🔻یادداشت رسیده:
📌 نبرد سرنوشت تمدنی؛ در همین نزدیکی‌ها
ابراهیم نیک‌منش عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم:🔻
🔳 فصل اول – جنگ تمدنها و پایان تاریخ
💬 فوکاياما در کنفرانسی که در اورشليم برگزار شد به ترسيم انديشه سياسی شيعه پرداخت؛
شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش بسیار بالاتر از تیرهای زهراگین سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و ... و لذا امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست ناپذیر است. اما بال سرخ شیعه، شهادت طلبی است که ریشه در کربلا دارد و لذا شیعه را فنا ناپذیر کرده است.
شیعه در بعد حکمرانی بعد سومی بنام «ولایت فقیه» دارد که بمثابه یک زره و مبتنی بر ولایت پذیری امت و صلاحیت دینی فقیهِ حاکم عمل میکند.
حال ترکیبی از این ابعاد باعث شده شیعه علاوه بر اعتقادات، هیمنه نظام اسلامی را نیز در عمل، تهدید ناپذیر کند. البته وی در سال 1384 میگوید این ژها فاو را تسخیر کردند و قطعاً میروند کربلا و سپس قدس را هم میگیرند!
➖ وی نظریه‌ای تکمیلی با عنوان «میکروپولتیک میل ها و میکروفیزیک قدرت» ارائه میدهد و پیروزی بر ایران انقلابی را تنها با
«شکستن روحیه مقاومت» از طریق
«تغییر میل مردم از شهادت طلبی، عدالت خواهی، استقلال طلبی و دهها عنصر هویتی- فرهنگی ؛ وتبدیل آن به رفاه طلبی، غرب‌زدگی، حرص اجتماعی و ...» ممکن میداند.
➖ نکته مهم دیگر در این نظریه تاکید بر این است که این میلها تغییر نمی کنند مگر این که #ارکان_قدرت در ایران از آن حمایت کنند تا بتوان از تضعیف ولایت فقیه که حلقه پیوند بین دو بال سرخ و سبز شیعه در زمان غیبت است مطمئن شد و فرآیند «فروپاشی ایدئولوژیک» را با کمک بازوی جهانی بنام «ناتوی فرهنگی غرب»تسریع کرد.
بر این مبنا، دکترین ثابت غربی‌ها در 40 سال گذشته، بر تغییر رژیم و ساختار قدرت در ایران انقلابی از طریق #نفوذی‌های دست پرورده خود در هر لباس و منصبی متمرکز بوده و هست.
➖ فوکایاما در نظریه اش می گوید: برابر اسناد تاریخی، سال 2007 ( دو سال قبل از فتنه 88) زمان رویارویی غرب با شیعه است با همین نگاه، وی به تحدید قدرت رو به رشد انقلاب اسلامی در منطقه که بعدها به جریان #بیداری_اسلامی شهرت یافت توجه میکند و از «هلال شیعه» که از سوریه و عراق و عربستان میگذرد و تیری را در دست دارد که عقبه‌اش در قندهار و به سمت قدس نشانه رفته است به عنوان منطقه استراتژیک شیعه سخن میگوید و لذا بر اساس پیش بینی های آخرالزمانی صهیونیست ها پیشنهاد میکند: «آمریکا باید افغانستان را اشغال کند تا این تیر نتواند از این منطقه شلیک شود!»
🔳 فصل دوم – گفتگوی تمدن ها و سراب گفتمانی
🔹گفت‌وگوی تمدنی در واکنش به نظریه «برخورد تمدنها»ی هانتینگتون است. این نظریه تنها در تحقیق و نظر باقی نماند و در دولت خاتمی به عنوان تنها دکترین سیاسی حاکم بر دولت اصلاحات عملا در مقابل دکترین سیاسی «عزت، مصلحت و حکمت» امامین انقلاب بکار گرفته شد و توانست در سال های 78 و 88 و طی سالهای حاکمیت مجدد لیبرال های وطنی در 5 سال اخیر و بدست گرفتن مجدد قدرت در دولت و مجلس، هزینه های بسیاری را بر رهبری، مردم و نظام ایران اسلامی تحمیل کند.
🔹این اندیشه نخ‌نما شده داخلیها نه تنها منجر به بهبود روابط بین‌المللی با ایران و بهبود دیپلماسی نشد، بلکه در همان سالی که سال ۲۰۰۱ را «سال گفتگوی تمدنها» نام نهادند باعث شد ایران توسط بوش کوچک به عنوان «محور شرارت» در جهان معرفی شود!
هم چنین توسط نتانیاهو در سال 88 به جریان جنبش سبز، لقب دوستان اسرائیل که به نیابت از غرب، با نظام ولایت فقیه میجنگند داده شود.
