نشستهام مترصّد که از دریچهی صبح
مگر طلوع کند آفتاب روز وصال 🌺
صبح شنبه بخیر 🌞
هفتهای عالی و بینظیر پیش رو داشته
باشید عزیزان 🪴
#خواجوی_کرمانی
✨@avayeqoqnus✨
الهی به روزِ کار آمدم بنده وار
با لب پُر توبه و زبان پُر استغفار،
خواهی به کرم عزیز دار خواهی خوار
که من خجلم و شرمسار
و تو خداوندی و صاحب اختیار. 🤲 🌺
#خواجه_عبدالله_انصاری
#مناجات
✨@avayeqoqnus✨
آدم ها روزی معنی حرفهایشان را
میفهمند و متوجه رفتارهایشان
خواهند شد که با کسی از جنسِ
خودشان مواجه شوند ...
📚 خرده خاطرات
✍ ژوزه ساراماگو
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
◇●♡●◇
⚜ اگر گِردِ کسی بسیار گردی
⚜ اگرچه بس عزیزی خوار گردی
#عطار
✨@avayeqoqnus✨
.
📜 #حکایت
وقتی به جهل جوانی بانگ بر مادر زدم،
دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی
گفت: مگر خُردی فراموش کردی که
درشتی میکنی؟
🍁 چه خوش گفت زالی به فرزند خویش
🍀 چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن
🍁 گر از عهد خُردیت یاد آمدی
🍀 که بیچاره بودی در آغوش من
🍁 نکردی در این روز بر من جفا
🍀 که تو شیرمردی و من پیرزن
🔻 از باب ششم گلستان سعدی
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
🌹 در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
✨ عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
🌹 جلوهای کرد رُخت دید مَلَک عشق نداشت
✨ عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
🌹 عقل میخواست کز آن شعله چراغ افروزد
✨ برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد
🌹 مدعی خواست که آید به تماشاگهِ راز
✨ دست غیب آمد و بر سینهی نامحرم زد
🌹 دیگران قرعهی قسمت همه بر عیش زدند
✨ دل غمدیدهی ما بود که هم بر غم زد
🌹 جانِ عِلْوی هوسِ چاهِ زنخدان تو داشت
✨ دست در حلقهی آن زلفِ خَم اندر خَم زد
🌹 حافظ آن روز طربنامهی عشق تو نوشت
✨ که قلم بر سر اسباب دل خُرَّم زد
🔻 غزل ۱۵۲ از دیوان حافظ شیرازی
#حافظ
✨@avayeqoqnus✨
دیوان صوتی حافظ 152 با صدای خانم مدرس زاده.mp3
2.24M
✨🌹
⚜ دیوان حافظ را درست بخوانیم
🖇 خوانش غزل ۱۵۲ دیوان حافظ
🎙 با صدای خانم فریبا مدرس زاده
#حافظ
#خوانش_غزل
✨ @avayeqoqnus ✨
دلم میخواهد
در دنیایی از کتاب، قهوه
و روزهای بارانی مدتی گم شوم... 🍂
#یوناس_یوناسون (نویسنده سوئدی)
✨@avayeqoqnus✨
.
🔆 ﺍﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
راز این امیدواری و آرامشی
که در وجودت داری چیست؟!
🔆 گفت : ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ،
تصمیم گرفتم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ
ﺑﻨﺎ کنم:
🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ،
ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ!
🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ
ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ!
🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ
ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ!
🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ،
ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ!
🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ
ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، پس
ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽها ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼها ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ!
🔆 و ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ پنج ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ...
#تلنگر
✨@avayeqoqnus✨