#دلبرانه💖😍
بین خودمان باشد😍
خدا خواست
مرا خوشبخت ترین آدم جهان کند
که تو را آفرید❤️😘
@asraredarun
┄┅─✵💞✵─┅┄
سلام گلم
چون کتابها را خودم چاپ نکردم باید از ناشر تهیه کنید
کتاب رمان فرشته کویر و
داستان کودکانه حالا نوبت منه
را از فروشگاه فرهنگی تنهامسیر تهیه کنید
و
کتاب داستان
اگر دوست نداری می توانی کرم بمانی
را از سایت استاد شجاعی
تهیه کنید
مبارکتون باشه🌺🌺
لینک فروشگاه تنهامسیر👇
https://eitaa.com/farhangitma
دوستان
اگر #ناشر خوب و با انصاف سراغ دارید
حتما معرفی کنید
تا بتونم
رمان ها و کتاب های دیگر را چاپ کنم
اجرتان با خدای مهربان🌺🌺
158.9K
#نظر_شما
درباره #رمان_فرشته_کویر🌺👏👏👏
خیلی ممنون از لطف شما🌹🌹
فعلا جلد دو نداره
ولی اگر نظر خواننده ها را بدونم شاید جلد دو هم نوشتم😊👌
البته
واقعی نیست
ولی سعی کردم حال و هوای آن دوران را به نمایش بذارم
و عشقی پاک را به نوجوان و جوان امروز نشان بدم✅
برام دعا کنید که سخت محتاج دعای شما خوبان هستم 🌺🌺
آفرین👏👏
نشان میده که چقدر شما
خانم های عزیز
به بالا بردن اگاهی هاتون اهمیت میدید👏👏
این یعنی تلاش برای زندگی بهتر🌺
الهی که خدا کمک کنه و بتونیم انچه را که نیازه بدونید به شایستگی در اختیارتون بذاریم🌺
برای روز پنجشنبه
ساعت ۱۵
اماده باشید تا از
#دوره_اسرار_همسرداری
جا نمونید👏👏
#شبها_ی_بدون_او
#قسمت_124
نگذاشت به آشپزخانه بروم، مجبورم کرد روی مبل بنشینم و خودش لیوانها را از شربت پر کرد و برگشت.
سینی را روی میز گذاشت و به سمتم خم شد:
- خب، میشنوم.
دستم را به صورتم کشیدم:
- چیزی نیست، حوصلهام سر رفته بود.
- گفتی میخوای بیرون هم بری؟
- آره، یه چیزهایی لازم دارم، ولی کمرم درد میکنه. روم نشد به مهرداد بگم. گفتم باهم بریم خرید.
به مبل تکیه داد و لیوان شربتش را برداشت:
- باشه. الان که خیلی گرمه، شربتت رو بخور، خنک بشی. ببینم ناهار خوردی یا نه؟
- یه چیزی خوردم.
- نکنه مهردادخان ظهر هم نیومده؟
- نه، کارش زیاده. نمیرسه ناهار بیاد.
نفسش را با شدت بیرون داد:
- باشه، اشکال نداره. منم گوشهام دراز.
همانطور که لیوانش را روی میز میگذاشت بلند شد:
- یه چیزی آوردم که خیلی دوست داری!
به سمت اتاق رفت و ظرف پلاستیکی را با خود آورد. روی میز گذاشت و درش را باز کرد:
- دلمههای دستپخت مامان خودم. ناهار اونجا بودم، البته حسابی خوردما، ولی مامان گفت، الا و بلا، باید بقیهاش رو هم ببری. مثل اینکه قسمت تو بود. و البته امیرحسین خان.
نگاهی به شکمم انداخت و لبخند زد.
دستم را روی شکمم کشیدم:
- ممنونم، انشاءالله به زودی قسمت تو هم بشه.
روی برگرداند و برای آوردن بشقاب و قاشق به آشپزخانه رفت.
به دلمههای برگ مو، که با دقت و زیبایی پیچیده شده بود، نگاه کردم. دستپخت زندایی همیشه عالی بود.
صدای ترانه از آشپزخانه آمد:
- میگم میخوای شام هم برات بذارم؟ با این وضعیتت دیگه بهتره بیشتر استراحت کنی.
بشقاب به دست نزدیک شد که یک دفعه صدای زنگ گوشیام بلند شد. با دیدن تصویر مهرداد، نفسم در سینه حبس شد.
فوری بلند شدم و به اتاق رفتم.
صدای غرغر ترانه را شنیدم:
- بله، باید هم براش هول کنی!
(فرجامپور)
⛔️کپی و فروارد ممنوع و حرام است ⛔️
@asraredarun
اسرار درون
ایتا و تلگرام
سلام علیکم و رحمت الله🌹
همگی خوش آمدید💐
فرجام پور هستم. مشاور خانواده
🔺با حدود سی سال سابقه تدریس روانخوانی، تجوید، ترجمه و مفاهیم قرآن
🔺گذراندن دوره های
روانشانسی و مشاوره،
شخصیت شناسی،
تربیت فرزند،
همسرداری،
درمان بیماری ها با طب اسلامی و کلی دوره دیگه....
🔺نویسنده،
رمان فرشته کویر
و کتاب کودکانه حالا نوبت منه
(چاپ شده در تشکیلات تنهامسیر آرامش بر اساس مباحث استاد پناهیان)
و کتاب داستان کودکانه،
اگر نمیخواهی میتوانی کرم بمانی
( چاپ شده توسط موسسه منتظران منجی ،استاد شجاعی)
و چندین رمان و داستان منتشر شده در فضای مجازی.
🔺حدود هفت سال سابقه مشاوره و هزاران مشاوره موفق👌
و تدریس در تشکیلات تنهامسیر آرامش
در زمینههای👇👇👇
✴️خانواده و مشکلات خانوادگی
✴️همسرداری
✴️سیاستهای زنانه
✴️تربیت فرزند
✴️ازدواج
✴️اصلاح مزاج
✴️مسائل اعتقادی
در خدمتتون هستم😊
جهت تنظیم نوبت مشاوره به آیدی زیر پیام بدید.
👇👇
@asheqemola
💥برای دیدن نظرات و رضایت مخاطبان هشتک #نظر_شما رو جستجو کنید.
مبحث نکات و سیاست های همسرداری و طب اسلامی را در این کانال پیگیر باشید👇
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
کانال فرم های مشاوره
https://eitaa.com/joinchat/3032088595Cbc12a9d09e
دوستان جدید همگی خوش آمدید🌺🌺
در اینجا کنار هم جوانه می زنیم و رشد می کنیم 💪
و هر روز برای داشتن زندگی توام با آرامش، عشق و لذت تلاش می کنیم
و زندگی عاشقانه را تجربه خواهید کرد💞