7.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔵#استوری
🔴 برای امام غائبمون وقت بذاریم!
🟢 نیازهــــای کاذبِ دنیــا، ما رو از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف غافل کرده!
#امام_زمان
#استاد_عالی
#منبر_کوتاه
━⊰🌼🦋🌼⊱━━
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
✅#یادداشت
🔴 اصلاحات عالَم، از اطراف این کوه شروع میشود!
🔹آیت الله حائری شیرازی (ره):
🏔 عدهای از ژاپن آمده بودند ایران. چهل، پنجاه نفر خانم و آقا بودند. مدتی دربارۀ اسلام تحقیق کرده بودند و بالاخره اسلام را انتخاب کردند. به شیراز هم آمدند و زیارتشان کردیم. گفتند: در کتابهای دینی و بودایی خودمان، به ما خبر داده بودند که اِصلاحات_عالَم از کنار کوه دماوند آغاز میشود. هدایت خلق در آخر الزمان، از کنار کوه دماوند است. ما آمدهایم این کوه را زیارت کنیم. من اولین بار بود میشنیدم یک عده بیایند برای زیارت کوه دماوند! میدانید کوه دماوند، کنار تهران است. خمین و قم و اینها، حواشی آن هستند. شما الآن مراجع تقلیدتان اطراف همیناند. تهران، قم، اراک، خوانسار، گلپایگان، خمین، اینها همه اطراف این کوه هستند. اینها از روی این علامت، امام (ره) را شناسایی کرده بودند که کارش بالا میگیرد و بالاخره موفق میشود.
🏔 استاد برجستهشان و کسی که اول مسلمان شده و اینها هم دنبال او بودند، یک پیرمرد هشتاد، نود ساله اما سرحال و قبراق بود. نفر سوم آنها هم یک خانمی بود که حجاب کاملی داشت و از مقنعهاش، یک مو پیدا نبود. دربارۀ این خانم گفتند که بیست، سی هزار بیمار با نفس الهی او خوب شدهاند. تعجبی نیست. انسانی خودساخته و اهل عبادت و ریاضت بود؛ اما متواضع. زن بسیار متینی بود. برای اینها به زبان انگلیسی صحبتی کردم که این خانم بعدش گفت که این صحبت روی من اثر داشت.
🏔 کمترین حد تحصیل اینها، فوقلیسانس بود. عموماً دکترا داشتند و استاد دانشگاه بودند. همان موقع من گفتم ژاپنیها زودتر از همهجا مسلمان میشوند. چرا؟ چون اسلام از بالاترین رتبۀ دانشگاهیاش آغاز شده. اینها مثل مخزنی در بالای قلۀ کوه هستند که آب آن، همۀ قسمتهای پایین را سیراب میکند.
🏔 چرا ایران اینجوری مسلمان و شیعه شد؟ به خاطر سلمان! سلمان، [در حکمِ یک] استاد دانشگاه بود! بسیار استاد برجستهای بود. سلمان و ما ادراک ما سلمان؟! سلمان، برای کشف حقیقت از شهر و دیارش بیرون آمده و عالَم را گشته تا حق را پیدا کند. خیلی کار بزرگی است! یک دفعه دین میآید سراغ انسان، یک دفعه انسان میرود سراغ دین! این ژاپنیها هم کسی نرفته بود برایشان تبلیغ کند؛ خودشان رفته بودند دنبال حقیقت..
#امام_زمان
#استاد_حائری_شیرازی
#ظهور
━⊰🌼🦋🌼⊱━━
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
🌸🍃🏴🍃🌸
🔴#وصایای_مهدوی
#نرم_افزار_جامع_مهدویت
اگر قلب امام از تو رنجید،
قلب امام زمان«عج» از تو می رنجد، و قلب امام زمان«عج» که برنجد، خداوند قهرش می آید.
شهید پرویز محمدی
#شهدا_مهدویت
#امام_زمان
━⊰🌼🦋🌼⊱━━
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
✅#چسب_دوقلو ۲۷
✦پایشِ مداومِ درون؛
یکی از ابزارهای افزایش #قدرت_جذب در انسان .
🔍 کسانی استکه روزی چند بار خود را ارزیابی میکنند،
📍و همیشه بر ضعفها ، کاستیها و خطاهای خود واقفند و صادقانه برای رفع ضعفهایشان تلاش میکنند؛
💢درونِ اَمنتری برای جذب دیگران دارند!
✓ این امنیت را همه احساس میکنند!
چه شما را بشناسند، چه نشناسند.
#تکنیک_مهربانی
#امام_زمان
━⊰🌼🦋🌼⊱━━
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
صلوات بر امام کاظم (علیهالسلام).mp3
5.34M
🔴#مفاتیح_الجنان
#صوت_دعا
🎧 قرائت استدیویی صلوات بر موسی بن جعفر الکاظم علیه السلام
🎙 با صدای: محمود معماری
🎼 کاری از:«استودیو موسیقی انسانِ تمام»
دسترسی به متن و صوت این دعا (در وبسایت منتظر):
blog.montazer.ir/?p=13586
#امام_زمان
#ادعیه
#صلوات_حجج_طاهره ۸
━⊰🌼🦋🌼⊱━━
https://eitaa.com/joinchat/1569587359C2ee9dbd2e9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅#داستانک
♨️نعمتهای خداوند
🔹روزی حضرت «داود» در مناجاتش از خداوند خواست، همنشین او را در بهشت به وی معرفی کند. از جانب خداوند ندا رسید که: «فردا از دروازه شهر بیرون برو. اولین کسی که با او برخورد نمایی، همنشین تودر بهشت میباشد. »
روز بعد، حضرت داود به اتفاق پسرش «سلیمان» از شهر خارج شد. پیرمردی را دید که پشته هیزمی از کوه پائین آورده تا بفروشد.
پیرمرد که «می» نام داشت، کنار دروازه فریاد زد: «کیست که هیزم بخواهد؟ » یک نفر پیدا شد و هیزمش را خرید.
حضرت داود پیش او رفت و سلام کرد و گفت: «آیا ممکن است، امروز ما را مهمان کنی؟ »
پیرمرد پاسخ داد: «مهمان حبیب خداست، بفرمائید. »
🔹سپس پیرمرد با پولی که از فروش هیزم بدست آورده بود،
مقداری گندم خرید. وقتی آنها به خانه رسیدند، پیرمرد گندم را آرد کرد و سه عدد نان پخت و نانها را جلوی مهمانانش گذاشت.
وقتی شروع به خوردن کردند، پیرمرد، هر لقمه ای را که به دهان میبرد، ابتدا «بسم الله» و در انتها «الحمد لله» میگفت.
وقتی ناهار مختصر آنها به پایان رسید، دستش را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: خداوندا، هیزمی را که فروختم، درختش را تو کاشتی. آن را تو خشک کردی، نیروی کندن هیزم را تو به من دادی. مشتری را تو فرستادی که هیزمها را بخرد و گندمی را که خوردیم، بذرش را تو کاشتی. وسایل آرد کردن و نان پختن را نیز تو به من دادی. در برابر این
همه نعمت من چه کرده ام؟ »
پیرمرد این حرفها را میزد و گریه میکرد.
داود نگاه معنی داری به پسرش کرد، یعنی همین است علت این که او با پیامبران محشور میشود.
📚سرای دیگر. صفحه ۴۴۶
#داستانک
#امام_زمان
#شکرگزاری