مشاور خانواده| خانم فرجامپور
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد واله الطیبین الطاهرین🌹 لا حول و
فقط دقت داشتید تمام این سرفصل ها در مینی دوره نمی گنجه❌
عزیزان اگر دوره را کامل می خواهید حتما از #تخفیف این روزها استفاده کنید
و دوره را تهیه کنید👇
@asheqemola
#فرشته_کویر
#قسمت_57
فریبا_خب زهره جون حالا نی نی شما کی میاد؟
_ان شاءالله بهار.
_حتما اگه دختر بود هم میخوای اسمش رو بذاری بهار.
_نه بابا مادر شوهرم براش اسم انتخاب کرده .وحید هم میگه هرچی مامانم بگه
چه کنم عمه است دیگه چه کار کنم؟
_اِن شاءالله به سلامتی!
بالاخره یک خبر از فرزاد رسید. و نامهای که حامد با خودش آورد و دلِ همه را شاد کرد .بله فرزاد زنده بود و در یک اردوگاه عراقی .
اردوگاهی که قرار بوده مخفی بماند و به همین خاطر عراق هیچ نامی از آنجا به صلیبِ سرخ نداده بود.
ولی بالاخره بعد از اِتمامِ جنگ مجبور می شوند آمارِ اُسراء آنجا را بدهندو اسم فرزاد هم در لیست اسرا بود.
مامان_حامد مادر جان ان شاءالله عاقبت بخیر بشی .دلمون را شاد کردی.
حامد_خدارا شکر.مادر جان دلِ خودم هم شاد شد .وای وقتی از بنیاد به بابا زنگ زدم چقدر خوشحال شد.
_آره مادر این چند وقت اندازه چند سال پیر شدیم .خدا را شکر. برم نماز شکر بخونم.
حالا دیگر میتونستند به فرزاد نامه بدهند و از حالش باخبر شوند.
درست بودکه باز هم ازشان دور بود ولی بی خبر نبودند و امید به برگشتنش داشتند.مامان که انگار روحِ تازهای در کالبدش دمیده شده بود.
بابا که دوباره مثل قبل سرِحال شده بود. و دوباره شادی به محفلِ گرمِ خانواده برگشته بود.
شبها دورِ هم از خاطراتشان میگفتند و وجودِ بهار و حسین هم محفل را گرمتر میکرد.ولی هنوز مانده بود تا آمدنِ فرزاد.
مامان هرروز چشم به راه بود و گوش به اخبارِ رادیو و تلویزیون.
با ذوقوشوق از آمدنِ فرزاد میگفت و آرزوهایی که برایش داشت.
فریبا و فرشته هم خوشحال از شادی مادرشان بودند.
روزها سپری میشد و سال رو به پایان میرفت که قرار شد .
دخترها به کمک مادرشان بیایند و برای رسیدنِ سالِ نو خانه تکانی کنند.
تازه حسین خوابیده بود.
مامان هم بهار را سرگرم کرده بود.
فریبا و فرشته هم مشغولِ خانه تکانی؛ که زهره به دیدنشون امد.
فرشته_وای زهره با این حالت چطوری از خونه بیرون آمدی؟
زهره_خسته شدم فرشته .
عمه نمیذاره از جام بلند بشم .
می گه بعد از چند سال داری بچه میاری باید خیلی مواظب باشی .
با یه بهونهای از دستش در رفتم از صبح اومدم خونه مامانم .دیگه داشتم تو خونه خفه میشدم .گفتم بیام پیشِ شما دلم باز بشه .
فرشته_کارخوبی کردی زهره ولی مواظبِ خودت هم باش.
زهره_باشه حتما الان هم یه جا نشستم دیگه.
فریبا برایشان چای آورد و دور هم نشستند.
فریبا_ولی چقدر خوب شد اومدی
ما هم خسته شده بودیم .یه کم استراحت میکنیم.
زهره_آره فداتون بشم زیاد خودتون را خسته نکنید حالا کو تا عید.راستی از فرزاد چه خبر؟
فرشته_خدا را شکر بیخبر نیستیم
نامه می ده .
زهره_اِن شاءالله هرچی زودتر صحیح و سالم برگرده.
فریبا_ان شاءالله .
فرشته_از زهرا چه خبر؟
زهره_بابا من که گفتم توی خونه زندانی شدم.خبر از کسی ندارم.
فقط یه چیزی شنیدم خیلی ناراحت شدم.
فرشته_چی شده زهره برای زهرا اتفاقی افتاد؟
_نه بابا خدا نکنه زهرا خوبه .ولی برای فرهاد پسرِ آقای سلامی،یه اتفاقی افتاده که خیلی ناراحتم کرده.
فریبا_چی شده زهره؟
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#فرشته_کویر
#قسمت_58
زهره_والا چی بگم آدم اصلا باورش نمیشه.
فرشته_زهره، جون به سر شدیم بگو دیگه.
زهره_می گم فرشته. یادته که می رفتیم مغازهشان خرید میکردیم.
فرشته_آره یادمه، خب؟!
زهره_دیدی چه پسرِ سر به زیر و ساکتی بود .اصلا باورم نمیشه این کارو کرده.
توی جریانِ طلاقشون و درگیریهاشون خانمش با مامور میاد در خونهشون تا جهیزیه اش رو ببره .مثلِ اینکه دوباره دعواشون میشه فرهاد هم زنش رو هل می ده و سرش میخوره به جایی و تموم.زنِ بدبخت ضربه مغزی میشه و توی بیمارستان تمام میکنه.
الان هم فرهاد رو دستگیر کردند و بازداشته .
بیچاره مادرش داره دق میکنه.
فرشته_کِی این اتفاق افتاده؟
زهره_همین دیروز. ولی اصلا باورم نمیشه فرهاد یه همچین کاری رو کرده .
فریبا_واقعا براش متاسفم.
فرشته آهی در سینه کشید .
"وای این بشر چه سرنوشتی داشت.
خدایا! چرا؟
این همه بدبختی برای چیه؟
یعنی اگه من باهاش ازدواج کرده بودم
الان من به جای اون زن کشته شده بودم
(نگاهی به حسین که آرام خوابیده بود انداخت)
خدایا! شکر
این همه خوشبختی به من هدیه کردی
خدایا! شکرت .
ولی هنوز حکمتِ اون خواب رو نمیدونم.
خدایا! اگه سرنوشتِ من این بود
اون خواب برای چی بود؟
اون وعدهای که بهم دادی .
سه سال و اندی امیدواری که به عشقی
روزی و سرنوشتم نبود.چرا خدا؟
راهنماییام کن و منو از حکمتت آگاه کن."
زهره_چی شد فرشته؟
فرشته_هیچی خیلی برای خودش و زنش متاسفم.
_منم خیلی دلم براش میسوزه .
پدر ومادر بدبختش هم که دیگه کار و زندگیشونو ول کردند .دیروز تاحالا دنبالِ کارهاش هستند.خدا بهشون کمک کنه .
ایام عیدِ آن سال هم بدونِ حضور فرزاد گذشت.
هر چند از زنده بودنش مطمئن بودند .
ولی غمِ دوریش واقعا سخت بود و لحظهها به سختی میگذشت.
خبرِ اینکه قرار شده با عراق سر موضوعِ اسرا مذاکره شود همه را خوشحال کرده بود و سخت پیگیرِ اخبار بودند اما به این راحتی ها هم نبود.
چقدر سخت بود چشم انتظاری.
اواخرِ فروردین ماه بود هوای لطیفِ بهاری جان را در تن بیجانِ درختان تزریق میکرد و نسیم بهاری عطر گلها را ارمغانِ هر جانِ خسته میکرد.
و فرشته ساعتها با حسینش به نظاره زیباییهای بهار میپرداخت و در گوشِ طفلش؛ نوایِ عشقِ و دوستی و زیبایی سر میداد و این هدیه ی خدا را چون جانش دوست میداشت.
