eitaa logo
مشاور خانواده| خانم فرجام‌پور
4.5هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
4.4هزار ویدیو
133 فایل
💞کمک‌تون می‌کنم از زندگی لذت بیشتری ببرید💞 🌷#کبری فرجام‌پور هستم، نویسنده و مشاور تخصصی 👇 💞همسرداری و زناشویی 👼تربیت فرزند 🥰اصلاح مزاج ارتباط با ما و تبلیغات👇 @asheqemola #فوروارد_وکپی_ممنوع⛔ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاهده در ایتا
دانلود
👇 وقتی شوهرتان به خانه می آید با خودتان قرار بگذارید که 👈❌هیچ مسئله ی ناخوشایندی را در 90 دقیقه ی اولِ ورود همسرتان به خانه،به او نگویید. آسمان که به زمین نمی آید!😊👌 امتحان کنید و نتیجه اش را برامون بفرستید👇 @asheqemola
|💚꧂☆ 😍💞 و من تورا به نهایت ممکن دوست داشتن، به بی نهایتی عشق دوست دارم!♡...:))❤️😘 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💞✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام روزتون بخیر من مشکلم این بود که اتفاقات بدگذشته هنوز آزارم میداد وخستگی روحی شدیدی داشتم که خانم دکتر با راهکارهای معنوی وتغذیه درست منو راهنمایی کردن ایشون شنونده ی خوبی هستن. ممنونم 🌹🌹🌹🌹🌹 خدا را شکر، هر چه هست لطف خداست🌺 ای دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇 @asheqemola http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۶۱) بی‌هدف در خیابان دویدم‌. صدای اتومبیل‌ها و بوق‌های کلافه‌کننده‌شان، حالم را بدتر کرد. دلم می‌خواست جایی بروم که با صدای بلند فریاد بزنم. بی‌اختیار اشکم می‌رفت و ناله می‌کردم. سر چهار‌راه صدای ترمز اتومبیلی و صدای فریاد راننده‌اش باعث شد یک لحظه بایستم و به چرخ ماشینی که درست جلوی پایم ترمز کرده بود، نگاه کنم. "کاش ترمز نمی‌کرد و مرا برای همیشه راحت می‌کرد." گیج و منگ، خیره‌اش بودم و صدای راننده که سرش را بیرون آورده بود و بد و بیراه می‌گفت؛ را نمی‌شنیدم. فقط اشک می‌ریختم و نگاه می‌کردم که دستی بازویم را محکم گرفت و کنار کشید. مرا همراه خود به پیاده‌رو برد و محکم به دیوار چسباند. چشم‌هایم را باز و بسته کردم و با صدای بلند زیر گریه زدم. خانم جوان و محجبه‌ای بود. محکم تکانم داد. - چی شده؟ چته دختر؟ داشتی می‌رفتی زیر ماشین؟ حالت خوبه؟ اتفاقی افتاده؟ فقط اشک ریختم. دست‌خط پرهام جلوی چشمم بود که گویی حکم مرگم را صادر کرده بود. دستم را گرفت و با خود به مغازه آبمیوه‌فروشی برد. روی صندلی نشاند و سفارش آبمیوه داد. خودش روبرویم نشست و دستان سردم را در دستانش گرفت. دستی به گونه‌ام کشید و دستمالی دستم داد. به چهره‌ام نگاهی کرد. - آروم باش. این‌جا کسی اذیتت نمی‌کنه. لیوان آبمیوه را دستم داد و اشاره کرد که بخورم. بغضم را فرو بردم و اشک‌هایم را پاک کردم. جرعه‌ای نوشیدم. خنکایش به جانم نشست و کمی آرام شدم. او هم آرام آبمیوه‌اش را در سکوت نوشید. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
۶۲) نفس عمیقی کشیدم و لیوان را روی میز گذاشتم. کمی نگاهم کرد و گفت: - بهتری؟ بریم؟ سرم را تکان دادم. - بله ممنونم. بریم. از جا بلند شدیم و بعد از پرداخت صورت‌حساب، بیرون رفتیم. با لبخند گفت: - خب، حالا کجا بریم؟ با چشمان نیمه‌باز نگاهش کردم. متوجه تعجبم شد. خندید. - منم بیکارم، اومدم بیرون یه دوری بزنم. خدا تو رو رسوند. بریم با هم یه دوری بزنیم؟ نمی‌دانستم چه جوابی بدهم. گفت: - پارک خوبه؟ کوله‌ام را جا‌به‌جا کردم. - خوبه. بین راه دستم را گرفت و برایم صحبت کرد؛ ولی چیزی نمی‌شنیدم. صورتم گُر گرفته بود و بغض داشتم. نمی‌توانستم فراموش کنم، چه دیدم. هنوز کاغذ مچاله شده در جیبم بود. به پارک که رسیدیم، حالم بدتر شد. باز یاد پرهام و قرارش در همین پارک افتادم. روی نیمکتی نشستیم. همه جا را با دقت نگاه کردم. به امید این‌که شاید او را ببینم. اما نبود. متوجه نگاهم شد. - منتظر کسی هستی؟ سرم را به زیر انداختم. - نه! آهی کشیدم و شروع کردم به کندن ناخن‌هایم. خندید. - راستی یادم رفت اسمت رو بپرسم. اسم من مریمِ. تو اسمت چیه؟ با صدای آهسته گفتم: - تینا. - وای چه اسم قشنگی داری، مثل خودت. می‌دونستی خیلی خوشگلی!؟ با لبخند نگاهم کرد. لبخندی زدم و تشکر کردم. به شاخه‌های بالا سرمان نگاه کرد. - پاییز رو دوست دارم. خیلی رنگ رنگه. نگاهی به اطراف کردم و یک دفعه فکری به سرم زد. 🖋نویسنده (فرجام پور) ⛔️کپی و فروارد حرام❌ http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💥مژده به خانم های عزیز😍👇 فقط تا پایان جمعه شب👏👏 💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞 و دوره و بی نظیر 😉💞 سرفصل های دوره👇😍 💞خودشناسی و خودباوری 💞شخصیت شناسی 💞تفاوتهای زن و مرد 💞نیازهای زن و مرد 💞عوامل مهم خیانت و راهکارهای درمانی 💞اتاق خواب ایده آل 💞رابطه صحیح و اصولی 💞ایده های ناب دلبری کردن 💞راهکارهای درمان تنوع طلبی 💞سیاستهای کلامی 💞زبان عشق و هزاران نکته‌‌ ناگفته که لازمه هر خانم با بلد باشه تا زندگیش عسل بشه.😉👏👏 همراه نود روز پشتیبانی ۲۴ ساعته وتمرین ها و تکالیف بسیار کاربردی😍👏👏 ادمین ثبت نام👇 @asheqemola 💫همین الان عضو بشین زندگی کوتاه است آنرا شیرین کن👇 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
هنوز دوره شروع نشده👆👆 جا نمونید👏
نیاز هر خانم متاهل و در شرف ازدواجه👌 زندگی تون را شیرین و لذت بهش کنید با یک دوره فوق العاده 👏👏
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا🌻🍃 سرآغازصبحمان را با یاد و نام و امید تو میگشاییم🌻🍃 پنجره های قلبمان را عاشقانه بسویت بازمیکنیم تانسیم رحمتت به آن بوزد🌻🍃 الهی به امید تو 💚 سلام امام زمانم❤️ سلام صبحتون پر نور🌹 ━═━⊰🍃✺‌﷽‌‌‌✺🍃⊱━═━ 💚 امام علی علیه‌السلام فرمودند:💚 درباره آيه سهم خود را از دنيا فراموش مكن: [يعنى] سلامتى ، توانايى ، فرصت ، جوانى و شادابى ‏ات را فراموش مكن ، تا با آنها ، آخرت را به دست آورى. http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490 ┄┅─✵💝✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💪 آنقدر قوی باشید که هیچ چیز "ذهنتان"را به هم نریزد به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کنید... برای ناراحتی،"صبور" برای ترس،"قوی" و در برابر،خشم"متین"باشید ‌ خدایا به امید خودت❤️ الهی شکر،الحمدلله رب العالمین🌺 http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
سلام،،، سلام،،، سلام،،،✋ بعد از یک روز پر کار، امدم که در خدمتتون باشم حال و احوالتون چطوره⁉️ امیدوارم که خوب خوب خوب باشید🌺 خدا قوت به شما خانم های خونه و خدا قوت به اقایون امیدوارم رزق و روزی تون پر برکت باشه در این روزهای پایان تابستان که حسابی خرج و مخارج بچه مدرسه ای ها بالا رفته، هیچ پدری شرمنده فرزندانش نشه.
چقدر خوبه در این روزهای پر خرج اخر تابستان خانم خونه، هوای مردش را داشته باشه. می دونم همه تون اهل قناعت هستید اما این روزها یه کم بیشتر حواس‌تون باشه
خرید برخی موارد را تا جاییکه ممکنه به ماه اینده موکول کنید و سعی کنید از دغدغه و نگرانی مردتون کم کنید. هیچ چیز مهم تر از داشتن آرامش در خانه نیست و فقط خانم خونه است که می تونه ارامش را به تک تک اعضای خانواده هدیه کنه🎁👏 خانم عزیز خونه را محل امن و آرامش قرار بده👏
🍃دقت کردید چقدر تابستان و پاییز آمده و رفته. و هر سال همین برنامه بوده. مسافرت های اخر تابستان خرج و مخارج مدرسه بچه ها خانه تکانی و هزینه قالیشویی هزینه درست کردن شور و ترشی و... وای چقدر هزینه😵‍💫
💞اما یک خانم با سعی می کنه اولویت بندی کنه و طوری برنامه ریزی کنه که کمر مرد خونه زیر بار این همه هزینه خم نشه👌 و از ان بالاتر 👇
💞یک خانم با سعی می کنه در طول سال از بعضی هزینه های اضافه بزنه و برای این روزها یک پس انداز داشته باشه👏👏😍 این یعنی نهایت خوشبختی یک مرد😍👆
💞داشتن همسری قانع و همراه آرزوی هر مردی است✅ و قناعت، گنجی است که باید بهش دقت کنیم. اگر قناعت نباشه، هر چه درامد هم بالا باشه برکتی درش نیست❌ برکت مال در قناعت است
🍃امیدوارم خداوند به همه ما روحیه قناعت کردن عطا کند و ما را جزو اسرافکاران قرار ندهد که بد سرنوشتی دارند
خب بریم سر بحث خودمون👇
یک خیلی خیلی مهم که باید زیادی بهش دقت کنید، محبت کردن💞 است.