#شام_غریبان
شب یازدهم محرم را شام غریبان نامیدند.
نخستین شبِ عزا و سوگِ خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) پس از شهادت سید الشهداء(علیه السلام)، شبی تیره تر از سیاهی، شبی جانسوز که در آن تلخ ترین لحظات بر خاندان امام حسین (علیه السلام) گذشت.
کودکان یتیمی که تا شبِ قبل پدر داشتند، بانوان بی سرپرستی، که شبِ قبل سرپرست و همسر داشتند، شام غریبان، با آشیانی سوخته و دل های داغدار، بدون سرور و مولایشان، ابا عبدالله( علیه السلام) در میان لشکریان دشمن، چه می کنند؟
نه خیمه ای که به آن پناه ببرند. نه حامی ای که از آن ها دفاع کند. همه به زینب کبری پناه بردند که مردانه جلوی دشمن ایستاد. بچه های یتیم را یک به یک از بیابان یافت و گرد خود جمع کرد. زن ها را کنار خود نشاند. همزمان، مراقب بیمار مصلحتی و امانتِ برادر بود. گاهی به دنبال طفلان یتیم می دوید، گاهی به پرستاری بیمار تب دارش می رفت.
بیمار مصلحتی که نای بلند شدن نداشت و عمه دلداریش می داد: "عزیز برادرم، صبور باش، من هستم."
گاهی هم در تاریکی شب، به سراغ گودال خونین می رود. اما نشانی از سر برادرش نبود.
شبی که سر مولا در تنور خولی است.
کودکانی که از آمدن عمو و خوردن آب خنک ناامید شده بودند، بهانه بابا و عمو می گرفتند.
و دشمنی که جشن پیروزی جلوی چشم داغدیده شان گرفته بود.
گلیمی که بر دوش دشمن می رفت و گوشواره ای که از گوش دریده شده دختری به دست دشمن افتاده بود.
پاهایی که با خار بیابان زخمی و خونین شده بود.
خیمه هایی که می سوخت و دشت را روشن کرده بود. چون شمع شب#شام_ غریبان.
و قامت خمیده ای که تکبیر گفت و نتوانست بایستد، نشسته نماز شبش را خواند.
الله اکبر⚫️
(فرجام پور)
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون