eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
۲۴۲) هر چه بود، فقط اشتباه بود و بس. دوباره آهی کشیدم که دیدم ریحانه توی صورتم خم شده و لبخند می زند. ناخداگاه به قیافه با مزه اش خندیدم. ساحل با اخم گفت: -وسط یه بحث مهم جای خندیدنه؟ ریحانه با همان چهره خندانش نگاهش کرد: -نمی دونم والا. از این خواهرت بپرس. تا فرصت پیدا می کنه، می ره توی هپروت. نمی دونم اونجا چه خبره که دم به ساعت خانم تشریف می بره. به بازویش ضربه زدم: -چی می گی برای خودت؟ اونجا کجاست دیگه؟ -خب اگر می دونستم که منم می رفتم. -ریحانه تو رو خدا اذیت نکن. اگر گذاشتی به آرامش برسیم. خانم محمدی، دستانش را به هم کوبید: -به به، چه شاگردایی؟ داشتیم نطق می کردیما! -ببخشید، همه اش تقصیرِ منه. مرتب خاطراتم توی ذهنم میاد. نمی دونم چه کار کنم تا فراموش کنم و راحت بشم. -نگران نباش، فراموش می کنی. البته شاید کمی طول بکشه. البته برای اینکه راحت تر فراموش کنی باید خودت هم کمی تلاش کنی. منم می خواستم به اینجا برسیم. نفسی تازه کرد: -ببینید، ما هر عملی در زندگی انجام بدیم، صد در صد پیامدهایی داره. حالا یا منفی یا مثبت. این پیامدها ممکنه رنج هایی رو هم برامون بوجود بیاره. در کل رنج های زندگیمون یه سری شون مسببش خودمونیم. که می تونیم با عملکرد بهتر و دقت بیشتر از این رنج ها کم کنیم. ولی یه سری رنج ها برامون مقدر شده. نمی شه کاریش کرد‌. حالا برای خودتون توی ذهنتون هر کس رنج های زندگیش رو دسته بندی کنه. ببینیم به چه نتیجه ای می رسید. منم برم رنج چای درست کردن رو به جون بخرم. برای پذیرایی از عزیزان دلم. لبخندی زد و بیرون رفت و من دوباره غرق شدم در خاطرات پر از رنجم. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا فرا رسیدن میلاد دخت گرانقدر نبی اکرم(صلی الله علیه و اله) و روز زن و مادر گرامی باد💐💥 به همین مناسبت کلیه خانم فرجام‌پور در زمینه 🔸همسرداری و ازدواج 🔸تربیت فرزند 🔸اصلاح مزاج 🔸اعتقادی و همچنین کلیه های ایشان👇 🔺اسرار زناشویی 🔺ارتباط موفق 🔺انتخاب همسر 🔺تربیت جنسی کودک و نوجوان و 🔺دوره سیاستهای زنانه دارد✅👏 فقط تا پایان روز یکشنبه برای اطلاعات بیشتر به ادمین پیام بدید👇 @asheqemola آموزش های را اینجا دنبال کنید👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
لطفا همگی به نذر حضرت مادر این بنر را در گروه ها و کانال هاتون بگذارید👆 تا در ثوابش شریک باشید و البته در عسل شدن زندگی زناشویی دوستانتان موثر باشید😍👏 اجرکم عندالله🌺
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان سلام امام زمانم❤️ سلام صبحتون پر نور🌹 ━═━⊰🍃✺‌﷽‌‌‌✺🍃⊱━═━ 💚 حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند:💚 فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزار داده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است. http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💖✵─┅┄