➖دشمن قسم خورده‌ای که از پشتوانه تئوریک و دنباله‌های اجتماعی در داخل برخوردار است بخوبی میدانست ایده گفتگوی تمدنها در این توحش مدرنیته، جز یک #سراب_گفتمانی بیشتر نیست و آنچه حرف آخر را در میدان می زند قلم منطق، زبان بلیغ و سلاح مقاومت است.
🔳 فصل سوم- جنگ تمدن ها، پایان تاریخ کفر و نفاق
🔳 فصل چهارم- جنگ آخرالزمانی و سال های پیش رو
🔻یادداشت رسیده:
📌 نبرد سرنوشت تمدنی؛ در همین نزدیکی‌ها
ابراهیم نیک‌منش عضو هیئت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم:🔻
🔳 فصل اول – جنگ تمدنها و پایان تاریخ
💬 فوکاياما در کنفرانسی که در اورشليم برگزار شد به ترسيم انديشه سياسی شيعه پرداخت؛
شیعه پرنده‌ای است که افق پروازش بسیار بالاتر از تیرهای زهراگین سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی و ... و لذا امیدوار است و انسان امیدوار هم شکست ناپذیر است. اما بال سرخ شیعه، شهادت طلبی است که ریشه در کربلا دارد و لذا شیعه را فنا ناپذیر کرده است.
شیعه در بعد حکمرانی بعد سومی بنام «ولایت فقیه» دارد که بمثابه یک زره و مبتنی بر ولایت پذیری امت و صلاحیت دینی فقیهِ حاکم عمل میکند.
حال ترکیبی از این ابعاد باعث شده شیعه علاوه بر اعتقادات، هیمنه نظام اسلامی را نیز در عمل، تهدید ناپذیر کند. البته وی در سال 1384 میگوید این ژها فاو را تسخیر کردند و قطعاً میروند کربلا و سپس قدس را هم میگیرند!
➖ وی نظریه‌ای تکمیلی با عنوان «میکروپولتیک میل ها و میکروفیزیک قدرت» ارائه میدهد و پیروزی بر ایران انقلابی را تنها با
«شکستن روحیه مقاومت» از طریق
«تغییر میل مردم از شهادت طلبی، عدالت خواهی، استقلال طلبی و دهها عنصر هویتی- فرهنگی ؛ وتبدیل آن به رفاه طلبی، غرب‌زدگی، حرص اجتماعی و ...» ممکن میداند.
➖ نکته مهم دیگر در این نظریه تاکید بر این است که این میلها تغییر نمی کنند مگر این که #ارکان_قدرت در ایران از آن حمایت کنند تا بتوان از تضعیف ولایت فقیه که حلقه پیوند بین دو بال سرخ و سبز شیعه در زمان غیبت است مطمئن شد و فرآیند «فروپاشی ایدئولوژیک» را با کمک بازوی جهانی بنام «ناتوی فرهنگی غرب»تسریع کرد.
بر این مبنا، دکترین ثابت غربی‌ها در 40 سال گذشته، بر تغییر رژیم و ساختار قدرت در ایران انقلابی از طریق #نفوذی‌های دست پرورده خود در هر لباس و منصبی متمرکز بوده و هست.
➖ فوکایاما در نظریه اش می گوید: برابر اسناد تاریخی، سال 2007 ( دو سال قبل از فتنه 88) زمان رویارویی غرب با شیعه است با همین نگاه، وی به تحدید قدرت رو به رشد انقلاب اسلامی در منطقه که بعدها به جریان #بیداری_اسلامی شهرت یافت توجه میکند و از «هلال شیعه» که از سوریه و عراق و عربستان میگذرد و تیری را در دست دارد که عقبه‌اش در قندهار و به سمت قدس نشانه رفته است به عنوان منطقه استراتژیک شیعه سخن میگوید و لذا بر اساس پیش بینی های آخرالزمانی صهیونیست ها پیشنهاد میکند: «آمریکا باید افغانستان را اشغال کند تا این تیر نتواند از این منطقه شلیک شود!»
🔳 فصل دوم – گفتگوی تمدن ها و سراب گفتمانی
🔹گفت‌وگوی تمدنی در واکنش به نظریه «برخورد تمدنها»ی هانتینگتون است. این نظریه تنها در تحقیق و نظر باقی نماند و در دولت خاتمی به عنوان تنها دکترین سیاسی حاکم بر دولت اصلاحات عملا در مقابل دکترین سیاسی «عزت، مصلحت و حکمت» امامین انقلاب بکار گرفته شد و توانست در سال های 78 و 88 و طی سالهای حاکمیت مجدد لیبرال های وطنی در 5 سال اخیر و بدست گرفتن مجدد قدرت در دولت و مجلس، هزینه های بسیاری را بر رهبری، مردم و نظام ایران اسلامی تحمیل کند.