می بوئیدش؛ میبوسیدش و با جان و دل مراقبتش میکرد.
اواخرِ فروردین ماه بود که خبر دنیا آمدنِ پسرِ زهره را شنیدند و به دیدنش رفتند.
فرشته_بهبه زهره خانم مادر شدنت مبارک .
زهره_ممنونم گلم .
فرشته_وای چقدر هم شبیه خودت شده
زهره_نظر لطفتونه.
فزشته_نه جدی می گم زهره خیلی شبیه خودته .اسمش رو چی گذاشتی؟
زهره_گفتم که عمه خانم از قبل گذاشته بود.حمید.
فرشته_خیلی هم خوبه اسم دار باشه .
زهره_ممنون .عمه می گه حمید به حامد میاد.
فرشته_راست میگه .
زهره_پس من چی؟
فرشته_حالا یه دختر هم میاری ان شاءالله؛یه اسمی میذاری به زهره بیاد.
خوب حالا خودت چطوری؟
زهره_ممنون خوبم .
فرشته_چه خبرا؟
زهره_هیچی .فقط برای زهرا خواستگار اومده .انگار این دفعه خانوادهاش قبول کردند ولی زهرا هنوز دو دله .دیروز اومده بود اینجا.خیلی کلافه بود. میگفت برام سخته .اصلا به ازدواج فکر نمیکنم.
فرشته_ان شاءالله خوشبخت بشه.
زهره_ان شاءالله .من کلی باهاش صحبت کردم.گفتم بذار بیان حالا پسره رو ببین .
باهاش حرف بزن.
توکل به خدا شاید خوب بود. به دلت نشست ولی یک کلام می گه نه!
فرشته_عجب! حتما اونم یه سرنوشتی داره.به موقعش خدا خودش همه چیز را درست میکنه .از تقدیراتِ خدا نباید غافل بود.
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#نظر_شما
#مشاوره_تلفنی
من سه سالی هست که برای حل مشکلم با ایشون در ارتباط هستم
در واقع وقتی به تنگنا میرسم و هیچکسرو محرم اسرار زندگیم نمیدونم فقط با ایشون تماس گرفتم یا خدمتشون پیام دادم
ایشون هم واقعا خواهرانه و به طریقی که مورد ضایت خداست بندهرو راهنمایی کردن
راهکارهای خوبشون اول باعث آرامش درونیم شد و باعث شده بهتر بتونم هم با مشکلم کناربیام هم جوری ادامه بدم که انشاءالله حل بشه هر چند که زمانبره ولی با توکل بر خدا امیدوارم به نتیجه برسم.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدا را شکر🌺
هر چه هست لطف خداست🌺
ان شاءالله آرامش سهم قلب مهربانتان باشد
ای دی منشی جهت هماهنگی مشاوره👇
@asheqemola
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی...
تو را سپاس میگويم
از اينکه دوباره خورشيد مهرت
از پشت پرده ی
تاريکی و ظلمت طلوع کرد
و جلوه ی صبح را
بر دنيای کائنات گستراند
سلام امام زمانم🌺
" سلام صبح عالیتان متعالی "
━═━⊰🍃✺﷽✺🍃⊱━═━
#حدیث_نور
💚 امام علی علیه السلام فرمودند:💚
خدا را خالصانه ياد كنيد تا بهترين زندگى را داشته باشيد و با آن راه نجات و رستگارى را به پيماييد.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
┄┅─✵💝✵─┅┄
#انگیزشی💪
خدا هرگز دیر نمی کند.😊
هرآنچه که نیاز داری، در زمان درستش به تو می رسد.