💪 هر چقدر غصه بخوری دنیا پاسخی به دلت نمیدهد! شاد باش،😍👏 شاد بودن اگر نتواند مشکلاتت را کم کند اضافه نمیکند اگر کسی چشم زیبابین نداشته باشه، خدا هر چقدرم بهش نعمت بده بازم کم و کاستی ها و نقص ها رو میبینه.👌 آدمی که داشته هاش رو میبینه، بیشتر از زندگیش لذت میبره🤗 دنیا به اندازه ی کافی پیچیده و عجیب هست . زیاد به سختی ها فکر نکنیم ❤️ الهی به امید خودت❤️ الهی شکر،الحمدلله رب العالمین🌺 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
#نذر_فرهنگی 🌹السلام علیک یا فاطمه الزهرا فرا رسیدن میلاد دخت گرانقدر نبی اکرم(صلی الله علیه و اله)
سلام ،،،سلام،،هزاران سلام بر شما خوبان🌹 عیدتون مبارک💥💥💐💐 داریم به ساعات پایانی تخفیف ها می رسیم جا نمونید👏👏👆
سلام عیدتون مبارک ان شالله همیشه زیر سایه بابرکت حضرت زهرا سلام الله علیها باشید و به زودی زود پاتون برسه به صحن و سرای آقا جانم اباعبدالله الحسین علیه السلام
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
سلام عیدتون مبارک ان شالله همیشه زیر سایه بابرکت حضرت زهرا سلام الله علیها باشید و به زودی زود پاتون
سلام به شما دوست عزیز خوش به سعادتتون🌺🌺 حتما سلام ما و همه عزیزان کانال را به آقا برسونید خیلی خیلی التماس دعا😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در این جلسه چند توصیه به هر دو داریم👇 خانم عزیز اقای محترم لطفا دقت کنید👇
💞همسران با احترام‌ متقابل به یکدیگر می‌توانند اعتماد به‌ نفس را در هم افزایش دهند. اگر می‌خواهید همیشه شریک زندگیتان شاد باشد 💕در حضور دیگران از توانایی‌های او تعریف کنید👏
وقتی همسرتون حالتون را می پرسه از جملات دیگه ای هم استفاده کنید:👇 💞باتو همیشه خوبم 💞باداشتن همسری مثل تو معلومه که خوبم 💕به لطف تو خوبم 💕زنده باشی همسرم؛عالی ام 💕تو خوب باشی منم خوبم
یادتون باشه که👇 کلمات جادو می کنند💥 پس مواظب باشید چی می گید و کی و کجا میگید👌
نقش معجزه‌گر بغل‌درمانی در زوجین💞👇 در آغوش کشیدن و در آغوش کشیده شدن: ❤️ با ایجاد احساس حمایت در شما باعث کاهش استرس می‌شود. می تواند از بروز بسیاری بیماری‌ها جلوگیری کند👌
❤️سلامت قلب را تقویت می‌کند. 🤗 باعث احساس شادی و سرور می‌شود. 😉باعث از بین رفتن و کاهش ترس‌ها می‌شود. 👌باعث کاهش درد می‌شود. به بهبود روابط اجتماعی کمک میکند 👈همدیگر را هر روز بغل کنید😍
‌ ‌😍💞 ↜تُـ♡ـو↝ عَطـرِ کدام خوشـبوترین گلِ جهـانی که هـر جا می نویسَـمت شُـکوفه میدهـی.♥ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💞✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴۳) تا به حال این شکلی به زندگی نگاه نکرده بودم. "رنج هایی که خودم مسبب آنها بودم" مثل چی؟ همین قضیه پرهام، من هم می توانستم مثل دختران دیگر، به او بی تفاوت باشم. به سمتش نروم و این همه برای خودم و خانواده ام رنج و سختی درست نکنم. می توانستم این یک سال گذشته را فقط و فقط به درس و مشقم برسم و نتیجه خوبی بگیریم. این همه درد و رنج و بدبختی را برای خودم و خانواده ام بوجود آوردم که چه شود؟ ناخداگاه نگاهم روی مچ دستم ثابت شد. هنوز آثار بخیه ها به خوبی مشخص بود. با انگشتم، روی آن ها را نوازش کردم. اگر کمی فشار رویشان می آمد، احساس درد می کردم. دردی برای خودم ساختم که مطمئنا تا آخر عمر همراهم بود. دستان گرم ساحل روی دستم نشست: -بهش فکر نکن خواهری، گذشته. باید فکر ساختنِ آینده باشی عزیزم. لبخندِ روی لبش و اطمینان توی نگاهش، نوید آینده خوبی را می داد. لبخند زدم و امیدوارانه نگاهش کردم. خانم محمدی با سینی چای وارد شد و آن را زمین گذاشت: -بفرمایید، نوش جانتان. لطفا از این کلوچه ها هم بخورید تا ضعف نکنید. فکر کنم دیگه بهتره تا اذان بیدار بمونیم. اگر بخوابیم خواب می مونیم. هر چند مامانم همه رو بیدار می کنه. ولی دیگه خواب نمی صرفه. بعد از نماز می خوابیم. ریحانه خندید: -راست می گید خانم این بیدار شدن برای نماز صبح هم خودش یه رنجه. من که بعضی وقت ها خیلی برام سخته. نه اینکه نماز خوندن سخت باشه ها نه. این بیدار شدنه سخته. همه خندیدیم. ساحل گفت: -تنبلی نداشتیما. خواهر شوهر باید زرنگ باشه. خانم محمدی گفت: -راست می گه، منم که بعضی شب ها بابته تحقیق و مطالعه دیرتر می خوابم، صبح بدنم رو به سختی از تشک جدا می کنم. هر چند، مامانم مرتب سفارش می کنه که زود بخوابم. ولی گاهی واقعا نمی شه. لبخندی زد و ادامه داد: -خب یه رنج پیدا کردیم، رنج صبح زود بیدار شدن. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۲۴۴) خندیدیم و با هم فنجان های چای را برداشتیم. الحق که خوردنش، با کلوچه های خوشمزه ای که از قبل مزه اش زیر دندانم بود، حسابی چسبید. هیچ وقت فکر نمی کردم از مسائل ساده ای مثل چای خوردن هم لذت ببرم. اصلا چرا باید در جاهای غیر خانه و خانواده و در مسائلی دورتر و به ظاهر بزرگتر، دنبال لذت بگردیم. لذت بردن از زندگی، خیلی ساده بود و من بیخبر بودم. نگاهی به فنجان چای در دستم انداختم، نفس عمیقی کشیدم و چشمانم را باز و بسته کردم. واقعا این لذت بردن و حال خوبم از خوردن یک فنجان چای دارچین، کنار دوستانم بود. مگر یک آدم از زندگی چه می خواهد، داشتنِ حالِ خوش و به قول خانم محمدی" آرامش" آیا این حالی که داشتم آرامش نبود. از صدای خنده ریحانه به خود آمدم. متعجب نگاهش کرد. به ساحل که اخم آلود به او زل زده بود، اشاره کرد. متوجه نشدم و سرم را تکان دادم. کمی خم شد طرفم: -بابا یه خاطره از داداشم تعریف کردم، عروس خانم ناراحت شد. -چی گفتی مگه؟ -هیچی بابا درباره رنجی که به من داد. -یعنی امیر آقا و رنج دادن، مگه می شه؟ ساحل با صدایی بلند گفت: -آفرین، منم همین رو می گم. ریحانه خندید و سرش را کج کرد و به حالت مسخره گفت: -حالا کجاهاش رو دیدی؟ خدا نکنه اون روش بالا بیاد، ببین چه می کنه؟ منم کاری نکرده بودم که بی هوا یک لیوان لب خنک، وسط زمستون، درست زمانی که برای برف بازی رفته بودیم، روی پشت بوم، پاشیدم روی سر و صورتش. خب این اصلا ناراحتی داره؟ که آقا عصبانی شد و با گلوله برف دنبالم کرد. پام سر خورد و زمین افتادم. نامردی نکرد، یک عالمه برف روی سر و صورتم ریخت. اولش خندیدم؛ ولی بعد حسابی سردم شد. بماند که سه روز هم از سرماخوردگی، جرات بیرون رفتن از خونه و جدا شدن از بخاری رو نداشتم. خب دورغ می گم؟ این هم یه رنج بود که امیر خان، برای من درست کرد. از نحوه تعریف کردنش و شکلک هایی که در می آورد، می خندیدیم. به طوری که دل درد گرفته بودم. ساحل با همان حالت خنده گفت: -خدا بده از این رنج ها. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا