردن از وى) معصيت خداست. http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💝✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺انشاالله شروع روزتون 🌺🍃شروع.بهترین ها باشه 🍃🌺پرازموفقیت 🌺🍃لبریزاز پیشرفت و 🍃🌺سرشارازخیروبرکت باشه 🌺🍃"الهی امین"🙏 ┏━✨🌼🌹🌼✨━┓ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💪 هرگز نااُمید نباش! نااُمیدی، ریشه‌ی بی‌رحمی‌ست؛ پس تا دیر نشده بذرِ جادوییِ امیدت را بکار و معجزه‌هایت را درو کن 💥👏 الهی به امید خودت💪 الهی شکر، الحمدلله رب العالمین🌺 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کارگاه تفکر ۲۸.mp3
11.63M
۲۸ آنچه در پادکست بیست و هشتم می‌شنوید : - چرا خدایی که می‌پرستیم صدای ما را نمی‌شنود؟ - چرا عبادات ما، توان آرام کردن و رشد روحی ما را ندارد؟ - خدای واقعی را چگونه می‌توان شناخت؟ منبع پادکست : جلسه ۱۲ از کارگاه تفکر @ostad_shojae | montazer.ir http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
حرف دلتون را که نتونستید یا نمی تونید به همسرتون بگید برامون بفرستید👇 @asheqemola
👇 سلام همسرمن ادم فعالی هست و از یکجا نشینی خسته میشه برای همین هم همیشه بیرون از خونه هست چندتا شغل داره و همیشه درگیره اصلا دلش نمیخواد بیاد خونه و انگار نه انگار که زن و بچه داره فقط کار کار کار از لحاظ مالی هم عالیه و نیاز به پول نداره من دوست دارم بهش بگم که چقدر ناراحت میشم از اینکه هیچ وقت نیست و همه ی کارها با منه چه مردونه و چه زنونه دلم میخواد بیاد کنارمون بشینه باهم غذا بخوریم و چایی بخوریم و حرف بزنیم ولی متاسفانه یا نیست یا درگیره گوشی و کاراشه منم برای اینکه بحث پیش نیاد خیلی وقته دیگه حرف نمیزنم وبعضی وقتها که ناراحتم یا سکوت میکنم ،تازه طلبکار هم هست که چرا ناراحتی