بعضی از نشدنای زندگیتونو بذارین به حساب اینکه اگه میشد، خیلی بد میشد
به خدا اعتماد کن. برای ارزوهای خوبت تلاش کن و منتظر نتیجه باش
خدایا به امید خودت❤️
الهی شکر، الحمدلله رب العالمین❤️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❓ چرا بچههای بعضی خانوادههای مذهبی،
به داشتن مربیان، اساتید و دوستانِ غیرمذهبی مایلترند ؟
#کلیپ | #استاد_شجاعی
@ostad_shojae I montazer.ir
✅✅نماز یکشنبه ماه ذی القعده
🌸💠فضیلت این نماز:
براى این نماز روایتى از رسول خدا صلى الله علیه وآله نقل شده و در فضیلت این نماز آمده است که، هرکس آن را بجا آورد توبه اش پذیرفته مى شود و گناهانش آمرزیده مى گردد و سبب برکت براى نمازگزار و خانواده اش خواهد بود، و در روز قیامت کسانى که از او طلبى و یا حقّى دارند، از وى راضى گردند و با ایمان از دنیا مى رود و قبرش براى او وسیع و نورانى گردد و پدر و مادرش از او راضى شوند، و آنها نیز مورد مغفرت خداوند قرار گیرند، ذریّه او نیز بخشیده شوند و روزى او وسیع گردد. فرشته مرگ به هنگام مردن، با او مدارا کند و به آسانى جانش را بگیرد.
💠 کیفیت نماز:
رسول خدا صلى الله علیه وآله کیفیّت نماز را این گونه بیان فرموده اند:
_ در روز یکشنبه غسل کند
_ و وضو بگیرد
_ و چهار رکعت نماز بخواند (هر دو رکعت به یک سلام)
در هر رکعت،
_ سوره «حمد» یک مرتبه،
_ سوره «قل هو الله» سه مرتبه
_ و سوره هاى «فلق» و «ناس» را یک مرتبه بخواند.
و بعد از نماز
_ هفتاد مرتبه استغفار کند،
_ سپس بگوید:
«لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ»
_ آنگاه بگوید:
«یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِرْلى ذُنُوبى وَذُنُوبَ جَمیـعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُالذُّنُوبَ اِلاَّ اَنْتَ.»
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دعای توسل در حرم امام رضا علیه السلام برای سلامتی مسئولان و رفع بلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_خامنه_ای
♦️رهبر انقلاب: امیدواریم خداوند رئیسجمهور محترم و همراهان ایشان را به آغوش ملت برگرداند
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
#التماس_دعا
«اللَّهُمَّ اجْعَلْهم فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ»
بسمالله الرحمن الرحیم
اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#التماس_دعا «اللَّهُمَّ اجْعَلْهم فِی دِرْعِکَ الْحَصِینَةِ الَّتِی تَجْعَلُ فِیهَا مَنْ تُرِیدُ»
سلام علیکم و رحمت الله
دوستان همگی دست به دعا باشیم
برای سلامتی رئیس جمهور عزیزمان و همراهان گرامی شان
خدایا این مردان خودت را از خودت می خواهیم
بحق امام رئوف
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء
مداحی آنلاین - هیشکی بجز تو سلطان ما نیست - محمود کریمی.mp3
10.04M
🌸 #میلاد_امام_رضا(ع)
هیشکی بجز تو سلطان ما نیست
هیچ جا شبیه حرم امام رضا نیست
🎤 #محمود_کریمی
#ولادت_حضرت_عشق
#ولادت_امام_رضا_ع_مبارک_باد
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
══💝══════ ✾ ✾ ✾
https://eitaabot.ir/counter/munl
پویش ختم صلوات برای سلامتی رییس جمهورمون🤲
یا حضرت سلطان❤️
مژده رسید، غنچه ی زهرا دمیده است
آورده اند:"قامت هارون خمیده است"
🔸شاعر:مظاهر کثیری نژاد
#ولادت_امام_رضا_ع_مبارک_باد
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
══💝══════ ✾ ✾ ✾
عیدتون مبارک💥💥💥
الهی بحق امام رضا
دل مردم ما با خبر خوش
سلامتی رییس جمهور عزیز و همراهان گرامی شون شاد بشه🌺
قرار بود امشب #عیدی بدیم
عید که بدون عیدی نمیشه👏👏
اما عیدی👇👇
۲۰ نفر اولی که
از الان
تا
فردا شب
کلمه
ارتباط موفق، امام رئوف
را برای ادمین بفرستند
یک تخفیف عالی خواهند گرفت👏👏
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
۲۰ نفر اولی که از الان تا فردا شب کلمه ارتباط موفق، امام رئوف را برای ادمین بفرستند یک تخف
و از بین
این بیست نفر
به قید قرعه
یک نفر می تونه به دلخواه
یک دوره را #رایگان دریافت کنه😍🎁
عجله کنید
فقط تا فردا شب
جزو ۲۰ نفر اول باشید👏👏
عیدتون مبارک💥💥👏💐💐
#فرشته_کویر
#قسمت_59
هم فرشته هم زهره خوب میدانستند که هیچ کار خدای مهربان بیحکمت نیست. و در نهایت همانی که خدا میخواهد؛ خواهد شد.