🔹این اندیشه نخ‌نما شده داخلیها نه تنها منجر به بهبود روابط بین‌المللی با ایران و بهبود دیپلماسی نشد، بلکه در همان سالی که سال ۲۰۰۱ را «سال گفتگوی تمدنها» نام نهادند باعث شد ایران توسط بوش کوچک به عنوان «محور شرارت» در جهان معرفی شود!
هم چنین توسط نتانیاهو در سال 88 به جریان جنبش سبز، لقب دوستان اسرائیل که به نیابت از غرب، با نظام ولایت فقیه میجنگند داده شود.
➖دشمن قسم خورده‌ای که از پشتوانه تئوریک و دنباله‌های اجتماعی در داخل برخوردار است بخوبی میدانست ایده گفتگوی تمدنها در این توحش مدرنیته، جز یک #سراب_گفتمانی بیشتر نیست و آنچه حرف آخر را در میدان می زند قلم منطق، زبان بلیغ و سلاح مقاومت است.
🔳 فصل سوم- جنگ تمدن ها، پایان تاریخ کفر و نفاق
🔳 فصل چهارم- جنگ آخرالزمانی و سال های پیش رو
شعبان بی‌مخ‌های سیاسی را بشناسیم
💥اختصاصی
🔻🔻🔻
قصه #شعبان_بی‌مخ و لات‌بازی‌هایش فراموش نشدنی است. او کسی بود که اجیر غرب و جریان‌های غرب‌اندیش شد و در پیچ تاریخی؛ جامعه و ملت را به دره غرب‌گراها انداخت و بسیاری را هلاک کرد.
امروز با استقرار #نظام_اسلامی و قدرت نهادهای امنیتی جایی برای #قداره‌بندهای_خیابانی نیست اما در عرصه‌ای دیگر شعبان بی‌مخ‌های سیاسی هستند که به اسم خبرنگاری یا سایر عناوین فریبنده، نزدیکی‌های انتخابات #لات‌بازی درمی‌آورند تا دین و دنیایشان را بفروشند و چهار رأی برای اربابان‌شان بیشتر جمع کنند و در پیچ تاریخی انتخابات مجلس بار دیگر کشور را به دره غرب‌گراها بیندازند.
چند وقتی است برخی از این لات‌های سیاسیِ قم‌نشین با جلیقه خبرنگاری؛ بنا به صلاح دید بالادستی‌هایش در #مشهد_مقدس به تخریب چهره مطهری زمان؛ #علامه_مصباح_یزدی و سایر چهره‌های شاخص انقلابی مشغول اند و از هیچ دهن‌دریدگی دریغ نمی‌کنند.
ماشین تخریب چهره‌های اصیل لیستهای انقلابی در #تهران سایر شهرهای بزرگ هم توسط همین جماعت به راه افتاده است.
عجیب است که اینان نمی‌دانند مردم بلوغ‌یافته ایران به ویژه مردم فهیم #تهران و اهالی بصیر خطه مقدس #خراسان_رضوی دیگر به این شامورتی بازی‌ها توجهی نمی‌کنند و #شرخرهای_احزاب_غربگرا دیگر جایی در میان مردم ندارند و این الوات‌گری‌ها جز خسران دنیوی و اخروی ثمر دیگری نخواهد داشت.
البته تشنج سیاسی که این حضرات پیدا کرده‌اند برای جریان انقلاب بسیار مطلوب است و این آقایان بالاخره کت و شلوار اتوکشیده‌شان را کنار گذاشتند و قمه به دست چهره تفرقه‌افکن و بی‌ادب خود را بیش از پیش نشان دادند.
این‌ها همان خناسانی هستند که #نفوذی‌های امروز #بیوت‌اند. همان‌ها که سردار دل‌ها #حاج_قاسم_سلیمانی در وصیت جاودانه خود در خصوص‌شان نوشت:
«من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خاناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. »
این جملات سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی است که هشداری برای تمام حوزویان به ویژه طلاب حوزه علمیه قم است. #شناسایی این #خناسان و کوتاه کردن دست آن‌ها از ساحت حوزه علمیه وظیفه تک‌تک کسانی است که به رشد اسلام و پیشرفت ملت علاقه دارند و وظیفه اصلی نهادهای محترم نظارتی و مدیریتی حوزه علمیه است که با این جرثومه‌های فساد که حتی ادب برخورد با بزرگان دینی را هم نیاموخته‌اند برخورد کند.