eitaa logo
آوای ققنوس
7.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
651 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
نشسته‌ام مترصّد که از دریچه‌ی صبح مگر طلوع کند آفتاب روز وصال 🌺 صبح شنبه بخیر 🌞 هفته‌ای عالی و بی‌نظیر پیش رو داشته باشید عزیزان 🪴 @avayeqoqnus
الهی به روزِ کار آمدم بنده وار با لب پُر توبه و زبان پُر استغفار، خواهی به کرم عزیز دار خواهی خوار که من خجلم و شرمسار و تو خداوندی و صاحب اختیار. 🤲 🌺 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آدم ها روزی معنی حرف‌هایشان را می‌فهمند و متوجه رفتار‌هایشان خواهند شد که با کسی از جنسِ خودشان مواجه شوند ... 📚 خرده خاطرات ✍ ژوزه ساراماگو @avayeqoqnus
◇●♡●◇ ⚜ اگر گِردِ کسی بسیار گردی ⚜ اگرچه بس عزیزی خوار گردی @avayeqoqnus
. 📜 وقتی به جهل جوانی بانگ بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی‌ گفت: مگر خُردی فراموش کردی که درشتی می‌کنی؟ 🍁 چه خوش گفت زالی به فرزند خویش 🍀 چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن 🍁 گر از عهد خُردیت یاد آمدی 🍀 که بیچاره بودی در آغوش من 🍁 نکردی در این روز بر من جفا 🍀 که تو شیرمردی و من پیرزن 🔻 از باب ششم گلستان سعدی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آوای ققنوس
🌹 در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد ✨ عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد 🌹 جلوه‌ای کرد رُخت دید مَلَک عشق نداشت ✨ عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد 🌹 عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد ✨ برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد 🌹 مدعی خواست که آید به تماشاگهِ راز ✨ دست غیب آمد و بر سینه‌ی نامحرم زد 🌹 دیگران قرعه‌ی قسمت همه بر عیش زدند ✨ دل غمدیده‌ی ما بود که هم بر غم زد 🌹 جانِ عِلْوی هوسِ چاهِ زنخدان تو داشت ✨ دست در حلقه‌ی آن زلفِ خَم اندر خَم زد 🌹 حافظ آن روز طربنامه‌ی عشق تو نوشت ✨ که قلم بر سر اسباب دل خُرَّم زد 🔻 غزل ۱۵۲ از دیوان حافظ شیرازی @avayeqoqnus
دیوان صوتی حافظ 152 با صدای خانم مدرس زاده.mp3
2.24M
✨🌹 ⚜ دیوان حافظ را درست بخوانیم 🖇 خوانش غزل ۱۵۲ دیوان حافظ 🎙 با صدای خانم فریبا مدرس زاده @avayeqoqnus
دلم می‌خواهد در دنیایی از کتاب، قهوه و روزهای بارانی مدتی گم شوم... 🍂 (نویسنده سوئدی) ✨@avayeqoqnus
. 🔆 ﺍﺯ بزرگی ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : راز این امیدواری و آرامشی که در وجودت داری چیست؟! 🔆 گفت : ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻭ ﺗﺠﺮﺑﻪ، تصمیم گرفتم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻨﺞ ﺍﺻﻞ ﺑﻨﺎ کنم: 🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﺭﺯﻕ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ، ﭘﺲ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺪﻡ! 🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺮﺍ ﻣﯽﺑﯿﻨﺪ، ﭘﺲ ﺣﯿﺎ ﮐﺮﺩﻡ! 🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﺮﺍ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻧﻤﯽﺩﻫﺪ، ﭘﺲ ﺗﻼﺵ ﮐﺮﺩﻡ! 🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﮐﺎﺭﻡ ﻣﺮﮒ ﺍﺳﺖ، ﭘﺲ ﻣﻬﯿﺎ ﺷﺪﻡ! 🔆 ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﻧﯿﮑﯽ ﻭ ﺑﺪﯼ ﮔﻢ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﻣﻦ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ، پس ﺑﺮ ﺧﻮﺑﯽ‌ها ﺍﻓﺰﻭﺩﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺪﯼ‌ها ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ! 🔆 و ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ پنج ﺍﺻﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽﮐﻨﻢ... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا