#گندمزار_طلائی
#قسمت_273
روزها به سرعت می گذشت و پاییز رنگهای زیبایی را که بر شاخسارِ درختان کشیده بود را جمع می کرد و در حالِ رفتن بود. هوا سرد شده بود.
وخانواده ها ی ما در تدارک جشن عروسی.
مامان وبابا وگاهی هم بابا تنها تقریبا هرروز برای خرید جهیزیه می رفتند.
وخانواده قادر هم در پی تدارکات جشنی مفصل برای دردانه پسرشان.
برق شادی را در نگاه تک تکشان می شد به راحتی دید.😍
دیگه هر روز قادر به دیدنم می آمد هر بار من را با کادوهایی که می آورد شگفت زده می کرد.😍
وهیچ وقت دستِ خالی نمی آمد .
زندگیم رنگ وبوی تازه ای گرفته بود.
وتازه معنی عشق واقعی را درک می کردم. عشقِ مردی که سالها عاشقانه؛ از دور مواظبم بود. وحالا تمامِ محبتش را در طبق اخلاص گذاشته بود و برام هدیه آورده بود. وچه شیرین بود؛ طعمِ عشقِ پاک وحقیقی. که تا اون موقع ازش بی بهره بودم. ومردِ با خدای من؛ چه خالصانه عشق و محبتش را به پام می ریخت. و من هر لحظه شاکر خدای مهربون بودم به خاطرِ داشتنش.
آن قدر عشق و محبتش بی دریغ و بی ریا بود؛ که دورشده بود ازمن، تمامِ غم ورنج ودرد هایی که کشیده بودم.
انگار روحِ زخمی و دردمندم؛ شفا گرفته بود از حضورِ این مردِ مؤمن.
در کنارش که بودم ؛ همه ی غم هام ازیادم می رفت. ولی در خلوتم ؛ از یاد آوری خوبیهاش؛ از خودم شرمزده می شدم. من لیاقتِ این همه خوبی را نداشتم.😔
مثلِ رسمِ هر روز؛ عصر منتظرش بودم.
همه اهل خانه از ذوقِ من برای دیدنِ قادر خبر داشتند و عصر ها که صدای در بلند می شد.کسی برای باز کردنِ در نمی رفت و من شتابان به سمتِ در پرواز می کردم.
از وقتی قادر وارد زندگی ماشده بود. زندگی ما جانِ تازه ای گرفته بود.
نه تنها من؛ بلکه مامان وبابا وبقیه هم از دیدنش به وجد می اومدند و از دیدن خوشحالی من همه شاد می شدند.
آن روز هم با شنیدنِ صدای در ؛ به سمت در پرواز کردم و در را باز کردم ؛ که باز مثلِ هر روز؛ با لبخندی بر لب و دسته گل و کادو یی در دست وارد شد.
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
دلنوشته 🌹
آمدم امشب که با یادت شده گریان دلم
در به در، در کوچه های بی کسی؛ حیران دلم
مثلِ هرشب؛بینوا در کوی وبرزن گشته ام
عاشقم؛ سرگشته ام؛مدهوش چون مستان دلم
کاش پایان آید این دردم؛ رسد روزی وصال
کزفراقت بی قرارم؛ می شود ویران دلم
اللهم عجل لولیک الفرج🌸
شبتون بهشت
ماندگار باشید وبرقرار
التماس دعا 🌹
https://t.me/joinchat/AAAAAE-wggMdiSE6sfRj_w
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
❣پروردگارا
🔶بااولین قدمهایم برجاده های صبح
🔸 نامت راعاشقانه زمزمه میکنم
🔸کوله بارتمنایم خالی وموج
🔶سخاوت توجاری
الهی به امید تو💚
سلام صبحتون بخیر 🌹
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
╭━═━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮
#حدیث_نور
💚امام صادق علیه السلام فرمودند:💚
عمويم عباس بن علی (عليه السلام) بصيرتی نافذ و ايمانی محكم داشت. همراه برادرش حسين جهاد كرد، به خوبی از بوته آزمايش بيرون آمد و شهيد از دنيا رفت.
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
#حدیث_نور
💚امام سجاد علیه السلام فرمودند:💚
فرمان خدا و طاعت او و طاعت کسی را که طاعتش را واجب کرده است، بر همه چیز مقدّم بدارید.
#یا_سید_الساجدین_علی_بن_حسین_ع
#میلاد_امام_سجاد_ع_مبارک_باد ❤️
http://eitaa.com/joinchat/2376597514Cd7df27c490
اسراردرون
هدایت شده از تنهامسیرآرامش 💞
#اطلاعیه
🔷 خیلی از دوستان تنهامسیری درخواست یه شماره کارت برای "کمک به سیل زده ها" رو داشتن، از طریق شماره زیر میتونید کمک های خودتون رو سریع و دقیق به دست سیل زده ها برسونید👇
شماره کارت سپه
5892
1012
4239
8663
سید محمد باقر حسینی
مسئول تشکیلات جهانی #تنهامسیرآرامش
🔷🌷🌹🌷🔷
مشاور خانواده| خانم فرجامپور
#خانواده_متعالی 14 #جلسه_شصت_و_دو 👇👇
ریپلی به جلسه قبل 👆👆🌹