فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
😊 | قرآن نور دارد !
_ بیانات فقیه اهل بیتی
حضرت آیت الله العظمی مظاهری مدظله
و بیان حالات مرحوم کربلایی کاظم
📨 | فرسته : صدر بزرگوار
#ماه_رمضان
✔️ | @ataleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🤫 | سکوت کن بنده خدا
تا سقوط نکنی !
_ دانش نویسه دیداری
سناریونویس اعظم
✔️ | @ataleb
.
🤔 | وَ اَللَّهِ
مَا وُفِّقُوا وَ لاَ يُوَفَّقُونَ أَبَدا"❗️
_ لي، [الأمالي] ، للصدوق اِبْنُ اَلْوَلِيدِ عَنِ اِبْنِ مَتِّيلٍ عَنِ اِبْنِ يَزِيدَ عَنِ اِبْنِ فَضَّالٍ عَنْ سُلَيْمَانَ اَلدَّيْلَمِيِّ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ لَطِيفٍ اَلتَّفْلِيسِيِّ قَالَ قَالَ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : لَمَّا ضُرِبَ اَلْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ بِالسَّيْفِ ثُمَّ اُبْتُدِرَ لِيُقْطَعَ رَأْسُهُ نَادَى مُنَادٍ مِنْ قِبَلِ رَبِّ اَلْعِزَّةِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ بُطْنَانِ اَلْعَرْشِ فَقَالَ أَلاَ أَيَّتُهَا اَلْأُمَّةُ اَلْمُتَحَيِّرَةُ اَلظَّالِمَةُ بَعْدَ نَبِيِّهَا - لاَ وَفَّقَكُمُ اَللَّهُ لِأَضْحًى وَ لاَ فِطْرٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ - لاَ جَرَمَ وَ اَللَّهِ مَا وُفِّقُوا وَ لاَ يُوَفَّقُونَ أَبَداً حَتَّى يَقُومَ ثَائِرُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ .
ع، [علل الشرائع] ،
علي بن أحمد عن الكليني عن علي بن محمد عمن ذكره عن محمد بن سليمان عن عبد الله بن لطيف عن رزين عن أبي عبد الله عليه السلام : مثله.
_ امام صادق (عليه السّلام) فرمود: چون حسين بن على (عليهما السّلام) را با تيغ زدند و شتافتند تا ایشان را به شهادت برسانند، منادى از طرف رب العزت ندا داد از ميانه عرش و گفت: اى امت متحير جبار ستمكار،بعد از اين جنايت عظيم پس از رحلت پيغمبر خود، ديگر خدا توفيق عيد قربان و عيد فطر را بشما ندهد و نخواهد داد . راوی گويد سپس امام صادق فرمود: از اين رو به خدا جماعت پشت کرده به اهل البیت موفق نشدند و هرگز موفق نشوند که عبد قربان و عید فطر را درک کنند و این اعیاد عقب و جلو می شود به وسیله این جماعت و اتباع آنها ، تا خون خواه حسين (عليه السّلام) قيام كند.
🔍 |مستفیضہ
حسن بن علی بن فضال التیمے
📚 |بحارالأنوار ، ج ٢٧، ص ٤١٥ .
#ماه_رمضان
✔️ | @ataleb
.
😵💫 | پرستش خلیفه
و اطاعت از او
_ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَٰؤُلَاءِ أَهْدَىٰ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا.
آیا به کسانی که بهره ای اندک از [دانش] کتاب [تورات و انجیل] به آنان داده شده ننگریستی که به هر معبودی غیر خدا، و هر طغیان گری ایمان می آورند؟! و درباره کسانی که کافر شده اند، می گویند: آنان از کسانی که ایمان [به قرآن و پیامبر] آورده اند، راه یافته ترند. (سوره نساء ، آیه ۵۱ )
_ طبق گزاره های موثق تاریخی معاويه مسلمانان را چنان تربيت كرده بود كه دين اسلام را در اطاعت از خليفه ي وقت مي دانستند و عمده ي مشكلات از اينجا بود. نكته ي ديگر اين كه تا قبل از معاويه، مركز حكومت اسلامي مدينه بود و مسلمانان كشورهاي اسلامي در آنجا بعضي صحابه و تابعين را مي ديدند و مي توانستند چيزهايي را ايشان درباره ي عقايد و احكام اسلامي بشنوند. معاويه مركز را شام قرار داد و اهل شام را چنان بار آورد كه به جز انجام نماز و روزه، چندان فرقي بين حكومت او و حكومت قيصري پيش از او نمي ديدند.
