eitaa logo
آستانِ مهر
6.3هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.3هزار ویدیو
61 فایل
کانال رسمی «فرهنگی خواهران» آستان مقدس حضرت معصومه علیهاالسلام ✔اطلاع رسانی اخبارخواهران حرم Admin: @karimeh_135 @Mehreharam سایت 🌐astanehmehr.amfm.ir اینستاگرام: https://Instagram.com/astanehmehr ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 💎 روزی امام حسين علیه السلام از جايی عبور می كردند، در حالی که چند نفر فقير پلاسی به زمين انداخته و مقدار اندكی نان خشك روی آن نهاده و می خوردند ، بر آن ها سلام كرد . آنها جواب سلام امام علیه السلام را دادند و گفتند : بفرمائيد از اين غذا ميل كنيد ، امام علیه السلام در كنار آنها نشستند ، و سپس فرمودند: اگر اين (نان) صدقه نبود با شما می خوردم. سپس به آنها فرمودند : برخيزيد به خانه من بيائيد. آنها برخاستند و همراه امام حسين علیه‌السلام به خانه آن حضرت آمدند امام علیه السلام به آنها غذا و لباس دادند، سپس دستور دادند به هر كدام مبلغی پول دادند. 📔 بحارالأنوار،جلد۴۴،صفحه۱۹۱ 🔷🔸💠🔸🔷 کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ به‌امام‌حسین‌علیه‌السلام عبدالله بن سلیمان و منذربن مشمعل اسدی گویند: پس از انجامِ مناسک حج، تصمیم جدی گرفتیم تا به امام ملحق شویم تا ببینیم کار ایشان به کجا می رسد، شتابان با شتر حرکت کردیم تا به امام رسیدیم ، در آنجا مردی را دیدیم که از کوفه می آمد، هنگامی که امام را دید راهش را تغییر داد، امام ایستاد گویا انتظار داشت که با امام ملاقات کند، ولی توجهی نکرد و رفت.با خود گفتیم که نزد او برویم تا از اهل کوفه خبر بگیریم ، خود را به او رساندیم و سلام کردیم، او نسب خود را گفت، اسدی بود. ماهم نسب خود را گفتیم. وقتی از احوال مردم کوفه پرسیدیم گفت: از کوفه خارج نشدم مگر اینکه دیدم مسلم بن عقیل و هانی بن عروه کشته شدند، و دیدم آنان را در بازار روی زمین می کشیدند. نزد امام علیه‌السلام بازگشتیم و هنگام غروب در منزل «ثعلبیه» خبر را به ایشان دادیم و متوجه شدیم که خود امام علیه السلام هم قصد داشتند سوالاتی از آن مرد اسدی بپرسند، وقتی امام خبر شهادت مسلم و هانی را شنیدند چند بار فرمودند: «إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»، خداوند آنان را رحمت کند.... و فرمودند: زندگی بعد از آنان لذتی ندارد! 📓 برگرفته از کتاب ،شیخ‌عباس‌قمی ◼️◼️◻️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ▪️ «أَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَـــیْنِ الَّذی سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...» «سلام بر حس‍ــــین که جانش را تقدیم نمود...» ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ در کاروان عاشقان کربلا، آفتاب جمع زنان «زینب» است، زنی در کمال عمر خود؛ پنجاه و چند ساله. زنی که سال‌ها در مدینه ، محفل تفسیر قرآنش، روشنایی بخش دل و دیدهٔ زنان شهر بوده است. زنی با ارادهٔ پولادین در اطاعت خداوندی و تقوای او. آری او عقیلهٔ بنی هاشم بود. یعنی بانوی خردمند خانوادهٔ بنی هاشم و این خرد ناب در عاشورا و اسارت جلوه ای دیگر یافت. از لحظات عاشورایی این کوه صبر چه بگویم ؟ صدای گریهٔ بانوان ؟ ...، زینب آرامشان می کرد... اما لحظه ای عصر عاشورا صدایش بلند شد : ای کاش آسمان بر زمین فرود می آمد... زینب چه می بیند ؟! بعد از آن هجوم و غارت خیمه ها... ، باز بار مصیبت بر دوش «زینب» حمایت از امام سجاد علیه السلام، زینب... زی‍ــنب . . . «سلام الله علیها» 📓 برگرفته از زنان عاشورایی تحقیق: حسین دوستی ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ «...أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ فی تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـهُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ...» سلام بر آن کسى که خداوند شفا را در خاکِ قبرِ او قرار داد ، سلام بر آن کسى که (محلِّ) اجابتِ دعا در زیرِ بارگاه اوست.. ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ زنان خاندان پیامبر ، شهادت پدران را از کودکان پنهان داشته و می گفتند: آنان به مسافرت رفته اند، این حالت ادامه داشت تا اینكه یزید آنان را به خانهٔ خود آورد، امام حسین علیه السلام دختر چهار سالهٔ کوچکی داشت، شبی از خواب برخاست و گفت: پدرم حسین کجاست ؟ من او را هم اکنون در خواب دیدم که مضطرب و ترسان بود. زنان تا این سخنان را شنیدند گریستند، همراه با آنان سایر اطفال هم به گریه افتادند و صدای ناله بلند شد، یزید لعنة الله علیه از خواب برخاست و گفت: چه خبر شده است ؟ وقتی متوجه شد قصه از چه قرار است ، دستور داد سر مقدس را که در دستمالی پوشیده شده بود برای او آورده و جلوی او قرار دادند، دستمال را کنار زد و گفت : این سر کیست ؟ گفتند: سر پدرت می باشد، آن را از داخل طشت برداشت و در آغوشش نهاد و می گفت: پدر جان چه کسی چهره ات را با خون هایت رنگین ساخته..؟ پدر جان چه کسی رگ گردنت را بریده ... ؟ پدر جان چه کسی در کودکی مرا یتیم کرده ...؟ .... این چنین جملاتی گفت ، آنگاه لبش را روی لب او قرار داد و گریهٔ سختی کرد تا بیهوش شد، حرکتش دادند اما روح از بدنش جدا شده بود ، خاندان امام که این منظره را دیدند بلند بلند گریستند و مجلس عزایشان تکرار شد و هر که در آن روز در دمشق بود به گریه و ناله پرداخت. 📓برگرفته از ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر
🔳 ◾️ «...أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَهَِ الزَّهْرآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَدیجَهَ الْکُبْرى...» سلام بر فرزند فاطمه زهراء ، سلام بر فرزند خدیجه کبرى... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◼️ روایت شده که حُرّ به امام -علیه‌السلام- عرضه داشت : هنگامی که عبیدالله -لعنة الله علیه- مرا نزد تو فرستاد ، از قصر خارج شدم ، کسی از پشت سر به من می گفت: ای حر تو را بشارتِ خیر می دهم، بازگشتم کسی را ندیدم، با خود گفتم : سوگند به خدا این بشارت نیست من به سوی حسین -علیه‌السلام- می روم، و نمی دانستم که به تو ملحق می شوم، امام علیه السلام فرمود: «تو به خیر و نیکی رسیدی». 📓 ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ امام حسین علیه السلام بعد از حرکت از مدینه به دنبال رسیدن نامه های سران و بزرگان و شیعیان، متقابلاً به دوستان خود نامه هایی ارسال کرد. وقتی نامهٔ امام علیه السلام به حبیب بن مظاهر -در کوفه- رسید، همسرش به او گفت: تو را به خدا حبیب ، در یاری حسین علیه السلام کوتاهی مکن! حبیب برای آزمایش همسرش گفت: چگونه بروم که از یتیم شدن فرزندان خود می ترسم ! زن گفت: آیا سخن رسول خدا صلوات الله علیه و آله را در حق حسین بن علی و برادرش علیهم السلام فراموش کرده ای که فرمود: این دو فرزند من ، دو سید جوانان بهشتند! حال فرزند رسول خدا صلوات الله علیه و آله از تو یاری خواسته و تو جواب نمی دهی ؟ و هنگامی که حبیب آماده رفتن به کربلا بود (همسرش)گفت : ای حبیب! تو را به خدا سوگند، اگر به خدمت حسین شرفیاب شدی ، به نیابت از من دست و پایش را ببوس و سلام مرا به حضورشان برسان. 📓زنان عاشورایی تحقیق: حسین دوستی ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ «...أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوکِ الْخِبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْکِسْآءِ...» سلام بر آن آغشته به خون ، سلام بر آنکه (حُرمَتِ) خیمه گاهش دریده شد ، سلام بر پنجمینِ اصحابِ کساء... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ عبدالله بن حسن بن علی علیهم السلام که نوجوانی بیش نبود به سوی امام علیه السلام دوید زینب سلام الله علیها خواست او را بگیرد، امام علیه السلام فرمود: ای خواهر او را بگیر، کودک به شدت امتناع کرد و گفت :سوگند به خدا که عمویم را رها نمی‌کنم. بحربن کعب لعنة الله علیها شمشیری به سوی امام علیه السلام پایین آورد ،کودک گفت: وای بر تو ای پسر زن خبیث آیا عمویم را میکشی؟ بحر لعنة الله علیه شمشیری به امام علیه السلام زد، کودک دستش را جلو گرفت ،دستش برید و به پوست آویزان شد ،کودک فریاد زد: پدر جان! امام علیه السلام او را به سینه گرفت و گفت: ای پسر برادرم بر آنچه اتفاق می‌افتد صبر کن امید خیر از خدا داشته باش ،خداوند تو را به پدران صالحت ملحق می کند، به پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم و علی بن ابیطالب علیه السلام و حمزه و جعفر و حسن بن علی علیهم السلام، آنگاه امام علیه السلام سرش را بلند کرد و فرمود: خدایا قطرات باران آسمان و برکت های زمین را از آنان بازدار، خدایا اگر مدتی آنان را بهره‌مند کردی ، آنان را دچار پراکندگی کن و از میان بردار و حاکمان را از آنان ناخشنود گردان ،چرا که آنان ما را فرا خواندند تا یاری کنند ، اما بر ما حمله ور شد و ما را کشتند. سرانجام حرملة بن کاهل ای پرتاب کرد و کودک که در آغوش عمویش بود را کشت. 📓 ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ «...أَلسَّلامُ عَلى غَریبِ الْغُرَبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَهیدِ الشُّهَدآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى قَتیلِ الاَْدْعِیآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ...» سلام بر غریبِ غریبان، سلام بر شهیدِ شهیدان ، سلام بر مقتولِ دشمنان ، سلام بر ساکنِ کربلاء... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ در یکی از روزهای نبرد صفّین، امام حسن علیه السلام را دید که به سرعت در لشکر دشمن در حال پیشروی است، فرمود(درود خداوند بر او باد) : این جوان را نگه دارید، تا پشت مرا نشکند، که دریغم آید مرگ، حسن و حسین علیهماالسلام را دریابد. نکند با مرگِ آنها نسلِ رسول خدا صلی الله علیه و آله از بین برود!. 📓 ، خطبهٔ۲۰۷ نسخه‌ی مرحوم ‌دشتی ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ () هنگامی که امام علیه السلام دید قاسم قصد رفتن به جنگ را دارد ، او را در آغوش گرفت و آن قدر گریستند که از حال رفتند...