ولی با این حال خوشبختی زهرا را میخواستند.
فرشته گفت :
_من امروز بهش سر میزنم فکر کنم ما باید بیشتر پیشش باشیم .چون خیلی تنهاست.
اما رفتنِ فرشته و صحبتهایش هم نتوانست تصمیمِ زهرا را عوض کند.
_چرا زهرا جان تو که ماشاءالله این همه خوب ومؤمنی.چرا نمیخوای ازدواج کنی؟
_نمیتونم فرشته جان.اصلا نمیتونم به ازدواج فکر کنم .وقتی مامان و بابام رو می بینم که از نبودنِ حسین چه رنجی میکشند .واقعا داغون میشم.
نمیخوام تنهاشون بگذارم.
_ولی زهرا جان فکر نمیکنی خوشبختیِ تو آرزوی پدر و مادرت باشه.
_خوشبختیِ من، زندگی من، فقط و فقط پدر و مادرم هستند.
_باشه هرطور صلاح میدونی .ولی یه تصمیمی بگیر که بعدا پشیمون نشی.
_توکل به خدا .فعلا که اصلا تحمل دوری پدرومادرم را ندارم .وخودم را آماده یه زندگی جدید نمیبینم.
روزها و فصل ها از پس هم میگذشت و هر فصلی طبیعت را به سلیقه خود رنگآمیزی میکرد و این همه تغییر و زیبایی از چشمِ فرشته پنهان نبود.
زمستان سردِ شهرِ کویری رو به پایان بود . زیرِ کرسی مادر همه جمع بودند.
حسین که با شیطنت ها و شیرین زبانی دلِ همه را برده بود.
بهار که منتظر دنیا آمدنِ برادرش بود.
مامان و بابا که هنوز چشم انتظار تنها پسرشان بودند و حامد که همچنان سخت پیگیرِ اخبارِ مذاکراتِ مربوط به اسرا و فرشته که باز اخباری از فرهاد به گوشش رسیده بود .مبهوتِ حکمتِ الهی.
فرهاد به جرمِ قتلِ غیر عمد زندان بود و خانواده اش در تکاپوی آزادیاش.
مامان_امروز نمازِ جماعت خانمِ سلامی را دیدم؛بنده خدا خیلی نگرانِ پسرشه.
فریبا_حق داره بنده خدا .چه بلایی بود که به سرشان اومد.
_به من میگفت شما درسته که از پسرت دوری و داری سختی میکشی .ولی با افتخار سرت را بالا میگیری و میگی
پسرم برای دفاع از میهنش رفته و اسیر شده.ولی من چی بگم؟ پسرم به خاطرِ چند کلمه حرفِ مفت عصبانی شده و یه نفر را کشته.تازه تکلیفش هم معلوم نیست کلی هزینه کردیم برای وکیل و غیره .معلوم نیست فایده کنه یا نه؟
فریبا_خدا صبرش بده.
مامان_خیلی دلم براش سوخت .
چقدرخانمِ خوبیه.ان شاءالله خدا براشون بسازه.
فریبا_توکل به خدا
🖋نویسنده (فرجام پور)
⛔️کپی و فروارد حرام❌
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490