يكي از نتايج اعتقاد به آن كه هر چه خليفه مي گويد دين است و دين آن است كه خليفه مي گويد، در زمان «يزيد» آشكار شد؛ آن گاه كه ارتش خود را براي جنگ با «عبدالله بن زبير» به مكه فرستاد، آنجا كه سپاهيان او رو به كعبه كه قبله شان بود مي ايستادند و نماز مي خواندند؛ و سپس همان قبله ي خود را با منجنيق به توپ مي بستند!
همچنين هنگامي كه «عبدالملك» لشكري ديگر به سركردگي «حجاج» به جنگ عبدالله بن زبير فرستاد، گاهي كه لشكريان سستي مي كردند، حجاج فرياد مي زد: «الطاعة، الطاعة» يعني: «اطاعت خليفه، اطاعت خليفه». و آنان مي گفتند: «اجتمعت الطاعة و الحرمة فغلبت الطاعة الحرمة» يعني: «اطاعت خليفه با حرمت خانه ي خدا جمع شد، اما طاعت خليفه بر حرمت خانه خدا برتري يافت». خليفه دستور داده است كه ما خانه ي خدا را به توپ ببنديم و ما هم به توپ مي بنديم. و باز به سبب فرمانبرداري از خليفه بود كه چون مردم مدينه در سال دوم حكومت يزيد شورش كردند، او ارتشي به مدينه فرستاد و تا سه روز جان و مال و ناموس اهل مدينه را بر آنها حلال كرد تا هر چه مي خواهند بكنند. آنان نيز چنان كردند كه خون در مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم جاري شد و هزار زن بعد از آن واقعه فرزنداني به دنيا آوردند كه پدرانشان معلوم نبود. و فرمانده لشكر كه «مسلم» نام داشت و در تاريخ او را «مسرف» مي گويند، پس از آن جنايت هولناك، وقتي با لشكر خود از مدينه به طرف مكه روانه شد تا با عبدالله بن زبير بجنگد و در بين راه وفات كرد، در مرض مرگش گفت: «خدايا اگر بعد از اطاعت از خليفه و كشتار اهل مدينه مرا به جهنم ببري معلوم مي شود كه من خيلي بدبختم.» يعني من كشتار اهل مدينه را در راه اطاعت خليفه انجام دادم و بدين وسيله به خدا تقرب جستم.
شمر بن ذي الجوشن لعنه الله نيز، وقتي كه بعد از شهادت حضرت سيدالشهداء عليه السلام مورد سرزنش قرار گرفت، در جواب گفت: «واي بر شما، كار ما اطاعت خليفه بود. اگر ما اطاعت خليفه نمي كرديم، مثل اين چهارپايان بوديم!»
_ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ ۖ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ
و همانا در هر امتی پیامبری فرستادیم که [اعلام کند که] خدا را بپرستید و از [پرستش] طاغوت بپرهیزید. پس خدا گروهی از آنان را [که لیاقت نشان دادند] هدایت کرد و گروهی [دیگر را به سبب تکبّر و عنادشان] گمراهی بر آنان مقرّر شد.
طبق آیه ۳۶ سوره نحل ، برونداد پرستش طاغوت و اجتناب از پرستش و اطاعت الله ، ضلالت است.
لذا در زيارت اربعين مى خوانيم:
بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَيْرَةِ الضَّلالَةِ .
امام حسين عليه السلام خون قلبش را در راهي داد تا خدا پرستش و اطاعت شود و از پرستش طاغوت و اطاعت آن ، مردم اجتناب نمایند تا از جهالت و حیرت ضلالت و گمراهی نجات یابند که وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ ۚ.