امام علیه السلام به او اجازه نمی داد، دست و پای امام علیه السلام را بوسید تا توانست اجازهٔ جنگ بگیرد. چهره اش همچون ماه درخشان، شمشیر به دست و قبا و پیراهن به تن... به میدان آمد... لحظه ای شد که ملعونی شمشیری بر فرق مبارکِ قاسم... با صورت بر زمین افتاد و گفت : ای عموجان ! امام حسین علیه السلام چون بازی شکاری بر سر او حاضر شد، بالای سرش ایستاد، لحظات سختی بر او می گذشت و حسین علیه السلام می گفت: قاتلان تو از رحمت الهی دور باشند... سپس فرمود: سوگند به خدا برای عمویت سخت است که او را فراخوانی و نتواند جواب تو را بدهد، یا جوابت را بدهد اما سودی برایت نداشته باشد، سوگند به خدا این روزی است که دشمنانش بسیار و یارانش اندکند، امام علیه السلام قاسم را به سینه چسباند و آورد تا کنار دیگر کشته شدگان خانواده اش قرار داد... 📓 برگرفته از ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ همراه زینب سلام الله علیها در این مسیر عاشقانه چهار زن بودند ،که مثل ماه از آفتاب کرامت زهرا و زینب سلام الله علیهما روشنایی گرفته بودند. زنانی که در دهه شصت و هفتاد بودند و همگی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را درک کرده بودند، وآن روز خسته بار از رنج‌ها و دشواری‌ها ،تلخ‌کام از زهری که چشیده اند، اما عاشق و سرمست همراه کاروان کربلا می رفتند. یکی از این بانوان فضّه نوبیه است.فضّه را پیامبر صلوات الله علیه و آله به زهرا سلام الله علیها معرفی کرده بود تا در کار پر مشقت خانه به او کمک کند. او بعد از وفات حضرت زهرا سلام الله علیها در خدمت حضرت زینب سلام الله علیها بود و در کربلا نیز به همراه اهل بیت علیهم السلام یارو غمخوار زینب سلام الله علیها و کاروانیان بود. فضّه حافظ قرآن بود و جز به قرآن تکلم نمی کرد. 📓 برگرفته از زنان عاشورایی تحقیق: حسین دوستی ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ «...أَلسَّلامُ عَلَى الْقَتیلِ الْمَظْلُومِ، أَلسَّلامُ عَلى أَخیهِ الْمَسْمُومِ ، أَلسَّلامُ عَلى عَلِىٍّ الْکَبیرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرَّضیـعِ الصَّغیرِ...» سلام بر آن کشته مظلوم، سلام بر برادرِ مسمومش، سلام بر على اکبر، سلام بر آن شیر خوارِ کوچـک... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ (.) هنگامی که امام حسین علیه السلام پیکرهای جوانان و دوستانش را دید، تصمیم گرفت شخصاً وارد میدان نبرد شود و فریاد زد: آیا مدافعی هست که از حرم پیامبر دفاع کند؟ آیا خدا پرستی هست که درباره‌ی ما از خدا بترسد؟ آیا فریادرسی هست که برای خدا به داد ما برسد ؟ آیا یاوری هست به امید پاداش الهی به ما کمک کند؟ در اینجا فریاد و شیون زنان بلند شد، به سوی خیمه آمد و به زینب سلام الله علیها گفت: کودک شیرخوارم را بده تا با او خداحافظی کنم، او را در آغوش گرفت و خواست او را ببوسد، حرملة بن کاهل لعنة الله علیه تیری پرتاب کرد که به گلوی او خورد و گلویش شکافت... امام علیه السلام به زینب سلام الله علیها فرمود: او را بگیر، آنگاه کف دستش را زیر گلوی کودک گرفت،هنگامی که پر از خون شد، آنها را به سوی آسمان پرتاب کرد و فرمود: چون خدا ناظر اعمال ماست، هر مصیبتی که به من برسد برایم آسان است... خدایا بین ما و این قوم حکم نما، کسانی که ما را دعوت کردند تا یاری کنند اما مارا کشتند. از آسمان ندا آمد: حسین او را رها کن، در بهشت برای او شیردهنده ای وجود دارد... 📓 ، ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم @astanehmehr