#ماه_رمضان
✔️ | @ataleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🕊 | یا بقیة الله الأعظم
_ من وقتى متوسل محضرشريف قطب عالم امكان وجود مقدس حضرت ولى عصر سلام الله عليه مى شوم ، حال کبوتری را دارم که
پر و بال و پاهایش شکسته است و به زحمت با پر و بال و پاهای شکسته تقلا می کند که خود را به پای مولای مهربان که طبیب جسم ها و روح هاست برساند و او می رسد تیمارت می کند و داوی دردهای جسم و روحت
می شود، پر وبال و پاهایت را مرهم می نهد ومی بندد و باز حکایت ،حکایت پرواز است و آخر مگر می شود بدون او و توجه او ، پرگشود و پرواز کرد.
یا بقیة الله ، دستان بابركت حيدريت را دوست دارم.دستانى كه بى منت، نعمت
مى شوند و بر من و ماها فرود مى آيد.
_ منم و زمزمه سلام على أل ياسين😭
#ماه_رمضان
✔️ | @ataleb
🕌 | سوال وجواب از استاد
🔸 | سوال : سلام اين تصوير را به استاد نشان بدهيد و سوال بنده را بپرسید.
🔸 | جواب :
﷽
علیکم السلام
مسأله شرور را متكلمان و فلاسفه خواسته اند استدلالى جواب داده و توجيه دانشيانى نمايند ولى از نظر حقير بايد در مانحن فیه به حكمت عملى پرداخت نه حکمت نظری.
انسان قرار بود مختار باشد و فلسفه آفرینش اش براین بود که یک موجود مختار جهول ، بتواند با دسترسی به آموزه های دین ، اختیارا" بهشتی یا جهنمی شود، باید او طی هدایت انسانی عالم و معصوم از جهل و ظلم رها شده و دیگران را نیز طی هدایت معصوم به عبودیت برساند. اما اختیار و درکنار آن جهل ، برخی را به سمت معصیت کشاند و این دومینو و دور ظلم و جهل دست به دست و شایع شد. ماها باید شرور عالم را رفع کنیم چه اشخاص حقیقی و چه اشخاص حقوقی (حاکمیت). شرور منشاء شان جهل و ظلم است، شخصی بهداشت جسم را رعایت نمی کند گرفتاری سرطان می شود، پدر ومادری در تربیت فرزندشان تعلل می کنند و فرزندش قاتل می شود یا مهندسی ساختمان را رعایت نمی کند و هنگام زلزله می میرند یا حاکمیت نسبت به رفع فقر و تبعیض و ظلم کوتاهی می کند العیاذبالله و ...
من ، شما و حاکمیت باید زمینه این شرور خودساخته را با حکمت عملی و در مقام امامت _ امت رفع و دفع عملی کنیم وگرنه مجال برای حکمت نظری و قیل وقال های دانشیانی اوسع است. باید عادل و عالم باشیم و تبعیت محضه از معصوم علیه السلام داشته باشیم تا شرور منحصر به شرور طبیعی مانند سیل و..باشد نه شرور خودساخته ودر برابر شرور طبیعی هم اهل تدبیر بود.
✔️ | @ataleb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
♥️ | نائب الامام
#السیدعلی_الحسینی_الخامنئی
✔️ | @ataleb
.
.
🔥 | فَمَا نَظَرَ مِنْهَا
إِلَى دِرْهَمٍ وَ لاَ مَسَّهُ ❗️
_ عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُوسَى بْنِ اَلْقَاسِمِ اَلْبَجَلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ قَالَ: جَاءَنِي مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ وَ قَدِ اِعْتَمَرْنَا عُمْرَةَ رَجَبٍ وَ نَحْنُ يَوْمَئِذٍ بِمَكَّةَ فَقَالَ يَا عَمِّ إِنِّي أُرِيدُ بَغْدَادَ وَ قَدْ أَحْبَبْتُ أَنْ أُوَدِّعَ عَمِّي أَبَا اَلْحَسَنِ يَعْنِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ وَ أَحْبَبْتُ أَنْ تَذْهَبَ مَعِي إِلَيْهِ فَخَرَجْتُ مَعَهُ نَحْوَ أَخِي وَ هُوَ فِي دَارِهِ اَلَّتِي بِالْحَوْبَةِ وَ ذَلِكَ بَعْدَ اَلْمَغْرِبِ بِقَلِيلٍ فَضَرَبْتُ اَلْبَابَ فَأَجَابَنِي أَخِي فَقَالَ مَنْ هَذَا فَقُلْتُ عَلِيٌّ فَقَالَ هُوَ ذَا أَخْرُجُ وَ كَانَ بَطِيءَ اَلْوُضُوءِ فَقُلْتُ اَلْعَجَلَ قَالَ وَ أَعْجَلُ فَخَرَجَ وَ عَلَيْهِ إِزَارٌ مُمَشَّقٌ قَدْ عَقَدَهُ فِي عُنُقِهِ حَتَّى قَعَدَ تَحْتَ عَتَبَةِ اَلْبَابِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فَانْكَبَبْتُ عَلَيْهِ فَقَبَّلْتُ رَأْسَهُ وَ قُلْتُ قَدْ جِئْتُكَ فِي أَمْرٍ إِنْ تَرَهُ صَوَاباً فَاللَّهُ وَفَّقَ لَهُ وَ إِنْ يَكُنْ غَيْرَ ذَلِكَ فَمَا أَكْثَرَ مَا نُخْطِئُ قَالَ وَ مَا هُوَ قُلْتُ هَذَا اِبْنُ أَخِيكَ يُرِيدُ أَنْ يُوَدِّعَكَ وَ يَخْرُجَ إِلَى بَغْدَادَ فَقَالَ لِيَ اُدْعُهُ فَدَعَوْتُهُ وَ كَانَ مُتَنَحِّياً فَدَنَا مِنْهُ فَقَبَّلَ رَأْسَهُ وَ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَوْصِنِي فَقَالَ أُوصِيكَ أَنْ تَتَّقِيَ اَللَّهَ فِي دَمِي فَقَالَ مُجِيباً لَهُ مَنْ أَرَادَكَ بِسُوءٍ فَعَلَ اَللَّهُ بِهِ وَ جَعَلَ يَدْعُو عَلَى مَنْ يُرِيدُهُ بِسُوءٍ ثُمَّ عَادَ فَقَبَّلَ رَأْسَهُ فَقَالَ يَا عَمِّ أَوْصِنِي فَقَالَ أُوصِيكَ أَنْ تَتَّقِيَ اَللَّهَ فِي دَمِي فَقَالَ مَنْ أَرَادَكَ بِسُوءٍ فَعَلَ اَللَّهُ بِهِ وَ فَعَلَ ثُمَّ عَادَ فَقَبَّلَ رَأْسَهُ ثُمَّ قَالَ يَا عَمِّ أَوْصِنِي فَقَالَ أُوصِيكَ أَنْ تَتَّقِيَ اَللَّهَ فِي دَمِي فَدَعَا عَلَى مَنْ أَرَادَهُ بِسُوءٍ ثُمَّ تَنَحَّى عَنْهُ وَ مَضَيْتُ مَعَهُ فَقَالَ لِي أَخِي يَا عَلِيُّ مَكَانَكَ فَقُمْتُ مَكَانِي فَدَخَلَ مَنْزِلَهُ ثُمَّ دَعَانِي فَدَخَلْتُ إِلَيْهِ فَتَنَاوَلَ صُرَّةً فِيهَا مِائَةُ دِينَارٍ فَأَعْطَانِيهَا وَ قَالَ قُلْ لاِبْنِ أَخِيكَ يَسْتَعِينُ بِهَا عَلَى سَفَرِهِ قَالَ عَلِيٌّ فَأَخَذْتُهَا فَأَدْرَجْتُهَا فِي حَاشِيَةِ رِدَائِي ثُمَّ نَاوَلَنِي مِائَةً أُخْرَى وَ قَالَ أَعْطِهِ أَيْضاً ثُمَّ نَاوَلَنِي صُرَّةً أُخْرَى وَ قَالَ أَعْطِهِ أَيْضاً فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِذَا كُنْتَ تَخَافُ مِنْهُ مِثْلَ اَلَّذِي ذَكَرْتَ فَلِمَ تُعِينُهُ عَلَى نَفْسِكَ فَقَالَ إِذَا وَصَلْتُهُ وَ قَطَعَنِي قَطَعَ اَللَّهُ أَجَلَهُ ثُمَّ تَنَاوَلَ مِخَدَّةَ أَدَمٍ فِيهَا ثَلاَثَةُ آلاَفِ دِرْهَمٍ وَضَحٍ وَ قَالَ أَعْطِهِ هَذِهِ أَيْضاً قَالَ فَخَرَجْتُ إِلَيْهِ فَأَعْطَيْتُهُ اَلْمِائَةَ اَلْأُولَى فَفَرِحَ بِهَا فَرَحاً شَدِيداً وَ دَعَا لِعَمِّهِ ثُمَّ أَعْطَيْتُهُ اَلثَّانِيَةَ وَ اَلثَّالِثَةَ فَفَرِحَ بِهَا حَتَّى ظَنَنْتُ أَنَّهُ سَيَرْجِعُ وَ لاَ يَخْرُجُ ثُمَّ أَعْطَيْتُهُ اَلثَّلاَثَةَ آلاَفِ دِرْهَمٍ فَمَضَى عَلَى وَجْهِهِ حَتَّى دَخَلَ عَلَى هَارُونَ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ بِالْخِلاَفَةِ وَ قَالَ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ فِي اَلْأَرْضِ خَلِيفَتَيْنِ حَتَّى رَأَيْتُ عَمِّي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يُسَلَّمُ عَلَيْهِ بِالْخِلاَفَةِ فَأَرْسَلَ هَارُونُ إِلَيْهِ بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ فَرَمَاهُ اَللَّهُ بِالذُّبَحَةِ فَمَا نَظَرَ مِنْهَا إِلَى دِرْهَمٍ وَ لاَ مَسَّهُ.
-على بن جعفر مىگويد:وقتى كه عمره رجب را بهجا آورده و در مكه بوديم محمد بن اسماعيل(نوه امام صادق عليه السّلام كه فرقه اسماعيليه بعد از امام صادق عليه السّلام به امامت اسماعيل پدرش معتقدند)به نزد من آمد و گفت:اى عمو جان،من آهنگ رفتن بغداد دارم و دلم مىخواهد با عمويم ابو الحسن،يعنى موسى بن جعفر عليه السّلام وداع كنم،دوست دارم شما مرا نزد او ببريد،من با او نزد برادرم رفتيم،او در خانهاى بود كه در(حوبه) داشت و اندكى پس از مغرب بود كه وارد شديم،من در را زدم،خود برادرم پاسخ داد و در را باز كرد و فرمود:اين كيست؟گفتم:على است، فرمود:همين الساعه بيرون مىآيم،آن حضرت به كندى وضوء مىساخت،من گفتم:شتاب كنيد،فرمود:شتاب مىكنم،بيرون آمد و شال سرخ رنگى به گردنش بسته بود و پائين آستانه در نشست.
على بن جعفر گويد:من خم شدم و سر او را بوسيدم و گفتم:براى كارى خدمت شما رسيدم،اگر تصويب فرمائيد،خدا توفيق خير داده،و اگر جز آن باشد كه خطاى ما بسيار است،فرمود:آن چه كارى است؟ گفتم:اين برادرزاده توست كه،مىخواهد با شما وداع كند و به بغداد رود،فرمود:او را بخوان،من او را خواندم.او دور ايستاده بود،نزديك آن حضرت آمد و سر او را بوسيد و عرض كرد:قربانت،به من سفارش كنيد و دستور دهيد،فرمود:سفارش مىكنم به تو،كه درباره خون من از خدا بترسى.
در پاسخ آن حضرت گفت:هركسى سوء قصدى دربارۀ شما دارد، خدايش چنين و چنان كند و شروع كرد به نفرين دربارۀ كسى كه نسبت به آن حضرت سوء قصد داشته باشد،و برگشت باز،سر آن حضرت را بوسه زد و گفت:اى عمو جان،به من سفارش كنيد و دستور دهيد، و آن حضرت فرمود:من تو را سفارش مىكنم كه درباره خون من از خدا بپرهيزى.
در پاسخ گفت:هركسى به شما سوء قصد كند،خدا به او سوء قصد كند و خواهد كرد،سپس باز سر آن حضرت را بوسيد و باز هم گفت:اى عمو جان،به من سفارش كنيد و باز هم امام در جواب فرمود:من به تو سفارش مىكنم كه درباره خون من از خدا بپرهيز و او هم باز نفرين كرد دربارۀ كسى كه به آن حضرت قصد بد دارد،و سپس از او دور شد و من هم با او رفتم،و امام فرمود:برادرم،همينجا باش و من ايستادم و آن حضرت وارد منزلش شد و مرا خواست و يك كيسهاى كه صد اشرفى در آن بود به من داد و فرمود:به برادرزادهات بگو:آن را هزينۀ سفر خود كند.على بن جعفر گويد:من آن را گرفتم،در گوشۀ عباى خود جاى دادم،و آن حضرت صد اشرفى ديگر به من داد و فرمود:اين را هم به او بده،من گفتم:قربانت،در صورتى كه آنطور كه فرموديد از او بيم داريد پس چرا به او كمك مالى مىكنيد فرمود:چون من نسبت به او خوبى و صله رحم كنم و او قطع رحم كند،خدا عمرش را قطع مىكند و سپس يك كيسه ديگر كه سه هزار درهم پاك در آن بود،برداشت و فرمود:اين را هم به او بده.
گويد:من خود را به او رسانيدم و صد اشرفى نخست را به او دادم بسيار شاد شد و براى عموى خود دعا كرد و سپس،دومى و سومى را به او دادم،چنان شاد شد كه گمان بردم برمىگردد و به بغداد نمىرود و سپس به او سه هزار درهم را دادم ولى او به همان راه بغداد رفت تا خود را به نزد هارون الرشيد رساند و بر او سلام كرد و گفت:من گمان نمىكردم در زمين،دو خليفه باشد تا ديدم كه مردم به عمويم موسى بن جعفر سلام خلافت مىكنند و بر او درود مىفرستند هارون ملعون ( به سبب اين سعايت و جاسوسي او عليه عمويش ) صد هزار درهم براى او فرستاد و خدا او را به مرض(زبحه)يعنى گلودرد يا خونريزى گلو ( خنازير )،دچار كرد و نتوانست به يك درهم آن،نگاه كند يا دست بزند.
🔍 |صحيحہ
مرحوم علے بن جعفر العريضے
📚 |الکافي ، جلد۱ ، صفحه۴۸۵.
✔️ | @ataleb
.
👳♀| احکام روزه
_ مساله نهم .يكى از مواردى كه روزه در آن حرجى مى شود، اشتغال به كار در حين روزه گرفتن است. برخی مشاغل سخت نیستند مانند سوپرمارکت ، این اشخاص باید روزه بگیرند ولی برخی مشاغل سخت هستند مثلا" نانوایی . در این موارد اصل آن است که اگر مکلف، شخص متمکنی است و می تواند کار را برای یک ماه یا هرمقدار که به نفقه زن وعیال واجب النفقه ضرری ندارد مرخصی بگیرد و روزه هایش را بگیرد ولی در برخی موارد شخص مکلف اگر یک روز سر شغلش که از مشاغل سخت محسوب می شود نرود به نفقه زن و عیال ضرر وارد می شود در این مورد مکلف باید جمع بین روزه و کار کند به این نحو هر روز روزه گرفته و در بین روز که از شدت تشنگی و گرسنگی ، روزه برای او طاقت فرسا می شود ( حرجی) می شود می تواند از آن لحظه روزه را رها کند و لازم هم نیست که به قصد ضرورت بخورد و بیاشآمد بلکه می تواند در غیرعلن و خفا هرمقدار که می خواهد بخورد و بیاشآمد و نیز لازم هم نیست تا مغرب هم امساک کند ولی بعدا" روزه هایی را که نتوانسته به این نحو تمام کند ، باید قضا کند. بنابراین صرف اشتغال به مشاغل سخت ، مجوز ترک روزه توسط مکلف از اول اذان صبح نیست.
#ماه_رمضان
✔️ | @ataleb