🔳 ◾️ «...أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْهُ مَلائِکَةُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّیَّتُهُ الاَْزْکِیآءُ ، أَلسَّلامُ عَلى یَعْسُوبِ الدّینِ...» سلام بر آن کسى که فرشتگانِ آسمان بر او گریستند ، سلام بر آن کسى که خاندانش پاک و مطهّرند ، سلام بر پیشواى دین... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ «...أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحْتَسِبِ الصّابِرِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَظْلُومِ بِلا ناصِر...» سلام بر آن حسابگر (اعمالِ خویش براى خدا) و شکیبا، سلام بر آن مظلومِ بى یاور... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ سکینه دختر امام حسین علیه السلام است. سکینه به همراه مادرش رباب و برادر شش ماهه‌اش علی اصغر علیه السلام در کاروان عاشقان ره می سپرد ،تا به کربلا رسید. بار غم ها در کربلا سکینه را فشرد. شهادت برادر شیرخوارش اورا چنان از خود بیخود کرده بود که در لحظات وداع پدر خاموش و لب فرو بسته به نقطه‌ای چشم دوخته و گویی روح از بدنش جدا شده بود، امام علیه السلام وقتی دختر خود را چنین دید در مقابلش بر زمین نشست و دست هایش را در میان دستان خسته اش گرفت ،و او را به شکیبایی دعوت کرد، و صورتش را غرق بوسه وداع نمود و به میدان برگشت. در پایان کار عاشورا ،که امام علیه السلام به زمین افتاد و اسبش بدون صاحب و زینش خالی به خیمه ها برگشت، سکینه با فریاد و ناله جلوی اسب دوید و بانوان دیگر از خیمه ها بیرون آمدند. زنان‌عاشورایی، تحقیق: حسین‌دوستی ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ «...السَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ...» سلام بر آن کسى که پرده حُرمَتش دریده شد، سلام برآن کسى که خونش به ظلم ریخته شد، سلام برآنکه با خونِ زخم هایش شست و شو داده شد، سلام بر آنکه از جام هاى نیزه ها جرعه نوشید، سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید، سلام بر آنکه در ملأ عام سرش بریده شد، سلام بر آنکه اهل قریه ها دفنش نمودند، سلام بر آنکه شاهرَگش بریده شد، سلام بر آن مدافعِ بى یاور، سلام بر آن مَحاسنِ به خون خضاب شده... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ «أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ...» سلام بر آن گریبان هاى چـاک شده، سلام بر آن لب هاى خشکیده، سـلام بر آن جان هاى مُستأصل و ناچار... ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◼️ هنگامی که شمر ملعون به سوی خیمه ها آمد، دید علی بن حسین علیهماالسلام به دیوار خیمه تکیه داده، شمشیر کشید تا او را بکشد، حمیدبن مسلم گفت: آیا این بیمار را هم می کشی؟ او را نکش. بعضی از افراد گفته اند: عمربن سعد ملعون دست هایش را گرفت و گفت: آیا از خدا حیا نمی کنی که می خواهی این جوان بیمار را بکشی ؟ شمر لعنة الله علیه گفت: امیر عبیدالله (ملعون) فرمان داده تمامی فرزندان حسین (علیهم صلوات الله) باید کشته شوند، عمر لعنة الله علیه انقدر اصرار ورزید تا از او دست برداشت و دستور داد خیمه های خاندان پیامبر صلوات الله علیه وآله را آتش زدند. 📓 ، ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر @astanehmehr
🔳 ◾️ مادر «وهب‌بن‌عبدالله‌بن‌خباب‌کلبی» است. «وهب» نصرانی بود و در بین راه کربلا، شیفته‌ی امام حسین علیه السلام شد و مسلمان گردید و همراه مادر و نو عروسش، به کاروان امام علیه السلام پیوستند و راهی کربلا شدند. 📓 زنان‌عاشورایی، تحقیق: حسین دوستی ◼️◼️◽️◼️◼️ کانال رسمی «آستانِ مهر» حرم مطهر https://eitaa.com/joinchat/3163553795Cd8320e803c